بگیر دختر
این هم بابات
بالاخره اومد
دیدی برگشت؟
نگفتم برمیگرده؟
نگفتم رفته مسافرت
پیش حضرت زینب
دیدی اومد
پاشو
پاشو ماشاالله
لباس آستین پفی بپوش
موهاتم شونه کن
تِل هم بزنیا
بابا دوست داره یا تل تو موهای دخترش ببینه یا گلِسر
پاشو یه زنگ به همه بزن و بگو بابا داره میاد
بگو هر کی اذیتم کرده، به بابام میگم
این دفعه با هر بار فرق میکنه
دیگه از پیشم نمیره
پیشم میمونه
پیشِ خود خود خودم
🔹 پن: حالا نمیشد اینجوری عکس نگیرین😭😭😭
این عکس، بابایی ترین عکس دختر با بابای ناقلایی هست که کودک درونش...😭😭😭
ولی در کل
شهید خوبه دختردار باشه🌷
و دختر خوبه بابای شهید داشته باشه🌷
چی دارم میگم
با این عکس ......
دارم هذیون میگم😭
💔💔چهلم شهدای تازه تفحص شده از خانطومان 😔😔
#شهید_بلباسی
#شهدای_خان_طومان
#لشکرکربلا
#مازندران
#یازینب
#حدادپور_جهرمی
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
گاهی آدم تو زندگیش این شکلی👆میشه.
حالا حتما هم لازم نیست جبهه باشه
فقط کافیه خط مقدم زندگی و تصمیمات خودش باشه و اجازه دخالت بیجا به کسی نده.
گاهی آدما این شکلی میشن اما همین شکلی سر سفره و مهمونی ها و محل کار و فضای مجازی حاضر نمیشن.
بلکه خیلی آبرومند و شیک و منحصر به فرد حاضر میشن تا کسی نفهمه تو دلشون چه خبره.
گاهی زندگی اینقدر بِکِش بِکِش راه میندازه که اصلا حس نمیکنی خودت هم مهمی و باید برای خودت و خانواده زندگی کنی.
ولی ...
میشه باطن و دل و روح آدم از آدما و زمانه ریش ریش باشه
اما
همین قدر باصفا و پر لذت
یه کمپوت برداری و بزنی تا شارژ شی.
والا
همین قدر بی اهمیت و به درکِ دنیا و سختی هاش.
جسارتا روم به دیوار، یه چیزی تو مایه های «گور بابای همشون»
این عکس، بیشتر از اینکه درد و رنج برسونه، بی تفاوتی به آدمایی میرسونه که خط خطیت کردند و پیش خودشون خوشحالن
اما غافل اند از اینکه تو داری یه کمپوت میزنی و با خودت میگی «اصلن هم درد نداشت»
#هفته_دفاع_مقدس
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه