eitaa logo
فقه و احکام
271 دنبال‌کننده
4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
108 فایل
©️ کپی ممنوع 🚫 👌 فقط فوروارد ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
باشند، اینجا هم معامله اشکالی ندارد. مسئله گاهی خریدار می­‌داند که مال مغشوش است و با اینکه رضایت قلبی به انجام معامله ندارد، ناچار است آن را بخرد.(۶) این نوع معامله غش محسوب نمی‌شود. اما فروشنده عمل محرم انجام داده است؛ نه از باب غش، بلکه از باب ظلم. مثال: شخصی به دارویی احتیاج دارد که این دارو فقط دست یک نفر است. آن فرد هم به بیست برابر قیمت می­‌فروشد و طرف مقابل چاره‌ای جز خرید آن ندارد. این معامله صحیح است؛ چون رضای معاملی وجود دارد. اما برای فروشنده حرام است؛ چون کار او ظالمانه‌ است. ۲. مستور بودن خدیعه­‌ای که در جنس انجام گرفته تصرفی که برای خدیعه و فریب انجام می­‌گیرد، باید مستور باشد. لذا اگر مشهود باشد، غش محسوب نمی­‌شود. مثال: الف) گندمی که می­‌فروشد، به میزان قابل توجه با جو یا خاک مخلوط شده است و این چیزی نیست که شخص با نگاه کردن به آن متوجه نشود. ب) اگر ماشینی به عنوان صفر کیلومتر فروخته ­شود و خریدار ببیند که رنگ قسمتی از ماشین رفته و نشان ­دهد که ماشین قبلاً استفاده شده است، این نوع تصرف که از طرف بایع یا مشتری در باب بیع، یا موجر و مستأجر در باب اجاره صورت می­‌گیرد، که تصرف کاملاً مشهودی است، صدق غش نمی‌کند و به آن، معامله غش‌آمیز نمی‌گویند. بنابراین معامله باطل نیست. تصرف مستور دو حالت دارد که هر دو حالت نیز غش محسوب می­‌شود: ۱. مستوری که با اندک دقّت و اختباری قابل تشخیص است؛ مانند اینکه میوه خوب را بالای ظرف و جنس پست‌تر را زیر آن قرار می‌دهند. اگرچه این مطلب با نگاه اول فهمیده نمی‌شود و مستور است، اما مستوری است که با اندک اختباری معلوم می‌شود. ۲. مستوری که با اختبار اندک معلوم نمی‌شود. بلکه یا خود آن غش­‌کننده و بایع بایستی بگوید که این جنس مغشوش‌­فیه است یا اهل خبره و متخصصین بفهمند؛ مانند اینکه قطعات یک ماشین را عوض کنند. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif نکته در تحقق غش فرقی نمی‌­کند چیزی­که سبب غش در معامله شده، از طرف دهنده به وجود آمده باشد یا از طرف شخص ثالث یا عیب مربوط به خود شیء باشد؛ مانند برنج بدپختی که بایع موقع فروش، آن را اعلام نمی­‌کند. ۳. قصد خدعه و فریب اگر در مورد عیب خفی- چه عیبی که با اختبار فهمیده می­‌شود و چه عیبی که فهمیده نمی­‌شود - فروشنده قصد فریب داشته باشد، این غش در معامله بوده و حرام است. اما اگر در همین عیب خفی قصد فریب و تلبیس وجود نداشته باشد- هرچند عیب، عیب خفی است- غش در معامله نبوده و حرام نیست. اما در عیب جلی، چه قصد تلبیس باشد و چه نباشد، غش در معامله نیست. انواع غش در معامله ۱. غش به خلط و مزج یعنی این جنسی که مورد معامله است، خواه ثمن باشد یا مثمن، با چیزی ممزوج ‌شود. این ممزوج شدن به دو صورت است: الف) چیزی را به غیر جنس خودش ممزوج می‌کنند؛ مثل اینکه گندم را خاک­‌آلود می‌کنند تا وزن گندم را زیاد ‌کنند. یا شیر را با آب مخلوط می‌کنند. ب) خلط و مزج به همان جنس است، لکن نوع پست‌­تر آن؛ مثلاً روی ظرفی، خرمای مرغوب و زیر آن خرمای نامرغوب می­‌چیند. یا در ماشین یا وسیله برقی، کسی جزء صحیح را برمی‌دارد و ­جای آن جزء معیوب می‌گذارد. یا قطعه‌ای را که از آلیاژ بهتری است، برمی‌دارد و قطعه‌ای با آلیاژ پست‌تر می‌گذارد که این یک نوع خلط و مزج، از قبیل خلط گندم مرغوب با گندم نامرغوب است. ۲. عیبی را در متاع مخفی کردن در این قسم از غش، عیبی از مشتری مخفی می‌شود؛ مثلاً اتومبیلی را برای فروش رنگ می‌زنند. یا تودوزی آن را تعویض می‌کنند تا طرف دیگر گمان کند اتومبیل نو است. یا یک جنس معیوب را به صورت سالم جلوه می‌دهند. ۳. تصرفی که کمیت جنس را زیاد می‌کند مثلاً چرمی که با وزن فروخته می‌شود، در محل مرطوبی می‌گذارد تا وزنش زیاد ‌شود یا کلاف ابریشم را می‌گذارند در جایی­ که مرطوب و سنگین شود. این هم یکی از انواع غش است. ۴. ذکر صفت مرغوبٌ فیه برای آن جنسی که این صفت را ندارد مثلاً اتومبیلی را که به طور متعارف، فلان مقدار مصرف بنزین آن است، می‌­فروشد، اما به دروغ مقدار کمتری را ذکر می‌کند. یا اسبی را به عنوان اسب مسابقه می­‌فروشد، در حالی­که این صفت مرغوب در او نیست. یا جنسی است که اگر از فلان کارخانه باشد، مرغوب‌­تر است، او جنس کارخانه نامرغوب را به جای جنس کارخانه مرغوب می‌دهد. در این قسم، اگر بنای خریدار بر این است که جنس دارای این صفت را بخرد، بی‌­تردید غش است. ۵. شیئی را می‌دهد به جای شیئی که در ماهیت با آن متفاوت است. مانند این­که مُذهّب را به جای ذَهب می‌دهد؛ مثلاً روی مس آب طلا می­‌کشد و آن را به عنوان طلا می‌فروشد. یا به جای گل طبیعی، گل مصنوعی می­‌فروشد. این قسم نیز جزو غش محسوب می‌شود. مبحث دوم: حکم معامله مغشوش غش حرام است و فرقی نمی­‌کند که مغشوش مسلمان باشد یا کافر. البته کافر حربی(۷) از حکم حرمت مستثناست. آیا غش علاوه بر حرمت، باعث بط
در حالی­که واقعاً قصد خرید ندارد. به این نجش گویند. ۲. تعریف کردن از یک کالایی نه به عنوان اینکه می‌خواهد بخرد، بلکه می­‌خواهد دیگری را ترغیب به خرید آن کالا کند؛ مثلاً از اتومبیل تعریف­‌های غیر واقعی کند. توضیحاتی در مورد معنای نجش ۱. خدعه و فریب در تحقق نجش قِوام نجش در باب معاملات، به خِداع و تغریر است. اگر خدعه‌ای در بین نباشد، نجش صدق نمی‌کند. یعنی مدحِ متاعِ مطرح شده برای این است که جوسازی کنند و در این فضا مشتری را به تصمیم­‌گیری وادارند و فریب دهند. یا آنجا ­که کسی وانمود می‌کند مشتری است و می‌گوید: "این جنس را به صد واحد می‌خرم" درحالی­که قیمتش مثلاً پنجاه واحد است، او قصدش خِداع و تغریر است. ۲. مواطئه در تحقق نجش شرط نیست در صدق نجش، لازم نیست حتماً مواطئه‌ای باشد؛ یعنی شرط نیست کسی ­که به عنوان مشتری خودش را جا می‌زند، قبلاً با مالک متاع، تَواطُؤ کرده باشد یا اگر از جنس تعریف می‌کند، تواطؤ کرده باشد. فرض کنید علی دلش می‌خواهد که احمد این جنس را بخرد؛ به فروشنده هم کاری ندارد، لذا طوری جوسازی می‌کند که احمد این جنس را بخرد. در اینجا نجش صدق می‌کند؛ چون کار او مبنی بر خدیعه و تغریر است. پس برای صدق عنوان نجش مواطئه شرط نیست. بله، صورت مواطئه، صورت روشن و واضحِ نجش است. البته بحث ما در باب مکاسب محرّمه صورت مواطئه است؛ چون فرض این است که می‌خواهیم بگوییم چون نجش حرام است، پس معاملۀ واقع بر نجش هم حرام است. معاملۀ واقع بر نجش این است که شخصی، با فردی دیگر -یا به نحو اجاره یا به هر نحو دیگر- تواطؤ کنند که او این کار را انجام دهد. می‌خواهیم بگوییم این اجاره و معامله باطل و حرام است. بنابراین اگرچه قِوام نجش به تواطؤ نیست، امّا آن نجشی که در اینجا مورد بحث است، نجشی است که با تواطؤ باشد. حرمت معامله‌­ای که بر نجش واقع می­‌شود معامله‌ا­ی که بر اساس نجش انجام می‌گیرد، حرام است؛ یعنی وقتی حسن به علی می‌گوید: "تو قیمت جنس را بالا ببَر، تا من بتوانم این جنس را به مشتری به قیمت بالا بفروشم" در واقع حسن، علی را برای نجش، اجیر می‌کند. این اجاره، هم حرام و هم باطل است. اما آن معامله‌ای که از طریق نجش انجام می‌گیرد (معامله‌ای که بین بایع و مشتریِ ثالث انجام می‌گیرد، که فریب‌خوردۀ نجش است) صحیح است. حرمت نجش به خاطر انطباق عناوین محرّمه بر آن است نجش به خاطر انطباق عناوینِ محرمۀ بر آن، مانند اضرار مؤمن یا غش، حرام است؛ مثلاً اگر بر اثر این کار، مشتری کالا را به دو برابر قیمت واقعی بخرد، ضرر می­‌کند. پس عمل ناجش اضرار به غیر است و اضرار به مؤمن، حرام است. یا خدعۀ با مؤمن است و از این جهت حرام است. بنابراین، به خاطر انطباق این عناوینِ کلیه، حرمت نجش ثابت می‌شود، نه اینکه نجش فی‌نفسه حرام باشد؛ ولو اضرار نرساند؛ مثلاً اگر نجش انجام بگیرد، ولی مشتری ضرر نکند، اگرچه به دو برابر قیمت هم بخرد؛ برای او اضرار نیست؛ مانند اینکه احتیاج مبرم به آن کالا دارد. پس مواردی وجود دارد که خود مشتری به هر دلیلی به خرید آن مبیع به بیش از قیمت اقدام می‌کند؛ مانند مزایده‌هایی که انجام می­‌گیرد؛ مثلاً شخصی می‌گوید: "این جنس را به۱۰۰ تومان می‌خرم" و شخص دیگری می‌خواهد مزایده را ببَرد و می‌داند که این کالا ۹۰ تومان می‌ارزد، امّا چون مشتریِ با قیمت بالاتری دارد، می‌گوید ۱۱۰ تومان می‌خرم. این از موارد نجش خارج است؛ چون در اینجا خدعه‌ و تغریر وجود ندارد. بنابراین حرام نیست. موارد شک در صدق نجش مواردی ­که انسان نمی‌داند نجش صدق می­‌کند یا نه، حرام نیست. (۱) پول یا مالی که در برد و باخت به­ دست می‌­آید. (۲) آلات قمار چیزهایی است که برای قمار ساخته شده است. بنابراین اگر با چیزی قماربازی کنند، ولی آن چیز برای قمار ساخته نشده باشد، به آن آلات قمار نمی‌گویند؛ چنان­که آلات لهو؛ یعنی آن چیزهایی که برای لهو ساخته شده است. بنابراین اگر کسی با چند لیوان موسیقی لهوی نواخت، نمی‌شود گفت که لیوان یکی از آلات لهو است؛ همچنین قمار با گردو، گردو را جزو آلات قمار نمی­‌کند. (۳) زیرا همچنان­که بیان شد، قمار متوقّف بر این است که اوّلاً: بازی و لعب باشد و حال آنکه مسابقات، بازی نیستند؛ ثانیاً: بین مسابقه‌دهندگان برد و باخت باشد. (۴) توضیح مثلی و قیمی در بحث شرکت بیان می­‌شود. (۵) برای اینکه احتمال دارد پولی که این شخص از قبل می‌دهد، پول بلیط ورود در این پیش‌بینی و حدس نتیجه باشد؛ مانند پولی که برای ورود به هر باشگاه یا نمایشگاه ابتدائاً می‌گیرند. اگر به این معنا بگیریم، پرداخت این پول در مقابل آن حدس و پیش‌بینیِ نادرست قرار نمی‌گیرد؛ یعنی خسارت در مقابل آن نیست. بنابراین اشکالی نخواهد داشت. یا به خاطر حدسِ غلط، پولی می‌­پردازد که ملحق به آن صورت اوّل است که حرمت تکلیفی ندارد؛ هرچند احتیاط در ترک آن است. (۶) در باب بیع مضطر، ممکن است رضای قلبی نباشد. اما رضای معاملی باشد؛
لان معامله هم می­‌شود یا خیر؟ معامله دو صورت دارد: ۱. معامله بر امر کلی واقع می­­‌شود https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif معامله صحیح است و مشتری می‌تواند جنس معیوب را به او برگرداند و جنس صحیح را از او بخواهد. مثال: مشتری پنجاه کیلو برنج می­‌خواهد و نوع برنج را نیز معیّن می‌کند. فروشنده هم پنجاه کیلو برنج به او می­‌فروشد. چنانچه این برنج مغشوش باشد، با توجه به اینکه معامله بر پنجاه کیلو برنج کلی واقع شده است، نه بر این برنج خاص، و غش، در مصداق و فرد آن کلی انجام گرفته است، از این رو معامله صحیح است. لکن مشتری می‌تواند این جنس معیوب را بدهد و جنس صحیح را از او بخواهد؛ چون آنچه در ذمۀ بایع واقع شده و باید به مشتری بدهد، جنس سالم است نه جنس مغشوش. ۲. معامله بر جنس خارجی خاصی واقع می­‌شود و بایع به عیب آن مبیع آگاه است. این قسم چند حالت دارد: الف) آن چیزی که مبیع خارجی است و متعلّق عقد بیع است، در حقیقت و ماهیت خود، با آنچه مشتری گمان ‌کرده است، متفاوت است؛ مثل اینکه بگوید این انگشتر طلا را به تو می‌فروشم، درحالی­که نقره است. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif این معامله باطل است. ب) تغییر و اختلاف، وصفی است که در ماهیت شیء تأثیر نمی‌گذارد و بودن و نبودنش ماهیت را تغییر نمی‌دهد، اما در عین حال آن وصف در خود مبیع تأثیر دارد؛ یعنی مقوم مبیع است. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif معامله باطل است. مثال: بایع به شخصی که می‌خواهد اسب مسابقه بخرد، می‌گوید:" این اسب مسابقه را به فلان قیمت می‌فروشم". درحالیکه اسب مسابقه نیست. مشتری چیزی را می‌خواهد که دارای این خصوصیت باشد و غیر از این را اصلاً نمی­‌خواهد. در اینجا هم معامله باطل است. ج) اختلاف در صفتی است که از نظر مشتری مقوّم مبیع نیست. بلکه یک صفت کمالیه‌ای برای این مبیع است. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif بیع صحیح است و مشتری خیار فسخ دارد. مثال: اسبی را برای سفر یا برای سواری می‌خواهد و شرط می‌کند که این اسب در سنین مثلاً سه تا پنج ساله باشد. بعد از معامله معلوم می‌شود مثلاً بیست ساله است. آنچه مفقود است، یک صفت کمالی است. این یک خصوصیت زایده‌ای بر مبیع است. معامله در این شق صحیح است، ولی مشتری به خاطر تخلّف وصف، خیار دارد. د) غش با مخلوط کردن متاع به غیرجنسش یا به جنس نامرغوب و پست‌­تر از همان جنس؛ به­‌گونه‌­ای­ که در متاع عیب محسوب شود؛ مثل اینکه شیر را با آب یا روغن خوب را با روغن نامرغوبی مخلوط کنند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif معامله صحیح است، لکن مشتری خیار دارد. در اینجا خیار، خیار عیب است. در خیار عیب می‌تواند فسخ کند و می‌تواند امضا کند؛ یا با ارش یا به غیر ارش؛ یعنی یا تفاوت قیمت را بگیرد یا نگیرد. ﻫ) غش به صورت نقص در جنس و متاعی که مرکب از اجزایی است، به­‌گونه­‌ای که ترکیب و هیئت اجتماعیۀ اجزاء، در مالیت مبیع دخالت دارد. در چنین مبیعی، ناقصش را به جای کامل می‌فروشد. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif این غش سبب بطلان معامله است. مثال: مشتری یک جفت کفش یا گوشواره‌­ای را به فلان مبلغ می‌خرد. سپس می‌بیند یک لنگه است. در اینجا خصوصیت هیئت اجتماعیه، مقوّمِ مبیع است. یقیناً قصد مشتری از خرید، مطلق جنس کفش یا گوشواره نیست، بلکه گوشواره یا کفشی است که قابل استفاده باشد. و) غش به صورت نقص در جنسی که مرکب از اجزایی است، لکن این ترکیب و هیئت اجتماعیۀ اجزاء، دخالتی در ماهیت آن ندارد؛ مثل اینکه یک تن گندم را می­خرد و مثلاً صد کیلوی آن خاک است. خاکِ کم متعارف است و غش محسوب نمی‌شود. اما اگر زیاد باشد؛ مثلاً به میزان صد کیلو، غش است. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif معامله در آن مقدار موجود بدون حق خیار، صحیح است. و نسبت به آن مقداری که وجود ندارد (صد کیلو) معامله باطل است. بله اگر برای مشتری، این مقدار خاص خصوصیت دارد، که چنانچه از آن مقدار به او کمتر بدهند، برایش ارزشی ندارد، مثلاً دارویی که اگر میزان خاصی باشد تأثیرگذار است، چنانچه فروشنده کمتر از این مقدار به او بدهد، فایده‌ای ندارد، در این صورت نیز معامله صحیح است و مشتری حق خیار دارد. ­نجش تعریف: نَجش یا نَجَش به معنای تحریک‌کردن و برانگیختن مشتری به خرید کالاست و به دو صورت است: ۱. بالا بردن قیمت کالا از طرف کسی­ که قصد خرید آن را ندارد؛ برای اینکه شخصی که می‌خواهد آن را بخرد، اغراء به جهل شود و به قیمت بالاتر بخرد. مثال: کسی می‌خواهد اتومبیلی را که مثلاً پنج میلیون تومان می‌­ارزد، بخرد. شخص دیگری با آن فروشنده تواطی می‌کند و می‌گوید: "عجب اتومبیلی! من آن را هفت میلیون از شما می‌خرم".
چون رضای قلبی غیر از رضای معاملی است. گاهی خریدار قلباً راضی به معامله نیست و برای او این کار سخت است. اما چاره‌ای ندارد. بنابراین رضای معاملی هست. (۷) مقصود از کافر حربی در اینجا کسی است که با ما در حال جنگ است. در این مجموعه‌ی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رساله‌ی «اجوبة الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوه‌های دروس خارج فقه معظم‌له نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه،‌ بر طبق اسلوب و بیان معظم‌له اضافه شود. شایان ذکر است که دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای این رساله‌ی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، دروس این رساله‌ی آموزشی را برای استفاده مقلدان، به مرور منتشر می‌کند. https://khl.ink/f/2782
ganj_saadat 19.3.1401.mp3
11.73M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: تعریف و جایگاه غم واندوه، چیستی حزن ممدوح 📆 تاریخ پخش برنامه: پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
ganj_saadat 18.3.1401.mp3
10.11M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: مصادیق شادی 📆 تاریخ پخش برنامه: چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
ganj_saadat 20.3.1401.mp3
10.97M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: راههای غم زدایی از خویش 📆 تاریخ پخش برنامه: جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
ganj_saadat 21.3.1401.mp3
10.97M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: راههای غم زدایی از خویش 📆 تاریخ پخش برنامه: شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
ganj_saadat 22.3.1401.mp3
9.55M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: آثار مدیریت غم و شادی 📆 تاریخ پخش برنامه: یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدّظله العالی: 🔵 تا یه منکری دیده شد با مشت نرید سراغش‼️
ganj_saadat 23.3.1401.mp3
10.39M
📻 ، برنامه 🎙 کارشناس: استاد الهی ✅ موضوع: آثار مدیریت غم و شادی 📆 تاریخ پخش برنامه: دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ @ostadelahi https://zil.ink/ostadelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | دو معنای حفظ دین 🌷 بازخوانی روزانه‌ی توصیه‌ها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | 💻 @Khamenei_ir
یادآوری‌‌اعمال‌خواب🌸☝️🏼 شبتون‌بخیࢪ :)🕊💕! ▬▬▬▬▬▬ 💕➱ ▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
9.89M
🔊 | ۱۵ 📖 شرح کتاب آن سوی مرک 🦋 مردی را در حال مرگ دیدم. 🔸 لحظه مرگ، ترس از چشمانش پیدا بود. 🔸 من عزرائیل (علیه السلام) را در لحظه جان‌دادن بالا سر او دیدم‌. 🦋 "آن‌سوی مرگ" @shahidane_14  •──•❃❀✿◇✿❀❃•──• ✿ روایت راوی از مشاهده لحظه احتضار و جدایی روح از بدن فردی مؤمن در بیمارستان * بازگشت روح به بدن و انتهای ماجرای داستان دوم کتاب * ابدیت را به دنیا مفروش 📅 1398/01/20 ⏰ مدت زمان : ۲۳:۴۲ | @Aminikhaah_Media https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
❀ ﴾﷽﴿ ❀ 🕋: نماز توبه روز یکشنبه ماه ذی القعده ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کفاره ی گناه کبیره اینه که انسان به داد یک غم زده برسه..(:
(قدس سرّه الشریف) وقتی یك ڪشــور ادّعـــا مۍڪند ڪه ((جمهـورے اسلامـی)) است و مۍخواهــد جمهوری اسلامی را محقّق کند، این کشور باید همه افرادش آمــر به معــروف و ناهـی از منڪــر باشند، کاستی ها را خودشـان رفـع بڪننـد. ما همــه داریــم❗️ امــر به معــروف و نهــی از منڪر بر همه مسلمین واجب است❗️ 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... ‌╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ به کانال آمرین بپیوندید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چجوری به فامیلمون بگم سگ نگهداشتن اشتباهه؟! ✨ســ۳ــه حدیث کوتاه و معتبــر در مـورد نگهدارۍ و انواع آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو با گل🌷 و هدیــه 🎁 و جایــزه و میــــز و آینــه و و گیــــره روســــری، گــــره نزنیــد❗️ "میز حس‌خوب" "سه‌شنبه‌های مهـدوی" "چهارشنبه‌های زهــرایی "و ... چیست❓ 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... ‌╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ به کانال آمرین بپیوندید👆
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 قادری: ((سلام علیکم)) اظهارات حضرتعالی پیرامون دیه مضاعف قتل نفس درماه حرام را استماع نمودم، برایم روشن نیست حضرتعالی باچه قصد وانگیزه ای چنین مباحث فنی وعلمی که مخاطب خاص دارد وجایش درکلاس درس خارج است با ادبیات خاص وحمله به حوزویان درسطح عموم نشر می دهید فقط جهت آگاهی عزیزانی که احیانا این کلیپ را استماع می کنند چند نکته کوتاه را تقدیم می کنم اولا:دراینکه چند ماه ازماه قمری ماه حرام اند بعید است حضرتعالی شبهه وتردید داشته باشید چراکه نص صریح قران دلالت برحرمت این چهارماه دارد، چراکه درایه(194) سوره بقره آمده است :((الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ)) ونیز آیه (2)سوره مائده((يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا))وایه(36)سوره توبه((إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ ۚ)) ثانیا:مستند فقهاى امامیه در تغلیظ دیه پنج روایات وارده از امامان معصوم(ع) می‌باشد، که درکتاب وسائل الشیعه، ج19، درباب 3 ازبواب دیه نفس آورده شده که روایت صحیح السند اند، نه یک روایت ضعیف که به چند روایت اشاره می‌کنیم: 1. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (ع) رَجُلٌ قَتَلَ رَجُلًا فِی الْحَرَمِ قَالَ عَلَیْهِ‏ دِیَةٌ وَ ثُلُثٌ‏ وَ یَصُومُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ یُعْتِقُ رَقَبَةً وَ یُطْعِمُ سِتِّینَ مِسْکِیناً...» کلینى، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 4، ص 140، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.)) :زراره از امام باقر(ع) می‌پرسد شخصی کسی را در حرم می‌کشد(حکمش چیست)؟ امام(ع) می‌فرماید: «باید یک دیه کامل و یک سوم دیه را بپردازد و دو ماه پشت سر هم در ماه‌‌های حرام روزه بگیرد و یک بنده آزاد کند و شصت فقیر را نیز اطعام نماید». 2-«عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلًا خَطَأً فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ قَالَ تُغَلَّظُ عَلَیْهِ الدِّیَةُ وَ عَلَیْهِ عِتْقُ رَقَبَةٍ أَوْ صِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ»، الکافی، ج‏ 4، ص 139) :زراره از امام(ع) باقر سؤال می‌کند؛ این‌که شخصی در ماه حرام یک نفر را از روی خطا به قتل رساند(حکمش چیست)؟ امام فرمود: دیه بر او تغلیظ و سنگین می‌شود و علاوه بر تغلیظ دیه باید یک بنده آزاد کند یا دو ماه از ماه‌های حرام را پشت سر هم روزه بگیرد)) 3. ««عَنْ کُلَیْبٍ الْأَسَدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ‏ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ‏ الرَّجُلِ‏ یُقْتَلُ‏ فِی‏ الشَّهْرِ الْحَرَامِ‏ مَا دِیَتُهُ‏ قَالَ دِیَةٌ وَ ثُلُثٌ»، الکافی، ج ‏7، ص 281 – 282.)) :کلیب اسدی از امام صادق(ع) سؤال می‌کند؛ مردی که در ماه حرام کشته شود دیه‌اش چقدر است؟امام(ع) می‌فرماید: یک دیه کامل و یک سوم دیه» ثالثا:این فرع فقهی مورد اجماع فقهاء شیعه است بگونه ای که صاحب جواهر درجلد42، ص26می فرمایند:((ولو قتل فی الشهرالحرام) رجب وذی القعده و الحجه والمحرم ((الزم دیته وثلثا من ای الاجناس)) بلاخلاف اجده بل الاجماع بقسمیه علیه بل المحکی منهما صریحا فضلاعن الظاهر مستفیض اومتواتر، بل فی المسالک ((آن به نصو صارکثیره)) وبنده تعجب می کنم چگونه حضرتعالی مدعی می شوید که مستند دیه مضاعف درقتل نفس یک روایت ضعیف است وحتما مستحضر هستید راویان این فتوا((ابن ابی عمیر، آبان بن عثمان، زراره، حسن محبوب، علی بن رئاب))اند که.ازنظر رجالی هیچگونه مشکلی ندارند واین روایات صحیحه اند رابعا:آیا بی انصافی وظلم نیست به حوزویان که این روزها به اندازه کافی دشمنان زخم خورد ه ازنظام مقدس جمهوری اسلامی برعلیه آنان سمپاشی وشایعه سازی می کنند، حضرتعالی که خود برخواسته ازاین مکان مقدس هستید وهمین دانش رابه برکت همین حوزه دارید اینگونه بی مهابا هتک حرمت کرده وتلاش مجاهدانه فقهای عظیم الشان را درحد جابجایی واژه ها((، وجوب واحتیاط)) تنزل می دهید حتما دراین اظهار نظرتان باچنین ادبیاتی تجدید نظر کنید، چرا این جنس ادبیات زیبنده روحانی همچون حضرتعالی نیست وفکرنمی کنم حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا ء راضی به این نوع مواضع باشند
⬅️مضافا اینکه آیا حکم الله را می توان به رای عمومی قرار داد تا ببینیم قبول می کنند یا خیر؟! ⬅️آیا به نظر ایشان آیا واقعا عقول در تعبدیات نقشی دارد: عن السجاد علیه السلام: إِنَّ دِينَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يُصَابُ بِالْعُقُولِ اَلنَّاقِصَةِ وَ اَلْآرَاءِ اَلْبَاطِلَةِ وَ اَلْمَقَايِيسِ اَلْفَاسِدَةِ وَ لاَ يُصَابُ إِلاَّ بِالتَّسْلِيمِ ... (کمال الدين و تمام النعمة ج ۱، ص ۳۲۴) ⬅️ایشون میگه چطور میشه امروز دیه بده یه دیه است فردا که ماه حرام هست ثلث باید اضافه بده؟! در تعبدیات اگر با این تفکر جلو بریم چیزی باقی نمی مونه: امروز روزه واجبه فردا حرام ، اقمه نماز قبل از اذان رافع تکلیف نیست اما بلافاصله بعد از اذان واجب و ... . ⬅️روایات هم که فرمودند صحیحه است. ⬅️آیا این تقواست بدون تحقیق حتی استقراء ناقص یک اشکال رو به همه حوزویان تعمیم بدید در حالی که حداقل خود شما کار کردید و از بدنه حوزه هستید لذا حداقل یک مورد هست الحمد لله. 🔴 ما حاضریم مناظره کنیم ، موضوع رو مشخص کنید ، اون پایان نامه رو در اختیار بذارید، فرصت معین بشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا