#مبانی_شهید_صدر
#حق_الطاعة
📚 اصوليان در پاسخ به اين پرسش اساسی که: «مکلف در برابر تکلیف احتمالی چه باید بکند؟ آیا باید تکلیف احتمالی را امتثال کند یا چون یقین به تکلیف وجود ندارد امتثال واجب نیست؟» دو دیدگاه را مطرح كرده اند:
⭐ دیدگاه اول: برائت عقلي
مشهور اصوليان معتقدند عقل در چنین حالتی این گونه حکم می کند که تا بیان واضح و معلومی از جانب شارع صادر نشود مکلف در برابر چنین تکلیف احتمالی هیچ وظیفه ای ندارد. بر این اساس، اصل این است که مکلف تکلیفی بر دوش ندارد، مگر آن که تکلیف به صورت یقینی و واضح ثابت شود.
برائت عقلي مبتنی بر قاعده ی عقلی «قبح عقاب بلابیان» است.
⭐ دیدگاه دوم: حق الطاعة
برخی از اصولیان مانند شهید صدر معتقدند پاسخ عقل به آن پرسش اساسی، وجوب امتثال تکلیف احتمالی است؛ یعنی دایره ی حق اطاعت شارع نسبت به مکلف همه ی تکالیف مقطوع، مظنون، مشکوک و محتمل را در بر می گیرد و مکلف به صرف عدم رسیدن بیانی از جانب شارع نمی تواند از زیر بار تکلیف خارج شود.
بر این اساس، اصل این است که ذمه ی مکلف مشغول به تکلیف است، مگر آن که به صورت یقینی ثابت شود که مکلف وظیفه ای ندارد. این مطلب به معنای آن است که بنا بر مبنای #حق_الطاعة، قاعده ی اولیه ی عملیه، اصل اشتغال است.
🔷 هعتقدان به هر دو دیدگاه در مرحله ی بعد «برائت شرعي» را به عنوان جعل و تشريعي از جانب شارع پذیرفته اند؛ از این رو، اگر چه معتقدان به #حق_الطاعة نسبت به تکالیف مظنون و محتمل، اصل اشتغال را حاكم می دانند، اما بنا بر برائت شرعی نتيجه ميگیرند که به حکم شارع، مکلف می تواند تکالیف مظنون، مشکوک و محتمل را امتثال نکند؛ معنای این سخن آن است که نتیجه ی هر دو دیدگاه در مرحله ی عمل و جمع بندى بين هر دو مرحله با توجه به برائت شرعى يكسان است.
@fegh_osoul_rafiee
#مبانی_شهید_صدر
#قرن_اکید
#وضع
📚 همان طور که روشن است بین لفظ و معنا ارتباط وثیق، واقعی و تکوینی برقرار است، چنان که تصور لفظ سبب تصور معنا می شود.
سوالی که در اینجا نقطه ی قابل طرح است آن است که این ارتباط وثیق -که به صورت سببیت تکوینی در آمده است- چگونه ایجاد شده است؟ چه چیزی این ارتباط و سببیت را به وجود آورده است؟
مرحوم شهید صدر پاسخ مشهور اصولیان را در پاسخ به این پرسش ناکافی دانسته، و «وضع» را -با تقریر مشهور- از ایجاد چنین ارتباط و سببیتی عاجز می داند؛ زیرا قرارداد و اعتبار نمی تواند تاثیری در عالَم حقایق و تکوین داشته باشد.
شهید صدر بر همین اساس، وضع را قراردادی اعتباری می داند که مبتنی بر اقتران و کنار هم درآمدن لفظ و معنا در عالَم خارج است.
و این علاقه و ارتباط بین لفظ و معنا یا ناشی از تکرار اقتران لفظ و معناست، و یا ناشی از اقتران آن دو در یک ظرف موثّر.
@fegh_osoul_rafiee
#مبانی_شهید_صدر
#حق_الطاعة
📚 اصوليان در پاسخ به اين پرسش اساسی که: «مکلف در برابر تکلیف احتمالی چه باید بکند؟ آیا باید تکلیف احتمالی را اطاعت و احتياط کند یا احتمال را رها کرده و برائت جاری کند؟ اطاعت کند یا اطاعت نکند؟» دو دیدگاه را مطرح كرده اند:
⭐ دیدگاه اول: برائت عقلي
مشهور اصوليان معتقدند پاسخ عقل به این پرسش، برائت و عدم لزوم اطاعت و احتياط است، زیرا عقاب مکلف در برابر تکلیفی که واضح و معلوم نیست قبیح است. بر این اساس، اصل این است که مکلف تکلیفی بر دوش ندارد، مگر آن که تکلیف به صورت یقینی و واضح ثابت شود.
⭐ دیدگاه دوم: حق الطاعة
برخی از اصولیان مانند شهید صدر معتقدند پاسخ عقل به آن پرسش اساسی، لزوم احتیاط و اطاعت است؛ یعنی دایره ی حق اطاعت شارع هم تکالیف معلوم را دربر می گیرد و هم تکالیف محتمل را.
بر این اساس، اصل این است که ذمه ی مکلف مشغول به تکلیف است، مگر آن که به صورت یقینی ثابت شود که مکلف وظیفه ای ندارد.
🔷 آن چه تا بدین جا گفتیم قاعده ی اولیه در مساله است، که این دو دیدگاه دارای اختلافی اساسی در آن هستند، اما صاحبان هر دو دیدگاه در مرحله ی ثانوی و با نگاه شرعی معتقد به برائت شرعى بوده، معتقدند شارع در بيان و كلام خود تصريح كرده است بر عدم لزوم احتياط و اطاعت تکلیف محتمل.
@fegh_osoul_rafiee
#مبانی_شهید_صدر
#حق_الطاعة
📚 اصوليان در پاسخ به اين پرسش اساسی که: «مکلف در برابر تکلیف احتمالی چه باید بکند؟ آیا باید تکلیف احتمالی را اطاعت و احتياط کند یا احتمال را رها کرده و برائت جاری کند؟ اطاعت کند یا اطاعت نکند؟» دو دیدگاه را مطرح كرده اند:
⭐ دیدگاه اول: برائت عقلي
مشهور اصوليان معتقدند پاسخ عقل به این پرسش، برائت و عدم لزوم اطاعت و احتياط است، زیرا عقاب مکلف در برابر تکلیفی که واضح و معلوم نیست قبیح است. بر این اساس، اصل این است که مکلف تکلیفی بر دوش ندارد، مگر آن که تکلیف به صورت یقینی و واضح ثابت شود.
⭐ دیدگاه دوم: حق الطاعة
برخی از اصولیان مانند شهید صدر معتقدند پاسخ عقل به آن پرسش اساسی، لزوم احتیاط و اطاعت است؛ یعنی دایره ی حق اطاعت شارع هم تکالیف معلوم را در بر می گیرد و هم تکالیف محتمل را.
بر این اساس، اصل این است که ذمه ی مکلف مشغول به تکلیف است، مگر آن که به صورت یقینی ثابت شود که مکلف وظیفه ای ندارد.
🔷 آن چه تا بدین جا گفتیم قاعده ی اولیه در مساله است، که این دو دیدگاه دارای اختلافی اساسی در آن هستند، اما صاحبان هر دو دیدگاه در مرحله ی ثانوی و با نگاه شرعی معتقد به برائت شرعى بوده، معتقدند شارع در بيان و كلام خود تصريح كرده است بر عدم لزوم احتياط و اطاعت تکلیف محتمل.
@fegh_osoul_rafiee
#الحکم_الظاهری
#تعیین_اهمّ_الملاکات
#مبانی_شهید_صدر
📚 یکی از مبانی مهمّ شهید صدر، تفسیر و توضیح ایشان از حقیقتِ حکمِ ظاهری است؛ ایشان حکم ظاهری (حجیت) را در حقیقت #تعیین_اهمّ_الملاکات می داند؛ به این معنا که شارع زمانی که می بیند مکلف حکم واقعی را نمی داند هر کاری از دستش برای مکلف بر می آید باید انجام دهد تا مکلف مصالح واقعی را درک، و از مفاسد واقعی دوری کند، پس باید برای حالت شکّ و تردید مکلف چاره ای کند؛ از این رو، خودِ شارع در همان چارچوب حالت شک و تردید مکلف و با توجه به مشکوکات و محتملاتِ در ذهن او ملاکات و مبادی را به بوته ی سنجش اهمّ و مهمّ می برد و ملاکی که آن را اهمّ تشخیص می دهد همان را حجت قرار می دهد.
@fegh_osoul_rafiee
#الحکم_الظاهری
#تعیین_اهمّ_الملاکات
#مبانی_شهید_صدر
📚 یکی از مبانی مهمّ شهید صدر، تفسیر و توضیح ایشان از حقیقتِ حکمِ ظاهری است.
هر جایی که مکلف علم ندارد یعنی شک و تردید دارد، و تردید نیز حداقل دو طرف مشکوک خواهد داشت.
این که مکلف در حالت تردید بین دو مشکوک چه باید بکند جز به دست شارع قابل حلّ نیست؛ آن حکمی که شارع برای حالت شک و تردید مکلف بیان می کند حکم ظاهری است.
شارع در مقام جعل حکم ظاهری گاه در بین دو مشکوک، آن مشکوکی را ترجیح داده و به عنوان وظیفه ی مکلف قرار می دهد که برای مکلف احتمال و گمان قوی تری ایجاد می کند، مانند جایی که خبر ثقه دلالت بر یکی از دو طرف می کند؛ این حکم ظاهری همان اماره است.
و گاه شارع هیچ نگاهی به قوت احتمال و کاشفیت یکی از دو طرف نداشته و تنها به مصلحت و اهمیتِ یکی از دو طرف و قوت محتمَل در یکی از دو مورد نگاه کرده حکم ظاهری را بر طبق همان جعل می کند، مانند جایی که شارع در هنگام شک بین اباحه و حرمت، جانب اباحه را ترجیح می دهد. و این همان اصل عملی است.
این ترجیح و جعل حکم ظاهری به هر دو نحوی که گفته شد همان مبنای مهم شهید صدر است که خود ایشان به #تعیین_اهمّ_الملاکات تعبیر می کند.
@fegh_osoul_rafiee