فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ✴
رزمندگانی که از سهم نان خود گذشتند...
🔻مَردُمانِ دهه سی و چهل شَمسی، چونان مردمِ عادی جهانیان دَر حال زیستن بودند؛ خفتن.بیداری. نکاح. تناول کردن، زاد ولد و...
ولو موسمی رسید کِه مَردی اَز دوُر،
دَوآن دَوآن به سوی شان آمد
وَهمتایِ پیغامبران طینت و سِرِشتِ نور را دَر قلب هایشان بیدار کَرد
چونان که حتی در آن پیکارِ نابرابر وجفاگر تاریخ بدخواه،
هَر دَم این نور را چون دُرّی بَس گران مایه پَروراندند ، تا عاقبت الاَمر این جنگ کارخانه انسان سازی شد.
اَز خویشتَن حتی به قاعده ساده یک تکه نان گُذشتند که به آن تادیب رسیدند و بَهره این تادیب؛
بسانِ همان جمله ای است که پیر خُمین گُفت: این شهدا زنده هستند و در پیش خدای تبارک و تعالی "عند ربهم یرزقون" اند....
🖊به قلم سرکارخانم شفیعی نژاد از کارگروه نویسندگان گروه پژوهشی فرهنگی خط مقدم
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
📖خلاصه ای از کتاب
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🔷قسمت دهم
عصر یکی از روزها پیرمردی👨🦳 وارد کاباره شد. قد کوتاه، کت و شلوار شیک قهوه ای، صورت تراشیده،کراوات و کلاه نشان میداد که آدم با شخصیتی است😌.
به محض ورود سراغ میز ما آمد و گفت: آقا شاهرخ؟! شاهرخ هم بلند شد و گفت: فرمایش؟!🤨
پیرمرد نگاهی به قد و بالای شاهرخ کرد و گفت: ماشاءالله عجب قد و هیکلی😎 بعد ادامه داد: ببین دوست عزیز، من هرشب توی قمارخونه های این شهر برنامه دارم بیشتر مواقع هم برنده میشم به شما هم خیلی احتیاج دارم🥲.
بعد ادامه داد: با بیشتر افراد دربار و کله گنده ها هم برنامه دارم من یه آدم قوی میخوام که دنبالم باشه پول خوبی هم میدم💸.
شاهرخ کمی فکر کرد و گفت: به این پول ها احتیاج ندارم برو گمشو😠!
پیرمرد قمارباز که توقع این حرف رو نداشت😕 با تعجب گفت: من حاضرم نصف پولی که درمیاد به تو بدم روی حرفم فکر کن!
اما شاهرخ داد زد و گفت: برو بیرون دیگه هم این طرفا نبینمت😡!
برای من جالب بود که شاهرخ با پول قماربازی مشکل داشت اما با پول مشروب فروشی نه!!
📍ادامه دارد...
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
﷽
#لبخند_بزن_بسیجی ؛)
جشن پتو🤪
قرار گذاشته بوديم هرشب يكي از
بچههاي چادر رو توي «جشن پتو» بزنيم
يه روز گفتيم: ما چرا خودمون رو ميزنيم؟🧐😂
واسه همين قرار شد يكي بره بيرون و اولين كسي رو كه ديد بكشونه توي چادر. به همين خاطر يكي از بچهها رفت بيرون و بعد از مدتي با يه حاج اقا اومد داخل.
اول جاخورديم.😱 اما خوب ديگه كاريش نميشد كرد. 😂گفت: حاج آقا بچهها يه سوال دارن.
گفت: بفرمایيد و ....
يه مدت گذشت داشتم از كنار يه چادر رد ميشدم كه يهو يكي صدام زد؛ تا به خودم اومدم، هفت هشتا حاج آقا ريختن سرم و يه جشن پتوي حسابي ...
#دفاع_مقدس
#طنز_جبهه
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷 خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔════ ࿇ ════╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚════ ࿇ ════╝
17.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری
از شهیدی که عکسش دلها را برد...🥀
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#خبرنامه
هم اکنون
💢چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت همراه با انتشار تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «خاتون و قوماندان» توسط مؤسسهی پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار می شود.
🔻کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی خانم امالبنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده برجسته و پرافتخار لشکر فاطمیون است که در ۳۳۶ صفحه به قلم خانم مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستارهها چاپ و منتشر شده است.
ادامه مطلب در 👇
http://rasanews.ir/003523
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
msf1000005950(5).mp3
7.32M
📖کتاب صوتی" سلام بر ابراهیم ۱"
🖊نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
🔴براساس زندگینامه :شهید والا مقام ابراهیم هادی
1️⃣ فصل: پنجم
‼️داستان: چفیه
🎤راوی: حسن همایی
📚منبع: ایران صدا
#دفاع_مقدس
#نوجوانان
#سلام_بر_ابراهیم
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
⁉️نظرسنجی ✅
سلام علیکم یاوران خط مقدم 🤗💐
کتاب صوتی هامونو دوست داشتید؟
میشه در ارائه بهتر این کتابهای صوتی کمکمون کنید؟
لطفا لینک زیر رو باز کنید و در نظر سنجی شرکت بفرمائید 🙏
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://EitaaBot.ir/poll/19gy
#نظرسنجی #کتابخوانی
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷 خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔════ ࿇ ════╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚════ ࿇ ════╝
﷽
✨جهاد در آیات نور✨
🍃يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتی میروند، یا در جنگ شرکت میکنند (و از دنیا میروند و یا کشته میشوند)، میگویند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمیمردند و کشته نمیشدند!» (شما از این گونه سخنان نگویید،) تا خدا این حسرت را بر دل آنها [= کافران] بگذارد. خداوند، زنده میکند و میمیراند؛ (و زندگی و مرگ، به دست اوست؛) و خدا به آنچه انجام میدهید، بیناست.سوره آل عمران/آیه۱۵۶🍃
✨ نکات تفسیری:
۱- دشمن پس از پايان جنگ، دست به شايعات دلسرد كننده مىزند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا» اگر مجاهدان نزد ما مىماندند كشته نمىشدند.
۲- دشمن در لباس دلسوزى و حسرت، سمپاشى مىكند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا»
۳- كسىكه زندگى مادّى هدف اوست، مرگ و شهادت را خسارت مىداند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا»
۴- منافق، كافر است، چون گويندگان اين سخنان منافقان بودند، ولى قرآن از آنها به «كَالَّذِينَ كَفَرُوا» ياد مىكند.
۵- مرگ و حيات، از مقدّرات الهى است، نه آنكه مربوط به جنگ و سفر باشد.
«وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ»
۶- تقويت ايمان به مقدّرات الهى، موجب استقامت و حضور در ميادين جهاد و برطرف شدن ترس و هراس مىشود. «وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ»
۷- خداوند بصير و آگاه است، مواظب حالات، افكار و اعمال خود باشيم. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
📚منابع:تفسیر نور،برگزیده تفسیر نمونه
#آیات_جهاد
#قرآن_کریم
#دفاع_مقدس
#شهادت
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═════ ࿇ ═════╗
🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷
╚═════ ࿇ ═════╝
#خبرنامه
«به رنگ خاک»
💢 نشست رونمایی کتاب «به رنگ خاک» با حضور حجتالاسلام «سید حمید علمالهدی» و «افروز مهدیان»، نویسنده اثر در محل مجمع ناشران انقلاب برگزار شد.
🔺️صدام گفته بود میخواهم بیایم عربها را نجات بدهم. حسین به همراه دوستانش تصمیم گرفت همه عشایر را خدمت امام ببرد. من هم همراهشان بودم. امام سخنرانی کردند و یکی دو نفر از سران عشایر صحبت کردند. وقتی برگشتیم مادرمان از حسین پرسید چرا خودت خدمت امام صحبت نکردی؟ حسین گفت چرا قبل از ورود امام خدمت ایشان رسیدم. اما وقتی کار برای رضای خدا باشد چه اهمیتی دارد حرف بزنم؟
ادامه مطلب در👇
https://defapress.ir/588609
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝