eitaa logo
فاضل نظری
2.7هزار دنبال‌کننده
649 عکس
62 ویدیو
2 فایل
✅ کانال نشر آثار استاد فاضل نظری شما را مهمان چند بیت شعر و فنجانی قهوه تلخ روبه پنجره میکنیم ☕️📚 با ما از استاد فاضل نظری بیشتر بخوانید 🍁 🔴 تبلیغات پربازده راجی نت: https://eitaa.com/joinchat/1621426385C118d13c9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
من و جام می ‌و معشوق، الباقی اضافات است اگر هستی که بسم‌الله، در تاخیر آفات است مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست تو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات است ز من اقرار با اجبار می‌گیرند باور کن شکایت‌های من از عشق از این دست اعترافات است میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است اگر در اصل دین حب است و حب در اصل دین، بی‌شک به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است . @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
من که جز هم‌نفسی با تو ندارم هوسی با وجود تو چرا دل بسپارم به کسی زنده‌ام بی تو و شرمنده‌ام از خود هرچند که دمی از سر رغبت نکشیدم نفسی ناامیدم مکن از صبر و بگو می‌آید عادل ظلم ستیزی، ملک دادرسی به کجا پَر بکشد در هوس آزادی آنکه از بال و پرش ساخته باشد قفسی من کسی جز تو ندارم که به دادم برسد می‌توانی مگر ای عشق به دادم نرسی! . 📓 @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
به خواب ظلمت آلودیم شب‌های زلالی را دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را! به جای شمعدانی‌های سرشار از شکوفایی کنار یکدگر چیدیم گلدان‌های خالی را مزار از دشت می‌سازند و تابوت از صنوبرها خدایا کی به پایان می‌بریم این مرگ‌سالی را! کسی با نغمهء الله‌اکبر برنمی‌خیزد مؤذن بی‌سبب آشفت خواب این اهالی را جهان پیوسته تا کی بر مدار ظلم می‌گردد مگر در هم بریزد رادمردی این توالی را . @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاری‌ست دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداری‌ست فدای سرخی لب‌هایت هر آنچه خون جگر خوردم دلِ شکستهء عاشق را چه احتیاج به دلداری‌ست کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما، افسوس! شراب خوردن ما بی‌هم فقط فرار ز هُشیاری است ز دل بریدن و دل بستن به یک طرف متمایل شو که آنچه من ز تو می‌بینم؛ نه اشتیاق نه بیزاری‌ست چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازهء رفتن داد ز دوست دست کشیدن گاه، غرور نیست؛ فداکاری‌ست @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
اگر بی‌تابی من خاطرت را می‌کند محزون غمت را مثل تیری از دل خون می‌کشم بیرون تو هم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون در آغوش «وداعم» با تو و هر «بوسه‌ای» امشب هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون» کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان» شد پیر، «گل» شد سربه‌زانو، «بید» شد مجنون هدر شد مستی‌ام در یاد دیروز و غم فردا بنوش از بادۀ اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ای پیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ای ای عشق! سر بزن به دل سنگ من که گاه روید ز سنگ‌فرش خیابان جوانه‌ای گر چشم دوختم به تماشای این و آن می‌خواستم که از تو بیابم نشانه‌ای هر جا که خیره می‌شوم انگار عکس توست ماراکشانده‌ای به چه تاریک خانه‌ای از جور روزگار کسی بی‌نصیب نیست دیوانه‌ای گرفته به کف تازیانه‌ای @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
ولی گناه تو گندم نبود، سیب نبود خیانت تو برای کسی عجیب نبود کسی که خیره به تنهایی تو بود از دور مسیح بود ولی کاش برصلیب نبود حقیقت این که مرا طاقت خیانت بود ولی تحمل دل سوزی رقیب نبود شبیه ساده دلان باورت نمی‌کردم اگر دروغ تو این قدر دل‌فریب نبود هزار حیف که عمرم به غم گذشت ولی هزار شکر که از عشق بی‌نصیب نبود @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران گناه کیست که من با توام، تو با دگران اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن به جست‌وجوی تو در چشم خلق خیره شدم غریبه‌اند برایم تمام رهگذران نهان چگونه نگه‌دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هر کس حکایتی دارد از این گذازهء آتشفشانِ در فوران خموش باش که با دیگران نمی‌گویند رموز تجربه‌ء وحی را پیامبران . @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
دمی از خاک با شوق تجلّی سر برآوردن نمی‌ارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن من از شرمندگی چون لاله‌های واژگون عمری‌ست به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق! برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی‌صبرم چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید به قصد کشتن یک نیمه‌جان صد لشکر آوردن به غیر از وعدهء پاییز معنایی نخواهد داشت برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن یکی از پیله‌‌ها لرزید، چشم شمع‌ها روشن! مبارک باد! از پروانه‌ها خاکستر آوردن @fazel_nazarrii
شرارهء غم عشق آتش‌افکن است هنوز بیا که آتش مهر تو روشن است هنوز شکایت از تو ندارم، ولی بیا و ببین چه زخم‌های عمیقی که بر تن است هنوز درختی‌ام که بر آن حک شده‌ست نام کسی غمت مباد که یاد تو با من است هنوز اگر تو صخره‌ای و سنگدل، من آن موجم که هر نفس هوسش با تو بودن است هنوز دلم به یاد تو هم‌صحبت رقیبان است وگرنه با همه غیر از تو دشمن است هنوز @fazel_nazarrii
فرقی نمی‌کند چه برایم نوشته دوست گیرم که ناسزاست ولی دستخط اوست آیینه‌وار خیره به تنهایی توام آری! سکوت ساده‌ترین راه گفت‌و‌گوست این درس را ز عشق تو آموختم که گاه راه وصال دست کشیدن ز جست‌وجوست هرکس به قدر وسع خریدار یوسف است سرمایه شکسته‌دلان چیست؟ آرزوست بیچاره ما که گرچه عزیزیم نزد خلق چیزی که پیش دوست نداریم آبروست 📓 @fazel_nazarrii
به رویم باز کن میخانهء چشمی که بستی را ز رندی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو این یعنی به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را شُکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت: فرافتادن "ما" آبرو بخشید پستی را در این بازار بی‌رونق، من آن ساعت شدم محتاج که با "ثروت" عوض کردم غنای "تنگدستی" را به تن تبعید شد روحِ عدم‌پیمای من ای عمر! بگو بر شانه باید بُرد تا کی بار هستی را؟ . @fazel_nazarrii