eitaa logo
فاضل نظری
6.3هزار دنبال‌کننده
356 عکس
117 ویدیو
5 فایل
ارتباط با ادمین، تبلیغات، تبادل: @amir_rajaei کانال دوم ما: @kochesher لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/7885191697
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/fazelenazari من خود دلم از مهر تولرزید، وگرنه تیرم به خطا می رود اما به هدر نه! دلخون شده وصلم و لب های توسرخ است سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر، نه با هرکه توانسته کنار آمده دنیا با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه! بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است؛ مگرنه؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه ! 📚 از کتاب 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari هرچه در تصویر خود بهتر نگاه انداختم بیشتر آیینه را در اشتباه انداختم زندگی تصویر بود، ای عمر، برگردان به من سنگ‌ هایی را که در مرداب و ماه انداختم عشق با من نا برادر بود، چون عاقل شدم یوسف خود را به دست خود به چاه انداختم تا دل پرهیزگارم را ببینم توبه ‌کار با شعف خود را در آغوش گناه انداختم سر برون آوردم از مرداب، رو بر آفتاب چون حباب از شوق آزادی کلاه انداختم 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari خوشبخت، یوسف به سفر رفته ی من است یارِ سراغ یار دگر رفته ی من است آینده و گذشته ی محتوم من یکی‌ ست تقدیر، خنجر به جگر رفته ی من است این چشمه‌ای که بر سر خود می ‌زند مدام فواره نیست طاقت سر رفته ی من است... مست است و شوربخت که سر می ‌زند به سنگ دریا جوانی به هدر رفته ی من است هر غنچه‌ای که سر زند از خاک، بعد از این لبخند یوسف به سفر رفته ی من است 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari سفر بهانهٔ دیدار و آشنایی ماست از این به بعد «سفر» مقصد نهایی ماست در ابروان من و گیسوان تو گرهی ست گمان مبر که زمان گره گشایی ماست خراب تر ز من و بهتر از تو بسیار است همین بهانهٔ آغاز بی وفایی ماست زمانه غیر زبان قفس نمی‌داند بمان که «پرنزدن» حيله رهایی ماست به روز وصل چه دل بسته ای؟ که مثل دو خط به هم رسیدن ما نقطه جدایی ماست 📚 از کتاب 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت هیچ وصلی بی جدایی نیست این را گفت و رود دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت هر که ویران کرد ویران شد در این آتش سرا هیزم اول پایه ی سوزاندن خود را گذاشت اعتبار سربلندی در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت موج راز سر به مهری را به دنیا گفت و رفت با صدف هایی که بین ساحل و دریا گذاشت . 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari از این به بعد من از دوست شر نخواهم دید سفر به خیر تو را من دگر نخواهم دید دگر برای کسی درد دل نخواهم کرد دگر ز دست خودم دردسر نخواهم دید به ریگ همسفر رودخانه می گفتم از این به بعد تو را همسفر نخواهم دید قبول کن که نفاق از فراق تلخ تر است قبول کن که از این تلخ تر نخواهم دید فقط به صاحب اسمم سپردمت، زیرا که تیر آهم را بی اثر نخواهم دید 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari تو که در فکر منی مرگ مرا سر برسان انتظار همه را نیز به آخر برسان همه پرورده ی مهرند و من آزرده ی قهر خیر در کار جهان نیست، تو هم شر برسان لاله در باغ تو رویید و شقایق پژمرد به جگر سوختگان داغ برابر برسان مَردُم از ماتم من شاد و من از غم خشنود شادمانم کن و اندوه مکرر برسان مرگ یا خواب؟! چقدر این دو برادر دورند مژده ی وصل برادر به برادر برسان . 📝 📕 📜 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari از این به بعد من از دوست شر نخواهم دید سفر به خیر تو را من دگر نخواهم دید دگر برای کسی درد دل نخواهم کرد دگر ز دست خودم دردسر نخواهم دید به ریگ همسفر رودخانه می گفتم از این به بعد تو را همسفر نخواهم دید قبول کن که نفاق از فراق تلخ تر است قبول کن که از این تلخ تر نخواهم دید فقط به صاحب اسمم سپردمت، زیرا که تیر آهم را بی اثر نخواهم دید 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت هیچ وصلی بی جدایی نیست این را گفت و رود دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت هر که ویران کرد ویران شد در این آتش سرا هیزم اول پایه ی سوزاندن خود را گذاشت اعتبار سربلندی در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت موج راز سر به مهری را به دنیا گفت و رفت با صدف هایی که بین ساحل و دریا گذاشت . 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari تو که در فکر منی مرگ مرا سر برسان انتظار همه را نیز به آخر برسان همه پرورده ی مهرند و من آزرده ی قهر خیر در کار جهان نیست، تو هم شر برسان لاله در باغ تو رویید و شقایق پژمرد به جگر سوختگان داغ برابر برسان مَردُم از ماتم من شاد و من از غم خشنود شادمانم کن و اندوه مکرر برسان مرگ یا خواب؟! چقدر این دو برادر دورند مژده ی وصل برادر به برادر برسان . 📝 📕 📜 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari خوشبخت، یوسف به سفر رفته ی من است یارِ سراغ یار دگر رفته ی من است آینده و گذشته ی محتوم من یکی‌ ست تقدیر، خنجر به جگر رفته ی من است این چشمه‌ای که بر سر خود می ‌زند مدام فواره نیست طاقت سر رفته ی من است... مست است و شوربخت که سر می ‌زند به سنگ دریا جوانی به هدر رفته ی من است هر غنچه‌ای که سر زند از خاک، بعد از این لبخند یوسف به سفر رفته ی من است 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari
https://eitaa.com/fazelenazari از شوق تماشای شب چشم تو سرشار آیینه به دست آمده ام بر سر بازار هر غنچه به چشم من دلتنگ جز این نیست یادآوری خاطره ی بوسه ی دیدار روزی که شکست آینه با گریه چه می گفت دیوار به آیینه و آیینه به دیوار کشتم دل خود را که نبینم دگری را یک لحظه عزادارم و یک عمر وفادار چون رود که مجبور به پیمودن خویش است آزاد و گرفتارم – آزاد و گرفتار ای موج پر از شور که بر سنگ سرت خورد برخیز فدای سرت، انگار نه انگار تا لحظۀ بوسیدن او فاصله ای نیست ای مرگ، به قدر نفسی دست نگه دار . 📜 📕 ✍️ 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari