نام سیمای سوره ی قصص
این سوره هشتاد و هشت آیه دارد و قبل از هجرت،در مکّه نازل شده است.
به مناسبت ورود کلمه«قصص»در آیه ی 25،این سوره نیز«قَصص»نام گزفته است که به معنای«بیان سرگذشت»می باشد.
آیات 3 تا 46 این سوره بطور مفصّل به ماجرای حضرت #موسی وفرعون وآیات انتهایی آن نیز به داستان قارون می پردازد و به سرنوشت #صابران نیکوکار و فاسدان گناهکار اشاره می فرماید.
اگر چه در سی و چهار سوره از سوره های قرآن کریم به نحوی از ماجرای حضرت موسی و فرعون سخن رفته ولی تنها در این سوره است که به #تمام زوایای زندگی آن حضرت از تولّد،کودکی،جوانی تا ازدواج،نبوّت و دعوت به یکتاپرستی توجّه شده است.[1]
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده ی مهربان.
طسم«1» تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ«2»
طا،سین،میم.اینها آیات کتاب روشنگر است.
نَتْلُوا عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسی وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ«3»
ما بخشی از سرگذشت موسی و فرعون را برای(آگاهی)گروهی که ایمان می آورند،به درستی بر تو می خوانیم.
پیام ها:
1- قرآن،معجزه ی ابدی اسلام،از همین حروف الفبای #عربی تشکیل شده است، اگر آن را کلام بشر می دانید شما نیز مثل آن را بیاورید. «طسم ، تِلْکَ آیاتُ»
2- قرآن،کتابِ روشن،شفّاف و همه فهم است. «الْکِتابِ الْمُبِینِ»
3- بیان سرگذشت پیشینیان،نشانه ی #قانونمند بودن #سنّت های الهی در تاریخ است.اگر تاریخ،حساب و کتاب و قانون نداشت،ما نمی توانستیم از آن برای زندگی امروز خود استفاده کنیم. نَتْلُوا ... مِنْ نَبَإِ مُوسی ... لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
4- در نقل تاریخ،به فرازهای مهمّ و عبرت آموز توجّه کنیم.
5-مبارزه پیامبران با طاغوت ها و ستمگران،#الگوی مؤمنان است. نَبَإِ مُوسی وَ فِرْعَوْنَ ... لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
6- داستان های قرآن،خُرافه،خیالی و گزافه نیست. «نَبَإِ مُوسی وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ»
7- هدفِ قرآن از بیان داستان، #هدایت مؤمنان است. «لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»
8-اوّلین شرط هدایت، #قابلیّت است. «لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ«4»
همانا فرعون در سرزمین(مصر)سرکشی کرده و مردم آنجا را فرقه فرقه نموده است،گروهی از آنان را به زبونی و ناتوانی کشانده، پسرانشان را سر می برد و زنانشان را(برای کنیزی)زنده نگه می دارد.
به راستی که او از تبهکاران است.
نکته ها:
* کلمه ی«شیع»جمع«شیعه»،در اصل به معنای دنباله روی و تبعیّت است ولی از آنجا که در یک گروه،معمولاً بعضی از بعضی دیگر پیروی می کنند،به معنای گروه نیز می آید.
*کلمه ی«نساء»به معنای زنان است،ولی شاید در این آیه مراد دختران باشند،زیرا در برابر پسران قرار گرفته اند.
*کلمه ی «فِرْعَوْنَ» نام شخص نیست،بلکه عنوان پادشاهان مصر بوده است.چنانکه «کسری»عنوان پادشاهان ایران و«قیصر»عنوانِ پادشاهان روم بوده است. [2]
پیام ها:
1- شناخت اوضاع و احوال جوامع در هنگام #ظهور و بعثت پیامبران،امری لازم است. إِنَّ فِرْعَوْنَ ...
2- در شناخت نظام ها،اشخاص مهم نیستند،بلکه #عملکردها اهمیّت دارند. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ» (نام«فرعون»به خاطر عملکرد استکباری ومتجاوزانه اوست)
3- تکبّر و گردنکشی،زمینه ی #فساد و گناه است. عَلا فِی الْأَرْضِ ... یَسْتَضْعِفُ ...
یُذَبِّحُ ...
4- تفرقه اندازی،بارزترین #اهرم سلطه مستکبران بر مردم است. «جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً» (تا وقتی مردم اتّحاد و همبستگی داشته باشند،طاغوت ها قدرتی ندارند و نمی توانند کاری از پیش ببرند.)
5-تفرقه،مقدّمه ی #ذلّت پذیری است.ابتدا مردم گروه گروه و متفرّق می شوند سپس به استضعاف کشیده می شوند. «شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ»
6- اعمال خلاف کارگزاران،به پای #حاکم نیز حساب می شود.در این آیات تمام جنایات یاران فرعون،به شخص او نیز نسبت داده شد. «جَعَلَ ، یَسْتَضْعِفُ ، یُذَبِّحُ»
7- خداوند،مسأله تفرقه افکنی را قبل از #قتل و کشتار ذکر فرموده است.شاید به خاطر آن که تفرقه زمینه ی کشتن و یا مهم تر از کشتن است. شِیَعاً ... یُذَبِّحُ
8-سیاست گذار و دستوردهنده نیز عامل و فاعل جرم شناخته می شود. إِنَّ فِرْعَوْنَ ... یَسْتَضْعِفُ ، یُذَبِّحُ ، یَسْتَحْیِی
9- تفرقه افکنان #مفسدند. «کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ»
آری هر جامعه که حاکمش متکبّر،مردمش متفرّق،نیروهای فعّالش مورد تهدید و منافعش در کام طبقه مرفّه باشد،جامعه ای فرعونی و طاغوتی است.
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ«5»
و ما اراده کرده ایم بر کسانی که در زمین به ضعف و زبونی کشیده شدند،منّت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان
@fatemi5
2⃣امر به معروف در روایات
🔸پیامبر اكرم (ص) فرمود : آمران به معروف، #خلیفه خدا در زمین هستند.
🔸در حدیث دیگر مى خوانیم:
«خداوند، دشمن مؤمن بى دین است. پرسیدند یا رسول الله! مگر #مؤمن بى #دین😳 مى شود؟
فرمود: مسلمانى كه امر به #معروف نكند، بى دین است.
🔸حضرت على (ع) فرمود: نهى از منكر، به خاك مالیدن #بینى فاسقان است.
🔸امر به معروف و نهى از منكر دو #خلق از اخلاق الهى است كه هر كس این دو فریضه را یارى كند، خداوند به او عزت مى دهد.
🔸حضرت على (ع) مى فرماید:
امر به معروف و نهى از منكر براى عموم مردم یك #مصلحت است (انگیزه آنان را نسبت به كار خیر زیاد مى كند)، و نهى از منكر براى افراد نابخرد كه گرایش به #انحراف در آنان زیاد است، وسیله كنترل قوى است.
🔸امام باقر علیه السلام در مقام شكایت مى فرماید:
افرادى هستند كه اگر نماز #ضررى به مال یا جانشان بزند، آن را ترك مى كنند؛ همان گونه كه امر به معروف و نهى از منكر را كه #بزرگ ترین و شریف ترین واجبات است، به همین خاطر رها كردند.»
🔸كسى كه جلو منكر را نگیرد، همانند كسى است كه مجروحى را در كنار #جاده رها كند تا بمیرد.
🔸افراد ساكتى كه در برابر خلافكار هیچ گونه عكس العملى نشان نمى دهند، #مردگانى هستند در میان زندگان.
🔸منكر مثل #آتشى است كه اگر با نهى شما خاموش نشود، همه چیز را #مى سوزاند.
🔸 اگر #گزنده اى را دیدى كه به سوى انسان خفته اى مى رود، ولى فریاد نكشیدى، در #قتل او شریكى'
@fatemi5
❇️حکیم بن طفیل طایی سنبسی
👈از عناصر خبیث که در قتل حضرت #عباس بن علی (اباالفضل) علیه السلام شرکت داشت.
👈او از قبیله «طی» و از همین جهت طائی می گفتند.
سنبسی را نیز با اعراب مختلف، سنبسی و… خوانند.
👈حکیم از سران و اشراف کوفه و از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود.
👈روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه «زیدبن ورقاء» در یکی از #نخلستان های اطراف کمین کرد و بطور #ناگهانی به حضرت اباالفضل حمله برد و دستان حضرتش را #قطع کردند.
و چون سپاه دشمن، آن حضرت را احاطه کردند، به تنهایی با آنها آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
👈 به نقل برخی مورخین، حکیم بن طفیل در آخرین لحظه، عمودی از آهن به فرق مبارکش زد و آنحضرت نقش بر زمین شد.
👈عده ای نام آن خبیث را، «نوفل ازرق» گفته اند.
👈بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت.
👈تمام مقاتل، او را از قاتلین حضرت ابالفضل العباس (ع) می دانند.
👈وی بعد از شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا، به دستور #عمربن سعد همراه با ۱۰ نفر دیگر بر بدن آن حضرت اسب تاختند و استخوان های سینه و پشت و پهلوی حضرتش را در هم شکستند (لعنت خداوند بر آنها)، وقتی به کوفه به #حضور ابن زیاد رفتند، اظهار #خوش خدمتی کرده و گفتند ما بودیم که در بعدازظهر عاشورا بر پیکر حسین اسب تاختیم ولی عبیدالله به آنها جایزه اندکی داد.
👈 محدثین چون (ابوعمرو زاهد) گویند که چون نسب این ده نفر را بررسی کردیم، دیدیم که همگی حرامزاده و از اولاد زنا بودند.
⭕️سرانجام کار او:
👈مختار ثقفی، سال ۶۶ هـ.ق، که به خونخواهی کشته شدگان کربلا برخاست.
👈عبدالله بن کامل شاکری را با عده ای مامور کرد تا #حکیم بن طفیل را دستگیر کردند.
👈او می گفت تیری بر حسین بن علی علیه السلام انداختم ولی به زیر جامه آنحضرت رفت و هیچ زیانی به او نرساند نزدیکان حکیم، نزد «عدی بن حاتم طائی» رفتند و از او خواستند تا ضامن شود و حکیم را آزاد کنند زیرا عدی، هم قبیله آنها بود.
👈عدی این تقاضا را از «ابن کامل» کرد ولی او گفت:اختیار با من نیست، امر با مختار است.
👈و شیعیان نگران بودند که مبادا امیر (مختار) شفاعت #عدی بن حاتم را بپذیرد.
👈 لذا به ابن کامل اصرار می کردند که بگذار این خبیث را بکشیم و از این جهت او را #برهنه کردند و گفتند تو بودی که فرزند علی علیه السلام را بعد از کشتن برهنه کردی و تو گفتی که بر حسین علیه السلام، تیر انداختی و کارگر نشد، حال ما بر تو تیر می افکنیم تا کارگر شود و آنقدر بر بدن آن تیز زدند تا مانند #خارپشت شد و بر زمین افتاد و به هلاکت رسید.
👈از آن طرف که عدی بن حاتم، نزد مختار رفت تا شفاعت او کند، مختار گفت آیا تو روا داری که کشندگان حسین علیه السلام را شفاعت کنی؟
👈 عدی گفت:بر حکیم بن طفیل دروغ بسته اند. او از کشندگان نبود. مختار گفت:اگر یقین به این حرف کنم، او را رها می نمایم. اما:غافل از اینکه، گروه ابن کامل، حکیم را کشته بودند و خبر #قتل او را برای مختار آوردند.
👈حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهدا از ناحیه مقدسه، او را #لعنت کرده است. آنجا که بر عموی خود حضرت اباالفضل العباس علیه السلام سلام و درود فرستاده و فرموده:
سلام بر عباس فرزند امیرالمومنین علیه السلام، یاور برادر با جان خویش، آن که از دیروزش برای فردای خویش توشه برگرفته است.
👈فدایی برادر، او که حافظ مشک آب و به سوی برادر شتابان بود و دو دست از بدنش جدا شد.
👈خداوند قاتلان او یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222