🔴۴ وصیت حضرت خدیجه(س) هنگام رحلت
🔵دلداری پیامبر(ص) به فاطمه(س) در سوگ از دست دادن مادر
🔸زمانی که حضرت خدیجه(س) رحلت کرد، حضرت فاطمه(س) که #پنج سال بیشتر نداشت گِرد پدر میگشت، خود را به دامان ایشان میآویخت، بهانه مادر میگرفت و دل دردمند پدر را آتش میزد. پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت در این هنگام جبرئیل نازل شد.
🔹 دهمین روز از ماه مبارک رمضان، دهمین سال بعثت و سه سال پیش از هجرت #تاریخی پیامبر اکرم (ص) خدیجه کبری(س) نخستین بانوی مسلمان تاریخ، دعوت حق را لبیک گفت.
🔸در سال دهم بعثت حضرت خدیجه کبری(س) از شدت ضعف و ناراحتی در شعب ابیطالب، پیامبر را تنها میگذارد. حضرت خدیجه(س) در فاصله سی یا سی و پنج روز پس از رحلت عموی پیامبر، ابوطالب، از دنیا میرود و بدین ترتیب، هر دو یار رسول خدا، او را تنها میگذارند.
✔️وصیتهای خدیجه (س)
🔹حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات زندگی #وصایایی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:
1ـ برای او دعای خیرکند.
2ـ او را به دست خود در خاک قرار دهد.
3ـ پیش از دفن در قبر او وارد شود.
4ـ عبایی را که به هنگام نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیرمنقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود. حضرت خدیجه (س) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا (س) ابراز نگرانی کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جای خدیجه نقش مادری ایفا کند.
🔸خوف خدیجه (س) از مرگ
🔹حضرت خدیجه سلامالله علیها بیست و چهار سال با پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و سرانجام در بستر بیماری قرار گرفت. با اینکه حضرت خدیجه(س) نهایت فداکاری را برای اسلام نمود، و به طور مکرر از سوی #پیامبر صلی الله علیه و آله به او مژده ی بهشت داده شد، در عین حال خائف بود، و در آستانه ی مرگ، از ترس خدا هراسان بود، و خود را بنده ی کوچک و ناچیزی میدانست، و از درگاه خدا میخواست که در عالم قبر و برزخ خشنود شود، از پیامبر(ص) تقاضای دعا و طلب مغفرت نمودن داشت، و از آن حضرت میخواست که هنگام مرگ و خاک سپاری، او را مورد لطف خاص قرار دهد، در قبرش بخوابد، و با این کار، رحمت الهی را وارد قبر سازد و…. .
🔸در آن هنگام فاطمه سلامالله علیها حدود پنج سال داشت، گویا خدیجه(س) #شرم داشت از پیامبر(ص) تقاضای دیگر کند، فاطمه(س) را واسطه قرار داد، به او فرمود: «دختر جان! نزد پدر برو، و از او بخواه پیکرم را با یکی از روپوشهای خود کفن نموده و بپوشاند.»
فاطمه(س) واسطه شد و این تقاضای خدیجه(س) نیز روا شد. این تقاضای #خدیجه(س) از اینرو بود تا آن لباس موجب نورهایی از رحمت الهی شود و او را در عالم برزخ و روز قیامت خشنود سازد.
🔹حضرت رسول(ص) که بر بالین این بانوی بزرگوار حاضر بود، ضمن گفتوگوی با وی فرمود: خدا تو را با مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم برابری داده است. وقتی روح حضرت خدیجه(س) به سوی جهان جاودان پر کشید پیامبر(ص) سخت گریست.
🔸چون در «حَجُون» قبری برای خدیجه کبری(س) کندند، پیامبر (ص) خود به راه افتاد؛ همچنان که اشک از چشمانش میبارید داخل قبر شد و خوابید، افزونتر از قبل گریست و او را دعا کرد. آنگاه برخاست و با دست #خویش همسرش را در قبر گذاشت. حضرت فاطمه سلام الله علیها ، یادگار امّالمؤمنین حضرت خدیجه(س) گِرد پدر میگشت،
🔹خود را به دامان ایشان میآویخت، بهانه مادر میگرفت و دل دردمند پدر را آتش میزد.
🔸پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت؛ جبرئیل نازل شد و گفت: ای پیامبر، به #فاطمه بگو خدا برای مادرت قصری از لؤلؤ ساخته که درونش آشکار است و در آنجا هیچ سختی و تلخی نیست. به این ترتیب فرشته الهی پایان رنجها و محنتهای حضرت خدیجه سلامالله علیها را اعلام کرد.
🔹وفات حضرت خدیجه(س) به فاصله اندکی از رحلت اندوهبار حضرت ابوطالب(ع) رخ داد، پیامبر اکرم (ص) آن سال را «عام الحزن» نام نهاد و در واقع یک سال اعلام عزای عمومی نمود.
🔸آرامگاه حضرت خدیجه(س) در قبرستانی در مکه است. رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام میگذاشتند و از آزار ایشان خودداری میکردند.
✔️فرزندان حضرت خدیجه(س)
🔹ابن هشام می نویسد: «فرزندان خدیجه (س) از پیامبر (ص) عبارتند از: رقیه، زینب، ام کلثوم، #فاطمه، قاسم، طیب و طاهر. پیامبر (ص) از همسران متعدد خود، تنها از خدیجه (س) دارای فرزند بود، و یک فرزند نیز به نام ابراهیم از همسر دیگرش «ماریه ی قبطیه» داشت.
✅انگیزه سازی
👈علی بن حسان واسطی می گوید:
👌 تعدادی #اسباب بازی که ساختِ اصفهان و برخی از آنها، از جنس #نقره بود، همراه خود بردا شته تا هنگام دیدار و زیارت امام جواد علیه السلام به ایشان #هدیه نمایم، و فکر می کردم که آن حضرت از این کار من مسرور و شادمان خواهد شد، چون سن و سال آن حضرت کم و در دوران کودکی به سر می برد .
👌آنگاه که در محضررب بودم، منتظر ماندم تا همه ی افراد متفرق شروند، امام از جای #خویش حرکت کرد و به طرف #صریا که #روستایی در نزدیکی مدینه است حرکت نمود، و من نیز به دنبال او به راه افتادم، به موفق خادم حضرت گفتم:
👌 از امام برایم اجازه ی #ملاقات بگیر، تا به محضرشان شرفیاب شوم .
👌پس از کسب اجازه و در حالی که اسباب #بازی ها را در دست داشتم به محضر شان وارد شده، سلام کردم، سلام مرا پا سخ گفت ولی در #چهره ی امام جواد علیه السلام ناراحتی و عدم #رضایت و خشنودی دیده می شد، و مرا به #نشستن نیز دعوت نفرمود .
👈در همان حالی که ایستاده بودم به ایشان نزدیک شده و اسباب بازی ها را در مقابل حضرت #گذاشتم، و منتظر بودم تا حضرت #خشنودی ورضایت خویش را اعلان و از من تشکر کند،
👌 فَنَظَرَ إلَىَّ مُغضِباً ثمّ رَنا یَمیناً وَشِمالًا ؛ اما ناگهان دیدم امام با حالت خشم و غضب به من مینگرد، و گاهی نیز نگاهی به طرف راست و چپ می اندازد،
👌وَقالَ ما لِهذا خَلَقَنی اللَّهُ ما أنا وَاللَّعبِ؟ سپس فرمود: امام جواد علیه السلام فرمودند ما برای #بازی خلق نشده ایم خداوند مرا برای این کارهابازی ) نیافریده، من کجا و بازی کجا! از این سخن امام متوجه شدم که کار من موجبات ناراحتی وی را فراهم نموده است .
👌از این رو، از ایشان #عذر خواهی نموده و پوزب طلبیدم، او نیز مرا مورد عفو و گذشت قرار داد، سپس اسباب بازیها را برداشتم و از محضرشان خارج شدم.
👈امام جواد علیه السرلام نقش خودشران را در دنیای بازی ها و بازی های دنیایی معلوم میکنند ، حضررت اجازه نمیدهند بازیگری باشند که بازیچه بازی های دنیایی شوند.
✅ من و شما قرار است در این دنیای بازی ها ، چه نقشی داشته باشیم؟ بازیگری یا کارگردانی؟!
دلائل الإمامة: 212 .
https://eitaa.com/fatemi222/3612
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃