فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام اثر: ای بسیج
ترانه سرا: حمید سبزواری
🎤 با اجراي صداي:محمد گلریز
#دفاع_مقدس
#کربلا
#شهید
#نوای_حماسه
🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═════ ࿇ ═════╗
🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷
╚═════ ࿇ ═════╝
قسمت سی ششم.m4a
3.44M
کتاب دختر شینا به صورت صوتی
#قسمت_سی و_ششم
#دختر_شینا
#داستان_شبانه
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#سی_ششم
کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حالت قدم. چقدر صمد دوستت دارد.»
دلم غنج می رفت از این حرف ها؛ اما آن دو سه روز هم مثل برق و باد گذشت.
عصرِ روزی که می خواست برود، مرا کشاند گوشه ای و گفت: «قدم جان! من دارم می روم؛ اما می خواهم خیالم از طرفت راحت باشد. اگر اینجا راحتی بمان؛ اما اگر فکر می کنی اینجا به تو سخت می گذرد، برو خانة حاج آقایت. وضعیت من فعلاً مشخص نیست. شاید یکی دو سال تهران بمانم. آنجا هم جای درست و میزانی ندارم تو را با خودم ببرم؛ اما بدان که دارم تمام سعی ام را می کنم تا زودتر پولی جمع کنم و خانه ای ردیف کنم. من حرفی ندارم اگر می خواهی بروی خانة حاج آقایت، برو. با پدر و مادرم حرف زده ام، آن ها هم حرفی ندارند. همه چیز مانده به تصمیم تو.»
کمی فکر کردم و گفتم: «دلم می خواهد بروم پیش حاج آقایم. اینجا احساس دلتنگی می کنم. خیلی سخت می گذرد.»
بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، گفت: «پس تا خودم هستم، برو ساک و رخت و لباست را جمع کن. با خودم بروی، بهتر است.»
ساکم را بستم و با صلح و صفا از همه خداحافظی کردم و رفتیم خانة پدرم. صمد مرا به آن ها سپرد. خداحافظی کرد و رفت.
با رفتنش چیزی در وجودم شکست. دیگر دوری اش را نمی توانستم تحمل کنم. مهربانی را برایم تمام و کمال کرده بود. یاد خوبی هایش می افتادم و بیشتر دلم برایش تنگ می شد. هیچ مردی تا به حال در روستا چنین رفتاری با زنش نداشت. هر جا می نشستم، تعریف از خوبی هایش بود. روزبه روز احساس علاقه ام نسبت به او بیشتر می شد. انگار او هم همین طور شده بود.
#داستان_شبانه
#دختر_شینا
#خاطرات
#شهادت
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#صفحه ۴۴۰ از مصحف شریف🌱
💠 سوره مبارکه یس
✨ هدیه به #امام_زمان (عج) 💚
شهید محمد جهان آرا
#قرآن
#ختم_قرآن
#خط_مقدم
https://www.aparat.com/v/zyl5y76
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
🔸«فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»🔸
مادران و خواهران دلسوز که دغدغه مند و نگران کودکان و مردم مظلوم غزه و لبنان هستید
و دوست دارید قدمی در راه دفاع از مظلوم بردارید ؛
با توجه به نزدیکی فصل سرما و بارندگی
و آوارگی و بی پناهی کودکان و مردم غزه و لبنان ؛
پویشی راه اندازی شده با نام
✨«گرمای محبت »✨
به این سبب از شما عزیزان تقاضا داریم با کمک های نقدی و یا با دریافت کاموا و بافت آن در زمستانِ پیشِ رو گرما بخش دل و جان کودکان بی پناه غزه و لبنان باشید
واریز کمک های نقدی جهت خرید کاموا:
۶۰۳۷۹۹۸۱۴۸۹۸۹۳۴۵
به نام خانم ربابه شنکایی
برای دریافت کاموا به آیدی @yazeinab101 در پیامرسان ایتا پیام ارسال فرمایید
برای همکاری در بافت شال و کلاه و ژاکت در گروه «پویش گرمای محبت» عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/3979805659C18cac92e8a
🔆اگر کمک مالی یا بافت برایتان مقدور نیست با ارسال این پیام به چند نفر یا چند گروه ، مظلوم را یاری فرمایید🔆
« گروه جهادی خط مقدم »
قسمت سی هفتم.m4a
3.2M
کتاب دختر شینا به صورت صوتی
#قسمت_سی و_هفتم
#دختر_شینا
#داستان_شبانه
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#سی_هفتم
چون سر یک هفته دوباره پیدایش شد. می گفت: «قدم! تو با من چه کرده ای! پنج شنبه صبح که می شود، دیگر دل توی دلم نیست. فکر می کنم اگر تو را نبینم، می میرم.»
همان روز با برادرم رفت و اسباب و اثاثیه ام را از خانة مادرش آورد و خالی کرد توی یکی از اتاق های پدرم. آن شب اولین شبی بود که صمد در خانة پدرم خوابید. توی روستای ما رسم نبود داماد خانة پدرزنش بخوابد. صبح که از خواب بیدار شدیم، صمد از خجالت از اتاق بیرون نیامد.
صبحانه و ناهارش را بردم توی اتاق. شب که شد، لباس پوشید و گفت: «من می روم. تو هم اسباب و اثاثیه مان را جمع کن و برو خانة عمویم. من اینجا نمی توانم زندگی کنم. از پدرت خجالت می کشم.»
همان روز تازه فهمیدم حامله ام. چیزی به صمد نگفتم. فردای آن روز رفتم سراغ عموی صمد. بندة خدا تنها زندگی می کرد. زنش چند سال پیش فوت کرده بود. گفتم: «عمو جان بیا و در حق من و صمد پدری کن. می خواهیم چند وقتی مزاحمتان بشویم. بعد هم ماجرا را برایش تعریف کردم.»
عمو از خدا خواسته اش شد. با روی باز قبول کرد. به پدر و مادرم هم قضیه را گفتم و با کمک آن ها وسایل را جمع کردیم و آوردیم. بندة خدا عمو همان شب خانه را سپرد به من. کلیدش را داد و رفت خانه مادرشوهرم و تا وقتی که ما از آن خانه نرفتیم، برنگشت.
چند روز بعد قضیة حاملگی ام را به زن برادرم گفتم. خدیجه خبر را به مادرم داد. دیگر یک لحظه تنهایم نمی گذاشتند.
یک ماه طول کشید تا صمد آمد.
#داستان_شبانه
#دختر_شینا
#خاطرات
#شهادت
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#صفحه ۴۴۱ از مصحف شریف🌱
💠 سوره مبارکه یس
✨ هدیه به #امام_زمان (عج) 💚
شهید حسین سلیمانی نظر
#قرآن
#ختم_قرآن
#خط_مقدم
https://www.aparat.com/v/zyl5y76
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#صفحه ۴۴۲ از مصحف شریف🌱
💠 سوره مبارکه یس
✨ هدیه به #امام_زمان (عج) 💚
شهید مرتضی آوینی
#قرآن
#ختم_قرآن
#خط_مقدم
https://www.aparat.com/v/zyl5y76
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از وصیت نامه شهید عباس رحیمی🌷
نام پدر: حسین
نام مادر: فاطمه عابدی
شماره شناسنامه: ١٨٣٨١
کد ملی: ٠٤٩٠١٨٠٦٧١
تاریخ تولد: ١٠/٠٢/١٣٤٢
محل تولد: شهر ری
عملیات : مرحله دوم والفجر١
تاریخ شهادت: ٢٣/٠١/١٣٦٢
محل شهادت: فکه
مزار شهید: تهران – گلزار شهدا ء بهشت زهرا(س)، قطعه ٢٨ ردیف ١٠٠ شماره ٥
#شهدا
#شهید
#دفاع_مقدس
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
دختر بچه ی ایرانی که برای کودکان غزه می بافد😢❤️
دستان کوچکش را به کار گرفته
با قلب کوچکش انسانیت را معنا میکند
دخترای گلمون علاوه بر شرکت در نماز جماعت اینطوری ظریف و دلی به جبهه مقاومت کمک هم میکنن😍😍
دختر گلمون آیناز اسکندری
از شهرک شهید جنگروی
#ایران_همدل
#مقاومت
#لبنان
#غزه
🧣#پویش_گرمای_محبت🧣 گروه پژوهشی فرهنگی خط مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
بانوی بی نشان مدینه!
تو بی نشان نیستی، تو گمنام نیستی، تنها نمیدانیم در کدام گوشه از خاک مدینه علی ع تو را و خودش را به خاک سپرد!
تو همان بانویی هستی که هنوز صدای مناجات ها، گریه ها و ناله هایش در پس کوچه های مدینه شنیده می شود...
تو بی نشان نیستی...
هرگاه نوزاد دختری به دنیا بیاید، هرگاه آیهء إنّا أعطیناک الکوثر خوانده شود،
هرگاه عطر بوی یاس مهمان شهر شود...
هرگاه زنی از درد تولد فرزند بر خود بپیچد وبه دامان تو پناه آورد و تو را صدا بزند...
هرگاه مادری موهای دخترکش را ببافد و شانه بزند...
هرگاه که روضه ی گودال بخوانند...
هرگاه که گره های کور نشدن های مان با نام مقدس تو باز شود...
هرگاه که برسیم به علقمه و دستان عباس ع...
هرگاه که برسد شب سرنوشت و قدر ما و از آسمان نظاره مان کنی و مادرانه دعای مان کنی...
گاهِ روضه های العطش...
گاهِ ناله های صورت نیلی که نقطه ی اتصال مدینه و کربلاست..
آیه به آیه ی هستی نشان توست ای بانوی آب و آیینه، ای مادر آفتاب. ای فاطمه!
و برای من شاید هر روز، هر گاهِ در آغوش کشیدن فرزندانم یا بهتر بگویم فرزندانت، هر شب بیداری و لالایی خواندن، هر جرعه، جرعه شیره ی جانم، حتی گاهِ بی طاقتی و کم حوصلگی و خستگی ام در مادرانگی تو مرور می شوی و هزاران بار شرمنده ات. گمانم هر روز مادری ام را نظارهگری و من خجل می شوم و دست یاری به سوی دستان کبودت دراز میکنم. شاید هر روز برای خودم یاد آوری میکنم که من فقط امانت دارم. گاهی فقط گاهی که کمی کج خلقی کنم هزاران بار در دلم از تو و خدا عذر خواهی میکنم.
مادرم، نمیگویم مادری ام میگویم امانت داری مادرانه ام را با کاستی هایش بپذیر خودت برایم دعا کن، خودت یاری ام کن تا همان روز که با همه ی شکوهت وارد محشر میشوی و راز دلم را میدانی شرمنده ی رویت نباشم.
ای پاره ی تن رسول الله دعا کن برای مان و برای پایان هجرانی که قرن هاست به طول انجامیده و صبر و قرارها از کف رفته و خوبان مان یک به یک از میان مان دارند میروند. دعا کن که مهدی عج پا در رکاب شود و پايان یابد این تلخ کامی ها، این ظلمت، این غم.
مادرم ما کودکانت خسته ایم، چشم بر دست کبودت بسته ایم،. ای که عجّل گفتی مرگت رسید، عجّلی گو تا فرج آید پدید...
تعجیل در فرج منجی مان صلوات.
شهادت بانوی دو عالم، دلیل خلقت، مادر آفتاب و پاره ی تن رسول خاتم بر تمامی شیعیان تسلیت باد.
✍به قلم خانم عسگری
#فاطمیه
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝