زمانهی عجیبیست.
غدیر و جشن ولایتِ فاتحِ خیبر همزمان شد با آغاز جنگی تحمیلی از طرف صیهونیست یهودی.
ادامه داشت تا رسید به مباهله و رویارویی پنج تنِ آلعبا با یهود؛ آن هم همزمان با صفآرایی ملتِ عزیزِ ایران در برابر تمام کفر، در جمعه خشم و نصر.
هنوز تمام نشد.
آتش بس اعلام شد اما مگر آتش داغ صدها شهید بیگناه سرد میشود؟
و اما امان از محرم...
امسال محرم هم عجیب شروع شد.
الهی به حق دل آشفتهی رباب به دل ملتی که طفکان شیرخوارهی خوابزدهشان را سرِ دست گرفتند و برخلاب ارباب، همدلانه و خروشان تشییعشان کردند، رحم فرما.
خدا به دادِ اربعین برسد که این قصه سرِ دراز دارد...
#شروع_محرم
#روایت_صادق
https://eitaa.com/forsatezendegi
فرصت زندگی
🦋🕸🦋🕸🦋🕸🦋 🕸🦋🕸🦋🕸🦋 🦋🕸🦋🕸🦋 🕸🦋🕸🦋 🦋🕸🦋 🕸🦋 🦋 #حصر_پنهان #پارت_96 شادی به من نگاه کرد و لبخند کمرنگی زد، از آی
🦋🕸🦋🕸🦋🕸🦋
🕸🦋🕸🦋🕸🦋
🦋🕸🦋🕸🦋
🕸🦋🕸🦋
🦋🕸🦋
🕸🦋
🦋
#حصر_پنهان
#پارت_97
-نه خیلی ممنون! من برای تسنیم گفتم!
-این ترم که دیگه خوابگاهیم، اواخر تابستونم قراره مامانماینا بیان تهران. بهدرد من که نمیخوره اما شادی و فاطره میتونن!
-نه بابا! برای چی مزاحم بشیم آخه؟! ما جامون خوبه همینجا!
برگشتم سمتش و گفتم:
-نه دیگه عزیزم! اونجا خیلی امنتر از خوابگاهه!
چشمان بیحال شادی گرد شد و رگههایی از خنده در صورت فاطره و بردیا نقش بست. خود شادیهم از حالت تعجب درآمد و سعی در کنترل خندهاش داشت.
صاف سرجایم نشستم و به روبهرو خیره شدم. خودمهم میدانستم حرفم بیانصافی بود! دایی برای من دایی بود و برای آنها غریبه، باز اگر من با آنها میرفتم یکچیزی! اما خب وقتی لجت بگیرد دیگر
اینچیزها حالیت نمیشود هرچندکه بعداز آنهم بهخاطر حرف نادرستت عذاب وجدان بگیری! احساس میکنم قبلاها خودکنترلیام بهتر بود!
بچهها با تشکری پیاده شدند. "ممنونی" گفتم و خواستم در را باز کنم که با حرف بردیا متوقف شدم.
-واقعا برات متأسفم که چطور اینا دورت بودند و تو باز جذب آناهید دربهدر شدی!
با حرص اما آرام لب جنباندم:
-یعنی تو تاحالا اشتباه نکردی؟
اخم ریزی بین ابروانش نشست. زمزمه کرد:
-چرا خیلی!
با یکخداحافظی پیاده شدم و اوهم در جواب سری تکان داد. وارد اتاق شدم و سرزنشگر به شادی که روی تختش دراز
کشیدهبود، زل زدم:
-نمیتونستی حرفای دلتو فقط به خودم بگی؟! آخه جاش بود جلوی بردیا؟
لبخندی به من زد و پشت کرد! فاطره دست روی شانهام گذاشت:
-ببخشید تسنیمجان! راستش... راستش خیلی نگرانته سرهمین...
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
✍م.خوانساری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بازگشت به پارت اول👇
https://eitaa.com/forsatezendegi/4821
🦋
🕸🦋
🦋🕸🦋
🕸🦋🕸🦋
🦋🕸🦋🕸🦋
🕸🦋🕸🦋🕸🦋