♦️چمران به روایت مرحومه #مریم_کاظم_زاده
همسر #شهید_اصغر_وصالی
دکتر چمران طوری با آرامش از جنگ صحبت می کرد که گویی داشت قصه شبانه برایم تعریف میکرد او آرام بود من هیجان داشتم باهر جمله ای حیرتی دوباره میکردم
♦️#شهید_چمران به روایت مرحومه #مریم_کاظم_زاده
همسر #شهید_اصغر_وصالی
آن شب با دکتر چمران نه از مریوان صحبت کردیم نه از مهندس بازرگان چیزی گفتیم نه من از از کمپها حرفی زدم نحو از قاچاقچیان اسلحه نمیدانم تا چه ساعتی از شب صحبت کردیم بعد از صحبت ها وقتی به قول او به استراحت شبانه رفتیم خوب یادم هست که خوابم نمیبرد انگار دکتر چمران دریچه ای از زندگی را به رویم باز کرده بود که قبل از آن فکر میکردم جایش دیوار است
#شهید_چمران
به روایت مرحومه #مریم_کاظم_زاده
همسر #شهید_اصغر_وصالی
من فکر می کنم دکتر چمران چون انسان کامل بود، هنرمند بود و کسانی هم که زندگی خشکی دارند و در عین حال مدعی مسلمانی هستند در این مورد باز تعریف از انسانیت و نسبت آن با لطافت روح و هنر برای خودشان داشته باشند چون انسان کامل انسان تک بعدی نیست که فقط به سیاست یا فقط اقتصادی و فقط به علم برسد. هیچ کدام اینها بدون هنر نمی توانند و لطافت اثرگذاری را داشته باشند این هم که مشخصه های انسانی شهید چمران بسیار بارز ماندگار شده به دلیل هنر خوب زیستن ایشان بوده است.
#شهید_چمران به روایت مرحومه #مریم_کاظم_زاده همسر #شهید_اصغر_وصالی
♦️♦️♦️♦️
من همانطور که ایستاده بودم با یادداشتهایم ور میرفتم که کسی دوربینم را از روی میز برداشت. دکتر چمران بود. نگاهی به لنزش انداخت و گفت: کانن دوربین خوبی است. دوربین من هم کانن بود ؛وقتی جنوب لبنان بودم.
_ جدی شما هم عکاسی کار میکنید؟
_ عکاسی میکردم یکبار میخواستم از مواضع اسرائیلیها عکس بگیرم، سرم را بلند کردم، یه تیر مستقیم از بالای سرم گذشت. سریع خوابیدم توی سنگر خاکی. اونجا دوربینم خیلی خاک دید. خراب نشد اما دیگه اون دوربین اولی نشد.
همین خاطره کافی بود تا مرا محو صحبت هایش کند.