eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
334 عکس
77 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم خدمت دوستان گرامی! به توفیق الهی صوت درس «حلقه ثانیه» از کتاب "دروس فی علم الاصول" شهید صدر در روزهای زوج بارگذاری خواهد شد. یاعلی
💠 برنامه کانال «دروس اصول محمد علی رفیعی» 💠 ❎ تدریس "حلقه ثانی" شهید صدر: روزهای زوج ❎ تدریس "رسائل (أحكام القطع)" شیخ: هر روز (از ۲۷ شهریور) 📝 @osoul_rafiee
📚 یکی از امور ضروری در امر آموزش و پژوهش که راهی جز آن برای فهم و ادراک عمیق مسائل علمی نیست، و دست به قلم بردن است. 💠 مراد ما از نوشتن، بیان و مسائل علمی از زبان نویسنده است؛ نوشتن، و آن چنان مهم است که در بسیاری از موارد بازگویی عمیق ترین نظرات فقیهان و اصولیان از طریق بیان و تقریر شاگردان ایشان صورت پذیرفته است؛ مانند دروس خارج اصول محقق نائينى که از طریق تقریرات دو تن از شاگردان بزرگ ایشان -مرحوم کاظمی (فوائد الاصول) و مرحوم محقق خویی (اجود التقريرات)- به جا مانده است. 💠 مطلب دیگر آن که فهم و ادراک مقرّر از نظرات و درس یک استاد برجسته، نه تنها نشان علمیت و عمق دانش استاد است، بلکه نشان عمق فهم و ادراک مقرّر نیز هست. از این رو، گاه یک مقرّر نسبت به مقرّر دیگر عمیق تر بوده و بازتاب نظریه ی استاد در نوشتار او عمیق تر از بازگویی مقرّر دیگر از همان درس و استاد است. 💥 یک و نوشته ی علمی باید از لحاظ علمی، عمیق و از لحاظ بیانی، شیوا و رسا باشد. ⭐ آن چه در مورد و فقهی و اصولی گفته شد از مرحله ی تقریر، بیان و شرح یک کتاب فقهی یا اصولی بر مبنای سخنان یک استاد در مرحله ی آموزش آغاز شده، و به تقریر و بیان درسهای تحقیقی خارج استاد می رسد، و در نهایت به تقریر و بیان نظریه ی علمی خودِ نویسنده منتهی می شود. 📝 @osoul_rafiee
🔳 پاسخ به سوال برادر عزیزم، آقای عامری اختیار آبادی 🔳 ❓آیا می توان قطع موضوعی که در حد وسط قیاس فقهی قرار می گیرد را "حجت منطقی" دانست؟ و همین را فرق دیگری بین قطع طریقی و موضوعی دانست؟ مثلاً وقتی در قیاس فقهی چنین گفته می شود: «هذا معلوم الخمریة، و کل معلوم الخمریة نجس؛ فهذا نجس»؛ آیا می توان قطع و علم را که در حد وسط آمده است حجت منطقی دانست؟ 📚 پاسخ: بله، می توان قطع موضوعی را حجت منطقی دانست. ❎ توضیح آن است که در هر حال، سه اصطلاح برای "حجت" وجود دارد؛ اما این که قطع موضوعی در جایی که حد وسط برای اثباتِ نجاست قرار می گیرد حجت لغوی و ذاتی باشد این گونه نیست، زیرا قطع تنها نسبت به مقطوعش حجت ذاتی و عقلی (لغوی) است، نه نسبت به چیز دیگر. واضح است که قطع به خمریت در ذات خودش هیچ کشف و واقع نمایی نسبت به حکم نجاستِ آن ندارد. ❎ اما این که قطع، حجت منطقی باشد بنا بر کلام مرحوم نائينى (فوائد الأصول، ج۱/ص۹) این گونه است. ایشان می گوید: «و أما القطع الموضوعي فيطلق عليه الحجة و يتألف منه القياس حقيقة، و يكون أشبه باصطلاح المنطقي... »؛ زیرا موضوع حکم به منزله ی علت برای ثبوت حکم شرعی است. ☑ البته به نظر می رسد قطع موضوعی نه این که می تواند حجت منطقی باشد، بلکه می تواند "حجت اصولی" باشد، زیرا در قیاس فوق -اگر چه کاشفیت قطع نسبت به مقطوعش (خمر بودن) به جعل شرعی نبوده، بلکه ذاتی و طریقی است- کاشفیت و علیت قطع موضوعی نسبت به خودِ حکم (نجاست) تشریعی و به جعل شرعی است. شاید بر اساس این مطلب، محقق نائينى در متن مذکور حجت منطقی دانستن قطع موضوعی را اشبه دانسته است و به طور جزم سخن نگفته است. 📝 @osoul_rafiee