هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه۱۴۹.mp3
13.55M
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_پنجم
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
#استاد_طائب
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبتکبری ( تبارشناسی قوم #مغول)
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صد_و_چهل_و_پنجم
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
#استاد_طائب
از اول تاریخ که آمدیم جلو گفتیم منشأ انحرافات یهود بودهاند و پیدا کردن این انحرافات و خرابکاریها در تاریخ توسط یهود در بعضی از جاها آسان بود و در برخی مواقع هم بسیار پیچیده است. در آن زمان دو حکومت و قدرت بزرگ را شاهد هستیم:
1⃣یکی در سمت خراسان و ماوراءالنهر تا قسمت شرقی دریای خزر که این ها خوارزمیان هستند ، 2⃣یک کانون قدرت هم در بغداد عراق که حکومت عباسیان است.
شناسایی تفکر بین این دو حکومت بسیار حائز اهمیت است.
در زمان غیبت کبری شناسایی و کشف گروههای شیعه سختتر شد چون در زمان حضور معصوم همه امام رو میشناختند و بالاخره دسترسی به او داشتند ولی بعد غیبت کبری اینطور نبود با اینکه تقیه بسیار زیادی میکردند ولی گاهی هم ممکن بود که آنها شناسایی شوند. در زمان غیبت امام ما یک کانون شناختهشده نداریم که همه حول آن جمع شوند بههمین دلیل سازمان یا این مجموعه موقعیتی برایش فراهم شد که بهصورت پنهانی به فعالیت خودش ادامه دهد و شناسایی آنها سختتر باشد.....
در خوارزم این زمزمه شروع شده بود که چرا حکومت دست فرزندان عباس باشد؟ حکومت باید در دست فرزندان علی علیه السلام باشد. عباسیان گفتند که ما باید کاری بکنیم که زمزمه اثر خودش را از دست بدهد و بههمین خاطر شروع کردند به ایجاد آشوب و بلوا.
چنگیزخان مغول به جنگ با خوارزمشاهیان رفت.
بعد چنگیزخان نوبت به هلاکو میرسد و بعد از او به ارغون. ارغون وزیری دارد بهنام سعدالدوله که رسماً یهودی بود و این آقای سعدالدوله میتواند نشانه ای باشد از هدف یهود. او میتواند افشاگر اهداف یهود در مغول باشد.
سعدالدوله برای ارغون اینطور جا انداخت که چنگیز خان مغول پیامبر بودهاست چون هم دست به شمشیر برده است و هم کتاب داشته است. چنگیزخان که بیاباننشین بودهاست چطور میتواند کتاب بنویسد؟
حالا شاید بتوانیم بگوییم که این یاساها و این کتاب قانون چنگیز را هم خود یهودیها نوشته باشند و بهنام او او زده باشند.
ما در اهلبیت علیهمالسلام بحث امامت را خانوادگی داریم ، یعنی از امام علی علیه السلام به فرزندانشون. در عباسیان و امویان هم همین منوال را میبینیم.
سعدالدوله به ارغون گفت چنگیز نبی بوده است پس تو هم بعد او جانشین او هستی و نبی هستی همانطور که پیامبر یاران خودش را به قتال تجهیز میکرد و برای گسترش دین اسلام جهاد میکرد تو هم باید همین کارو بکنی!
سعدالدوله به ارغون گفت: همانطور که پیامبر در خندق چندین نفر را کشت (منظور کشتن هفتصد نفر از بنی قریظه است،که اکثر آنها را امام علی علیه السلام گردن زد.)
⛔( این نقل تاریخی اینها است و این تفکر که اسلام با جنگ و خونریزی گسترش پیدا کردهاست تفکر یهودی و مغولی است.)
تو هم اگر شمشیر بکشی و تعدادی از افراد را بکشی ، همه از تو تبعیت میکنند و حکومت واحدی را تشکیل می دهی.
سعدالدوله به او گفت آنانکه پذیرفتند از کشتن آنها صرفنظر کن وگرنه که باید تو سری خور و ذلیل بشوند و انها را بکش.
اولین کاری که ارغون میکند این است که دستور میدهد تمام کسانی که مسلمان هستند از بدنه حکومت و دستگاه بیرون شوند.
🔺️ مغول اصلیت بودایی دارند.
بعد گفت باید به مکه حمله کنی و اونجا رو دوباره به بتخانه تبدیل کنی. لازم نیست برای بتها نام انتخاب کنی فقط آنجا بت بساز. مکاتبه میکند با عربهای یهودی( این نکته جالب است) و به آنها گفت که شما باید راه ورود مغولها به اینجا را فراهم کنید شناسایی راهها و...
سعد یک سیاههای از علمای اسلام اعم از شیعه و سنی آماده کرد و به ارغون داد و گفت تو باید اینها را بکشی.
منتها اصلاً به این کارها نرسید در همان ابتدایی که سپاه به حرکت درآمد ارغون به یک بیماری دچار شد و از دنیا رفت و بعد او بعضی از مغولها و مسلمانها سعد را دستگیر کردند و کشتند و تکهتکه کردند.
گفتیم جریان حق، استاد مخفی کاری بود و کار فرهنگی خود را پیش میبرد.
بعد ارغون نوبت به آباقا برادر هلاکو میرسد. اباقا مسیحی بود و دوست داشت که همه را هم مسیحی کند اما خیلی زنده نبود و در سال ششصد و هشتاد از دنیا رفت و در این بین پسر او مسلمان شده بود و حکومت به پسرش احمد تگودار رسید. حالا اینکه چه کسی او را مسلمان کرده و درمورد اسلام با او صحبت کردهاست معلوم نمیشود.