هدایت شده از 「ܢܚߊیܘ ܩߊܘ⁵⁰⁶ ⁴⁷⁵」
1612069240-107571-760.mp3
زمان:
حجم:
3.62M
﴿آخـرینخاطرھ﴾
ولیدل من برای یهبار دیگه باهم قدم زدن تنگ شده . .'!
ولیدل من برای یهبار دیگه شنیدن خندهات تنگ شده . .'!
﴿آخـرینخاطرھ﴾
ولیدل من برای یهبار دیگه شنیدن خندهات تنگ شده . .'!
ولی دل من عجیب برا زیر بارون قدم زدنمون تنگ شده...'!
از درد به خودم میپیچم
ساعت هاست که از درد به خودم میپیچم
واقعا سردمه
دوتا پتو رومه و واقعا سردمه
با همه وجود میلرزم
دستم به گردنم که میخوره میسوزم
شدیدا تب کردم
پاهام قلاب میکنم تو بغلم
الاناست که اشکام سرازیر شن
الاناس که داد بزنم
دیگ نمی تونم تحمل کنم
قفسه سینمه پر از خونه
نمی تونم راحت نفس بکشم
دارم خفه میشم حتی نمی تونم حرف بزنم
واقعا سرده
پتو رو بیشتر به خودم میپیچم
صدای بارون از بیرون میاد
میرم میشینم بیرون
سردرد دیگه امونم بریده
صدای بارون قشنگه
اما دردام دوا نمی شن
واقعا سردمه
شاید باورش براتون سخت باشه اما من واقعا دارم درد میکشم
وچیزی نمونده که با یه داد بقیه رو بیدار کنم
اما خودمو اروم میکنم میگم صبر کن
صبر کن
اندکی صبر سحر نزدیک است!
نفسم بالا نمیاد
گریه ام میاد خیلی هم گریه ام میاد
کاش زودتر صبح شه:)
تکه پاره هایی از مغز یک تنها وسط تاریکی شب در میان برهوت سکوت....
#آنه
تو تنها در میان دفترم بنشین و بازی کن
من از مویت، نگاهت، خندهات هم شعر میسازم..
﴿آخـرینخاطرھ﴾
ولی دل من عجیب برا زیر بارون قدم زدنمون تنگ شده...'!
ولی دل من برای خود خوبم بسیار تنگ شده..'
هدایت شده از رکیذ
Saeed Zehni, Ali Jafari Pouyan4_6032936794557778763.mp3
زمان:
حجم:
4.63M
نخواه برای سهمِ کوچکی از صدای تو
اینقدر دلم بلرزد...
کجایی؟