eitaa logo
فاضل نظری
2.8هزار دنبال‌کننده
656 عکس
67 ویدیو
2 فایل
✅ کانال نشر آثار استاد فاضل نظری شما را مهمان چند بیت شعر و فنجانی قهوه تلخ روبه پنجره میکنیم ☕️📚 با ما از استاد فاضل نظری بیشتر بخوانید 🍁 🔴 تبلیغات پربازده راجی نت: https://eitaa.com/joinchat/1621426385C118d13c9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیست هنر عشق فراموشی عمر است، ولی خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟ در پری خانه ما حوصله غوغا نیست ما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست مشکل از آینه توست! خطا از ما نیست خلق در چشم تو دل سنگ، ولی ما دل تنگ «لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیست موج شوریده دل آشفته ماه است ولی ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم مرگ هم چاره دلتنگی ماهی‌ها نیست کتاب: 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
گرچه می‌گویند این دنیا به غیر از خواب نیست ای اجل! مهمان نوازی کن که دیگر تاب نیست بین ماهی های اقیانوس و ماهیهای تنگ هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست! ما رعیتها کجا! محصول باغستان کجا؟! روستای سیب های سرخ ، بی ارباب نیست ای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است از کمین بیرون مزن، امشب شب مهتاب نیست در نمازت شعر میخوانی و میرقصی، دریغ! جای این دیوانگی ها گوشه محراب نیست گردبادی مثل تو یک عمر سرگردان چیست؟ گوهری مانند مرگ این قدر هم نایاب نیست! | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii 📚 از کتاب
کبریای توبه را بشکن! پشیمانی بس است از جواهرخانه ی خالی نگهبانی بس است ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین آبروداری کن ای زاهد! مسلمانی بس است خلق دل سنگ اند و من آیینه با خود می برم بشکنیدم دوستان! دشنمام پنهانی بس است یوسف از تعبیرخواب مصریان دلسردشد هفتصد سال است می بارد! فراوانی بس است نسل پشتِ نسل تنها امتحان پس می دهیم دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است بر سر خوان تو تنها کفر نعمت می کنیم! سفره ات را جمع کن ای عشق! مهمانی بس است! @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت زندگی- این تاجر طماع ناخن خشک پیر ــ مرگ را همچون شراب ناب، کم کم می فروخت در تمام سال های رفته بر ما، روزگار شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها گل فروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت . @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست گاه می افتد به خاک و گاه می غلتد به رود هیچ رازی در فروافتادن نارنج نیست گاه سربازی شجاعی، گاه شاهی نا امید روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی سکه ها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست باید از بهتی که چشمم داشت قلبش می شکست چشم پوشی کن که این آیینه حیرت سنج نیست . | | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
غم قرار دل پر مشغله ی عشاق است جام می نزد من آورد و بر آن بوسه زدم آخرین مرتبه ی مست شدن اخلاق است بیش از آن شوق که من با لب ساغر دارم لب ساقی به دعا گویی من مشتاق است بعد یک عمر قناعت دگر آموخته ام: عشق گنجی است که افزونی اش از انفاق است باد مشتی ورق از دفتر عمر آورده است عشق سرگرمی سوزاندن این اوراق است @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی‌بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی‌بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می‌گردم ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی‌بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی‌قیمت! که غیر از مرگ گردن‌بند ارزانی نمی‌بینم زمین از دلبران خالی‌ست یا من چشم‌ودل‌سیرم؟ که می‌گردم ولی زلف پریشانی نمی‌بینم خدایا عشق درمانی به‌غیر از مرگ می‌خواهد که من می‌میرم از این درد و درمانی نمی‌بینم @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست ببار، ابر بهاری، ببار، کافی نیست چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز هزار بار بیاید بهار، کافی نیست به جرم عشق تو باشد که آتشم بزنند برای کشتن حلاج، دار کافی نیست گل سپیده به دشت سپید می روید سپیدبختی این روزگار کافی نیست خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای این همه چشم انتظار کافی نیست @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
با اینکه ننوشیدم از آن چشم شرابی مهمان کن از آن گونه مرا بوسۀ نابی ای ترس! تو را شکر، که با این همه تردید یک بار نیاویختم از سقف طنابی من عارف دل‌تنگم، یا زاهد دل‌سنگ؟ هر روز نقابی زده‌ام روی نقابی یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند در نامۀ اعمال من مست صوابی ساقی! همه بخشودۀ یک گوشۀ چشمیم! آنـجا که تو باشی چه حسابی چه کتابی؟! @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
توان گفتن آن راز جاودانی نیست! تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست! پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست ز دست عشق به جز خیر بر نمی آید وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست! درخت ها به من آموختند: فاصله ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست به روی آینه ی پُر غبار من بنویس: بدون عشق جهان جای زندگانی نیست . @fazel_nazarrii
نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را ملائک با نگاه یاس بر ما سجده می کردند ملائک راست میگفتند اما ساختی ما را که باور میکند با اینکه از آغاز می دیدی که منکر می شویم آخر خودت را ساختی ما را به ظاهر ماهیانی ناگزیر از تنگ تقدیریم تو خود بازیچه ی اهل تماشا ساختی ما را به جای شکر گاهی صخره ها در گریه می گویند چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را ؟ دل آزردگانت را به دام آتش افکندی به خاکستر نشاندی سوختی تا ساختی ما را! . @fazel_nazarrii
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق! قایقی در طلب موج به دریا پیوست باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق پیله ی رنج من ابریشم پیراهن شد شمع حق داشت! به پروانه نمی آید عشق! . | | @fazel_nazarrii