#فارسی
#درس_اول
#باران
#نشانه_ی_ب
#شعر نشانه ی #بـ غیر آخر #ب آخر
موضوع :شعر نشانه ی ب
اهداف : ایجاد انگیزه برای نشانه ی ب و آشنایی بانعمت های خداوند
بـ بـ بـ آمد بـ غیر آخر آمد
بـ با ا مثل با دو تا با یه بابا
بـ غیر آخر هستـم اول ، وسط نشستم
اولِ برف و باران وسط تو ابرِ مهربان
بچه ی خوب و باهوش نقطم نشه فراموش
هستــم بـ غیر آخر هرجا میام جزء آخر
ب ب ب آخر من ب آخر هستــم
گاهی جدا و تنها گاهی با دوستام هســتم
ب آخر مثل آفتاب شبیه آب و مهتاب
گاهی یه دوستی دارم سر رو شونش میذارم
می خوای بگم مثلِ چـــــی؟
شبیه میوه ی سیـــــــب
مثلِ بوق ماشین، بیـب بیـب
لـ غیــــــــر آخــر
ل آخــــــــــــر
شعر نشانه لـ ل
لـ هستم و لـ هستم لـ غیر آخر هستم
اول لیوان هستم وسط گلدان هستم
دو جای لو لو هستم وسط بالا هستم
ل هستم و ل هستم همیشه آخر هستم
در آخر گل هستم آخر بلبل هستم
#شعر
#نشانه_ل
#کلاس_اول
#فارسی
شعر نشانه لــ ل
آهای آهای بچه جون
بچهی خوب و خندون
نگاه بکن به جدول
همیشه این رو بدون
لـ غیر آخر منم
دوست ل آخر منم
به جز آخر همه جا
جای منه بچهها
دستم رو خط درازه
قیافهام چه نازه
ببین نقطه ندارم
سر به سرت میذارم
ما دوتایی بچهها
دوشکل داریم یک صدا
دوستم ل آخره
از همه حرفا سره
خورده پیاز و دنبه
شده چاق و قلنبه
دستش رو خط دراز نیست
به نقطهاش نیاز نیست
حالا من و شناختی؟
کدوم نشونه هستم ؟
ل هستم و ل هستم
ل هستم و ل هستم
#شعر
#نشانه_ل
#کلاس_اول
#فارسی
#فارسی
#درس13
#خروس_خوش_آواز
#ا_استثنا
#شعر
شعر او استثنا
صدای (و) بالا است صدایش آشنا است
اگر صدایش بالاست جایش پایین پایین هاست
بین در خود و روشن جایش به خوبی پیداست
داستان اُ استثنا
بچهها یک روز در شهرک الفبا جشن بود همه خوشحال و شاد در این جشن شرکت کرده بودند. و درحال خوش و بش کردن با هم بودند که دیدند نشانهی و نیامده است. همه از هم سراغ او را میگرفتند آخه دوستان خوب این طوری هستند و همیشه جویای احوال هم هستند. بالآخره گفتند باید یکی برود و ببیند چرا نیامده است. -ُ که از بقیه زبر و زرنگتر بود گفت من میروم .خلاصه –ُ به خانهی او رفت و دید که با قیافهی پریشان در حال گریه کردن است. هرچه از او پرسید که چه شده است جوابی نشنید. فقط او به دهانش اشاره میکرد که صدایش در نمی آید.
–ُ رفت و یک قلم و کاغذ آورد و به او داد تا برایش بنویسد که چرا صدایش در نمیآید. او در کاغذ نوشت که سرما خورده و صدایش گرفته است و قرار بوده که امروز در جشن شعر بخواند برای همین ناراحت است .
-ُ فکری کرد و گفت اوّل بلند شو برویم صورتت را بشور و مرتب شو سپس او را به طرف دستشویی برد صورتش را شست. موهای پریشانش را مرتب کرد و گفت برای رفتن به مهمانی باید تمیز باشی. بعد به او گفت من کوچکم و در جیب تو جا میشوم موقع خواندن شعر تو فقط لب بزن و من شعر را بلند میخوانم. هردو به مهمانی رفتند و آن روز او شعرش را خواند همه او را میدیدند ولی شما بگویید صدای چه کسی را میشنیدند؟
آفرین صدای –ُ را میشنیدند. پس از این قصه کلماتی مانند خورشید را نوشته و -ُ میگوییم: بچهها در این کلمات نشانهی او را میبینیم اما صدای –ُ را میشنویم.
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرهادفرخی
#شعر
#نشانه_ض
🌹مجموعه کانالهای اول تا ششم🌹
کانال اختصاصی ورودی اول👇
@firststudent
کانال اختصاصی ورودی دوم👇
@Secondstudent
کانال اختصاصی ورودی سوم👇
@Thirdstudent
کانال اختصاصی ورودی چهارم 👇
@Fourthstudent
کانال کلاس پنجمی من👇
@fifthstudent
کانال کلاس ششمی من 👇
@sheshomieman
━━═━━⊰❀📚❀⊱━━═━━
اخبار مربوط به دانش آموز و مدارس👇
https://eitaa.com/joinchat/740819599C456ffdeab2
#فارسی
#روان_خوانی
#شعر
#شادیم_و_پاک_و_خندان
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
کانال کلاس دومـ2ـی من 👇 برای دوستانی که از الان به فکر سال آینده دانش آموزشون هستن
@Secondstudent