#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ...
و یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ...
🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند
یا بن الحسن...
آقای من...
🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند
🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت میزند
علامه امینی فرمودند...
مادرمون زهرا...
بین در و دیوار صدا میزد...
پسرم مهدی...
🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت میزند
🔸بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن
🔸دستهای بستۀ حیدر صدایت میزند
این روزها...
همه عالم شما رو صدا میزنند آقاجانم...
🔸چهارده قرن است کز قلب مزاری گم شده
🔸پهلوی بشکستۀ مادر صدایت میزند
امشب ما هم با بی بی دو عالم هم ناله بشیم...
با مادر پهلو شکسته هم ناله بشیم...
یا بن الحسن...
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۴
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
شعراء 227
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها۶
🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند
امشب کمک امیرالمؤمنین کن...
بلند بلند گریه کن...
آخه اگه الان مدینه بودی...
نمیتونستی بلند گریه کنی...
🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد
🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته:
(منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185)
وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت...
بین راه دومی نامرد اومد جلو...
صدا زد:
يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک
دختر پیغمبر چی به دست داری...
تا فهمید قباله رو پس گرفته...
صدا زد: بده به من قباله فدک رو...
اما مادر امتناع کرد...
خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه...
باید حقش رو ادا کنی...
مادر امتناع کرد...
قباله رو نداد...
اما ای کاش قباله فدک رو میداد...
یاصاحب الزمان...
فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ
نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد...
🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد
🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
اوج مصیبت مادر اینجاست...
طاقت داری بگم یا نه...
دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا...
خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه...
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
ثُمَّ لَطَمَهَا
یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد...
مادر نقش زمین شد...
(زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...)
🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم
🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم
خدایا...
قصه سیلی تمومی نداره...
اگه مدینه مادر رو سیلی زدند...
کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند...
صدا زد بابا بابا بابا...
🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است
دختر بچه داری یا نه...
🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است
🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام
یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد...
از کربلا تا کوفه و شام...
سر ابی عبدالله...
روی نیزه ها...
هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت...
نانجیب با تازیانه...
با کعب نی...
بت غلاف شمشير...
ناله بزن یا حسین...
🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند
🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند
🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند
🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#حضرت_زهرا_س_شهادت
جهان افتاده از پا و علی از پا نیفتاده
شکسته قامت هفت آسمان، اما نیفتاده
شکسته ساقهی یاس کبود، اما بگو «اسما»
نگاه باغبان بر صورتش آیا نیفتاده؟!
علی آیینهی خاک است و زهرا مادر آب است
پس این آتش به جان حضرت دریا نیفتاده
لگد، تهدید، سیلی، تازیانه، هیزم و آتش
در این فهرستِ خونین، هیچ ظلمی جا نیفتاده
چگونه آب را با آب میشویند؟! نه! جز اشک،
از اوجِ آبشاران بر تن دریا نیفتاده
من از تفسیرهای سورهی «زلزال» میترسم
بگیرد «فضه» ایکاش آسمان را، تا نیفتاده!
همین که ماهِ کامل پشت در روی زمین افتاد
نمیدانم چرا خورشید ازآن بالا نیفتاده
چهل جنگاور وحشیتر از کفتار در آن سو
در این سو بر زمین جز مادری تنها نیفتاده
تفاوت دارد اینجا با زمینِ کربلا، یعنی
کسی اینجا نیفتاده؛ کسی آنجا نیفتاده
در این بیت از گریزی کربلایی ناگزیرم، آه...
که هرگز اتفاقی مثل عاشورا نیفتاده
نباید بی طهارت از حدود کربلا رد شد
مگر اکبر تنش بر کل این صحرا نیفتاده؟!
عمو جان هست! پس لشکر هنوز از هم نپاشیده
علم از دستهای خستهی سقا نیفتاده
بنازم چشم زیبابینِ زینب را که میفرمود:
به عالم اتفاقی این چنین زیبا نیفتاده...
✍ #احمد_علوی
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
سلام علیکم
✍جمعی از کانالهای گروهمون
https://eitaa.com/fatemi222/10600
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 فیلمی که می بینید مربوط به مراسم ترحیم همسر حاج حسن خلج است. این مراسم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ با حضور جمع زیادی از محبین اهل بیت علیهمالسلام و مداحی اکثر مداحان شاخص کشور در مهدیه تهران برگزار شد از ماندگارترین جلسات روضه سال های اخیر است.
🔹 در میانه این مراسم حاج سعید حدادیان با دعوت از حاج حسن خلج از وی خواست دقایقی برای حضار روضه بخواند.
🔸حاج حسن خلج با حضور در کنار منبر یکی از به یادماندنی ترین روضه هایش را خواند که هنوز پس از سال ها در خاطر هیئتی ها مانده است.
🔹دقایقی از این مراسم را به مناسبت ایام_فاطمیه بشنوید.
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
ای خوش آنروزی که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخسارش، منور داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی،
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!
کاش آنروزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم!
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچهایی
یادگار از آن گلِ رعنای پرپر داشتیم!
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش به خاکِ تیره، بستر داشتیم!
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!
مادر ما، رفت از دنیا در آنحالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم!
(میثم) از دل میسراید شعرِ جانسوزش، بلی
از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم
✍️استاد #غلامرضا_سازگار
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
https://eitaa.com/fatemi222/736
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
Mehdi Rasooli - Yarali Zahra (128).mp3
7.93M
#مداحیترکی
غسلش داد و کفنش کرد ؛
آنگاه نشست و تنها برایش گریست
بعد آرام درون کفن گفت :
زهرا منم علی ..
ای عاشقان دنیا دنیا وفا ندارد
مرگ است آخر كار چون و چرا ندارد
هر درد را دوائیست جز مرگ خانمان سوز
این درد ِ ناگهانی هرگز دوا ندارد
داری هزار خانه بنگر به خانۀ قبر
این خانۀ من و توست ما و شما ندارد
تیر اجل به هر شكل روزی سراغت آید
این تیر سر نوشت است دید خطا ندارد
یك روز امیر بودن یك روز اسیر بودن
پیك اجل چو آید شاه و گدا ندارد
شادی مجو ز دنیا دار غم است اینجا
جز قصۀ غم انگیز این غم سرا ندارد
هر جا گل است و گلزار غرق صفاست آنجا
باغی كه گل ندارد هرگز صفا ندارد
بر شادی دو روز دنیا مَبند دل را
دنیا به جز بلا و جور و جفا ندارد
هر كس ستم نماید بیند سزای كارش
چوب خدا به هر شكل هرگز صدا ندارد
📜 شعرهای فاطمه سلاماللهعلیها ۲
بارها رنجها را شمردهام
اما رنج تو را، فقط پس از تولد تمامی وارثان زمین، میتوان شمرد
رنج تو، رنج تمامی آنهایی است که بایست در گلوارههای بلا، پخته میشدند،
اما در شعلههای حسادت سوختند.
و اگر مرهم تو نبود این سوختن را به ساختن برساند،
نمیدانم بر ما چه میگذشت.
من را که رنج حقیری، به زمین میدوخت
و شادی احمقی، به آسمان میکشید،
تو در دامنی پروریدی، که حلم و هدایت را پرورید و فریاد روشن و پیام تهاجم را.
و چه غم، ماتمزدهای را که در این دامان جایی دارد.
و از این دست جامی میگیرد.
این زورق،
و آن قرار، نه ماتمزده، که ماتم را آرام میکند.
این روح عظیم،
نه، مرده که سنگ را میجوشاند،
از چشمه سار دستهای مهربان تو،
مرگ هم آب زندگی مینوشد.
✍🏻 عینصاد
📚 #مجموعه_اشعار | ص ۱۹۵
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #هنر
با ما همراه باشید
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
"شب" زنده شد به برکت شبزندهداریات
قیمت گرفت "نافله" از همجواریات
در اشکهای اهلِ سحر، ذکرِ خیرِ توست
حرف از قنوت وِتر، که شد یادگاریات
از خشتخشتِ خانهی تو نور میچکد
"خورشید" تکّهایست از آیینهکاریات
ای در تنورِ نانِ شبت رزقِ آسمان!
ای "هلاتیٰ" ستارهای از سفرهداریات!
دستاس نیست، چرخِ فلک زیر دست توست
ای گردش زمین و زمان خانهداریات!
از غصهی دلت بگو ای داغِ سَربهمُهر!
از عرش آمدند پی غمگساریات
همسایهات لیاقت اشک تو را نداشت
عرشِ خداست تشنهی ابرِ بهاریات
از گریههای دَمبهدَمت سبز شد خزان
نخل شکسته سرو شد از رودِ جاریات
ای اشکِ «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»،
خونابههای ریخته از زخم کاریات!
تیغ علی غلاف نشد وقت اختلاف
غرّید و خطبه شد به دَم ذوالفقاریات
کوثر شدی که یکتنه لشکرکشی کنی
تکثیر شد در اشکِ علی بیشماریات
وقف علیست، دار و نداری که هست و نیست
ای رونقِ طوافِ نجف بیمزاریات
✍️ #رضا_قاسمی
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
هيچ داني دختر خيرالبشر
از چه جاي حيدر آمد پشت در
ديد مولايش علي تنها شده
خانه اش محصور دشمن ها شده
بر دفاع شوهرش فردي نديد
بين آن نامردها مردي نديد
گفت بايد پيش امواج خطر
يار بهر يار خود گردد سپر
من که تنها دختر پيغمبرم
پشت اين در پيش مرگ حيدرم
فاطمه تنها طرفدار عليست
در هجوم دشمنان يار عليست
آن که باشد مرد اين سنگر منم
اولين قرباني حيدر منم
چشم پوشيدم ز جان خويشتن
اي مغيره هرچه ميخواهي بزن
اين در کاشانه اين پهلوي من
اين غلاف تيغ اين بازوي من
من به جان زخم علي را مي خرم
گو چهل نا مرد ريزد بر سرم
گر برآيد شعله از کاشانه ام
يا که گردد قتلگاهم خانه ام
گر شود پرپر زجور قاتلم
غنچه نشکفته در باغ دلم
گر رود از ضرب سيلي هوش من
گوشواره بشکند بر گوش من
گر شوم با کوه آتش روبرو
يا رود مسمار در قلبم فرو
گر رسد در پشت در جان بر لبم
افتم از پا پيش چشم زينبم
گر شوم در لحظه سقط جنين
از جفاي دشمنان نقش زمين
باز مي گويم به آواي جلي
يا علي و يا علي و يا علي
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
زهرا که عنایتش به دنیا برسد
جز او که به فریاد دل ما برسد
یا رب! سببی ساز که در روز جزا
پروندهٔ ما به دست زهرا برسد
سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است
معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است
شرط پیغمبر شدن بوسه به دست فاطمه است
تاج پیغمبر نگین افتخارش فاطمه است
گر به کعبه رو نمودم زادگاه مرتضى است
گر به کعبه تکیه کردم مستجارش فاطمه است
مى شود فهمید از طرز مناجات شبش
هرکه شد عبد خدا پروردگارش فاطمه است
فاطمه قبرى نمى خواهد نجف وقتى که هست
مرتضى نقش روى سنگ مزارش فاطمه است
پنج بار از آن کسا خورشید اگر بیرون زده
مطمئناً منشاء هر پنج بارش فاطمه است
به تلافى دویدن هاى بین کوچه اش
ناقه اى دارد قیامت که سوارش فاطمه است
هرکه اینجا نوکرى کرده خیالش راحت است
آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است
آنکه در وقت اسیرى با سلاح خطبه اش
کوفه را ساکت نمود آموزگارش فاطمه است
زور بازویش چهل تن را به زانو مى زند
حیدرِ تنها سپاه استوارش فاطمه است
مى چکد از دامنش خون, مى چکد اشک از رخش
باغ سرسبز ولایت لاله زارش فاطمه است
محسنى که ثلثى از سادات مى ماندند از او
پشت آن دیوار حالا سوگوارش فاطمه است
حسین قربانچه
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
4_5954072248586340791.mp3
3.16M
ای تو روح و روانم یادت آرام جانم
با غم دوری تو تا کی زنده بمانم
مانده ام مولا محزون و خسته
چشمم به راهت در خون نشسته
العجل مولا مولا مولا
کنج این غربت غم گریم بر حال زارم
تشنه ام بر نگاهت در راهت جان سپارم
ای آروزی خوبان عالم حسن تو حسن حضرت خاتم
العجل مولا مولا مولا
اشک روی دو دیده ای آخرین سپیده
یاس خوش بوی نرجس وقت دعا رسیده
دیده به راهم ای گل طاها چشم انتظارم یوسف زهرا
العجل مولا مولا مولا
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
╰⊱♥⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱♥≺
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
آشوبِ فتنه در مدینه قائله انداخت
دیوارِ بیت وحی را از شاکله انداخت
آتش زبانه میکشید از خانهی مولا
این شعلهها در آسمانها ولوله انداخت
دنیا به عاشقها همیشه سخت میگیرد
مابین زهرا و علی هم فاصله انداخت
جای غلافِ تیغ بر بازوی مادر ماند
یک دست او را از قنوت نافله انداخت
آن دست که با ریسمان، دستِ علی را بست
در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت
ثانیِ ملعون در مدینه ظلم کرد اما
در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
✋فهرست امروز
حکم ریش تراشی
https://eitaa.com/ahkam31/1774
سه تکنولوژی که آینده را متحول
https://eitaa.com/Tebyangonabad/42607
پنج راهکارمدیریت اختلاف خانواده
https://eitaa.com/fatemi24/16272
عاقبت ترک امر به معروف در مدینه
https://eitaa.com/fatemi5/3586
از شجاعت شیرودی چ میدانی
https://eitaa.com/fatemi48/830
از مدرسه تعالی چه خبر؟
https://eitaa.com/abasali_fatemi/9309
آشوبِ فتنه در مدینه قائله انداخت
https://eitaa.com/fatemi8/966
فلسفه نماز صبح
https://eitaa.com/namaz_gonabad/1468
یا امنا یا فاطمه.mp3
3.9M
باید فاطمیه جون داد
جون برا مادر جوون داد
🎙 مرتضی پارسا
🎙 محمد مهدی مهدی پناه
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح
🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح
ای خورشید پشت ابرها...
ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده...
بیا و عالم رو روشن کن امام زمان...
🔸صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید
🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح
امام زمان...
🔸بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا
🔸به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح
ای یادگار علی...
بیا انتقام مادر رو بگیر...
خدا میدونه با کشتن مادرمون...
یک داغی به دلمون گذاشتند...
تا شما نیایید...
داغ دل ما مرهمی نداره...
آقا جان ما دیگه طاقت نداریم...
🔸بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان
🔸که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح
امام صادق فرمودند...
ِ
وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه
(سند:دلائل الامامه ص134)
سبب شهادت مادرمون زهرا...
ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد...
بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم...
بدونی با مادرمون چه کردند...
لَکَزَها به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه...
نَعْلِ السیْف هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که...
ته غلاف شمشیر قرار داره...
حالا میخوام تصور کنی...
یک خانم بارداری که...
خودش به سختی راه میره...
آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟😭
آی غیرتی ها...
وقتی نانجیب دومی اشاره کرد...
گفت قنفذ...
بزن زهرا رو...
قنفذ بی حیا...
چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که...
امام صادق میفرماید...
فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً
محسنش کشته شد و...
از اون به بعد ديگه مادر توی بستر بیماری افتاد...
🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت
زبانحال مادرمون...
🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت
🔸قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود
اما آی کربلایی ها...
آماده اید بریم کربلا...
ناله داری بسم الله...
اگه تو مدینه...
نانجیب اشاره کرد...
گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن...
بزن زهرا رو...
کربلا هم عمر سعد ملعون...
اشاره کرد...
گفت حرمله چرا آروم نشستی...
مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی...
بزن داغش رو به دل حسین بزار...
یا زهرا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره بین زمین و آسمان...
دست و پا میزنه...
تسلای دل امام زمان بگو یاحسین.
🔸کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت
🔸این گلوی تشنه بُبریدن نداشت
🔸لالهچینان دستتان بُبریده باد
🔸غنچهٔ پژمردهام چیدن نداشت
🔸با سهشعبه غرقِ خونش کردهاید
🔸گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت
🔸گریهام دیدید و خندیدید، وای!
🔸کشتن ششماهه خندیدن نداشت
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
السلام علی المهدی و علی آبائه....
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
توی مجلس مادر نشستی...
امشب حرف دلت چیه...
چی میخواهی بگی...
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا... آقای ما نمیاد...
چرا... امام زمانمون نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
آقا امشب هر کجا عالم هستی...
یک سر هم به مجلس ما بزن...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
همه جا رسمه...
وقتی برا مادری مجلس بگیرند...
فرزندش میاد تو مجلس...
یک گوشه ای میایسته...
خوش آمد میگه...
آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست...
ما هم گریه کُن هایِ مادرتون...
آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار...
یا بن الحسن...
-فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
شعراء 227
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
mdhy_anlyn_-_nmhng_khlmyny_-_hj_mhdy_rswly.mp3
3.78M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴یکمی حرف بزن علی نمیره
🌴حرف رفتن نزن علی میمیره
🎙 #مهدی_رسولی