شهید #مطهری:
فکر دینی ما باید اصلاح بشود.
تفکر ما درباره دین غلط است غلط.
به جرأت می گویم از چهارتا مساله فروع آن هم در عبادات چندتایی هم از معاملات
از این ها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم؛
نه در این منبرها و در این خطابه ها می گوییم و نه در این کتاب ها و روزنامه ها و مقاله ها می نویسیم و نه فکر می کنیم...
📔 ده گفتار
♦️ کانال حوزه و فلسفه:
✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
🔴 دیدار آیت الله شبیری با محمد خاتمی، عبدالله نوری، موسوی خوئینیها، معادیخواه و کرباسچی!!!!! 📅۲۰ م
🔴 نامه سرگشاده "آیت الله یزدی" خطاب به "آیت الله شبیری زنجانی"
⭕️ در پی دیدار آیت الله شبیری زنجانی با برخی از سران اصلاح طلب و فتنه
✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
🔴 نامه سرگشاده "آیت الله یزدی" خطاب به "آیت الله شبیری زنجانی" ⭕️ در پی دیدار آیت الله شبیری زنجانی
🔴 نامه سرگشاده "آیت الله یزدی" خطاب به "آیت الله شبیری زنجانی"
⭕️ در پی انتشار تصاویری از آیت الله شبیری زنجانی در فضای مجازی؛ آیت الله محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی نامه نوشت.
🔶 متن این نامه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله شبیری زنجانی «دامت برکاته»
سلام علیکم
با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری«دام ظله العالی» احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض میرساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزیان را در پی داشته است.
لازم به ذکر است، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال کردم.
چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!.
یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است،
پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.ان شاء الله
_ محمد یزدی
🌐پایگاه اطلاع رسانی جامعه مدرسین
▪️لازم به یادآوری است آیت الله شبیری زنجانی در تهران در تاریخ ۲۰ مهرماه ۹۷، با محمد خاتمی و عبدالله نوری، موسوی خوئینیها، معادیخواه و کرباسچی دیدار داشت.
♦️ کانال حوزه و فلسفه:
✅ @feghheakbar
👆👆👆👆👆
🍃 به خاطر همین بصیرت وافر و غیرت سیاسی بود که شبکه های انگلیس، ضد حضرات محمد یزدی و #مصباح_یزدی تلاش کردند ... و مردم تهران را به رای ندادن به آن ها (برای مجلس خبرگان) تحریک و تشویق کردند
✅ @feghheakbar
💎 #اسلام_شناس کیست؟
(لزوم جمع بین فقه و فلسفه و سیاست)
#امام_خمینی(ره):
فقیه حق ندارد بگوید که من اسلام شناسم.
فقیه باید بگوید من فقه شناسم، من فقه اسلام را مىشناسم؛
آنى که از همه بهتر مىداند همان است که فقه اسلام را مىداند.
فیلسوف حق ندارد بگوید من اسلام شناسم،
این بگوید من یک قسمى از مثلًا معقولات اسلام را ادراک کردم.
آن هم که حکومت اسلامى را بررسى کرده و اطلاع پیدا کرده که وضع حکومت چه بوده او حق ندارد بگوید من اسلامشناسم،
بگو من حکومت اسلام شناسم.
ادعاى اسلامشناسى جز براى آن که همه جهات اسلام را بداند چه جورى است و همه مراتب معنویت اسلام و مادیت اسلام را بداند.
آن می تواند بگوید من اسلام شناسم.
علىبن ابیطالب اسلام شناس بود، در عملش هم آن طور بود که عملش هم اعجاز است.
📔 صحیفه نور، ج۸، ص۵۳۸
♦️ کانال حوزه و فلسفه:
✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
4.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 فوق العاده مهم و اساسی
🔴 نشر حداکثری به حوزویان
علامه #جوادی_آملی
⭕️فلسفه، تریبون دین است
⭕️فقط دو خط و دو روایت 《رُفِعَ》 و 《لا تنقض》 در حوزه ها تحلیل می شود
⭕️کسی که زمینه و بنیه فلسفی نداشته باشد در تحلیل روایات به مشکل می خورد
✅ @feghheakbar
⭕️ همدستی ناآگاهانه با سکولاریزم
استاد #رحیم_پور_ازغدی
✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
🔴 نامه سرگشاده "آیت الله یزدی" خطاب به "آیت الله شبیری زنجانی" ⭕️ در پی دیدار آیت الله شبیری زنجانی
شهید علامه #مطهری:
مانند عوام فکر نمی کنم ...
@howzeh_enghlab
♦️ کانال حوزه و فلسفه:
✅ @feghheakbar
📰 واکنش کیهان به موج حمایتهای اصلاح طلبان از آیت الله شبیری زنجانی در برابر نامه آیت الله یزدی
«تا دیروز می گفتند تقلید کار میمون است،امروز نگران شأن مرجعیت شدند»
روزنامه کیهان دوشنبه۷ آبان
⭕️ چه شده است که براندازان و مخالفان نظام و رهبری و مرجعیت و ...، این چنین سنگ برخی مراجع را به سینه میزنند؟
✅ @feghheakbar
عیب رندان...
(نظری بر یادداشتهای سهگانهی حجه الاسلام محمدتقی سبحانی)
۱. حضرت حجه الاسلام محمدتقی سبحانی در ۶ آبان ۹۷ در واکنش به نامهی حضرت آیتالله یزدی به حضرت آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی یادداشتی نوشتند و منتشر کردند که بخشی از سهگانهای است که خود در بخش سوم به دو بخش نخستین نیز ارجاع دادهاند. (قابلمشاهده در وبگاه پژوهشکدهی فلسفه و کلام)
۲. بنده ارتباط نزدیکی با آقای سبحانی نداشتهام و تنها گاهی در راهروی انجمنهای علمی حوزه همدیگر را دیدهایم و یا گاه در جلساتی عمومی که ایشان سخنران یا حاضر بودهاند، من هم بودهام. از قبل و قلب ایشان را دوست دارم و همواره ستایش کردهام و او را وزنهای سنگین و ارزشمند برای حوزه دانستهام و میدانم.
۳. من وارد این دعوای نامه و جنبههای آن و درست بودن یا نادرست بودن آن و حواشی گوناگونش نمیشوم. چند نکتهای دربارهی یادداشت آقای سبحانی میخواهم عرض کنم؛ هرچند ترجیح میدادم این چند جمله را هم نمینوشتم و بلکه در موقعیتی قرار میگرفتم که در معرفی و بیان فضایل ایشان چیزی مینوشتم تا اینکه بخواهم بر سخن ایشان خرده بگیرم؛ ولی دیدم اینجا دارد حقی ضایع میشود و قاعدتاً باید حقیقت را از افلاطون بیشتر دوست داشت.
۴. بخش از ادعاها و تحلیلهای ایشان در این یادداشتها را نیز پذیرفتنی و بخشی را نیز بررسی پذیر میدانم و بخشی دیگر هم دغدغهی من نیستند. این بخشها همانهایی هستند که دربارهشان چیزی نخواهم گفت.
۵. این سه یادداشت را که میخوانی در آغاز خیال میکنی که کسی بیطرفانه و از بالا به قضیه نگاه میکند و تحلیل میکند؛ ولی جلوتر که میآیی، کمی بهت بر میخورد؛ چون احساس میکنی رودست خوردهای (اگر بخواهم از اصطلاحات خود ایشان استفاده کنم) که خیر نویسنده خود سنتگرایی است که نواصولگرایان را به توپ بسته است؛ ولی کوشیده نوشتهاش آنگونه به نظر برسد که عرض کردم. همچنین در نگاه اول به نظر میرسد که نویسنده با آرامش و بدون درگیری احساسی، وضعیتی را تحلیل و توصیف کرده است؛ اما بهتدریج متوجه میشوی که خیر در پشت این پوستهی آرام چیزی وجود دارد که روان شناسان به آن پرخاشگری پنهان مینامند.
و دیگر اینکه در پشت ادبیات ادیبانه و بهظاهر مؤدبانه، بدوبیراههایی را نثار چند نفر و چند ایده کرده است که در ادامه عرض میکنم.
۶. آقای سبحانی در بخشی از یادداشت دوم خود اینچنین مینویسد:
«منابع معرفت: نواصولگرایان گام به گام از ریشه های معرفتی خود فاصله گرفته اند. سخنگویان اصولگرائی که روزی فقیهان نامدار و یا دست کم اساتید فاضل و یا فرهنگیان دینشناس و دنیادیده بودند، جای خود را به گویندگان مذهبی و سیاسی که فاقد پیشینه علمی و شخصیت اجتماعیاند، داده است و در بهترین حالت، این نقش بر عهده شخصیتهائی گذاشته شده که همسو با نیازهای نواصولگرایان سخن می گویند. آنان که روزی اسلافشان، فقه و نظام دانشی حوزه را چاره کار مدیریت خُرد و کلان کشور می دیدند، با رویگردانی از دانش های حوزوی و نقد رادیکال به علوم انسانی، دست خویش را در اداره کشور تهی می بینند. بهرهبرداری از فلسفه های وجودی و پستمدرن و نیز برخی نظریات سیاسی و جامعه شناختی از سوی اصولگرایان جوان، تنها پادزهری در مقابل روشنفکران عصر اصلاحات بود که با فرو کش کردن التهاب نزاع های سیاسی و ایدئولوژیک، این زرادخانه اصطلاحات پرطمطراق نیز تاریخ مصرف خود را از دست داد. اسباب کشی به فلسفه اسلامی و تلاش برای استخراج سیاست و مدیریت از حکمت متعالیه -که در سالهای جدید، در میان اصولگرایان حوزوی طرفدارانی یافته است- ظاهرا از همین اکنون علائم نازائی خود را آشکار کرده و و دست کم، اشتهای اصولگرایان در قدرت را که به دنبال نسخههای آماده برای بیماری های صعب العلاج اند، چندان تحریک نمی کند.
اما مهم تر از همه این که نظام آموزش و پژوهش جدید در علوم انسانی و اسلامی که بیش از دو دهه در حوزه و دانشگاه به راه افتاده است، ظاهرا از دید نواصولگرایان حاصلی برای حمایت از حکومت نداشته و ناباورانه و ناامیدوارانه بدان می نگرند.
با این وصف، قابل درک است که چرا تئوریسینهای میدانی نواصولگرایان که غالبا نه در دانشهای حوزوی دستی دارند و نه از دانش های مدرن نصیبی می برند، امروز از حوزه و دانشگاه عصبانی هستند و معلوم است که چرا همه کاسه و کوزه ناکارآمدی حکومت را بر سر فقیهان حوزه و اساتید علوم انسانی فریاد می زنند. این فریادکشی ها در اجتماعات عمومی حوزه و دانشگاه، آن هم از سوی کسانی که سالها در صندلی شورای انقلاب فرهنگی جاخوش کرده اند و قرار بود به جای اساتید کهنه کار، کار تولید دانش و دولت فرهنگ را به سامان آورند، بسیار پرمعنا و رقتبرانگیز است».
پرسش: نوک پیکان این عبارتها به سمت چه کسی است؟ تا آنجا که من میدانم یکی حضرت حجه الاسلام آقای دک