🥀🥀🥀🥀
✅بانواني كه در كربلا به شهادت رسيدند
👇👇
اكنون شايسته است جهت تيّمن و تبرك، سخن را با نام بانوان سعادت مندي آغازكنيم كه با نثار خون خود بر پهناي زمين كربلا نام خود را در جوار نام شهيدان كربلا جاودانه گردانيدند. «يا ليتنا كنا معكم فنفوز فوزاً عظيماً»از اين گروه ميتوان به نام «ام وهب» همسر عبدالله بن عمير كلبي يكي از شهيدان كربلا اشاره كرد. ابو مخنف، راوي اولين مقتل شهيدان كربلا، ميگويد: عبدالله بن عمير كلبي به ميدان جنگ رفت و با حضور او كارزار سختي در گرفت، به گونه اي كه گرد و غبار اين زد و خوردها از افق ديد ميكاست. وقتي گرد و غبار ميدان فرو نشست، همسر عبدالله بن عمير از خيمهها خارج شد و به سوي ميدان شتافت و چون با منظره شهادت همسرش مواجه شد، خود را به نزديك بدن او رسانيد و بالاي سرش نشست و پيوسته ميگفت: بهشت گواراي تو باد. اميدوارم خدا مرا نيز در كنار تو بپذيرد. چيزي نگذشت كه شمر به غلامش رستم دستور داد، تا با ستون خيمه بر سرش بكوبد. عمود آهنين سرش را شكافت. او نيز در جاي گاه شهيدان كربلا جاي گرفت. هم چنين، عاتكه فرزند مسلم بن عقيل نيز از كساني بود كه در اثر حمله دشمن به خيام، زيردست و پاي اسبان قرار گرفت و به گونه اي سخت و مشقت آور به شهادت رسيد. هم چنين، نام هانيه، نو عروسي كه در كربلا به همراه همسرش از روز اول محرم ودر مسير حركت سيدالشهداء اسلام آورده و به كاروان آن حضرت ملحق گرديدند، از شهيدان كربلا شمرده شده است. او نيز پس از شهادت همسرش وارد ميدان شد و چون بر
سر جسد بي جان همسرش نشست، غلام شمر او را به شهادت رسانيد. گروه ديگري از بانوان كه تأثير حضور آنان در كربلا غير مستقيم بود، بانواني بودندكه با تقديم فرزندانشان به آستان حسيني، در ياري گري فرزند غريب رسول اكرم (ص) سهم داشتند. از اين دسته، ميتوان به نام «ام البنين» اشاره كرد كه مادر پرچمدار سپاه حسيني است. او علاوه بر تقديم فرزند رشيدش اباالفضل العباس به آستان حسيني، سه تن ديگر از فرزندانش را به گلستان حسيني تقديم كرد و از اين روي سهم به سزايي در كربلا داشت.ام ليلا مادر حضرت علي اكبر (ع) همسر امام حسن و مادر قاسم بن الحسن (ع) و رباب همسر با وفاي سيدالشهدا كه فرزندش علي اصغر (ع) را به آستان حسيني تقديم كرد، نيز از اين گروه بانوان سعادت منداند. بخشي از اين گروه، زناني بودند كه خود در خيمههاي حسيني صحنه شهادت فرزندانشان را نظاره ميكردند و در كربلا حضور داشتند. از آن جمله حضرت زينب كبري (س) بود كه دو فرزندش «عون و محمد» در كربلا به شهادت رسيدند. ليلي مادر حضرت علي اكبر، مادر قاسم بن حسن (رمله)، مادر عمرو بن جناده و عبدالله بن مسلم از اين گروه بودند. دسته سوم، بانوان بزرگواري بودند كه ضمن حضور در كربلا، همسرانشان را به آستان حسيني تقديم داشتند. از اين دسته ميتوان به نام «ام هاني» فرزند اميرمؤمنان و «ام كلثوم» دختر حضرت زينب (س) اشاره كرد. هم چنين همسر عبدالله بن عمير كلبي و همسر جناده بن كعب انصاري از اين قسم بانوان اند. اگر چه تأثير بانواني، چون همسر زهير «دلهم» با آن كه در كربلا حاضر نبود، كمتر از
تأثير حضور اينان نبود. به ويژه آن كه زهير از مشورت با او، توفيق و سعادت ياري سيدالشهدا (ع) را دريافت. يكي از همراهان زهير بن قين كه در بازگشت از سفر حج با او هم سفر بود، گويد: ما به ناچار با قافله حسيني كه راه به سوي كربلا ميپيمود، هم مسير بوديم. به همين جهت زهير ميكوشيد كه هر كجا قافله حسيني توقف ميكند، او حركت كند و بالعكس، تا آن كه به ناچار در يكي از منازل، هر دو در يك بيابان توقف كرديم. مشغول صرف غذا بوديم كه فرستاده امام حسين (ع) آمد و زهير را به نزد خويش خواند. زهير نمي خواست آن حضرت را در اين سفر همراهي كند، به همين جهت از ديدن فرستاده او خيلي ناراحت شد. ولي «دلهم» همسر زهير گويد، به او گفتم: سبحان ا...! نمي خواهي به پسر رسول خدا جواب مثبت بدهي؟ ميتواني نزد او بروي و سخنش رابشنوي و بازگردي. زهير به پيشنهاد همسرش و علي رغم ميل باطني خود به سوي خيام حسيني رفت و از جمله برجسته ترين ياران حسيني و در شمار شهيدان سرشناس دشت گلگون كربلا جاي يافت.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع:نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_اول
═════•.○♡○.•═════
@ftalangor
🦋☘🦋☘🦋☘🦋☘
✅بانواني كه همسر و فرزند خود را تقديم نمودند
👇👇👇👇
از اين قسم ميتوان بانويي به نام «بحرّيه» را نام برد كه وي همسر جناده بن كعب انصاري خزرجي و مادر عمرو بن جناده است. جناده از ياران سيدالشهدا: بود كه در جريان اولين حمله دشمن به شهادت رسيد. پس از شهادت اين صحابي با وفا، فرزند نوجوان او كه يازده سال بيشتر نداشت خدمت امام حسين (ع) رسيد و اجازه ميدان خواست. امام حسين (ع) فرمود: اين نوجوان پدرش در جنگ كشته شده و ممكن است
مادرش ناراضي باشد. امّا عمرو پاسخ داد: مادرم به من دستور داده كه در جنگ شركت نمايم. در نقل ديگري چنين آمده كه امام حسين (ع) به او فرمود: پسرم! پدرت به شهادت رسيده و اگر تو هم كشته شوي، مادرت در اين بيابان به چه كسي پناه ببرد؟ جوان با شنيدن سخن امام خواست برگردد، امّا مادرش به او گفت: پسرم! آيا سلامتي خودت را بر ياري پسر رسول خدا (ص) ترجيح ميدهي؟ نوجوان به سوي ميدان رزم شتافت و جنگيد تا به شهادت رسيد. دشمن سرش را از بدن جدا كرد و به سوي خيمهها پرتاب كرد. مادر جلو آمد سرش را برداشت و گفت: آفرين پسرم. آن گاه سر بريده را برداشت و آن را چنان به سوي دشمن پرتاب كرد كه با ضربه آن يكي از دشمنان به هلاكت رسيد و خودش عمود خيمه اي را از جا كند و رجز خوانان به سوي دشمن حمله كرد كه امام (ع) در حق او دعا كرد و او را به خيمه باز گرداند. از ديگر بانوان اين دسته ميتوان بهام كلثوم صغري (رقيه) دختر اميرمؤمنان (ع) اشاره كرد كه همسر مسلم بن عقيل سفير امام حسين (ع) بود. او كه در مسير كربلا خبر شهادت همسرش را دريافت، در روز عاشورا فرزندش را نيز به آستان حسيني تقديم كرد.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع:نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_دوم
@Etr_Meshkat
🌺🌺🌺🌺🌺
✅بانواني كه علي رغم اصرار همسرانشان خاندان حسيني را ترک نکردند
👇👇👇👇
از خلال حديث طولاني و زيبايي كه از زبان شيرزن كربلا حضرت زينب كبري (س) در بيان حوادث شب عاشورا و احوال خيام حسيني در آن شب شنيده ايم در مييابيم كه: پس از آن كه امام حسين (ع) با ياران ثابت قدم خود اتمام حجت نمودو بيعت خويش را ازآنان برداشت تا بازگردند، ولي هرگز كسي بازنگشت به آنان فرمود: خدا شما را رحمت كند و به شما جزاي خير عنايت فرمايد؛ اكنون هر كه به همراه خود خانمي آورده برخيزد و او را به قبيله بني اسد در نزديكي زمين كربلا بسپارد. بانواني كه به همراه من هستند، پس از مرگ من به اسارت دشمن در ميآيند، ميترسم كه زنان شما هم اسير شوند، پس برخيزيد و آنها را به بني اسد بسپاريد. علي بن مظاهر با شنيدن اين سخن از جاي برخاست و به سوي خيمه رفت. همسرش با ديدن او به احترام از جاي برخاست و پرسيد: شنيدم كه غريب فاطمه در ميان شما خطبه ميخواند، اما در پايان جملههايي فرمود كه به خاطر همهمه مجلس، چيزي نشنيدم. آن جناب در جمع شما چه فرمود؟ علي بن مظاهر، پيغام امام را ابلاغ كرد و گفت: اكنون برخيز تا به سوي قبيله بني اسد برويم و من تو را به آنها ملحق نمايم. اما همسر علي بن مظاهر با شنيدن اين سخنان از جاي برخاست و سرش را به عمود خيمه كوبيد و اظهار داشت: به خدا قسم بي انصافي كردي، اي پسر مظاهر! آيا براي تو سهل است كه دختران رسول خدا (ص) به اسارت بروند و من از اسارت دشمن در امان باشم؟ برايت سهل است كه چادر از سر بانوان اهل بيت بردارند و من چادر بر سر داشته باشم؟ برايت سهل است كه زينتهاي دختران رسول خدا (ص) را بربايند و من خود را به زينت مزين كرده باشم؟ آيا ميخواهي تو روز قيامت نزد رسول خدا (ص) به خاطرياري فرزندش روسفيد باشي و من نزد فاطمه زهرا (س) رو سياه؟ به خدا سوگند! كه شما با مردان اهل بيت (ع) همراهي ميكنيد، ما نيز زنانشان را تنها نمي گذاريم. علي بن مظاهر با ديدگان گريان نزد فرزند رسول خدا (ص) بازگشت و عرض كرد: همسرم با آن كه از قبيله بني اسد است، اكنون از رفتن خودداري ميكند و ميخواهد با شما همراهي نمايد. امام با شنيدن اين خبر گريست و فرمود: خداوند به شما از جانب ما جزاي خير عنايت فرمايد.
#نویسنده:فاطمه فخر روحانی
#منبع:کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_سوم
🌹🌹🌹🌹🌹
✅بانواني كه خانه هاشان مركز تجمع شيعيان و بحث و تحليلهاي سياسي بود
👇👇👇👇
در ميان اهل كوفه كه به تعبير حضرت زينب (س) اهل دروغ و فريب كاري بودند ورفتار ناجوان مردانه شان با حضرت علي (ع) و مسلم بن عقيل سفير امام حسين (ع) و خودآن حضرت شهره گرديده است. گاه بانوان غيرت مندي چون «ماريه عبديه» را ميبينيم كه نه تنها در دل هواي ياري سيدالشهدا را دارد، كه خانه اش را در مركز حوادث توطئه آميز عبيدالله به محلي امن براي هواداران سيدالشهدا تبديل ميكند. اين بانوي شيعه - كه از طايفه «عبدالقيس» بود و او را ماريه بنت سعد ميناميدند - مركزي براي گفت و شنودها و تحليل اخبار سياسي آن روز به نفع سيدالشهدا: داير نموده بود. وقتي اين خبر به گوش ابن زياد رسيد، به عاملانش دستور داد از اين عمل ممانعت كنند و راه منزل اين بانو را براي شيعيان مشتاق سدّ نمايند. اما اين بانو، اگرچه خود در عرصه كربلا حضور نيافت، توانست مردان جنگي را از خلال مباحث اين خانه راهي كاروان حسيني نمايد. از آن جمله يزيد بن ثبيت و دو فرزند عبدا... و عبيدا... بن يزيد از خلال مباحث و نقد و تحليل هاي
سياسي در اين خانه بود كه راه خويش را يافتند و به مكه براي ياري فرزند رسول خدا (ص) شتافتند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع:کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_چهارم
═════•.○♡○.•═════
@ftalangor
🌼🌼🌼🌼🌼
✅بانويي كه به حضرت مسلم در شهر كوفه پناه داد
👇👇👇👇
بانویی که به حضرت مسلم در خانه اش پناه داد و خانه اش را در اختيار او گذارد
از اين دسته از بانوان كه به گونه غيرمستقيم فرزند رسول خدا (ص) را ياري كردند، ميتوان از «طوعه» بانوي مجاهد و شيرزني نام برد كه در شهر نامردان - شهر پيمان شكنان كوفه - به سفير سيدالشهدا: پناه داد و او را در غربت شهر كوفه تنها نگدارد. طوعه همان بانوي سعادت مندي است كه يك شب، سفير سيدالشهدا (ع) در خانه اش شب تا صبح را با عبادت به سرآورد و آماده فوز عظيم شهادت گرديد.
#نویسنده:فاطمه فخر روحانی
#منبع: نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_پنجم