eitaa logo
فتح قلم🖋
180 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
841 ویدیو
2 فایل
هوالبصیر (ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمی‌افتد، جسم‌ها به‌کار نمی‌افتد»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) تنها شمشیر سلاح فتح نیست.قلم، سلاح حزب الله است در فتح فکرها. محتاج عنایت خدا هستم. @Rahj00
مشاهده در ایتا
دانلود
به قول دانش آموزا یک سم جدید😊
میگه شماره ۴۴۴میلیارد یعنی مردم خیلی از کاخ بازدید کردند. پ.ن:خب اگه رقم ۴۴۴میلیارد تعداد بازدید کننده ها رو نشون‌میده اگه پنج شش میلیون مددجوی کمیته امداد رو کنار بزاریم حتی اگه۸۰ میلیون نفر ایرانی هر کدوم نزدیک ۵۰۰۰بار🤯 در طول این سالها رفته باشن نیاوران هم این عدد نمیشه ۴۴۴میلیارد بازدید. به همان شعار هرزگی و تن فروشی مشغول باشید بهتره.استعدادتون در ریاضیات به هدرمیره
❇️شبهه رقم بازدیدکنندگان کاخ نیاوران و مغزهای فریب خورده جواب آن نادانی که گفت:"اینا هنوز نون شاه رو می خورن!"😏 🔹اول که باغ نیاوران را قاجارها بنا کردن نه پهلوی. بله دیکتاتور پهلوی این کاخش را ساخت.نه تمام مجموعه را. 🔹دوم:از پول باباش نساخت،از جیب مردم که باباش و خودش دزدیدن پرداخت. جوری که رتبه اول وپر افتخار دزدترین دزد تاریخ را فایننشال تایمز بهش اهدا کرد. 🔹سوم:مال دزدیده شده از مردم پولش ومنفعتش متعلق به مردم هست.البته اگر قبول کنیم دیدن این جای خوش آب و هوا منفعتی برای مردم دارد. 🔹چهارم:خیلی ها برای دیدن مجسمه فساد و جیب بری از ملت ایران از کاخ دیدن می کنند تا معلوم شود در اوج نداری مردم بچه ی رضاقلدر چه دزد بزرگی بوده و برای خودش چه بساطی پهن کرده بود. 🔹پنجم:انگیزه برخی هم دیدن معماری ایرانی است که توسط اساتید معماری در این کاخ جلوه گر شده.نه اینکه عاشق چشم و ابروی دیکتاتور فاسد باشند. 🔹ششم:پول بازدید از جیب مردم ایران پرداخت می شود.اصل پول کاخ هم که از جیب مردم ایران دزدیده شده خب حالا نان شاه را خوردن دقیقا چی چی هست؟ اگه نونی هست از صدقه سر مردم ایران هست، نه از کفن پوسیده دزد ملت. 🔹هفتم:تازه اون پول هم آخر برای بخشی از بیت المال یعنی همان مردم ایران هزینه می شود. 🔹هشتم:از جنبش پلاستیکی و ربع پهلوی گیمرتان چه خبر؟ https://eitaa.com/fatheGhalam
❇️تجربه ی یک امربه معروف بی کلام دو هفته قبل شهرستان بودم.توی یک خیابان شلوغ که مرکز خرید شهرستان بود از ماشین پیاده شدم.روسری مشکی نپوشیده بودم.یعنی قبلش مهمانی بودیم یک روسری شنگولانه سرم بود.لبه ی چادرم را تا روی روسری جلو کشیدم که لبه روسریم از زیرش پیدا نیاید .بعد هم زیر گلویم را گرفتم که بال روسری رنگی بیرون نزند.روزهای قبلش یک مقدار خرید کرده بودم که باید می رفتم حساب می کردم.یادم افتاد که تولد یکی از دخترها هم هست؛باید چیزی بگیرم که دل گل دخمل نشکند.رفتم سمت یکی از پاساژها.توی ذهنم بین پولی که برایم مانده و چیزی که برای تولد باید می گرفتم دیالکتیک برقرار کردم😊 که از تضاد تز وآنتی تزش یک سنتز خیری حاصل شود.درگیر انتخاب های ذهنی بودم که چند نفر آقا و خانم جداگانه رد شدند و به من خیره خیره نگاه کردند.یک خانم هم روی صندلی نشسته بود کمی با روسری که روی سرش بود ور رفت.پایین پله ی پاساژچند تا خانم بی حجاب ایستاده بودند.خب حجابم بیشتر از روزهای عادی بود ولی خیلی ناخودآگاه بود.یعنی از جنبه امربه معروف ناخودآگاه بود.رفتم سمت شان.تا آمدم بگویم عزیزم، روسری شان را انداختند سرشان.موقع برگشتن هم چند خانم رد شدند وبا دیدن چادر خانم جلسه ای، روسریشان را کشیدند جلو. یک وسواس خناس درونم گفت: "اصلا دیگه کلا همین جوری امربه معروف کن.هزینه اش کمتره"😎 از شهرستان که برمی گشتیم قم بین راه، قبل از اصفهان اذان مغرب را گفتند.برای نماز و سی ان جی یک مجتمع اقامتی ماندیم.از سرویس که اومدیم بیرون تا نوبت گاز ماشین شود با همان حجاب بیشینه ایستادم جلوی سرویس ها😎به این امید که بی حجابان عزیز کمی به خودشان بیایند.البته که یکی دو نفر دستی به روسری هاشان بردند اما عملیات چندان موفقیت آمیز نبود.بعضی هم که بندگان خدا دیگر پوشش پا و سر را کلا جاگذاشته بودند،چطور می شد انتظار داشت تغییر عملی و آنی ایجاد کنند!خلاصه که وسواس خناس تودهنی خورد وقرار شد دیگه همه جا نه ،فقط بعضی جاها ایده اش را امتحان کنم.جایی که صرف افزایش حجاب خودم تاثیر دارد تذکر ندهم ولی اگر سطح بی خیالی طرف مقابل در حد تیم ملی بود دیگر زبان مبارک را بچرخانم. برای دوزهای بالاتر هزینه بیشتری باید داد دیگر.همیشه کم هزینه و کم حرف نمی شود.👌 https://eitaa.com/fatheGhalam
❇️از بچگی امام حسنی اند. جایی مهمان بودیم بعد از نهار دختربچه ی میزبان بچه ها را برد اتاقش و اسباب بهزی هایش را ریخت کف اتاق که بازی کنند. بچه ها از بعضی اسباب بازی ها خوش شان آمده بود.خیلی راحت گذاشتش توی دستشان و گفت: "ازش خوشت اومده؟ برای خودت بردارش."😍 هر بار دیدمش دست کم یک اسباب بازی یا گل سر و دستبند و تل و کتاب را که خیلی هم گران نباشد به راحتی می بخشید.با مادرش در میان گذاشتم، گفت: " عادتشه☺️" انگار اجازه ی کلی بهش داده بود و اعتماد داشت که دخترش زیاده روی نمی کند. بعضی ها از بچگی امام حسنی اند. https://eitaa.com/fatheGhalam
پ.ن:بعضی ها از بچگی امام اند.آماده ی کرم وبخشش اند. از خدا می خواهیم بحق این شب مبارک خلق و خوی حسنی بهمان عطا کند ورسم کامل کرم و بخشش را یادمان دهند تا لذت بخشش در پیشگاه خدا را بچشیم. 🎉میلاد آقاجان مان امام حسن علیه السلام مبارک 🌹🌹🌹 بفرمایید 🎂🍦🍩🍬
https://harfeto.timefriend.net/16806842698033 باعث افتخار این بنده کوچکه که به مهمانی نوشته ها و ایده ها و تجربه های موفق و مخلصانه دینی شما بیام با این لینک می تونید انتقاد پیشنهاد وهر چیزی که دوست دارید و باعث انتشار هوای امید و معنویته بنویسید و اگه صلاح ندانستید که خودتونو معرفی کنید می تونید بصورت ناشناس برای من بنویسید اگه اجازه بدید من به عنوان پیشنهاد شما اینجا به اشتراک میزارم.
❇️بگو و نمان(۱) مثل امربه معروف،گفتگوهای مجازی هم باید در حد خیرخواهی بماند.نباید منجر به نزاع شود. 📣اگر نظر خدا را هم بخواهیم ایده ی پروردگار جهان این است: ⭐️لاتَنازَعَوا فتفشلوا⭐️ 💫نزاع، خستگی و کدورت و ضعف می آورد.💫 👇از مصادیق گفتگوهای مخرب: 🔹از گفتگو دنبال به کرسی نشاندن حرف خودمان هستیم. 🔹 دنبال این هستیم که مخاطب را متقاعد کنیم ما درست می گوییم نه او. 🔹در مقابل چشم سایر اعضای گروه دوست نداریم شکست خورده باشیم.بناست نشان دهیم ما اشتباه نکردیم پس مدام بحث را ادامه می دهیم که کم نیاوریم. 🔹تا از مخاطب اقرار نگیریم که حرف ما صحیح است بحث را کش می دهیم. 👈اما هدف از گفتگوی صحیح چیست؟ 🔻هدف این است که ما با بیان نظرمان فضایی ایجاد کنیم که مخاطب با حرف متفاوت هم آشنا شود.همین.قرار نیست بلافاصله تاییدمان کند یا اعلام قبولی و موافقت نماید.روشنگری یعنی چراغی در مقابل مخاطب روشن کردن نه او را به زور به سمت ایده خودمان هل دادن❌❌❌ https://eitaa.com/fatheGhalam
❇️بگو ونمان(۲) 🔻تاثیر کش دادن گفتگوهای مجازی👇 1⃣خسته شدن سایر اعضای گروه 2⃣تلخ کامی در انتهای برخی گفتگوها که منجر به ترک گروه می شود.(گاهی مخاطب بعد از سه روز که یک بحث تمام شده باز برمی گردد تا برای بقیه توضیح دهد که من شکست نخوردم😔هم خودش را کوچک می کند هم دیگران را خسته می کند) 3⃣خوشحالی شیطان از مراء و جدال مومنین 4⃣تحقیر مخاطب .کش دادن هایی که با انگیزه اقرار گرفتن از مخاطب انجام می شود، گاه مخاطب را به جایی می رساند که یا باید به زور شما را تایید کند یا با عصبانیت ترک گروه کند یا با تندی و عصبیت خواهان پایان گفتگو باشد. 5⃣اظهار فضل بیجا که انسان را از چشم خدا می اندازد. 🔆هدف گفتگوی صحیح: روشن کردن یک چراغ جدید در برابر چشمان مخاطب. 📣یادمان باشد 👇 ⭐️پایان دادن به بحث و جدل خودش یک هنر است.⭐️ 🔹فتح قلم🔹 https://eitaa.com/fatheGhalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم! شعر زیبای یک خانم شاعر با محتوای غیرت و کنشگری در برابر اغتشاشات در حضور رهبری https://eitaa.com/fatheGhalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفرین به دخترای انقلاب البته نمی دانم ویدئو جدید است یا برای گذشته ولی دست مریزاد دارد. این باور که حتی یه خانم مکشفه رو هم میشه با اسم امام زمان جذب کرد خودش یه سرمایه است.خیلی از سکوت ها و انفعال ها و عدم کنشگری هامان بخاطر این است که باور نداریم حرف مان یا کارمان تاثیر دارد.پیش فرض مان این است که :این ها دین را اصلا قبول ندارند پس حرف ما هم اثر ندارد. https://eitaa.com/fatheGhalam
سردار رادان: از شنبه ۲۶ فروردین بی‌حجاب‌ها بعد از یک‌بار تذکر به دادگاه معرفی می‌شوند 🔹افرادی که در مراکز عمومی کشف حجاب کنند بار اول تذکر می‌گیرند و در مرحلۀ بعد به دادگاه معرفی می‌شوند. 🔹خودروهایی که در آن‌ها کشف حجاب شده، بار اول تذکر می‌گیرند و بار دوم خودرو توقیف می‌شود. 🔹تمام صنف‌هایی که کارمندان آن‌ها کشف حجاب کنند، یک‌بار اخطار می‌گیرند و بعد پلمب می‌شوند. @Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جونُم عقلت را عوض کن! 🔺️بیانات آیت‌الله مصباح یزدی قدس سره حسینیه امام خمینی(بیت رهبری، قم) ۷ خرداد، ۱۳۹۳ 🌙 @mesbahyazdi_ir
❇️باور کنیم ته دلشان بر آقا غیرت دارند. صله رحم نوروزانه را که به جا آوردیم،داشتیم برمی گشتیم قم؛ توی ماشین درباره تفاوت ها ورفتارها و عقاید مختلفی که این مدت دیدیم با دخترم حرف می زدم.یعنی از من می پرسیدند و من نظرم را می گفتم.همیشه پرسش بچه ها نشانه ی تمایل شان به عقیده ی مخالف ما نیست ، گاهی صرفا برای بیشتر فهمیدن و کنجکاوی است.مخصوصا نوجوان که دنبال یک هویت می گردد از این دست بگو مگوها و پرسش و پاسخ ها زیاد دارد.شاید اگر ساده انگارانه بخواهم قضاوتشان کنم باید با هر سوالی فرزندانم را متهم کنم که علاقه ای به دین ندارند و تمایلشان به عقاید مخالف من است.ولی نمی خواهم و نباید چنین قضاوت کنم.چون پرسش گریِ نوجوان گناهش نیست، همان جور که تنبلی و بی خیالی من برای پاسخ ندادن،زرنگی نیست. صفاشهر برای نماز نیم ساعتی ماندیم.دست و صورتم را آبی زدم که دخترم از سرویس اومد بیرون؛چشمهایش درشت شده بود.با تعجب به من زل زد وبا دستش به دستشویی اشاره کرد و گفت: _"وای مامان !بیا ببین توی دستشویی ها چی نوشتن؟" حواسم به دو تا خانمی بود که داشتند گوش می دادند. صدایش را شنیدند ولی واکنشی نداشتند.رفتم پشت در را نگاه کردم.هنر دست بیچاره های برانداز روی در و دیوار سرویس مانده بود.در واقع اثر عقده هایی که نهایت توانستند بر در دستشویی ها خالی اش کنند.😊 دخترم اصرار داشت، برود ماژیک بیاورد و در و دیوار سرویس را با ماژیک بپوشاند. خیلی دیر شده بود.شب وسط جاده بودیم و هفت هشت ساعت تا قم هم مانده بود.از طرفی بد نبود ملت، درجه شجاعت این پادوها را هم ببینند.بهش گفتم که وقتش نیست.خیلی ناراحت شد.بعد که نشستیم توی ماشین خودم هم پشیمان شدم.قرار شد دیگر هر وقت پیاده می شویم مجهز برود🖍.خلاصه که ماژیک را گذاشت سر دست که تا پیاده شدیم دست به سلاح ببرد. این را داشته باشید یک نکته دیگر هم عرض کنم. https://eitaa.com/fatheGhalam
❇️ته دلشان بر آقا غیرت دارند.۲ عید امسال از دوست و آشنا زیاد دیدم و شنیدم که مادرها از حس و حال نوجوان شان، غیرتش بر آقا و انقلاب گفتند برایم.نوجوان هایی که با محبت و عشق آقا بزرگ شدند ،هرچند والدین شان از وضع ظاهری و دین داری شان رضایتی نداشتند. بچه هایی که شیر مادر انقلابی را خوردند و سر سفره بابایی که محبت آقا را به دل دارد بزرگ شدند، هرچقدر هم که به قول ما اهل شیطنت وکجروی و لجاجت باشند،ان شاءالله پشتیبان انقلاب و رهبری اند.پس انقدر نترسیم از و تربیت شان . زمانه و جامعه را بهانه نکنیم. آن چیزی که از همه مهم تر هست،حب به ولی خدا و غیرت روی انقلاب و نظام است که خیلی از همین بچه ها هم دارند. و دو کلمه آخر برای کسانی که از اوضاع دین داری بچه هاشان نگرانند می نویسم‌: اگر محبت و غیرت بر آقاجان مان به قول حاج قاسم یک ملاک عاقبت بخیری باشد،خیلی از بچه های خانواده های انقلابی این ملاک را دارند.حتی اگر در مقطعی لجاجتی کنند و فاصله بگیرند به لطف دعای خیر خود آقا ان شاءالله هدایت می شوند. پس به فکر زیادکردن این نسل باشیم. https://eitaa.com/fatheGhalam
* 💠 تاثیر خواندن سوره قدر در شب قدر 🔻در شب قدر به صورت خاص، قرائت سوره ‌هایی مورد سفارش قرار گرفته است؛ از جمله سوره های دخان، روم، عنکبوت و هزار بار سوره قدر که خیلی سفارش می شده است. اگر کسی نمی تواند هزار بار این سوره را بخواند، حداقل صد مرتبه بخواند. 🔸 سوره قدر، یعنی توجه کردن به همان راز لیلة القدر که با قرائت این سوره، توجه انسان به آن حقیقت جلب می شود، زمینه استفاده از آن فراهم ‌می ‌شود...
با آغاز طرح حجاب و عفاف توسط پلیس و سایر نهادها جیغ های بنفش یکی یکی دارد بلند می شود. عارف،سیاست مدار اصلاح طلب شکست خورده، بیانیه داده و تاکید کرده نمی شود سبک زندگی جوانان نسل جدید را به زور تغییر داد.این کار ایجاد دوقطبی است. زیباکلام متخصص وابستگی هم فرمودند :فقها نگفتند حکومت باید حجاب را اجباری کند. روزنامه های زرد و زنجیره ای اصلاح طلب هم مدام جسته گریخته نسبت به ایجاد دوقطبی هشدار می دهند. با پلمپ برخی اماکن،غرغرهای رسانه ای بیشتر می شود ،ولی به نظر می رسد این جیغ ها دیگر کارایی نخواهد داشت.زیرا👇 یادداشت بعد رو ملاحظه کنید
❇️چرایی عدم تاثیر جیغ های بنفش در روند کنترل حجاب ✍به دلایلی،غرغرها و فضاسازی غرب زده ها علیه طرح تازه حجاب و عفاف وزارت کشور،به نتیجه نمی رسد: 1⃣جنبشی که نه متکی به اراده ملت،بلکه قائم به دلار و تبلیغات بیگانگان باشد،میزان تاب آوری و دوامش هم تابع قدرت آن بیگانه است.موج هنجارشکنی یک موج بدلی ،غیر ملی وغیر اصیل است.یک موج مصنوعی و سیاسی که صحنه گردان خارجی دارد.با شکسته شدن کمر صحنه گردانان، انگیزه پشتیبانی از موج سیاه فحشاء در ایران هم کمتر می شود.اوضاع صحنه گردان ها هم اکنون دیدنی است.فرانسه (یکی از پشتیبانان جنبش شیطانی فحشاء در ایران ) تا خرخره در آشوب گیر کرده است.آمریکای پوکیده هم که درگیر جریان افول است.از یک طرف در منطقه تحت فشار برای کم کردن هزینه فرار است،از طرف دیگر سطح انسجام داخلی اش به حد وخامت رسیده.رسانه ای شدن محاکمه رییس سابق تروریستش و اعمال محدودیت های شدید و خبر فیلترینگ تیک تاک، خبر از ضعف درونی آمریکا می دهد. اوضاع غده سرطانی هم به مراتب بدتر از اربابش است.جنبش فساد و فحشاء پشتیبانی ندارد تا به آن دلگرم باشد.بنابراین آن دوقطبی مصنوعی به زورساخته بعید است شکل بگیرد. 2⃣جنبش بی حجابی وبی بندوباری،توی ایران جواب نمی دهد.حتی زن های شل حجاب هم از این مسابقه کثیف می ترسند.جریان بی بند و باری، پیشینه ی سیاهی دارد که در جهان با افزایش آمار خیانت و فساد و فرزندان نامشروع و دادگاه های خانواده و....روبرو بوده.جامعه ی متدین ایران تاب این معضلات را نخواهد داشت.چه بسا رواج فساد و خیانت،منجر به شکل گیری جرم هایی از قبیل قتل و....شود. 3⃣جامعه متدین ایران غیرتمند و مسوولیت پذیرند.بعد از غائله آشوب و مرگ دختر کُرد،مومنین به اندازه ‌کافی نجابت و صبوری به خرج دادند.بسیاری از مسوولین هم از همین طبقه متدین و غیرتمند هستند. صبر ملت حدی دارد.بنابراین به راحتی در برابر حرّافی و فضاسازی رسانه ای غرب زده ها کوتاه نمی آیند. https://eitaa.com/fatheGhalam
❇️وقتی تنگ و خسته می شود سرش را بر شانه کی می گذارد؟ آن چه می شویم یا آنکه هستیم،فارغ از رضایت و نارضایتی از خودمان،کار یک شب و دو شب نیست. اگر برگردیم عقب، می بینیم برای نگاره های نورانی کوتاه و بلندی که بعضی وقتها می افتد روی دلمان،برای کشش هایی که سر بزنگاه ها می ایستد جلوی کشش های پلید تا آبروی مان جلوی خدا نرود،برای گرایش های لحظه ای مان به سمت حقیقت،یک عالم رویداد باید ردیف شوند که شاید شروع شان از دهها سال پیش بوده.یک تلنگر،یک صدا،یک نگاه،یک امانت،یک خط نوشته،یک صفحه کتاب،یک دوست با صفا وکلی یک چیز دیگر که مثل تکه های جورچین،گرایش ها و احساسات مان را جور کردند تا شدیم این.بعضی وقت ها می گردم دنبال سررشته ماجراهایی که حس ونیاز فطری ام را زنده کرد.دنبالشم می روم تا می رسم به بچگی.دوازده یا سیزده سالم بود.کتابخانه مدرسه مان خالی بود از کتاب های بدردبخور برای آن سن.یادم نمی آید از کتابخانه کتاب خاصی برداشته باشم. بیشترشان ادبیات کهن بود و علمی تخیلی.وقتی تابستان آمد یکی از کتابخانه های سیار کانون پرورش فکری در مسیر دوره گردی اش آمد محله مان.ون سفیدی بود که روی درو بدنه اش شکل کتاب و ابر و آسمان کشیده شده بود .به پنجره هایش پرده ای آبی با نقش ابر آویزان بود.پرده یکی از پنجره هایش جمع شده بود تا کتاب ها از پشتش پیدا باشد.کتابدار بساطش را آورد به مدرسه مان.مرد میانسالی بود که از حرفهایش می شد فهمید چقدر دلش می خواهد ازش کتاب امانت بگیریم.با یک ذوقی برای ما از کتاب ها می گفت که می خواستی همانجا یک جعبه کتاب برداری و باخودت ببری.ولی دوتا بیشتر نمی شد.چند کتاب را گذاشت روی میز کلاس.از مدت امانت و کارت و این جور چیزها گفت.حرفش که تمام شد ریختیم بر سر جعبه ها.از لای کتاب هایی که روی میز گذاشته بود یکی را کشیدم بیرون.ده در سی سانتی بود.شاید بی حساب و کتاب برداشتمش.البته بی حساب و کتاب کلمه ای است که که برای ذهن های شانس زده معنا دارد وگرنه بی حساب و کتاب، نیستی است که آن هم نیست.در دنیایی که امشب خواب می بینی و فردا اتفاق می افتد،هیچ چیز شانسی و بی حساب کتاب نیست.آن کتاب ها گوشه ای از آن خرده رویدادهایی اند که قرار بود یک نوجوان خام را برسانند به امروز.به یک آدم معمولی که ممکن بود از این هم‌معمولی تر شود.ولی آن اتفاق های کوچک، مامور بودند که بفهمانند که ظرفیت انسانی ات بیشتر از خیال های کودکانه ات است. هنوز هم آن جور که باید ارزش لحظه هایی را که می آیند تا تربیتم کنند نمی فهمم.خلاصه که روی کتاب نوشته بود: "نزدیکتر بیا احمد" تا رسیدم خانه شروع کردم به خواندنش.به خیالم ماجرای یک احمد دهه شصت هفتادی را می خوانم. ولی داستان، سفر پرماجرای یک انسان به اوج آسمانش بود.روایتش به حال و هوای نوجوانی من می خورد. نشستم تا آخرش را خواندم. آخر داستان، مسافر نور، رسیده بود به جایی که بزرگترین وجود، با صدا و زبان یک انسان دیگر همدمش می شد.برایم تازگی داشت.چقدر آن احساس تازگی کنجکاوی ام را زنده می کرد.معراج پیامبر و اشاره ای داستانی به عبور از جبرییل وملاقات ایشان با پرودگار.نویسنده آخرین پرده را پیامبر در سدره المنتهی با خداوند در پس زمینه صدای امیرمومنان به تصویر کشیده بود. اولین آشنایی احساسی من با امیرالمومنین آنجا بود.از اول داستان با زلالی مسافر همراه شده بودم.پویایی و حرکت دو عنصری بود که نوجوانی ام طلبش می کرد.و مقام هایی که احمد داستان صلوات الله علیه می گذراند چه خوب نیاز جنبش و حرکت نوجوانی ام را جواب می داد.مهر مسافر نور،به دلم نشست.روبرو شدن پیامبر صلی الله علیه و آله با بزرگترین معبود،و آن پس زمینه ای که نویسنده از صدای امیرمومنان در عرش آورده بود،کششی عجیب در من شکل داد.دلم می خواست از پرده ی کلمه ها رد شوم وبروم کنار مسافر.مثل خیلی از حس های تازه نوجوانی،هر بار که سراغم می آمد دوست داشتم بیشتر داشته باشمش.اولین اشک های نوجوانی ام همانجا ریخت.انگار از نو روبرو می شدم با فطرتی خداخواه. بعد از آن خدای مخصوص خودم را داشتم که هر بار با علی علیه السلام بیشتر می شناختمش.آن ابهت و عدالت خواهی پدرانه که جرقه عدالت طلبی می شود به دل آدم ها ، دل من را هم به حرکت واداشت.هر بار شعری از شجاعتش می خواندم آن نقطه نور داشت بزرگتر می شد.یک روز بعد از خواندن ماجرای نبرد تن به تن امیرمومنان و آن قهرمان عرب،عمر ابن عبدود حسرتی به دلم چنگ زد .حسرتی که هر بار تکرارش می کنم.که اگر می گذاشتند بیشتر بماند و بیشتر بگوید حال امروز دنیا بهتر از این بود.که دنیا وقتی دلش می گیرد از بی عدالتی، سرش را روی شانه کی می گذارد؟ حسرت داستان هر ساله ای است که تکرار می شود.برای من و هر دلداده ای که خدا را از علی شناخت.حسرتی باز به دلم چنگ‌می زند که به دنیا نهیب بزنم: برای آن عظمت علی،بینهایت کوچک بودی... https://eitaa.com/fatheGhalam
اگر تجربه معنوی دارید اینجا با من به اشتراک بزارید 👇https://harfeto.timefriend.net/16806842698033