✅فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ«56»
ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید،زیرا آنان مردمی هستند که پاکیزگی می جویند.
✔️پیام ها:
1- مجرمان،چون منطق ندارند،در برابر انبیا به #زور متوسّل می شوند. «أَخْرِجُوا»
2- در محیط آلوده،پاکدامنی #جرم است. أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ
3- نهی از منکر،گاهی تاوان #تبعید شدن دارد. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
4- در برابر گناه،#سکوت ممنوع است،لااقل فضا را بر گناهکار تنگ کنیم. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
5-آزادی برای گناه،تفکّر قوم لوط است. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
6- سابقه ی #تبعید مردان خدا،به زمان ابراهیم و لوط باز می گردد. «أَخْرِجُوا»
7- چون فطرت گناهکار پاک است،لذا خود را مجرم و دیگران را پاک می بیند. «إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ»
8-#محیط،انسان را به گناه مجبور نمی کند زیرا در زمان شیوع فحشا نیز گروهی پاک زندگی می کنند. «أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ»
⏪باقرآن و اهلبیت
@FATEMI133
✅فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِینَ«57»
پس ما لوط و خانواده اش را نجات دادیم،جز زنش را که(به خاطر انحراف) مقدّر کرده بودیم از بازماندگان(و هلاک شدگان در آن شهر)باشد.
✅وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ«58»
سپس بارانی(از سنگ)بر سر آنها باریدیم(و همگی زیر آن دفن شدند)و چه بد است باران انذار شدگان.
✔️نکته ها:
*🌷کلمه ی«غابرین»به معنای بازماندگان و #هلاک شدگان است،این کلمه هفت بار در قرآن به کار رفته و تمام هفت مورد درباره ی همسر لوط است.
🌷مراد از باران،گِل سخت است،به دلیل آیه ی «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَهً مِنْ سِجِّیلٍ[4]
*خداوند بارها #نجات مؤمنان و خوش عاقبتی #متّقین را وعده داده و تحقّق آن را در تاریخ انبیا و امّت ها بیان کرده است،از جمله:👇
الف: «إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا»[5]ما قطعاً پیامبران و کسانی را که ایمان آورده اند یاری خواهیم کرد.
ب: «حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ»[6]بر ما لازم است که اهل ایمان را نجات دهیم.
✔️پیام ها:
1- ثمره ی تقوا و پاکدامنی در دنیا،نجات از قهر الهی است. «فَأَنْجَیْناهُ»
2- نجات الهی از طریق اسباب طبیعی است.(لوط به امر خدا از منطقه خارج شد تا نجات پیدا کند). «فَأَنْجَیْناهُ»
3- رهبران الهی،تحت حمایت خداوند هستند. «فَأَنْجَیْناهُ»
4- زن در انتخاب عقیده،مستقلّ است ونظام خانوادگی،محیط زندگی و وابستگی اقتصادی به شوهر،او را در انتخاب عقیده و عمل مجبور نمی کند. «إِلاّ امْرَأَتَهُ»
5-نسبت و فامیلی،عامل #نجات نیست؛شایستگی لازم است. «إِلاّ امْرَأَتَهُ»
6- در کیفر و مجازات متخلفان،تحت تأثیر #روابط قرار نگیرید. «إِلاّ امْرَأَتَهُ»
7- در برخوردها، #حساب هر کسی را جداگانه بررسی کنیم؛انحراف همسر،به پاکی شوهر ضرری نمی زند. فَأَنْجَیْناهُ ... إِلاّ امْرَأَتَهُ (همسر پیامبر می تواند دوزخی باشد)
8-گاهی همسر،عامل #نفوذی مخالفان است.(هرگاه زمینه ای برای لواط پیدا می شد،مثلاً اگر مهمانان زیبا صورتی به خانه ی حضرت لوط می آمدند،این زن مردم را خبر می کرد و به گناه دیگران راضی بود). «إِلاّ امْرَأَتَهُ»
9- مقدرات الهی،به عملکرد خود انسان بستگی دارد. «قَدَّرْناها»
10- کسانی که با لواط تولید نسل را قطع می کنند،با سنگباران شدن،نسل خودشان قطع می شود. «أَمْطَرْنا»
11- تغییر مسیر ازدواج،به هم جنس بازی،و تغییر قانون خلقت،سبب تغییر باران رحمت به باران عذاب می شود. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ»
12- عقاب های الهی،بعد از اتمام حجّت است. «مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ»
⏪باقرآن و اهلبیت
@FATEMI133
✅قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ«59»
بگو:سپاس برای خداست و سلام بر آن بندگانش،که آنان را برگزید.آیا خدا بهتر است یا آنچه را که شریک قرار می دهند؟
✔️پیام ها:
1- مجازات مجرمان و نجات مؤمنان،از الطاف الهی است و باید شکر آن را به جای آورد. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ - قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ»
2- شیوه ی #شکر را باید از خدا بیاموزیم. «قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ»
3- ستایش بندگان خدا و سلام بر آنان،در کنار ستایش خدا مطرح است. «الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ»
4- به یاد خدا باشیم، «قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ» تا خدا هم یاد ما را زنده بدارد. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ»
5-یاد اولیای خدا را فراموش نکنید. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ»
6- اولیای خدا زنده اند و سلام ما را دریافت می کنند. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ»
7- دل به خدا بسپاریم و بنده ی او شویم تا سلام خدا و رسول را دریافت کنیم. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ»
8-بندگی انسان،معیار گزینش الهی است. «عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی»
9- با سؤال،وجدان ها را بیدار کنید. «آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ»
⏪باقرآن و اهلبیت
@FATEMI133
✅أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ«60»
کیست که آسمان ها و زمین را آفرید؟ و از آسمان برای شما آب فرستاد،پس به وسیله ی آن،باغ هایی بهجت انگیز رویانید؛کار شما نبود که درختانش را برویانید،آیا معبودی با خداست؟(نه)بلکه آنان قومی منحرفند.
✔️نکته ها:
*«حَدائِقَ» ،جمع«حدیقه»،به معنای باغی است که دیوار داشته باشد،نظیر حدقه ی چشم.
✔️پیام ها:
1- تفکّر در آفرینش،بهترین راه وصول به خداست. «أَمَّنْ خَلَقَ»
2- هر درخت و گیاهی که می روید،زیر نظر خداوند و با اراده ی اوست. «فَأَنْبَتْنا»
3- اعمال قدرت الهی،از طریق اسباب عادّی است. «فَأَنْبَتْنا بِهِ»
4- زیبایی دل انگیز،یک ارزش است. «ذاتَ بَهْجَهٍ»
5-طوری سخن بگوییم که همه بفهمند.(خواصّ و اسرار گیاهان را همه نمی فهمند،ولی شادابی وزیبایی سبزه وگل ها را همه درک می کنند. «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ»
6- وقتی به قدرت خدا پی می بریم که به ناتوانی خود-حتّی برای رویاندن یک درخت-پی ببریم. «ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا»
7- با سؤال های پیام دار،وجدان ها را بیدار کنیم. أَمَّنْ خَلَقَ ... أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ
8-جلوی شبهات را بگیرید.آفرینش آسمان ها و زمین،مدعی ندارد،ولی کشت و زرع،مدعی دارد.بعضی می گویند:ما منطقه را سبز و آباد کردیم.و لذا خداوند می فرماید: «ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» و در جای دیگر می فرماید:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ»[7]آیا شما کشت و زراعت می کنید یا ما؟
9- توحید،راه مستقیم و شرک،راه انحرافی است. «یَعْدِلُونَ»
⏪باقرآن و اهلبیت
@FATEMI133
✅أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِیَ وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ«61»
کیست که زمین را قرارگاهی ساخت و در آن،رودها قرار داد،و برای آن، کوه ها را(مانند لنگر)ثابت و پابرجا قرار داد و میان دو دریا(شور و شیرین)مانعی قرار داد(که مخلوط نشوند).آیا معبودی با خداست؟(نه) بلکه اکثر آنان نمی دانند.
✅أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ«62»
کیست که هرگاه درمانده ای او را بخواند،اجابت نماید و بدی و ناخوشی را برطرف کند،و شما را جانشینان(خود در)زمین قرار دهد؟ آیا با خداوند معبودی است؟ چه کم پند می پذیرید.
✔️نکته ها:
*در روایات و تفاسیر ندیدم که درباره ی تلاوت آیه ی 62 برای استجابت دعا نقشی باشد، لکن مردم به خاطر تناسب محتوای آیه تبّرکاً آن را می خوانند و مانعی ندارد.
مناجات با خدای سبحان و راز ونیاز با او کاری پسندیده و لازم است،دعا به درگاه او و درخواست حل مشکلات خصوصاً هنگام درماندگی،برای همگان ضروری است.
این نیاز مریمی بوده است و درد
کان چنان طفلی سخن آغاز کرد
هر کجا دردی دوا آن جا بود
هر کجا فقری نوا آن جا بود
هر کجا مشکل جواب آن جا رود
هر کجا پستی است آب آن جا رود
پیش حقّ یک ناله از روی نیاز
به که عمری در سجود و در نماز
زور را بگذار زاری را بگیر
رحم سوی زاری آید ای فقیر[8]
🌹در روایات می خوانیم:نمونه ی مضطرّ واقعی،امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) است و بدترین سوء «وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» ،سلطه ی کفّار است که در زمان آن حضرت برطرف می شود و نمونه ی «یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ» حکومت صالحان در آن زمان است[9]
🌹هر جا که دعای ما #مستجاب نشود،دلیلی دارد،همچون:👇
الف:دعای ما،طلبِ #خیر نبوده وما گمان می کردیم خیر است.(زیرا دعا،یعنی طلبِ خیر)
ب:نحوه ی درخواست،جدّی و همراه با #درماندگی نبوده است.
ج:در دعا #ٍاخلاص نداشته ایم،یعنی اگر به درگاه خداوند رو کرده ایم،به دیگران نیز چشم امید داشته ایم.
البتّه گاهی به جای استجابتِ آنچه می خواهیم،خداوند حکیم مشابه آن را به ما می دهد و گاهی به جای خواسته ی ما،که نزد خداوند به #مصلحت ما نیست،خداوند #بلائی از ما دور می کند و گاهی به جای برآوردن حاجت در دنیا،در قیامت جبران می کند و گاهی به جای لطف به ما،به نسل ما لطف می کند که همه ی این مطالب در روایات آمده است.
🌹اجابتِ مضطرّ،کاری الهی است ولی سنّت الهی را تغییر نمی دهد.مثلاً سنّت خداوند آن است که مردم به نحوی باید از دنیا بروند و همه ی انسان ها در لحظه ی احتضار،مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد،باید قانون مرگ را لغو کند.
⏪ریشه ی ایمان به خدا👇
♦️ریشه ی ایمان به خدا،عقل و فطرت است؛لکن مادّیون می گویند:ریشه ی ایمان به خدا #ترس است.یعنی انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز می بیند،هنگام بروز حادثه ای تلخ،قدرتی را در ذهن خود تصوّر می کند و به آن پناه می برد.
♦️مادّیون با این محاسبه،ایمان را زاییده ی ترس می دانند؛امّا اشتباه آنان این است که تفاوت رفتن به سوی خدا را با اصل ایمان به خدا نمی فهمند.مثلاً ما هنگام دیدن سگ و احساس خطر،سراغ سنگ می رویم.امّا آیا می توان گفت:پیدایش سنگ به خاطر سگ است؟ همچنین ما هنگام اضطرار و ترس رو به خدا می رویم،آیا می توان گفت:اصل ایمان به خدا زاییده ی ترس است؟
♦️علاوه بر آنکه اگر سرچشمه ی ایمان ترس باشد،باید هر کس ترسوتر است،مؤمن تر باشد.
در حالی که مؤمنان واقعی،شجاع ترین افراد زمان خود بوده اند و باید انسان در لحظاتی که احساس ترس ندارد،ایمانی هم نداشته باشد،در حالی که ما در لحظه هایی که ترس نداریم خدا را به دلیل عقل و فطرت قبول داریم.در حقیقت ترس و اضطرار،پرده ی غفلت را کنار می زند و مارا متوجّه خدا می کند و لذا منکران خدا هرگاه در هواپیما یا کشتی نشسته باشند و خبر سقوط یا غرق شدن را بشنوند و یقین کنند که هیچ قدرتی به فریادشان نمی رسد؛از عمق جان به یک قدرت نجاتبخش امید دارند.آنها در آن هنگام به یک نقطه و به یک قدرت غیبی دل می بندند که آن نقطه،همان خدای متعال است.
⏪باقرآن و اهلبیت
@FATEMI133
✔️پیام ها:
1- از راه های شناخت خدا و یکتایی او،توجّه به یک #قدرت نجاتبخش و بریدن از قدرت ها ووسایل دیگر در هنگام اضطرار است. «أَمَّنْ یُجِیبُ»
2- شرط استجابت دعا،قطع #امید از دیگران واخلاص در دعاست. «یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ»
3- آنان که با سکوت،از خداوند حاجتی می خواهند،خداوند از حالشان با خبر است ولی دوست دارد بندگانش حاجت خود را به زبان آورند. «إِذا دَعاهُ»
4- انسان بر طبیعت حکومت دارد. «یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ»
5-آیا در حال اضطرار،به قدرت های مادّی توجّه می کنید؟! «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ»
هدایت شده از همیاری و همسان گزینی
باسمه تعالی
📣اطلاعیه:
در آستانه ماه محرم الحرام و با هدف آمادگی بیشتر برپایی مراسمهای عزاداری توسط امور فرهنگی اداره تبلیغات اسلامی گنابادبرگزار میشود.
1-گردهمایی روحانیون(ملبغین . مبلغات حوزوی )ساکن شهرستان گناباد در صبح 5 شنبه 7 شهریور
2-گردهمایی مسولین هیاتهای مذهبی شهرستان (خواهر و برادر)عصر 4 شنبه 6شهریور در بیلند
ساعت و مکان دقیق در @a_fatemi24 اطلاعرسانی خواهد شد
در این گردهمایی نواقص پرونده ها بایدتکمیل شود جهت اطلاع از نواقص پرونده ها تا قبل از مراسم به تبلیغات اسلامی مراجعه شود.
ضمنا میتوانید از طریق شبکه های اجتماعی با ادمین @a_f_4279 جهت بررسی اخرین وضعیت پرونده هیات در سامانه طوبی مطلع شوید
3-نشست خطبا و خطیبهای مجالس تعزیه اموات و ذاکران خانم ،روضه خوانهای خانم ها در روز 3 شنبه ساعت 9 صبح در محل مسجد حضرت قائم عج الله 👇لطفا به ادمین @a_f_4279 اعلام حضور نمایید
ضمنا با توجه به لزوم تشکیل بانک اطلاعات بروز خصوصا جهت بند 3👆خواهشمند است به این عزیزان اطلاعرسانی نمایید
امور فرهنگی اداره تبلیغات اسلامی گناباد
@a_fatemi24
پنج موعظه اربابم حسین علیه السلام
👇👇👇👇
قال الإمام حسين عليه السلام: اَلصِّدْقُ عِزٌّ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ، وَالسِّرُّ اَمانَةٌ، وَالْجِوارُ قَرابَةٌ، وَالْمَعُونَةُ صَداقَةٌ، وَالْعَمَلُ تَجْرِبَةٌ.
امام حسین ع می فرمایند:
🔮♦️ راستگويى بزرگوارى است
🔮♦️ ️و دروغگويى ناتوانى است
🔮♦️ و رازدارى امانت است،
🔮♦️ ️و همسايگى صداقت است
🔮♦️ و كار ، تجربه است
تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 246
شیعه انقلابی/ فیش منبر در دهه محرم
10 منبر در دهه محرم در
@a_fatemi24
http://fatemi24.ir/?p=2396
هدایت شده از همیاری و همسان گزینی
✅✅✅✅ خبرفوری.....
اجتماع جهت اعتراض به ورودپیردراویش به گناباد ساعت ۱۷ جلومنزل ناشرالاسلام گنابادی
#لبیک_یا_شهید
#ما_همه_حدادیانیم
یازهراسلام الله علیها
@a_fatemi24
✅«ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» . [31]
*«لا تَخَفْ» درباره ی نگرانی از حوادث و سختی ها یا تلخی های احتمالی در آینده است.و «لا تَحْزَنْ» اندوه و غم به خاطر امور گذشته مربوط می شود.
پیام ها:
1- در جامعه ی فاسد،مردان خدا در تنگنا قرار می گیرند و حتّی در مورد حفظ مهمان و ذرّیه ی خود نیز نگرانند. «سِیءَ بِهِمْ»
2- شیوع فساد،نباید ما را بی تفاوت کند. «سِیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ» (غیرت دینی لازمه ی ایمان است.) «سِیءَ بِهِمْ»
3- بسیاری از نگرانی ها،به خاطر بی خبری از آینده است. «ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ»
4- نگرانی درونی،در چهره اثر می گذارد.فرشتگان با دیدن آثار نگرانی از سیمای حضرت لوط،به او گفتند: «لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ»
5-مؤمنان را با وعده های حقّ و آرام بخش،از دلهره و اضطراب نجات دهیم.
«لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنّا مُنَجُّوکَ»
6- در بیان حقایق،ابتدا نقاط مثبت را بگوییم. «إِنّا مُنَجُّوکَ»
7- خداوند،اولیای خود را حفظ می کند. «إِنّا مُنَجُّوکَ»
8-پیوند خانوادگی،انسان را نجات نمی دهد،ایمان و عمل صالح کلید نجات است. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ»
9- زن،دارای شخصیّتی مستقل است و می تواند در برابر نظام فرهنگی و اقتصادی خانواده یا جامعه مقاومت کند. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ»
10- راهنمای فساد نیز مفسد است. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ» (همسر لوط به افراد فاسد اطلاع می داد که مهمان آمده،شما برای گناه به سراغش بروید.)
إِنّا مُنْزِلُونَ عَلی أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَهِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ«34»
همانا ما بر اهل این منطقه به خاطر فسقی که داشتند،عذابی از آسمان فرو خواهیم ریخت.
وَ لَقَدْ تَرَکْنا مِنْها آیَهً بَیِّنَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ«35»
و از آن منطقه(غضب شده)نشانه ی روشنی(و درس عبرتی،)برای کسانی که می اندیشند باقی گذاشتیم.
نکته ها:
*مراد از«قریه»،منطقه ی«سَدوم»است که قوم لوط در آن جا می زیستند و جمعیّت کثیری داشته است.
*«فسق»به معنای خروج از طاعت است که روشن ترین نمونه آن شرک و کفر می باشد.
پیام ها:
1- از آسمان،هم رحمت الهی(مانند باران و وحی)نازل می شود و هم قهر و عذاب الهی. «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ»
2- عملکرد انسان،در طبیعت تأثیرگذار است.همان گونه که عمل خوب،باعث نزول نعمت و رحمت می شود، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ[32]به عکس،گناهان،نعمت ها را تبدیل به عذاب می کند.
«رِجْزاً مِنَ السَّماءِ»
3- تکرار گناه و اصرار بر آن،سبب نزول قهر الهی است. «کانُوا یَفْسُقُونَ»
4- گاهی لازم است آثار گذشته و خرابه های باستانی را حفظ کنیم و به سراغ تعمیر و بازسازی نرویم. تَرَکْنا ... آیَهً
5-آشنایی با فلسفه ی تاریخ و شناخت اقوام گذشته،مورد توجّه قرآن است.
«آیَهً بَیِّنَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
6- از خرابه ها نیز می توان درس گرفت. آیَهً ... لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ
7- عبرت گرفتن،به دقّت و تعقّل نیاز دارد.افراد غافل با دید سطحی نمی توانند حقایق را درک کرده و عبرت بگیرند. «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
8-تعقّل و اندیشه،شرط هدایت و عبرت گیری است. «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ«36»
و به سوی(مردم)مَدین،برادرشان شعیب را(به رسالت فرستادیم)؛پس گفت:ای قوم من! خدا را بپرستید،و به روز قیامت امیدوار باشید،و در زمین(فتنه انگیزی و)فساد نکنید.
نکته ها:
*«مَدْیَنَ» شهری است در جنوب غربی اردن و اکنون به«معان»معروف است.
*کلمه ی «تَعْثَوْا» از«عثی»به معنای ایجاد فساد است.
حضرت شعیب،مسئول راهنمایی دو قبیله بود:
الف:اصحاب مَدین که با صیحه ی آسمانی هلاک شدند.
ب:اصحاب ایکه،که به عذاب«یوم الظلّه»،سایبانی از ابر صاعقه خیز گرفتار شدند.[33]
پیام ها:
1- انبیا که پدران فکری و ایمانی و اخلاقی مردمند،با آنان برادرانه رفتار می کنند.
«أَخاهُمْ شُعَیْباً»
2- در دعوت به سوی خداوند،عواطف را فراموش نکنیم. «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ» (ای قوم من!)
3- توحید و معاد،سرلوحه ی دعوت انبیاست. «اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ»
4- بندگی خدا و ایمان به مبدأ و معاد،زمینه ی دوری از فساد است. «اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا»
5-انسان ها معصوم نیستند و گاهی گرفتار لغزش و گناه می شوند؛آنچه خطرناک تراست،فساد آگاهانه،مغرضانه و مصرّانه است. لا تَعْثَوْا ... مُ
فْسِدِینَ
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ«37»
پس شعیب را تکذیب کردند و(به این سبب)زلزله آنان را فرا گرفت،و بامدادان در خانه های خود به رو در افتاده(و مرده)بودند.
نکته ها:
*کلمه ی«رجفه»به معنای لرزش زمین است.«اراجیف»اخبار و سخنانی است که سبب تزلزل عقیده و روحیّه ی مردم می شود و«مُرجفون»به کسانی گویند که چنین مطالبی را بگویند یا بنویسند.
*جاثِمِینَ» به معنای نشستن روی زانوست؛گویا عذاب شدگان،با زلزله از خواب بیدار شدند و به حالت نیم خیز بودند که اجل به آنان مهلت نداد.
پیام ها:
1- تکذیب انبیا،زمینه ی قهر الهی است. «فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ»
2- انسانی که قدرت فرار از قهر خدا را ندارد،چگونه حقّ را تکذیب می کند؟ فَکَذَّبُوهُ ... فَأَصْبَحُوا ... جاثِمِینَ
وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ«38»
و(قوم)عاد و ثمود را نیز(هلاک کردیم)؛و بی شک(بعضی)از خانه های مسکونی(مخروبه ی)آنان برای شما آشکار است؛و شیطان اعمالشان را برای آنان زینت داد،پس آنان را از راه(خدا)باز داشت،در حالی که(برای شناخت حقّ و باطل)بصیرت داشتند.
پیام ها:
1- حفظ برخی آثار تاریخی،برای عبرت مردم لازم است. «تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ»
2- زشتی های خود را خوب دیدن،دام شیطان است. «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» (غرور و خود بزرگ بینی و افتخار به ثروت و قدرت،جلوه هایی از تزیین شیطانی است.)
3- تبلیغات و توجیهات مسموم فرهنگی،یکی از عوامل انحراف از حقّ است.
زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ
4- انسان فطرتاً زینت و زیبایی را دوست دارد و شیطان از این گرایش درونی، سوء استفاده می کند. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ
5-انسان های بصیر و آگاه نیز در معرض اغفال شیطانند. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ
6- خداوند هیچ قومی را بدون دلیل و بیّنه،عذاب نمی کند. عاداً وَ ثَمُودَ ... وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ
7- مردم از طریق فطرت،عقل و ارشاد انبیا آگاه می شوند، «کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ» ولی شیطان هم بیکار نیست. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ
وَ لَمّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْری قالُوا إِنّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَهِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمِینَ«31»
و چون فرستادگان ما(که از فرشتگان بودند،)برای ابراهیم مژده ی(تولّد فرزند)آوردند،گفتند:ما نابود کننده ی اهل این منطقه هستیم،زیرا مردم آن ستمگرند.
نکته ها:
*دعای حضرت لوط،برای پیروزی بر مفسدان مستجاب شد و خداوند فرشتگانِ عذاب را بر آنان نازل کرد.
*منطقه ی قوم لوط،به نام«سدوم»و نزدیک منطقه ی حضرت ابراهیم بود.
*حضرت ابراهیم و همسرش ساره در حدود صد سال داشتند که خداوند به آنان بشارت تولّد اسحاق را داد.[28]
*امام سجّاد علیه السلام در صحیفه ی سجادیّه،گروه هایی از فرشتگان را نام می برد که هریک مسئولیّت خاصّی دارند،ولی فرشتگانی که بر حضرت ابراهیم وارد شدند،چند هدف داشتند؛ هم مأمور بشارت فرزند به حضرت ابراهیم بودند،هم مأمور اعلان عذاب قوم لوط و هم مجریان عذاب الهی.
پیام ها:
1- سلسله مراتب باید مراعات شود.(فرشتگانی که مأمور بودند تا قوم لوط را هلاک کنند،باید در آغاز،حضرت ابراهیم را که پیامبری اولواالعزم و صاحب شریعت بود در جریان بگذارند وسپس حضرت لوط را که مبلّغ دین ابراهیم علیه السلام بود.) «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ»
2- دعای بندگان صالح خدا،مستجاب می شود. رَبِّ انْصُرْنِی ... إِنّا مُهْلِکُوا
3- فرشتگان،مأموران قهر و مهر الهی هستند. جاءَتْ رُسُلُنا ... بِالْبُشْری ... إِنّا مُهْلِکُوا
4- گناه لواط،از سوی یک جمعیّت شهوت ران و منحرف انجام می شد،ولی همین که قهر خدا آمد،همه ی اهل منطقه هلاک شدند،شاید به خاطر سکوت نابجا،به همه ی آنان لقب ظالم داده شد. «إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمِینَ»
5-ظلم،مایه ی هلاکت است. إِنّا مُهْلِکُوا ... ظالِمِینَ
قالَ إِنَّ فِیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ«32»
(ابراهیم)گفت:در این منطقه لوط است،فرشتگان گفتند:(نترس)ما به کسانی که در این جا هستند آگاه تریم؛قطعاً او(لوط)و خاندانش را نجات می دهیم،جز همسرش که از باقی ماندگان(در قهر ما)است.
نکته ها:
*از جمع این آیه و آیه ی 36 سوره ی ذاریات که می فرماید: «فَما وَجَدْنا فِیها غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ» ما جز یک خانواده ی با ایمان،هیچ کس را مؤمن نیافتیم،استفاده می شود که تنها حضرت لوط و فرزندانش مؤمن بودند و حتّی همسر او گرفتار عذاب شد.
*از آیه ی 74 سوره ی هود استفاده می شود که حضرت ابراهیم از خداوند تقاضا کرد که قهر الهی بر قوم لوط نازل نشود؛امّا این درخواست مورد قبول واقع نشد و پاسخ آمد:از این امر صرف نظر کن. یُجادِلُنا فِی قَوْمِ لُوطٍ ... یا إِبْراهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ[29]
پیام ها:
1- وجود اولیای الهی در جامعه،مانع نزول قهر الهی است. «إِنَّ فِیها لُوطاً»
2- انبیا و پیروانشان،از قهر الهی در امانند. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
3- فرشتگان،یکایک افراد را می شناسند. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها»
4- گاهی مردان حقّ،در نهایت غربت بوده اند.(تنها فرزندان لوط به پدرشان ایمان داشتند!) «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
5-فرزندان،هنگام تضادّ فکری میان والدین،می توانند راه حقّ را انتخاب کنند.
«وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (فرزندان لوط،راه پدر را بر راه مادر ترجیح دادند)
6- زن،شخصیّتی مستقل دارد و می تواند تحت تأثیر مرد یا نظام اقتصادی وفرهنگی خانواده قرار نگیرد. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ»
7- وابستگی رمز نجات نیست؛وارستگی رمز نجات است. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (همسر لوط،به او وابسته بود؛امّا خود وارسته نبود.)
8-عنوان اجتماعی مهم نیست؛ایمان و عملکرد معیار است. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (همسر پیامبر بودن به تنهایی ارزش نیست،همراهی و تبعیّت از او ارزش است)
9- همسران پیامبران،معصوم نیستند. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (حتّی از میان زنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،تنها بعضی مورد الطاف ویژه ی الهی بودند.چنانکه در جای دیگر می خوانیم: «فَإِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً» [30]
وَ لَمّا أَنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنّا مُنَجُّوکَ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ امْرَأَتَکَ کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ«33»
و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند،از آمدنشان بد حال شد و دستش(از حمایت آنان در برابر بدکاران)کوتاه گردید؛(فرشتگان)گفتند:
نترس و غمگین مباش،ما تو و خانواده ات را نجات می دهیم،مگر همسرت که از باقی ماندگان(در عذاب)است.
نکته ها:
*کلمه ی «سِیءَ» به معنای بدحال شدن است.بدحال شدن حضرت لوط ممکن است به خاطر ترس از تعرّض بدکاران به فرشتگان میهمان در خانه ی او باشد و یا به خاطر اطلاع از نزول قهر و عذاب ال
تفسیر منزل اقای جوانبخت ۸شهریور ۹۸
👇👇👇👇
أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«64»
کیست که آفرینش را آغاز می کند،سپس آن را(در قیامت)باز می گرداند و کیست که شما را از آسمان و زمین روزی می دهد؟ آیا با خداوند معبودی هست؟ بگو:اگر راست می گویید برهانتان را بیاورید.
✅نکته ها:
*از آیه ی 60 تا این آیه،پنج #مرتبه پی در پی،جمله ی «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ» آمده است که برای باطل کردن شرک و نفی خدایان دروغین می باشد.
*⬅️روزیِ انسان،گاهی مثل نور،هوا و باران،از آسمان است و گاهی مثل سبزی و میوه از زمین و گاهی از حیوانات است که آنها نیز با واسطه،از زمین استفاده و رشد می کنند و گاهی از معادن است که آنها نیز از زمین هستند.[11]
⬅️از نظر قرآن هیچ آفریده ای محو نمی شود بلکه از نظر ماست که مفقود می شود. [12]معاد، برگرداندن معدوم نیست تا بعضی خیال کنند کاری محال است،بلکه رجوع موجودات به شکل اوّل است،بعد از تغییری که در شکل آنها به وجود آمده است.
⬅️آیات تکراری قرآن،با نوآوری همراه است:از آیه ی 60 تا 64،جمله ی «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ» تکرار شده،لکن هر بار با یک جمله ی تازه همراه است:
⬅️در آیه ی 60 می خوانیم: «بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ» مشرکان انحراف دارند.
⬅️در آیه ی 61 می خوانیم: «بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ» انحرافشان به خاطر جهل است.
⬅️در آیه ی 62 می خوانیم: «قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ» و حالا که جاهلند،کمتر متذکّر می شوند.
⬅️در آیه ی 63 می خوانیم: «تَعالَی اللّهُ عَمّا یُشْرِکُونَ» خداوند از شرک آنان منزّه است.
⬅️در آیه ی 64 می خوانیم: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» این ها بی دلیل به سراغ شرک رفته اند.
✅پیام ها:
1- همان قدرتی که در آغاز آفرید،باز هم می تواند آن را برگرداند. «یَبْدَؤُا - یُعِیدُهُ»
2- معاد،جسمانی است. «یُعِیدُهُ»
3- با سؤال،وجدان ها را بیدار کنید. «أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ - مَنْ یَرْزُقُکُمْ - أَ إِلهٌ»
4- مخالفان شما اگر برهان دارند بپذیرید. «قُلْ هاتُوا»
5-اسلام،دین برهان است و از مخالفان خود هم برهان می طلبد. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّهُ وَ ما یَشْعُرُونَ أَیّانَ یُبْعَثُونَ«65»
بگو:جز خداوند،هیچ کس در آسمان ها و زمین،غیب نمی داند و کسی نمی داند چه زمانی برانگیخته خواهد شد.
بَلِ ادّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَهِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ«66»
بلکه علم مشرکان در قیامت به کمال خواهد رسید،بلکه آنان(امروز) درباره ی آن(آخرت)در شک هستند،بلکه نسبت به(چگونگی)وقوع آن کورند.
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَ إِذا کُنّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنّا لَمُخْرَجُونَ«67»
و کسانی که کفر ورزیدند،گفتند:آیا هرگاه ما و پدرانمان(بعد از مرگ) خاک شدیم،آیا حتماً(زنده از گور)بیرون آورده می شویم؟
💠لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ«68»
در حقیقت به ما و نیاکانمان از قبل،این وعده داده شده،(لکن)این وعده جز افسانه های پیشینیان چیز دیگری نیست.
🔻نکته ها:
*غیب،چند نوع است:نوعی از آن را خداوند به انبیا می آموزد، «تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیها إِلَیْکَ»[13]ولی نوعی دیگر نظیر علم به زمان وقوع قیامت،مخصوص ذات مقدّس اوست.
⬅️کلمه ی «مَنْ» برای موجودات باشعور است،بنابراین چه بسا در آسمان ها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعوری باشند که در قیامت همچون انسان ها مبعوث شوند.
⬅️جمله ی «بَلِ ادّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَهِ» نظیر جمله «کَلاّ سَیَعْلَمُونَ ثُمَّ کَلاّ سَیَعْلَمُونَ» [14]است.
⬅️کلمه «أَساطِیرُ» جمع«اسطوره»به معنای افسانه است.کافران به پیامبران تهمت می زدند که آنچه درباره ی قیامت می گویید،مطالب بی اساسی است که برای سرگرمی بیان می شود.
✅پیام ها:
1- انکار معاد،کفر است. «قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا»
2- اگر حقیقتی را ما نپذیرفتیم،دلیل آن نیست که واقع نمی شود یا وجود ندارد.
«أَ إِذا کُنّا»
3- تکرار سؤال،همراه با ناباوری،نشانه ی انکار است. «أَ إِذا - أَ إِنّا»
4- یکی از کارهای دشمنان،ایجاد شک در مسایل عقیدتی است. «أَ إِنّا لَمُخْرَجُونَ»
5-قدیمی بودن حرف،نشانه ی ضعف آن نیست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ
6- همه ی انبیا وعده ی معاد می دادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ»
7- خلافکار،دنبال یافتن شریک جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا»
8-افسانه خواندن سخنان انبیا،یکی از حربه های کافران است. «أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ»
@FATEMI133
💠قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ«69»
بگو:در زمین بگردید پس بنگرید که فرجام گنه پیشگان چگونه بوده است.
💠وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ«70»
و بر(انحراف و عواقب شوم)آنان اندوه مخور و از آنچه مکر(و توطئه) می کنند،دلتنگ مباش.
✔️نکته ها:
*قرآن بارها با جمله ی «سِیرُوا» یا «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا» مردم را برای سیر در زمین تشویق کرده و در اکثر موارد برای انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگی مجرمان بوده است.
✔️پیام ها:
1- بازدید از آثار بجا مانده از ستمگران تاریخ،یکی از ابزار رشد و #تربیت است.
سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
2- تاریخ بشر،اصول،قانون و #سنّتی دارد که بر اساس آن اصول،عبرت های گذشته می تواند برای امروز درس باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
3- سفرها باید #هدفدار باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
4- حفظ آثار #گذشتگان،برای پندگیری آیندگان لازم است. «فَانْظُرُوا»
5-مناطقی که با قهر خدا قلع و قمع شده،مناطق ملی است و بازدید از آنها باید برای همگان بدون مانع باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
6- مجرمان،بد عاقبت هستند. «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ» (جرم پی در پی،سبب کفر و تکذیب می شود).
7- گناه،کیفر دنیوی و اخروی دارد.(مشت نمونه خروار است،قهر دنیوی را ببینید تا به قهر اخروی پی ببرید). «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ»
8-وقتی که عاقبت مجرمان،#قلع و قمع شدن است،چرا برای لجاجت و عنادآنان محزون باشیم؟ «لا تَحْزَنْ»
9- پیامبر حتّی برای #هدایت دشمنان مکّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ ... یَمْکُرُونَ
10- پیامبران،تحت حمایت الهی هستند. «لا تَحْزَنْ - لا تَکُنْ» خداوند پیامبرش را تسلی می دهد.
غم مخور زان رو که غمخوارت منم
وز همه بدها نگهدارت منم
از تو گر اغیار برتابند روی
این جهان و آن جهان یارت منم
11- توان و ظرفیّت انسان ها حتّی انبیا،محدود است. «فِی ضَیْقٍ» نگرانی پیامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حیله ی کفّار و بی اثر ماندن #تبلیغ خودش بود که خداوند به او اطمینان وتسلّی می دهد. «لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ»
12- دشمنان اسلام،دائماً مشغول #حیله و توطئه هستند. «یَمْکُرُونَ»
وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«71»
و می گویند:اگر راست می گویید،این وعده(عذاب دنیا یا قیامت)کی خواهد بود؟
💠قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ«72»
بگو:چه بسا بخشی از آن عذابی را که با شتاب می خواهید،در پی شما باشد(و به شما برسد و خود خبر نداشته باشید).
💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ«73»
و البتّه پروردگار تو بر(این)مردم دارای بخشش است و لکن بیشترشان شکرگزار نیستند.
💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ«74»
و البتّه پروردگارت،آنچه را در سینه هاشان پنهان دارند و آنچه را آشکار می نمایند،(به خوبی)می داند.
✔️نکته ها:
⬅️هنگامی که انبیا مردم را در مورد قیامت یا قهر خداوند هشدار می دادند،مردم زمان وقوع قیامت را می خواستند ولی از آن جا که زمان قیامت را جز خدا کسی نمی داند،انبیا پاسخ نمی دادند و تنها نسبت به اصل قهر الهی به مردم هشدار می دادند،نه زمان آن.
⬅️آنچه در سینه هاست؛ «ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از کارهای علنی؛ «ما یُعْلِنُونَ» آمده و این می تواند به چند دلیل باشد:
الف:افکار و #نیّت های درونی،انگیزه ی کارهای بیرونی است و لذا مقدّم شده است.
ب:دانستن باطن افراد مهم تر از دانستن #ظاهر آنان است.
ج:علم خداوند به اهداف و افکار باطنی،برای منکران معاد تهدید بیشتری دارد.
✔️پیام ها:
1- عذاب را مسخره می دانستند. «مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
2- ندانستن جزئیّات یک #حقیقت،دلیل بر انکار اصل آن نیست.(اگر زمان وقوع قیامت را نمی دانیم،اصل آن را تکذیب نکنیم). «مَتی هذَا الْوَعْدُ»
3- ریشه ی سؤال از زمان وقوع قیامت،شک در نبوّت است. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
4- پاسخ دادن به هر #سؤالی لازم نیست.(کفّار از پیامبر می خواستند وقت عذاب را معیّن کند،ولی آن حضرت تعیین نمی کردند). «عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ»
5-عجله ی مردم در نزول عذاب بر کافران،حکمت خدا را تغییر نمی دهد. عَسی أَنْ یَکُونَ ... اَلَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ
6- دنیا جای #کیفر کامل نیست. «بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ»
7- کیفرهای الهی دارای نظام و زمان بندی و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَکُمْ»
8-بیم و امید،در کنار هم سازنده است. رَدِفَ لَکُمْ ... إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ
9- در پی بودن قهرالهی نسبت به کفّار حتمی نیست،آنان می توانند با توبه وتغییر موضع،نجات یابند. عَسی ...
@FATEMI133
10- چشیدن گوشه ای از عذاب #دنیوی می تواند وسیله ی هوشیاری وتوبه و
نوعی فضل الهی باشد. «رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ»
11- تأخیر در کیفر،یکی از شیوه های تربیت ونشانه ی لطف الهی و #فرصتی برای توبه است. «إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ»
12- اکثریّت ناسپاس،مسیر لطف خدا را تغییر نمی دهد. لَذُو فَضْلٍ ... أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ
13- در علم خدا شک نکنید. «إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ»
14- وقتی که خداوند همه چیز را می داند،گناه و نفاق برای چه؟ «لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ» مخفی یا علنی بودن امور،در علم خداوند تأثیری ندارد.
15- ربوبیّت خداوند،مستلزم #آگاهی کامل اوست. «رَبَّکَ لَیَعْلَمُ»
16- علم خداوند به نهان و آشکار،ضامن عمل به وعده های اوست،پس عجله نکنید. مَتی هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ ... إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ...
💠وَ ما مِنْ غائِبَهٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ«75»
و هیچ(موجود)پنهانی در آسمان و زمین نیست،مگر این که در کتابی روشن(نزد خداوند ثبت)است.
✔️نکته ها:
⬅️غیب آسمان ها و زمین،تمام کارهای مخفی بشر،نیّت ها،وقوع قیامت،زمان نزول رحمت یا عذاب و اسرار دیگر را شامل می شود.
⬅️شاید مراد از «کِتابٍ مُبِینٍ» ،لوح محفوظ و علم بی پایان خدا باشد.
✔️پیام ها:
1- چه بسیار اموری که #حواسّ بشری از ادراک آنها عاجز است. «غائِبَهٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»
2- تمام هستی،زیر #نظر خداوند است وحساب وکتاب دارد. وَ ما مِنْ غائِبَهٍ ... إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ
💠إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ«76»
همانا این قرآن،بیشتر آنچه را بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند،(به طور صحیح)بر آنان حکایت می کند.
✔️نکته ها:
از این آیه معلوم می شود که تورات وانجیل در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله قادر به حلّ اختلافات اهل کتاب نبوده وتنها قرآن،که حاکم بر کتب آسمانی پیشین است،قدرت حلّ اختلافات را دارد.
✔️پیام ها:
1- حلّ اختلافات فکری و ریشه دار،آن هم به دست پیامبری که درس نخوانده و مکتب نرفته،نشانه ی #اعجاز و حقانیّت قرآن است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ...
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد
2- یکی از برکات قرآن،حل اختلافات است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ... یَخْتَلِفُونَ
3- اختلاف از مردم است،وگرنه مکاتب الهی اختلاف ندارند. «هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ»
💠وَ إِنَّهُ لَهُدیً وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ«77»
و البتّه که آن(قرآن)برای اهل ایمان،مایه ی رحمت و هدایت است.
💠إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ«78»
بدون شک،پروردگار تو با حکم خود میانشان داوری خواهد کرد و او صاحب قدرت و آگاه است.
💠فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ«79»
پس بر خداوند توکّل کن(و بدان)که تو بر حقّ آشکار هستی.
✔️پیام ها:
1- رفع اختلاف،نمونه ی روشن هدایت و رحمت الهی است. لَهُدیً وَ رَحْمَهٌ ... إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی
2- ایمان،سبب دریافت #رحمت الهی است. «رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»
3- خداوند پیامبرش را دلداری می دهد. «إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی»
4- قضاوت،از شئون ربوبیّت الهی است. «إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی»
5-حکم های الهی،مخصوص ذات مقدّس اوست،زیرا جهل و ترس و غرائز و حوادث در او اثر ندارد و صد در صد عادلانه است. «بِحُکْمِهِ»
6- در قضاوت،علاوه بر عدالت،علم و قدرت نیز شرط است. «یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ»
7- توکّل بر خداوند،یکی از شرایط #موفّقیّت رهبر است. «فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ»
8-توجّه به حقانیّت راه و تلقین آن،انسان را در برابر حوادث زودگذر بیمه می کند. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ»
9- مخالفان پیامبر،بهانه جویی می کردند،وگرنه راه او ابهامی نداشت. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ»
10- توکّل بر خداوند تنها در مسیر حقّ معنا و ثمر دارد،نه در مسیر باطل. «فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ»
11- رهبر باید به #حقّانیت راهش ایمان داشته باشد. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ»
💠إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ«80»
بی شک،نمی توانی دعوت خود را به گوش مردگان برسانی،ونمی توانی کران را آنگاه که روی برمی گردانند و پشت می کنند،فراخوانی(و حقیقت را به آنان بفهمانی).
@FATEMI133
اّ مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ«81»
تو هدایت کننده کوران از گمراهیشان نیستی؛تو فقط می توانی سخن خود را به گوش کسانی برسانی که به آیات ما ایمان آورده اند و در برابر حقّ تسلیم هستند.
نکته ها:
⬅مرگ و حیات در فرهنگ قرآن،هم به مرگ و حیات طبیعی و مادّی گفته می شود و هم به مرگ و حیات معنوی.
قرآن،کسانی را که تحت تأثیر کلام حقّ قرار نمی گیرند،مرده می داند «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» چنانکه مکرّر می فرماید:شهدا را مرده ندانید،آنان زنده و شادمانند و به یکدیگر نوید می دهند و از رزق الهی کامیابند.بنابراین،زنده های سنگدل و لجوج،مرده اند،و شهیدان که از دنیا رفته اند،زنده اند.بهتر است مسئله را کمی باز و روشن کنیم:
✔مراحل حیات
*حیات،دارای مراحلی است:
1.حیات #نباتی.قرآن می فرماید: «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»خداوند زمین را بعد از مرگ به وسیله ی باران زنده می کند.
2.حیات #حیوانی.قرآن می فرماید: «یُحْیِیکُمْ»]ما به شما حیات دادیم.
3.حیات #روحی. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»تا افراد زنده را هشدار دهی.یعنی کسانی که عقل و فطرت سالم دارند ونیز می فرماید:دعوت انبیا برای حیات شماست، «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ»
4.حیات #سیاسی واجتماعی. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ»اگر با اجرای حکم قصاص،عدالت برقرار کردید،جامعه زنده است(وگرنه جامعه ی مرده ای دارید).
5.حیات #اخروی. «یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی» ای کاش برای حیات و زندگی حقیقی در آخرت چیزی می فرستادم و ذخیره ای می اندوختم.
✔️پاسخ یک اشکال
⬅️در تفسیر نمونه می خوانیم:فرقه ی وهّابیون،آیه ی «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» را دستاویز تفکّر انحرافی خود قرار داده،می گویند:پیامبر اکرم از دنیا رفته وهیچ سخنی را نمی شنود، بنابراین معنا ندارد که ما پیامبر را زیارت کنیم وخطاب به او مطالبی را بیان کنیم.
⬅️پاسخ فرقه ی مذکور این است که آیه در مقام یک تشبیه اجمالی است؛نظیر تشبیه قلب سنگدلان به سنگ در تأثیر ناپذیری، قُلُوبُکُمْ ... کَالْحِجارَهِ نه اینکه قلب آنان در همه چیز مثل سنگ است،زیرا قرآن،حیات برزخی را درباره ی شهدا پذیرفته ونسبت به آن، روایاتی از شیعه و سنّی نقل شده است:
1.محمّدبن عبدالوهّاب در کتاب الهدیه السنیه،ص 41،می گوید:پیامبر بعد از وفاتش دارای حیات #برزخی،برتر از حیات شهداست و سلام کسانی را که به او سلام می دهند می شنود.
2.روایات فراوانی در کتب شیعه واهل سنّت،در این زمینه آمده است که پیامبر و امامان علیهم السلام سخن کسانی را که بر آنها از دور و نزدیک،#سلام می دهند می شنوند و پاسخ می دهند و حتّی اعمال مردم بر آنان عرضه می شود.
3.ما خود شاهد هزاران نمونه از #توسلاتی هستیم که عین سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشیده است.
4.در صحیح بخاری می خوانیم:رسول خدا صلی الله علیه و آله با #کفّار هلاک شده ی جنگ بدر گفتگو می کرد و همین که مورد سؤال عمر قرار گرفت،فرمود:«و الذی نفس محمد بیده ما انتم باسمع»به خدایی که جانم در دست اوست،شما از آنان شنواتر نیستید.
5.حضرت علی علیه السلام در پایان جنگ #جمل فرمود:لاشه ی کعب بن سور را بنشانند،سپس به او که هلاک شده بود فرمود:وای بر تو که علم و دانش،تو را سودی نبخشید و شیطان تو را گمراه کرد و به دوزخ فرستاد
✔️پیام ها:
1- کار کوردلان را به خداوند واگذار کن. فَتَوَکَّلْ ... إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی
2- اگر شنونده سنگدل باشد،سخن حقّ از گوینده ی پاک و شایسته نیز در او اثری ندارد.آری،لامپ سوخته با اتّصال به هیچ برقی روشن نمی شود. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» بر #سیه دل چه سود خواندن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ
3- بی اثر بودن تبلیغ پیامبران،به خاطر ابهام در کار نیست،بلکه به خاطر #کوردلی منکران است. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی»
4- ایمان به منزله ی #روح در کالبد است.کسانی که با دیدن معجزه وشنیدن منطق، ایمان نمی آورند،لاشه ای بی روح و مرده هستند. «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» آری حقّ شنوی و حقّ پذیری،نشانه ی سلامت روح است.
5-اگر انسان به یقین برسد،اعراض مردم در او اثری ندارد. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - وَلَّوْا مُدْبِرِینَ»
6- افراد کر می توانند با اشاره چیزی بفهمند،ولی افراد شنوا که به حقیقت پشت کرده واز اهل حقّ دور شده اند،#اشارات را هم نمی فهمند. «وَلَّوْا مُدْبِرِینَ»
7- بدتر از اعراض،تداوم اعراض است. «وَلَّوْا مُدْبِرِینَ»
💠وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّهً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ«82»
و هرگاه سخن(و وعده ی عذاب الهی)بر مردم حتمی شود،جنبنده ای را برای آنان از زمین بیرون آوریم تا با مردم سخن گوید،که همانا مردم آیات ما را باور نمی کردند.
@FATEMI133
نکته ها:
*این آیه ظاهراً به جریان قبل از قیامت مربوط است که هرگاه قهر خداوند بر مردم حتمی شد،خدای متعال،با قدرت خود موجود زنده ای را از زمین بیرون می آورد،تا با مردم سخن گوید،و سخنش این است که:مردم ایمان نمی آورند.
*گرچه کلمه ی دابّه به غیر انسان گفته می شود ولی بارها در قرآن،این کلمه در جایی به کار رفته که شامل انسان نیز می شود و از آن جا که دابّه باید در موقعیّتی باشد که حرفش نسبت به همه ی کفّار یک سند باشد،باید گفت:مراد از دابّه یک شخصیّت مهم است که در روایات،به علیّ بن ابی طالب علیهما السلام تفسیر شده است.
*شاید هر یک از اولیای خدا که در آخرالزّمان قیام و حرکت فوق العاده ای انجام دهند و حقّ و باطل و مؤمن و کافر را از هم جدا سازند،نیز مشمول این آیه باشند.«و الله العالم»
دابّه کیست و چیست؟
*در آیه،قرائنی است که نشان می دهد این دابّه موجود بسیار مهمی است،زیرا:
1.در آستانه ی قهر الهی ظاهر می شود. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ» اقتضای سخنان مهم آن است که از سرچشمه های مهم صادر شود.
2.به نحو استثنایی پیدا می شود. أَخْرَجْنا ... مِنَ الْأَرْضِ
3.حرف می زند، «تُکَلِّمُهُمْ» قضاوت می کند و از آینده مردم خبر می دهد. أَنَّ النّاسَ کانُوا ...
4.حرف او همچون صوراسرافیل،آخرین سخن است. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ»
5.کلمه ی دابّه،با تنوین،نشانه ی عظمت و بزرگی این موجود است.
6.آیه ی بعد،مربوط به رجعت است که اولیای خدا قبل از قیامت زنده می شوند.
7.آیه نمی گوید:«بآیات الله»بلکه می گوید: «بِآیاتِنا» گویا نشانه های او همان نشانه های خداوند است.
جمع بندی میان این قرائن که در ظاهر آیه است و روایات متعدّدی که در تفاسیر آمده است، ما را به این حقیقت می رساند که بگوییم:مراد از «دَابَّهً مِنَ الْأَرْضِ» ،حضرت علیّ علیه السلام است.
اوست که لایق است حرف آخر را بگوید وبر پیشانی بعضی،مهر عدم ایمان بزند واز آینده شوم گمراهان خبر دهد.
*دو سؤال:
1.آیا کلمه ی دابّه،مخصوص جنبنده های غیر انسانی نیست؟
پاسخ: خیر،در قرآن بارها کلمه ی دابّه به کار رفته که شامل انسان نیز می شود،نظیر «وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاّ عَلَی اللّهِ رِزْقُها»[27]
2.آیا اطلاق کلمه ی جنبنده بر حضرت علی علیه السلام توهین به آن حضرت نیست؟
پاسخ: هرگز؛همان گونه که اطلاق کلمه ی«بشر»بر پیامبر توهین نیست،و اطلاق کلمات «شیء،عالم،نور و وجود»بر خداوند جایز است،لکن فرق است میان علم،نور و وجود
خداوند با سایرین.
وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ«83»
و(یاد کن)روزی که از هر امّتی گروهی از کسانی که آیات ما را انکار می کنند محشور می کنیم،پس آنان از پراکنده شدن منع می شوند.
حَتّی إِذا جاؤُ قالَ أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی وَ لَمْ تُحِیطُوا بِها عِلْماً أَمّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ«84»
چون گردآیند،(خداوند)می فرماید:آیا آیات مرا دروغ انگاشتید و حال آن که به آنها احاطه ی علمی نداشتید،آیا شما(در طول حیات جز تکذیب) چه می کردید؟
نکته ها:
*با توجّه به اینکه در قیامت همه ی مردم محشور می شوند، «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»[28] و آیه ی مورد بحث(83 نمل)می فرماید:از هر امّتی تنها گروهی را محشور می کنیم،روشن می شود که این آیه مربوط به قیامت نیست،بلکه مربوط به رجعت است که قبل از قیامت گروهی زنده می شوند.
*در قرآن برای زنده شدن در دنیا،نمونه هایی آمده است،از جمله در سوره ی بقره می خوانیم:خداوند به گروهی فرمان مردن داد،سپس آنان را زنده کرد؛ «فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ»[29] یا در جای دیگر می فرماید:ما شما را بعد از مرگ در همین دنیا زنده کردیم؛ «بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ[30]و به حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:تو با اذن من مرده ها را زنده از قبرها خارج می کنی؛ «إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتی بِإِذْنِی»[31]و درباره ی یکی از اولیای خدا می فرماید:او را برای صد سال میراندیم و بعد از این مدّت او را زنده کردیم؛ «فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»[32]
همچنین در روایات بسیاری نیز وارد شده است که قبل از قیامت، افرادی که در ایمان یا کفر برجستگی دارند،به اراده ی خداوند زنده می شوند و با حاکمیّت اهل حقّ،برای مدّتی زندگی می کنند و سردمداران کفر،کیفر می شوند.
پیام ها:
1- حشر عمومی مردم،در قیامت است ولی حشر گروهی از کفّار ویژه در همین دنیاست. «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً»
2- تضادّ میان ایمان وکفر،در همه ی امّت ها بوده است. «مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ»
3- حشر قبل از قیامت،مخصوص کافر مطلق است. «مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا» (در روایات نیز آمده است:رجعت،مخصوص مؤمنان وکافران درجه یک است)
4- بدون آگاهی،چیزی را تکذیب نکنید. «أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی وَ لَمْ
تُحِیطُوا بِها عِلْماً» (عقائد باید بر اساس دلیل قطعی باشد)
5-عملکرد انسان ها بازتاب عقائد و افکار آنان است.(اوّل تکذیب،بعد کارهای خلاف). «أَ کَذَّبْتُمْ - أَمّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
6- کفّار ویژه بعد از زنده شدن در دنیا همچنان تحت کنترل هستند تا محاکمه آنان آغاز شود. «یُوزَعُونَ حَتّی إِذا جاؤُ»
7- کفّار در دوران رجعت(زنده شدن در این دنیا)،هم نسبت به عقائد توبیخ می شوند و هم نسبت به رفتار خود. «أَ کَذَّبْتُمْ - أَمّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
8-همه باید در #محضر خدا پاسخگو باشند. «أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی - أَمّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
💠وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لا یَنْطِقُونَ«85»
و به خاطر ظلمی که کردند،حکم(عذاب)بر آنان مقرر گردید،پس آنها حرفی نمی زنند(و سخنی ندارند که بگویند).
💠أَ لَمْ یَرَوْا أَنّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ«86»
آیا ندیدند که ما شب را قرار دادیم تا در آن آرام گیرند و روز را روشنی بخش ساختیم؟(تا در آن برای معاش خود تلاش کنند)حتماً در این امر برای کسانی که ایمان دارند عبرت هایی است.
✔️نکته ها:
⬅️نقش تاریکی شب،در آرامش اعصاب و روشنی روز در فعّالیّت وجود انسان یکی از مسایل علمی ثابت شده ی امروز است
⬅️طرح مسأله ی خواب وبیداری،بعد از مسأله رجعت ومعاد،شاید دارای این پیام باشد که از رجعت ومعاد تعجب نکنید،زیرا این دو مثل خواب وبیداری است.
⬅️شب،نمونه ی رحمت خدا بر مردم و نشانه ی حکمت و قدرت الهی است و نادیده گرفتن نقش شب،نمونه ای از تکذیب جاهلانه ای است که در آیه قبل مطرح شده بود.
✔️وسایل آرامش
⬅️در قرآن برخی امور به عنوان وسیله ی آرامش و سکینه معرّفی شده اند،از جمله:
1.یاد خدا. «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
2.امداد غیبی. «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ»
3.آثار و اشیای مقدّس. «أَنْ یَأْتِیَکُمُ التّابُوتُ فِیهِ سَکِینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ»
4.تشویق اولیای الهی. «إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»
5.سرپناه و خانه. «وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً»
6.همسر. «خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا
7.شب. «أَنّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا»
⬅️گفتنی است که نزول قرآن،معراج پیامبر،وقت دعا ومناجات در هنگام شب است؛گرچه برخی منحرفان،از نعمت شب وتاریکی آن سوء استفاده کرده وگناهانی مرتکب می شوند.
⬅️عصر حاضر،آرامش را در جای دیگری جستجو می کند و لذا به نتیجه هم نرسیده است، امروز دنیا به #تکنولوژی،اسلحه،ثروت،قدرت و روابط دپیلماسی دل بسته و به خاطر از دست دادن معنویّت،رنگ آرامش را نمی بیند.بسیارند افرادی که به موادّ مخدّر،شراب و شهوت و...آلوده شده اند و غرق گناهند؛برای دریافت حقیقت،کافی است که به آمار جنایات در دنیا مراجعه کنیم.
✔️پیام ها:
1- عذاب ستمگران قطعی است. «وَقَعَ»
2- وعده ی عذاب های الهی،قبلاً به ستمگران گفته شده است. «الْقَوْلُ»
3- عامل #بدبختی های انسان،خود اوست. «بِما ظَلَمُوا»
4- تکذیب وتمرّد از هشدارهای جدّی انبیا ظلم به خود است. «بِما ظَلَمُوا»
5-در قیامت،ستمگر حرفی برای گفتن ندارد. «لا یَنْطِقُونَ»
6- کسانی که از آمد ورفت شب وروز درس عبرت نگیرند،مورد انتقادند.
بیشترین انتقادهای قرآن از کسانی است که زندگی #غافلانه دارند. «أَ لَمْ یَرَوْا»
7- نظام آفرینش با نیازهای بشر #هماهنگ است و این هماهنگی نشانه ی وجود مدبّری حکیم و یکتاست. «لِیَسْکُنُوا»
8-در برنامه ی زندگی،شب را مخصوص استراحت قرار دهید. «لِیَسْکُنُوا فِیهِ»
9- نقش ایمان و تفکّرِ دینی آن است که هستی را معنادار و هدفدار و نشانه ی قدرت و حکمت می داند. «لِیَسْکُنُوا - مُبْصِراً - لَآیاتٍ»
10- استراحت باید #مقدّمه ی کار و تلاش باشد. «لِیَسْکُنُوا - مُبْصِراً» روشنی روز، برای کار است،چنانکه در آیه ی 12 سوره ی اسراء می فرماید: «مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً» تا فضل پروردگارتان را بجویید(و به تلاش و کار بپردازید).
11- تنها اهل ایمان از آیات الهی عبرت می گیرند. «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»
@FATEMI133
💠وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ وَ کُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِینَ«87»
و(یاد کن)روزی که در صور دمیده شود،پس هرکه در آسمان ها وهرکه در زمین است به هراس افتد،مگر آن کس که خدا بخواهد وهمگی خاضعانه نزد او آیند.
✔️نکته ها:
⬅️در قرآن از دو«نفخ صور»سخن به میان آمده است:یکی نفخه ای که سبب #مرگ همه می شود و دیگری نفخه ای که سبب حیات و حضور می گردد.در آیه ی 68 زمر می خوانیم:
⬅️«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» در صور«اسرافیل»دمیده شود و همه ی موجودات آسمانی و زمین می میرند،مگر کسانی که خدا بخواهد،سپس بار دیگر در صور دمیده شود،ناگهان تمام خلایق برخیزند و در انتظار(حساب و جزا)باشند.
⬅️در روایات می خوانیم:مسئول دمیدن در صور،فرشته ای به نام اسرافیل است.در دعای امّ داوود می خوانیم:«اللهم صل علی اسرافیل حامل عرشک و صاحب الصور»
⬅️گروهی که از وحشت وهراس آغاز قیامت درامانند، «إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ» در دو آیه بعد معرّفی شده اند:
👈 «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» چنانکه در جای دیگر می خوانیم:
👈«لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ»ناله ی بزرگ آن روز،آنان را محزون نمی کند.
✔️پیام ها:
1- فروپاشی نظام هستی،مرگ انسان ها و شروع قیامت،با ایجاد صدایی #مهیب (دمیده شدن در صور)صورت می گیرد. «یُنْفَخُ فِی الصُّورِ»
2- در آسمان ها موجودات زنده و مسئول وجود دارند و این موجودات،حشر و قیامت نیز دارند. «مَنْ فِی السَّماواتِ - کُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِینَ»
3- در قیامت همه از #درون احساس کوچکی می کنند. «داخِرِینَ»
💠وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَهً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ«88»
و کوه ها را می بینی و می پنداری که بی حرکتند،در حالی که آنها همچون ابر در حرکتند.(این)صنعت(ماهرانه)خداست که هر چیزی را با دقّت ساخته است،او به هرچه انجام می دهید آگاه است.
✔️نکته ها:
کلمه ی «صُنْعَ» از صنعت،به کاری گفته می شود که بر اساس علم،دقّت و مهارت باشد.
⬅️اوّلین کسانی که حرکت زمین را کشف کردند،گالیله ی ایتالیایی و کپرنیک لهستانی بوده اند که در اواخر قرن 16 و اوائل قرن 17 میلادی می زیسته اند.گالیله تحت فشار کلیسا،در ظاهر از گفته ی خود توبه کرد.امّا قرآن هزار سال قبل از گالیله در آیات زیادی از حرکت زمین خبر داده است
⬅️البتّه بعضی مفسّران،حرکت کوه ها را کنایه از متلاشی شدن آنها بعد از نفخه ی صور می دانند که در آیه ی قبل آمده بود و بر اساس این معنا،پیام های دیگری را از آیه ی شریفه استفاده کرده اند.
✔️پیام ها:
1- عالم در #حرکت است.حتّی کوه هایی که به نظر ساکن می آیند حرکت دارند.
«تَحْسَبُها جامِدَهً وَ هِیَ تَمُرُّ»
2- خبر دادن از حرکت کوه ها،از #معجزات علمی قرآن است. «تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ»
3- حرکت کوه ها،از حرکت زمین جدا نیست،پس زمین نیز حرکت می کند. «تَمُرُّ»
4- حرکت کوه ها،مثل حرکت ابرها #سریع است. «مَرَّ السَّحابِ» و آرامش زمین با وجود حرکت آن،از آیات الهی است.
5-حرکت کوه ها،نشانه ی قدرت حکیمانه ی الهی است. «صُنْعَ اللّهِ»
6- در بینش الهی،هر چیزی در جای خود متقن و محکم است. «أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ»
@FATEMI133
🤔 #بدهکاری_مهریه_و_استطاعت_حج!
❓ با
توجـه به
اینکه یکـی از
شرائط استطاعت در
حج نداشتن بدهی است آیا
مهریه جزء بدهی حساب میشود؟
✍ آیت الله خامنــهای: مهـــریه بـدهــــی
مـحـســــــــــــوب میشــــــــــــــــــود.
✍ آیت الله مکارم: در صورتي که معمولا
(همان گونه که در عرف امروز معمول
است) زنان آن را مطـالبه نکننـد جزء
ديون قابل کســر محسـوب نمیشـود.
✍ آیت الله شبیری: مهــریه هــم بـدهــی
است و کسی که مخـارج حـج را دارد
و بدهکار نیـز هســت، چنانچـه هزینه
کـردن ایـن پـول در سفــر حــج باعث
شـود کـه نتوانـد بدهــی خــود را - در
هنــگام لــزوم عـرفی اداء - بپردازد یا
پرداخت بدهی با مشقــت شدید یا با
وهـــن او همــــراه گـردد، مستــطیــــع
نیـــست و الا مستــطیــــع میباشـــد.
✍ آیت الله وحیـــد: بلــه.[بدهی اســت].
✍ آیت الله فاضل: مهریهجزء دین است
لیــکن اگــر زن مهریــهاش را مطــالبه
نکنــد و مرد استطــاعت مـالـی بــرای
رفتــن به حـج را داشتـه باشد، واجب
اســت حـج برود، لیکن واجـب نیست
از زن خواهش کنــد که مهــریهاش را
مهــلت بـدهــد یا ببخشــد، و اگــر زن
مهـریه را مطـالبه کنـد و مـرد قبــل از
واجـب شــدن حج مهــریه او را بدهد
رفتـن به حـج بر او واجب نیست. اما
اگر مهریه را ندهد یا زن مطالبه نکنـد
در صورتی کـه راه بـــرای رفتـــن بـــه
حـج بــاز باشــد رفتـــن بــه حــج بـــا
استـطـاعت مــالـی واجـب می شــود.
📚 منبع:
استفتـاء اینترنتی سایت رسمی آیات
خامنهای، شماره استفتـاء: 606677.
مکــــارم، شمــــاره: 9409140028.
شبیــری، ش 24545. وحیـد، شماره:
13768. فاضـــــــل، ش 9403632.
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
🔴 @tasvir12 👈عضویت
╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
✅ویژه کسانی که سنگ #تصوف بر سینه میزنند
روزی امام #هادی(ع) با گروهی از یاران خود در مسجد مقدس پیامبر(ص) نشسته بودند.
🔺گروهی از صوفیه وارد مسجد النبی(ص) شدند و گوشه ای از مسجد را برگزیده، دور هم #حلقه زدند و با حالتی ویژه، مشغول تهلیل گردیدند. امام (ع) با دیدن اعمال فریب کارانه آنها، به یاران خود فرمودند:
🔻 "به این جماعت حیله گر و دو رو توجهی نکنید. اینان همنشینان #شیاطین و ویران کنندگان پایه های استوار دین اند. برای رسیدن به اهداف تن پرورانه و رفاه طلبانه خود، چهره ای زاهدانه از خود نشان می دهند و برای به دام انداختن مردم ساده دل، شب زنده داری می کنند.
🔺به راستی که اینان مدتی را به گرسنگی سرمی کنند تا برای زین کردن، استری بیابند. اینها لا اله الاّ اللّه نمی گویند، مگر اینکه مردم را #گول بزنند و کم نمی خورند، مگر اینکه بتوانند کاسه های بزرگ خود را پر سازند و دلهای ابلهان را به سوی خود جذب کنند. با مردم از دیدگاه و سلیقه خود درباره دوستی خدا سخن می گویند و آنان را رفته رفته و نهانی در چاه #گمراهی که خود کنده اند، می اندازند.
🔻همه این وردهایشان، سماع و کف زدنشان و ذکرهایی که می خوانند، آوازه خوانی است و جز #ابلهان و نابخردان، کسی از آنان پیروی نمی کند و به سوی آنان #گرایش نمی یابد.
🔺 هر کس به #دیدار آنها برود، چه در زمان زندگانی آنان و چه پس از مرگ آنها، گویی به زیارت #شیطان و همه بت پرستان رفته است و هر کس هم به آنان کمک کند، مانند این است که به پلیدانی چون یزید و معاویه و ابوسفیان یاری رسانده است."
🔺وقتی سخنان امام (ع) به اینجا رسید، یکی از حاضران با انگیزه ای که امام (ع) از آن آگاهی داشت، پرسشی مطرح کرد که سبب ناراحتی ایشان شد. او پرسید: "آیا این گفته ها در حالی است که آنان به حقوق شما اقرار داشته باشند؟"
🔻امام (ع) با تندی به او نگریست و فرمود: "دست بردار از این پرسش! بدان که هر کس به حقوق ما اعتراف داشته باشد، هرگز این چنین مشمول #نفرین و طعن و لعن ما نمی شود. آنان که این اعمال را انجام می دهند و به حقوق ما نیز اعتراف دارند، پست ترین طایفه صوفیان اند؛ چرا که #تمامی صوفیان با ما #مخالف اند و راهشان نیز از ما جداست.
آنها یهودیان و نصرانیان امت اسلام اند. همین ها هستند که سعی در خاموش کردن نور الهی دارند؛ ولی خداوند نورش را بر همگان به طور کامل خواهد تاباند، هر چند که کافران ناخشنود باشند."
این روایت در دهها کتاب از منابع معتبرنقل شده است
@a_fatemi24
مقدمه :
یا ابا عبد الله شب اول محرمه آقا، جای همه شهدا خالیه .آی بچه های فکه، بچه های شلمچه، بچه های کربلای پنچ. عزیزان بیایید که اول محرمه. بیایید با ما حسین حسین بگید.ای خمینی عزیز !بیا
می بینم همه جا رو سیه پوش کردید همه مشکی پو شیدید.آیا برای پدرت پوشیدی ؟یا برای مادرت؟ برای کی؟ صدا میاد:اینها برای حسین من عزادار شدند.(زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها) یابن الحسن !آقا جان!سرت سلامت آقا شب اول محرم است. نظری به ماکن. یاد شهدا کردیم.یاد اونهایی که به این پیراهن مشکی های ما معنا داده اند.
می گفت:عملیات مسلم ابن عقیل علیه السلام از روز قبل شروع شده بود، به سرعت راهی خط شدم، گفتند: از ناحیه شکم مجروح شده و وضعیتش وخیم است، باید سریع به بیمارستان برسد. توی راه فقط می گفت:«یا مهدی» صدام زد برادر! نگه دار!آمبولانس را نگه داشتم، چه می خواهی؟ با صدایی لرزان گفت:«آب! کمی آب به من بده جگرم می سوزه.»
گفتم:آب برات ضرر داره برادرم ! خون ریزیت شدیده. گفت : می دانم، اما کار من از این حرفا گذشته.
لیوان آب رو دستش دادم ،دیدم نخورد، مکثی کرد و آب را برگرداند. گفتم چرا نخوردی؟مگه نگفتی جگرت از تشنگی می سوزه؟ به سختی جواب داد؛ چرا، اما می د انم که شهید می شوم، پس چه بهتر که مانند سرورم امام حسین علیه السلام با لب تشنه به ملاقات خدا برم. دیگر از او صدایی نمی آمد،خیال کردم بیهوش شده، خود را به هلی کوپتر حمل مجروحان رساندم پزشکان گفتند: شهید شده،تشنه لب رفته بود، همان گونه که می خواست.
مثل سفیر امام حسین علیه السلامتشنه جون داد.تا سه بار اومد آب بخوره اما نتوانست.آره مسلم اگه آب می خوردی شرط وفا رو به جا نیاورده بودی آخه ارباب بی کفنت رو تشنه شهیدکردند اینقدر تشنه بود که بین زمین وآسمان را مثل دود می دید.(4)
مقدمه 3 :
نامه های اهل کوفه همچون سیل، پی در پی به امام حسین علیه السلام می رسید که آن حضرت را بر حرکت به سوی آنان تشویق می کرد تا آنها را از ستم و خشونت امویان نجات دهد. و برخی از آن نامه ها، آن حضرت را در صورت تأخیر از اجابتِ درخواستشان، در برابر خداوند و امّت، مسؤول قلمداد می کرد....
نامۀ مسلم به امام علیه السلام:
وکان نصّ الرسالة: (أمّا بعدُ، فإنّ الرائد لایکذب أهله، وقد بایعنی من أهل الکوفة ثمانیة عشر ألفاً، فعجّل الاقبال حین یأتیک کتابی هذا، فإنّ الناس کلّهم معک! لیس لهم فی آل معاویة رأی ولاهوی، والسلام.).
متن نامه چنین بود:«اما بعد، راهنما به کَسان خویش دروغ نمی گوید، هجده هزار تن از کوفیان با من بیعت کرده اند. همین که نامه ام به تو رسید در آمدن شتاب کن که مردم همه با شما هستند و به خاندان معاویه، نظر و تمایلی ندارند، والسلام.»(5) و این نامه 27روز قبل از شهادت مسلم بود. (6)
(البته تعداد بیعت کنندگان تا چهل هزار نفر هم نقل شده است. (7)
وضع اجتماعی محیط کوفه وبصره در حادثه کربلا:
وضع اجتماعی و تشکیلات حکومتی کوفه وبصره در این تاریخ بسیارمبهم ونامنظم بوده زیرا پیوست مردم با دستگاه حکومت از طریق وضع عشایری بوده وسران قبیله وسیله ارتباط مردم باحکومت وقت بوده اند،به توسط همان سران بزرگ قبایل،حقوق ومستمری از دیوان حکومت میان افراد وخانواده ها تقسیم وبه مسئولیت همان سران تکالیف حکومتی به افرادتبلیغ وتحمیل می شده است. (8)
به روایت مرحوم شیخ مفید در ارشاد
در بامداد آن شب به فرموده ابن زیاد جارچی در شهر نداء کرد و مردم را به اجتماع در مسجد جامع دعوت کرد، مردم دسته به دسته به مسجد رفته و در آن اجتماع نموده و منتظر عبیدالله گشته تا ببینند وی چه می گوید، پس از ساعتی آن ملحد کافر آمد و به منبر شد، بعد از خطبه و ایراد حمد و ثناء منشور ایالت فرمان حکومت خود را بیرون آورد و بر ایشان خواند و سپس آنها را به وعده های خوب و نویدهای مرغوب و مطلوب امیدوار ساخته و گفت: ای مردم امیرالمؤمنین یزید من را والی و حاکم این ولایت کرده که با رعیت انصاف نموده و جور و ظلم نکنم و من کسانی که مطیع و مخلص باشند از پدر و مادر نسبت به ایشان مهربان تر بوده و با مخالفان و طاغیان و یاغیان از شمشیر تیزتر و از تازیانه کوبنده ترم، پیغام مرا به آن مرد هاشمی (یعنی جناب مسلم بن عقیل سلام الله علیه) رسانده و بگوئید ابن زیاد می گوید از غضب من بترس پیش از آنکه دچار آن شوی و تا زود است فرار کن والسلام. هنوز از منبر بزیر نیامده بود که نگهبانان و دیدهبانان مسجد از در خرما فروشان آمده و خروش میکردند و میگفتند: مسلم بن عقیل آمد! عبید اللَّه بشتاب وارد قصر شد و درهاى آن را بست، و در میان قصر جز سى تن نگهبان و بیست تن از سران کوفه و خانواده و نزدیکانش کسى با او نبود، پس از قرار گرفتن در قصر رؤسای قبائل و طوائف کوفه را خوانده بر ایشان سخت گرفت و گفت:
باید نام های کارگذاران هر قوم و هر یک از خوارج و اهل خلاف را که در میان شما باشند
بنویسید هر که آنها را نزد من آورد ذمه او بری باشد و اگر اسامی آنها را ننویسید باید ضمانت کنید که احدی علم مخالفت نیافراشد و آنها را که پنهان و مخفی کنند بر دار زنم و از عطاء محروم کرده و جان و مالشان بر من حلال گردد.ابن زیاد «کثیر بن شهاب» را (که از طایفه مذحج بود) خواست، و باو دستور داد بهمراه آن دسته از قبیله مذحج که فرمانبردار او هستند بیرون رود، و در میان شهر کوفه گردش کند و مردم را از یارى مسلم بن عقیل (به هر نحو ممکن است) باز دارد و از جنگ بترساند و از شکنجه دولت بر حذر دارد،
در مقتل ابی مخنف است
که ابن زیاد به جارچی امر نمود که جار زده و به مردم خبر دهد که لازم است در بیعت یزید ثابت قدم باشند و عنقریب لشگری خون آشام از شام آمده و مردان مخالفین را کشته و زنانشان را اسیر خواهند کرد.
مردم کوفه این صداها را می شنیدند و با یکدیگر می گفتند: ما را چه که خود را میان انداخته و مخالفت یزید را که خزینه و مال دارد نموده و با کسی که درهم و دینار ندارد بیعت کرده و بی جهت خویشتن را به مهلکه اندازیم.
مردم پس از شنیدن ودیدن تهدید ها شروع کردند بپراکنده شدن، زن بود که مىآمد و دست پسر و برادر خود را میگرفت و میگفت: بیا برو این مردم که هستند مسلم را بس است، و مرد بود که مىآمد پیش پسر و برادرش و میگفت:فردا است که مردم شام مىآیند، ترا با جنگ و آشوب چکار! بدنبال کار خود برو و او هم (با این سخن) می رفت، پس همچنان مردم پراکنده میشدند تا شب شد، و مسلم نماز مغرب را که خواند جز سى نفر در مسجد کسى با او نماند، چون دید که این گروه اندک با او بیش نماندهاند، از مسجد بسوى درهاى قبیله کنده (براى بیرون رفتن) براه افتاد، هنوز بدرها نرسیده بود که ده تن شدند، و چون از در مسجد بیرون آمد یک نفر هم بجاى نماند که او را راهنمائى کند، باین سو و آن سو نگاه کرد دید یک تن هم نیست که راه را نشان او بدهد، و او را بخانهاش راهبرى نماید، یا اگر دشمنى به او روى آورد از او دفاع کند. (9)
متن روضه :
سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ أَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ عَلَیْکَ یَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللَّهِ وَ أَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَمَرَ بِقَتْلِکَ
یابن الحسن نوا به دل بی نوا بده
بانور خود به دل محبان صفا بده
سر زد هلال ماه عزاداری حسین
اذن ورود ماه محرم به ما بده
آقا جان امشب می خوهیم از شما اجازه بگیریم برا اربا ب بی کفنمون حسین پیراهن مشکی به تن کنیم.
شب اول محرمه . به فرموده ی امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سید الشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن وغم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره. یا صاحب الزمان ،از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عناینی بفر مائید. یابن الحسن
ای یار که در راهی و زینجا خبرت نیست در راهی و از کوفه و از ما خبرت نیست
در راهی و یک قافله گل پشت سر توست می آیی و ناموس خدا هم سفر توست
بر باد صبا گفته ام ای دوست پیامم شاید برساند به تو ای یار سلامم
گفتم به صبا حال من زار بگوید از حال سفیرت به سر دار بگوید
گوید به تو در کوچه چه آمد به سر من گوید چسان بسته عدو بال و پر من
نقل می کنند :
مسلم مانند شیر بوده وچنان نیرویی داشت که دست مردی را می گرفت و او را به پشت بام پرت می کرد. تا اینکه بکر ابن حمران ملعون ضربتی بر روی مسلم زد ولب بالا و دندان او را افکند اما باز ،مسلم به هر طرف رو می کرد کسی در برابرش نمی ایستاد. وقتی دیدند حریف مسلم نمی شوندرفتن بالای بامها سنگ و چوب بر او می زدند. نی ها را آتش می زدند و بر سر مسلم می ریختند. (12)
باسنگ، سر راه و لب بام نشستند آن سر که پر از عشق تو می بود شکستند
خفاش صفت، نیمه شب از جای پریدند آن لب که ثنا گوی تو می بود دریدند
ننموده حیا طایفه سنگ دل از تو من در عوض مردم کوفه خجل از تو
تقدیر من این است و ندارم گله ای دوست اما تو میاور پی خود قافله ای دوست(13)
مسلم نبودی ببینی اون روزی که قافله به کوفه نزدیک شده بود، ابن زیاد امرکرد سرهاى شهدا را پیش روى اهل بیت سر نیزه ها نصب کنند و از جلو حمل دهند و به اتّفاق اهل بیت به شهر در آورند و در کوچه و بازار بگردانند.(سرهای مطهر شهدارا قبل از اسرا به کوفه برده بودند)
چون بى کسانِ آل نبى د