2-شهدا
➖اگر میخواهیم شهداء از ما راضی باشند اون عبادت و عبودیت را در جامعه زنده کنید، احیاء کنید.
🔻 ما امام راحلی داشتیم، امامی که توانست این انقلاب و این نهضت را رهبری کنه. فرزند امام، شهید آیتالله حاج آقا مصطفی میفرمودند:
🔺 ما تو خانه امام بودیم. هنوز ازدواج نکرده بودیم. گاهی بعد از نماز #صبح، نماز صبح را که می خوندیم میدیدیم صدای گریه بلند بلندِ پدرمون از اون اتاق میاد. از مادر سوال میکردیم مادر چی شده؟ صبح زود، بعد از نماز صبح، چرا پدر گریه میکنند؟ میفرمودند حتماً نماز شبشون قضا شده. شبهایی که نماز شبش قضا بشه صبح با صدای بلند گریه میکنه.
🔻کسانی در میدانهای نبرد حضور داشتند که عبادتشون، نافلهشون، نمازشون، اول وقتشون، تلاوت قرآنشون، اُنسشون با قرآن، اُنسشون با معارف دین در اوج بود. این بود که تونستند در برابر دشمن بایستند.
🔺اگه میخواهیم ما پیش شهداء شرمنده نباشیم همون فضای معنویت رو بپذیریم. اعتراف کنیم.امروزه باید حرف «عذرخواهی از شهیدان» باشه.گفتم آمدیم از شهداء عذرخواهی کنیم. شهداء! عذر میخواهیم از شما. عذر تقصیر به پیشگاه شهیدان.
🔻امروز جامعهی ما اون فضای معنوی که شما در اون فضای معنوی به شهادت رسیدید و نثار و ایثارِ جان داشتید، اون فضای معنوی امروز کمرنگ شده، امروز حاکم نیست.
☑️تعارف نداریم. عرض کردم آمدیم چیزی بگیم که شهدا از ما راضی باشند. یادتونه؟ فیلمش را دیدید یه #رزمنده نوجوان شاید 14 سالشه، یه آزادهای که اسیر و دربند زندانهای صدام بود. دیدید یه خبرنگار #هندی اومد باهاش مصاحبه کنه چی گفت به اون خبرنگار خارجی؟ یه نوجوان 13 ساله 14 ساله 15 ساله اسیر و دربند دشمن گفت: من با تو مصاحبه نمیکنم. تو #حجاب نداری. یادتونه این شعر را خواند:
ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است/ ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است
➕اینجوری رفتند میدان. اینجوری شهید شدند. اینجوری اسیر شدند. غم و غصهشون دین بود، حجاب بود.
❇️خدا رحمت کند مرحوم آیتالله العظمی بهجت (رضوانالله علیه) رو.
ایشون یه همسایهای داشتند و من مصاحبه این همسایه را میخواندم. همسایه آیتالله بهجت گفتند: ما چهل سال همسایه این مرد بزرگ، این مرجع تقلید بودیم. روزی که #همسرم از دنیا رفت ایشون آمدند تشییع جنازهی خانم من.
گفتم آقا حال شما اجازه نمیدهد، شما پیرمردی 80 - 90 ساله، برگردید. فرمودند: من باید بیام. تا حرم حضرت معصومه (سلامالله علیها) اومدند.
گفتم آقا حالا برگردید. فرمودند: نه من باید تا #خاکسپاری این زن بیام. گفتم آقا چه اصراری دارید شما؟ ما راضی نیستیم، شما دعا کنید. فرمودند: نه این زن جز #شهداست و بهشتی است.
گفتم آقا شما از کجا میدانید این قدر #قاطع می گویید این زن جز شهداست و بهشتیه؟ فرمودند: ما 40 سال همسایه دیوار به دیوار خانهی شما بودیم. من تو این 40 سال یک بار #صدای این زن را نشنیدم. با یک دیواری که بین خانهی ما و شما فاصله بود. اون پیامهای دینی بود. اون اوج #معنویت بود که رزمندگان ما را اینجوری در برابر دشمن #مقاوم قرار داد. پس حرف اول اون فضای معنویت را باید توی جامعه حاکم کنیم.
2️⃣ویژگی دوم شهداء
ویژگی دومِ میدانهای نبرد که از اونها چهرههای #تاریخی ساخت این بود که اونها در اوج #رضایتمندی از #خدا بودند.باید از خانواده های شهدا پرسید و اونها باید حرف بزنند.
◀️ اونها باید سخن بگویند. اونها باید بگن #شهداء را چه جوری تربیت کردند؟ اونها باید به ما بگویند چه #شیر پاکی این مادرها به فرزندانشان دادند؟
⬅️ چه لقمه حلالی پدرها به این فرزندان دادند که #مسابقه دادند برای میدان؟ #مسابقه دادند برای شهادت. اینها برای ما پیام است.
➕کسی آمد محضر امام صادق(ع). حضرت در بستر #شهادت بودند. نگاه کرد به امام دید ای وای فقط یک مشت #پوست و استخوان از امام صادق(ع) باقی مانده.
گریه کرد. آقا فرمودند: چرا #گریه میکنید؟ گفت آقا چرا گریه نکنم؟ امامِ خود را دارم در این حالت میبینم. حضرت فرمودند گریه نکن. مگر نمیدانی جدم رسول الله فرمود: «المؤمن إن مَلِکَ ما بینَ المشرقِ و المغربِ کان خیراً له و ان قُرِضَ بالمَقاریض کان خیراً له»
➖مؤمن را اگر با قیچی قطعه قطعهاش کنند در راه انجام #وظیفه، #راضی است به رضای خدا، خیرشه. اگر مالک شرق و غرب عالم هم باشه باز راضی است به رضای خدا و خیرشه.
⬅️گریه نداره، نگرانی نداره. این مکتبه. در اوج #سختی و گرفتاری، ولی اوج رضایتمندی.
اوج رضایتمندی بود. حرف اول و آخرش رضایتمندی بود. «رِضا الله رضانا اهل البیت نَصبِرُ علی بلا» خب این حرف دیروز چه ربطی به امروز ما دارد؟ من از شما سوال میکنم.
⬅️ الحق امروز تو جامعهی ما اون رضایتمندی که در میان رزمندگان سالهای نبرد بود وجود دارد؟
🔴۴ وصیت حضرت خدیجه(س) هنگام رحلت
🔵دلداری پیامبر(ص) به فاطمه(س) در سوگ از دست دادن مادر
🔸زمانی که حضرت خدیجه(س) رحلت کرد، حضرت فاطمه(س) که #پنج سال بیشتر نداشت گِرد پدر میگشت، خود را به دامان ایشان میآویخت، بهانه مادر میگرفت و دل دردمند پدر را آتش میزد. پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت در این هنگام جبرئیل نازل شد.
🔹 دهمین روز از ماه مبارک رمضان، دهمین سال بعثت و سه سال پیش از هجرت #تاریخی پیامبر اکرم (ص) خدیجه کبری(س) نخستین بانوی مسلمان تاریخ، دعوت حق را لبیک گفت.
🔸در سال دهم بعثت حضرت خدیجه کبری(س) از شدت ضعف و ناراحتی در شعب ابیطالب، پیامبر را تنها میگذارد. حضرت خدیجه(س) در فاصله سی یا سی و پنج روز پس از رحلت عموی پیامبر، ابوطالب، از دنیا میرود و بدین ترتیب، هر دو یار رسول خدا، او را تنها میگذارند.
✔️وصیتهای خدیجه (س)
🔹حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات زندگی #وصایایی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:
1ـ برای او دعای خیرکند.
2ـ او را به دست خود در خاک قرار دهد.
3ـ پیش از دفن در قبر او وارد شود.
4ـ عبایی را که به هنگام نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیرمنقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود. حضرت خدیجه (س) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا (س) ابراز نگرانی کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جای خدیجه نقش مادری ایفا کند.
🔸خوف خدیجه (س) از مرگ
🔹حضرت خدیجه سلامالله علیها بیست و چهار سال با پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و سرانجام در بستر بیماری قرار گرفت. با اینکه حضرت خدیجه(س) نهایت فداکاری را برای اسلام نمود، و به طور مکرر از سوی #پیامبر صلی الله علیه و آله به او مژده ی بهشت داده شد، در عین حال خائف بود، و در آستانه ی مرگ، از ترس خدا هراسان بود، و خود را بنده ی کوچک و ناچیزی میدانست، و از درگاه خدا میخواست که در عالم قبر و برزخ خشنود شود، از پیامبر(ص) تقاضای دعا و طلب مغفرت نمودن داشت، و از آن حضرت میخواست که هنگام مرگ و خاک سپاری، او را مورد لطف خاص قرار دهد، در قبرش بخوابد، و با این کار، رحمت الهی را وارد قبر سازد و…. .
🔸در آن هنگام فاطمه سلامالله علیها حدود پنج سال داشت، گویا خدیجه(س) #شرم داشت از پیامبر(ص) تقاضای دیگر کند، فاطمه(س) را واسطه قرار داد، به او فرمود: «دختر جان! نزد پدر برو، و از او بخواه پیکرم را با یکی از روپوشهای خود کفن نموده و بپوشاند.»
فاطمه(س) واسطه شد و این تقاضای خدیجه(س) نیز روا شد. این تقاضای #خدیجه(س) از اینرو بود تا آن لباس موجب نورهایی از رحمت الهی شود و او را در عالم برزخ و روز قیامت خشنود سازد.
🔹حضرت رسول(ص) که بر بالین این بانوی بزرگوار حاضر بود، ضمن گفتوگوی با وی فرمود: خدا تو را با مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم برابری داده است. وقتی روح حضرت خدیجه(س) به سوی جهان جاودان پر کشید پیامبر(ص) سخت گریست.
🔸چون در «حَجُون» قبری برای خدیجه کبری(س) کندند، پیامبر (ص) خود به راه افتاد؛ همچنان که اشک از چشمانش میبارید داخل قبر شد و خوابید، افزونتر از قبل گریست و او را دعا کرد. آنگاه برخاست و با دست #خویش همسرش را در قبر گذاشت. حضرت فاطمه سلام الله علیها ، یادگار امّالمؤمنین حضرت خدیجه(س) گِرد پدر میگشت،
🔹خود را به دامان ایشان میآویخت، بهانه مادر میگرفت و دل دردمند پدر را آتش میزد.
🔸پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت؛ جبرئیل نازل شد و گفت: ای پیامبر، به #فاطمه بگو خدا برای مادرت قصری از لؤلؤ ساخته که درونش آشکار است و در آنجا هیچ سختی و تلخی نیست. به این ترتیب فرشته الهی پایان رنجها و محنتهای حضرت خدیجه سلامالله علیها را اعلام کرد.
🔹وفات حضرت خدیجه(س) به فاصله اندکی از رحلت اندوهبار حضرت ابوطالب(ع) رخ داد، پیامبر اکرم (ص) آن سال را «عام الحزن» نام نهاد و در واقع یک سال اعلام عزای عمومی نمود.
🔸آرامگاه حضرت خدیجه(س) در قبرستانی در مکه است. رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام میگذاشتند و از آزار ایشان خودداری میکردند.
✔️فرزندان حضرت خدیجه(س)
🔹ابن هشام می نویسد: «فرزندان خدیجه (س) از پیامبر (ص) عبارتند از: رقیه، زینب، ام کلثوم، #فاطمه، قاسم، طیب و طاهر. پیامبر (ص) از همسران متعدد خود، تنها از خدیجه (س) دارای فرزند بود، و یک فرزند نیز به نام ابراهیم از همسر دیگرش «ماریه ی قبطیه» داشت.
-شهدا
➖اگر میخواهیم شهداء از ما راضی باشند اون عبادت و عبودیت را در جامعه زنده کنید، احیاء کنید.
🔻 ما امام راحلی داشتیم، امامی که توانست این انقلاب و این نهضت را رهبری کنه. فرزند امام، شهید آیتالله حاج آقا مصطفی میفرمودند:
🔺 ما تو خانه امام بودیم. هنوز ازدواج نکرده بودیم. گاهی بعد از نماز #صبح، نماز صبح را که می خوندیم میدیدیم صدای گریه بلند بلندِ پدرمون از اون اتاق میاد. از مادر سوال میکردیم مادر چی شده؟ صبح زود، بعد از نماز صبح، چرا پدر گریه میکنند؟ میفرمودند حتماً نماز شبشون قضا شده. شبهایی که نماز شبش قضا بشه صبح با صدای بلند گریه میکنه.
🔻کسانی در میدانهای نبرد حضور داشتند که عبادتشون، نافلهشون، نمازشون، اول وقتشون، تلاوت قرآنشون، اُنسشون با قرآن، اُنسشون با معارف دین در اوج بود. این بود که تونستند در برابر دشمن بایستند.
🔺اگه میخواهیم ما پیش شهداء شرمنده نباشیم همون فضای معنویت رو بپذیریم. اعتراف کنیم.امروزه باید حرف «عذرخواهی از شهیدان» باشه.گفتم آمدیم از شهداء عذرخواهی کنیم. شهداء! عذر میخواهیم از شما. عذر تقصیر به پیشگاه شهیدان.
🔻امروز جامعهی ما اون فضای معنوی که شما در اون فضای معنوی به شهادت رسیدید و نثار و ایثارِ جان داشتید، اون فضای معنوی امروز کمرنگ شده، امروز حاکم نیست.
☑️تعارف نداریم. عرض کردم آمدیم چیزی بگیم که شهدا از ما راضی باشند. یادتونه؟ فیلمش را دیدید یه #رزمنده نوجوان شاید 14 سالشه، یه آزادهای که اسیر و دربند زندانهای صدام بود. دیدید یه خبرنگار #هندی اومد باهاش مصاحبه کنه چی گفت به اون خبرنگار خارجی؟ یه نوجوان 13 ساله 14 ساله 15 ساله اسیر و دربند دشمن گفت: من با تو مصاحبه نمیکنم. تو #حجاب نداری. یادتونه این شعر را خواند:
ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است/ ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است
➕اینجوری رفتند میدان. اینجوری شهید شدند. اینجوری اسیر شدند. غم و غصهشون دین بود، حجاب بود.
❇️خدا رحمت کند مرحوم آیتالله العظمی بهجت (رضوانالله علیه) رو.
ایشون یه همسایهای داشتند و من مصاحبه این همسایه را میخواندم. همسایه آیتالله بهجت گفتند: ما چهل سال همسایه این مرد بزرگ، این مرجع تقلید بودیم. روزی که #همسرم از دنیا رفت ایشون آمدند تشییع جنازهی خانم من.
گفتم آقا حال شما اجازه نمیدهد، شما پیرمردی 80 - 90 ساله، برگردید. فرمودند: من باید بیام. تا حرم حضرت معصومه (سلامالله علیها) اومدند.
گفتم آقا حالا برگردید. فرمودند: نه من باید تا #خاکسپاری این زن بیام. گفتم آقا چه اصراری دارید شما؟ ما راضی نیستیم، شما دعا کنید. فرمودند: نه این زن جز #شهداست و بهشتی است.
گفتم آقا شما از کجا میدانید این قدر #قاطع می گویید این زن جز شهداست و بهشتیه؟ فرمودند: ما 40 سال همسایه دیوار به دیوار خانهی شما بودیم. من تو این 40 سال یک بار #صدای این زن را نشنیدم. با یک دیواری که بین خانهی ما و شما فاصله بود. اون پیامهای دینی بود. اون اوج #معنویت بود که رزمندگان ما را اینجوری در برابر دشمن #مقاوم قرار داد. پس حرف اول اون فضای معنویت را باید توی جامعه حاکم کنیم.
2️⃣ویژگی دوم شهداء
ویژگی دومِ میدانهای نبرد که از اونها چهرههای #تاریخی ساخت این بود که اونها در اوج #رضایتمندی از #خدا بودند.باید از خانواده های شهدا پرسید و اونها باید حرف بزنند.
◀️ اونها باید سخن بگویند. اونها باید بگن #شهداء را چه جوری تربیت کردند؟ اونها باید به ما بگویند چه #شیر پاکی این مادرها به فرزندانشان دادند؟
⬅️ چه لقمه حلالی پدرها به این فرزندان دادند که #مسابقه دادند برای میدان؟ #مسابقه دادند برای شهادت. اینها برای ما پیام است.
➕کسی آمد محضر امام صادق(ع). حضرت در بستر #شهادت بودند. نگاه کرد به امام دید ای وای فقط یک مشت #پوست و استخوان از امام صادق(ع) باقی مانده.
گریه کرد. آقا فرمودند: چرا #گریه میکنید؟ گفت آقا چرا گریه نکنم؟ امامِ خود را دارم در این حالت میبینم. حضرت فرمودند گریه نکن. مگر نمیدانی جدم رسول الله فرمود: «المؤمن إن مَلِکَ ما بینَ المشرقِ و المغربِ کان خیراً له و ان قُرِضَ بالمَقاریض کان خیراً له»
➖مؤمن را اگر با قیچی قطعه قطعهاش کنند در راه انجام #وظیفه، #راضی است به رضای خدا، خیرشه. اگر مالک شرق و غرب عالم هم باشه باز راضی است به رضای خدا و خیرشه.
⬅️گریه نداره، نگرانی نداره. این مکتبه. در اوج #سختی و گرفتاری، ولی اوج رضایتمندی.
اوج رضایتمندی بود. حرف اول و آخرش رضایتمندی بود. «رِضا الله رضانا اهل البیت نَصبِرُ علی بلا» خب این حرف دیروز چه ربطی به امروز ما دارد؟ من از شما سوال میکنم.
⬅️ الحق امروز تو جامعهی ما اون رضایتمندی که در میان رزمندگان سالهای نبرد بود وجود دارد؟