سامرا از شهرهای اسلامی کهن در عراق است که در فاصله حدود ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد، واقع شده است.
شهر اسلامی سامرا در دوره بنیعباس تاسیس شده و حدود نیم قرن پایتخت حکومت عباسیان و دارای اهمیت بسیاری بوده ولی بعد از انتقال پایتخت عباسیان به بغداد رو به ویرانی نهاده است و تا امروز هم توسعه چشمگیری نداشته است.
سامرا زادگاه حضرت مهدی (علیهالسّلام) و مدفن امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) است و از زیارتگاههای مهم شیعیان به شمار میرود.
- تاریخ سامرا
شهر سامرا در ساحل سمت راست (شرقی) رود دجله و در فاصله حدود ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد، واقع است.
گویا در محل این شهر، در دوره پیش از اسلام، روستای کوچکی وجود داشته است.
هرزفلد، باستانشناس آلمانی، در محل این شهر، ظروف سفالی، از هزاره ششم قبل از میلاد، یافته است که نشاندهنده قدمت منطقه است.
درباره ریشه تاریخی نام سامرا، گفتهاند که این واژه، در اصل یک نام آرامی است که همانند سایر نامهای آرامی، نظیر کربلا، عکبرا و حَرَورا، با الف مقصوره (بدون همزه) نگاشته میشود، به عقیده هرزفلد، این کلمه، تحریف نام آشوری این منطقه، یعنی «سرمارتا» است که در کتیبههای دوره آشوری، ذکر شده است.
بر اساس برخی اقوال عامیانه رایج در دوره اسلامی، بنیان سامرا به سام، فرزند حضرت نوح (علیهالسّلام)، نسبت داده شده است
- تغییر نام
پس از تاسیس شهر اسلامی سامرا در دوره بنیعباس، این شهر به نام «سُرَّ مَن رای» (به معنای این کس هرکه آن را ببیند، مسرور میشود) نامیده شد و تا مدتها بدین نام مشهور بود، در اینباره نقل کردهاند زمانی که معتصم عباسی، از نام این منطقه (سامرا) آگاه شد، آن را «سرّ من رای» نامید.
روی سکههایی که زمان عباسیان در آن شهر ضرب شده و اکنون در دست است، همین نام عربی وجود دارد، اما برخی، لفظ سامرا را تحریف نام دوره اسلامی آن میدانند.
با این حال تقریباً مسلم است که واژه سامرا، ریشه در نامهای کهنی دارد که مدتها پیش از اسلام، بر این منطقه اطلاق میشده است.
- پایتخت عباسیان
ساختن شهر اسلامی سامرا، در سال ۲۲۱ ه. ق، به دستور معتصم عباسی، آغاز شد
.
او برای این منظور، بهترین معماران و هنرمندان را از مناطق مختلف جهان اسلام، جلب کرد تا آنها شهری لایق مرکز خلافت، بنا کنند، برای این شهر، بخشها و محلات مختلفی برای سکونت طبقات مختلف اجتماعی، از جمله نظامیان، دولتمردان و عموم مردم، اختصاص داده شد و همچنین در آن، مسجد جامع و بازارهایی ساخته شد.
چندی بعد، متوکل عباسی مسجد جامع را به علت مساحت کم آن، خراب کرد و بهجای آن، مسجد عظیمی را که بقایای آن، تا به امروز باقی است، بنا کرد.
همچنین به دستور وی، شهر دیگری به نام «متوکلیه»، نزدیک سامرا ساختند که درباریان وی، به آنجا منتقل شدند و در آنجا، کاخهای خود را بنا کردند، پس از معتصم، چند خلیفه عباسی دیگر نیز در سامرا، به عنوان پایتخت خلافت عباسی، اقامت نمودند که عبارتاند از: واثق، متوکل، منتصر، مستعین، معتز، مهتدی و معتمد.
وضعیت سامرا بعد از پایتخت بودن
پس از خلفای عباسی که پایتختشان سامرا بود، معتضد عباسی، پایتخت خلافت را به بغداد بازگرداند و این شهر را رها کرد.
از آن پس، سامرا پس از گذشت حدود نیم قرن از زمان تاسیس آن، به یکباره اهمیت خود را از دست داد و به تدریج، رو به ویرانی نهاد، از نوشته یاقوت حموی درباره وضعیت سامرا در اوایل قرن هفتم هجری، چنین برمیآید که در زمان وی، از این شهر، جز آستان سامرا و نیز محله دیگری به نام «کرخ سامرا»، در مسافت دوری از آن، چیز دیگری باقی نمانده بود، تا جاییکه دیدن ویرانههای آن، وحشت را به دل بیننده، وارد میکرد.
در اواخر دوره عثمانی، شهر فعلی سامرا، با مرکزیت آستان مقدس امامین عسکریین (علیهماالسّلام)، بر بخشی از ویرانههای شهر دوره عباسی، شکل گرفت، در این زمان، سامرا شهری کوچک با بارویی به طول دو کیلومتر بود و تا به امروز نیز، توسعه درخور توجهی نیافته است.
پس از استقلال عراق، سامرا به شهرستانی تابع بغداد، تبدیل شد، اما در زمان رژیم بعثی پیشین عراق، به استان صلاحالدین، با مرکزیت شهر تکریت، ملحق شد.
سامرا از شهرهای اسلامی کهن در عراق، به شمار میآید و وجود بقایای آثار تاریخی مهم و کمنظیری، از قبیل مسجد جامع و مسجد ابودلف (نزدیک شهر دور در شمال شرق سامرا)، از نظر معماری، اهمیت ویژهای به این شهر داده است، تا جاییکه این شهر در سال ۲۰۰۷ م، در فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو، به ثبت رسید.
- آثار تاریخی سامرا
آثار تاریخی مهم باقیمانده در سامرا عبارتاند از:
مدفن امامان
شهر سامرا از زیارتگاههای عمده شیعیان و مدفن امام علی النقی (علیهالسّلام) و امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است.
سردابی که محل عبادت و استراحت امامان (علیهمالسّلام) و زادگاه حضرت قائم (علیهالسّلام) و محل تشرف صالحان و دیدار ایشان بوده است، آنجا قرار دارد.
سامرا به سبب مدفون بودن دو تن از امامان بزرگوار (علیهماالسلام)، از زیارتگاههای عمده شیعیان و از اماکن مقدس ایشان است.
مشهد این دو امام در قسمتی از سامرا واقع است که ارتش (عسکر) معتصم و اردوگاه وی آنجا بود، ازاین رو ایشان را عسکری گویند.
مدفن دیگر بزرگان
علاوه بر دو امام دهم و یازدهم، نرجس خاتون و حکیمه خاتون آنجا دفن شده همچنین جده، مادر امام حسن عسکری و حسین بن علی الهادی در این محل به خاک سپرده شدند.
شکی نیست که امام زمان (علیهالسّلام)، در شهر سامرا و در خانه پدر ارجمند خود، امام حسن عسکری (علیهالسّلام) دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود، کنار آن حضرت میزیست.
این دوره -بنابر دیدگاه مشهور- از هنگام ولادت حضرت (نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق) آغاز و تا رحلت امام عسکری (علیهالسّلام) (هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق) پایان یافت.
مسجد جامع
مسجد جامع در سال ۲۳۷ ه. ق، به دستور متوکل، خلیفه عباسی، ساخته شد.
طول آن، ۲۴۰ متر و عرض آن، ۱۵۶ متر و مساحت آن، ۳۷۴۴۰ مترمربع است که در زمان ساخته شدن، بزرگترین مسجد جهان اسلام بوده است.
مسجد دارای شانزده ورودی بوده و به نوشته «مقدسی»، جغرافیدان مسلمان، با مسجد جامع اموی دمشق، رقابت میکرده است.
کاوشهای باستانشناسی، نشان داده است که دیوارهای مسجد، با پوششی از تزیینات موزاییک، آراسته شده بود.
امروزه بیشتر بخشهای داخلی مسجد، از بین رفته و تنها دیوارهای بیرونی آن، باقی مانده است.
همچنین بیرون از ضلع شمالی مسجد، مناره منحصر به فرد مسجد، جلب توجه میکند که به دلیل شکل ویژه خود، از برجستهترین منارههای جهان اسلام، به شمار میآید و تنها مناره مشابه آن که نمونه کوچکترش است،
مناره مسجد ابودلف سامرا میباشد. مناره مسجد جامع سامرا، بهصورت برج مرتفعی است که پلههای آن، گرداگرد بیرونی بدنه مناره، قرار دارد و از همینرو، به مناره «مَلویه»، شهرت یافته است.
این مناره، روی یک پایه مربع، به طول ۳۳ متر و عرض سه متر، قرار دارد و ارتفاع بدنه آن نیز پنجاه متر است.
قصر المعشوق و قصر الجص
سمت غربی رود دجله، نزدیک جاده این شهر به موصل، بقایای دو کاخ دیگر از کاخهای عباسیان، به نامهای قصر المعشوق و قصر الجص، باقی مانده است.
قصر المعشوق که به قصر العاشق نیز شناخته میشود، حدود ۱۲۵ کیلومتر با بغداد فاصله دارد و از کاخهای مهم دوره عباسی در سامرا، به شمار میآید، این کاخ را معتمد عباسی، در سال ۲۷۵ ه. ق، پیش از انتقال به بغداد ساخته است.
قصر الجص، کاخ مهم دیگری است که در منطقه حویلات، در شمال قصر المعشوق، واقع است. معتصم عباسی، این کاخ را بنا کرده و نمای آن به شکل مربع است.
در ساخت آن، از آجر، گچ و خشت استفاده شده است و دیوار سالنهای آن، دارای تزیینات میباشد
- روئیت امام زمان در سامرا
روایاتی حکایت از آن دارد که در دوره ولادت تا شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام)، حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) با صلاحدید امام عسکری (علیهالسّلام) برای افرادی ویژه نمایان میشد و این اتفاق، در سامرا و در جوار پدر بزرگوارش صورت میگرفت.
نه فقط بستگان نزدیک و خدمتگزاران بیت امامت، آن حضرت را در سامرا و در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) دیدهاند که بسیاری از یاران و برگزیدگان اصحاب امام، به شرف دیدار آن جمال چون آفتاب نایل شدهاند که همگی از زندگی امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در کنار پدر در سامرا حکایت دارد. یعقوب بن منقوش گوید:
بر امام عسکری (علیهالسّلام) وارد شدم و او بر سکویی در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقی بود که پردههای آن آویخته بود.
گفتم: «ای آقای من! صاحب الامر کیست؟» فرمود: «پرده را بردار.» پرده را بالا زدم؛ پسر بچهای به قامت پنج وجب بیرون آمد، با پیشانی درخشان و رویی سپید و چشمانی درافشان و دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته، خالی بر گونه راستش و گیسوانی بر سرش بود، آمد و بر زانوی پدرش، ابومحمد نشست، آنگاه به من فرمود: «این، صاحب شما است.» سپس امام بدو فرمود: «پسرم! تا هنگام معلوم داخل شو.» داخل اتاق شد و من بدو مینگریستم.
به من فرمود: «یعقوب! به داخل اتاق برو و ببین آنجا کیست.» من داخل شدم، اما کسی را ندیدم.
همچنین احمد بن اسحاق نقل کرده، حضرت را در در زمان امام عسکری (علیهالسّلام) در سامرا دیده است.
بنابراین روایات و روایتهای دیگر، تردیدی نخواهد ماند که حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در طول زندگی امام عسکری (علیهالسّلام) همراه آن حضرت و در شهر سامرا مسکن و ماوا داشته است.
اگرچه در این دوران نیز پنهانی زندگی میکرده است، عدۀ فراوانی از نزدیکان و شیعیان آن حضرت را دیدهاند.
علی بن محمد مشهور به امام هادی یا امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است.
او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشت. امام هادی با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سالهای امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند.
از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت کردهاند.
در بخشی از این روایات، به مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار پرداخته شده است.
زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه نیز از او نقل شده است.
امام هادی(ع) به واسطه جمعی از وکیلان که سازمان وکالت خوانده میشد، با شیعیان ارتباط داشت.
عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از اصحاب او بودند.
مزار امام هادی در سامرا از زیارتگاههای شیعیان در عراق است.
این زیارتگاه به دلیل دفن او و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، حرم عسکریین خوانده میشود.
حرم عسکریین در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش طی حملات تروریستی تخریب شد. ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ش آن را بازسازی کرده است.
سلام
جلسه بعثه امروز ۲۲تیر۱۴۰۲در کربلا.
توجه به "
بیان احکام
آداب زیارت
فلسفه زیارت
همراهی بازائردر اماکن
مدیرفرهنگی و رعایت شئون
نظم و انضباط
قبل اعزام جلسه هماهنگی
حضور زوار در جلسه بعثه
مقبولیت و تاثیرگذاری معنوی؟
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر روز
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#صلوات
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
علـمـدار رشیـد بـاخـدایـم
یل نـام آور گلگـون لـوایـم
گل صـدپـارةخشکیده نایـم
خـداحافـظ یـل ببـریده دسـتـم
ببیـن در ماتـمِ رویـت شکستـم
خـدا دانـد چه حالی شد نصیبـم
در آن وقتی که چشمان تو بستـم
گـل حیــدرنشـانِ مـهـربـانـم
امیـد سیـنـه هـای کـودکـانـم
در آغوشم سپردی جان به جانان
سـرِ نعشـت شنـو آه و فغـانـم
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
خـداحافـظ گـلِ صـدپـارة مــن
قتـیـل دشـمـنِ مـکــارة مــن
به خیمـه اصغـرم لب تشنه مانده
امـان ازکـودکِ شیـرخوارة مــن
گـرفتـه بُغـضِ غـم راه گلـویـم
نمی دانـم سـر نعشت چه گویـم
چگونـه رو نمایـم سـوی خیـمـه
اگر پُرسَـد سکیـنـه کو عمویـم؟
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
خـداحافـظ سپـه دار رشـیــدم
به ماننـدت به دنیا کس ندیــدم
تو را دیـدم شکستـه زیـر فولاد
منـم در زیـر ایـن ماتم خمیـدم
تـنـت آمــاج کیـن دیـدم دلاور
دو دستانـت جـدا از قـاب پیـکر
دم آخـر صدایـت دلنشیـن بـود
چه شد خواندی مرا این دم بـرادر
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
علـمـدار رشیـد بـاخـدایـم
یل نـام آور گلگـون لـوایـم
گل صـدپـارةخشکیده نایـم
لب خشکیده ات آتش به جان زد
عیـاری بـر وِلای عـاشـقـان زد
بـنـازم ای بــرادر بـر وفـایـت
که تأییدی به عشقی بی کران زد
دلم یکسو غم و یکسو نشاط است
غمم هجر و نشاطم در حیات است
که تا دنیـا به جا باشـد ابالفضـل
گل نامـت نگینـی بر فـرات است
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
خـداحافـظ دلـم لبریز غـم شـد
گریبـانـم فقـط آویـز غـم شـد
بهـار خیمـه هـایـم در فـراقـت
اسیـر پنـجـة پـاییـز غـم شـد
سرایـم بـی تـو سامانـی نـدارد
عطـش درخیمـه درمانـی نـدارد
علی طفـل لب عطشـان صغیـرم
دگـر در پیـکـرش جانـی نـدارد
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
خـداحافـظ کلامیسـت غمگنـانه
که اشـک از دیـده ام سازد روانه
ولـی جـانـا بـه دنبـال تـو آیـم
به زودی در نـبـردی عـاشـقـانه
ابـالـفـضــل ای عـلمـدار دلاور
یــل آزادة در خـــون شـنــاور
به حـقِّ اشـکِ مولا بر جبـیـنـت
شفاعـت سـروری کـن نـزد داور
سپهدارم ، علمـدارم ، خداحافـظ امیرم
تقاصت را من از این دشمـن ملعون بگیرم
خـداحافـظ امیـر باوفایـم
محمدرضا سروری