{..♥️..}⛓📚
⛓
📚
#عشقیݩہ🍃🌸
#یادٺ_ݕاشد💔🖇
#قسمٺ_اوݪ1⃣
پدرم وقتے در ڪودڪے هایم زندگِ شهدا را تعریف می کرد✨
سوار پرنده ے خیال میشدم و دلم با 🎙صداے حاج منصور ارضے ڪہ مرثیۂ #دوکوهہ را میخواند بہ #چزابہ و #دوکوهہ و #اروند سفر مےڪرد.🍃بارها و بارها بزرگ مردانے را در ذهنم مجسم مےڪردم و بے صدا و آرام بزرگ میشدم.💞
بے آنڪہ بدانم بہ قلبم و جانم چہ اڪسیرے از زندگے از تزریق میشود.🌪
از دیدن اشڪ هاے پدرم در هنگام دیدن عکس رفقاے شهیدش دلم شروع بہ لرزیدن میکرد.💔
در خلوت زمانے ڪہ پدرم در ماموریت هاے مختلف بود تسڪین روح آشوب من در فراق او فقط خواندن بودو بس؛📖خواندن کتابهایے از جنس شهدا🥀 واشک هایے ڪہ بے اختیار گونہ هایم راخیس میکرد...
یاد گرفتہ بودم ڪہ زندگے
یعنے ایثار؛🍂
یعنے جهاد؛🥀
یعنے ماموریت؛💘
ویعنے مادرم ڪہ همیشہ چشم بہ راه پدرم بود...💔
مادرے ڪہ هم مرد بود و هم زن تا جاے خالے بابا را در مواقع ماموریت حس نکنیم🙃
#خاطراٺفرزاݩہسیاهڪالےمرادے❤️
#همسرشهیدمدافعحرم❤️
#شهیدحمیدسیاهڪالےمرادے❤️
#ݪشڪر_حسݩیۅݩ💚✌️🏻
#مݩتقمـاݩ_شہـدا🕊
═════•.○♡○.•═════
•💌• ↷ #ʝøɪɴ ↯
https://eitaa.com/ftalangor
{..♥️..}⛓📚
⛓
📚
#عشقیݩہ🍃🌸
#یادٺ_ݕاشد💔🖇
#قسمٺ_دوم2⃣
الحق و والانصاف آدمهاے اطراف من همہ بہ این شڪل بودند،
نگاهشان ڪہ مے ڪردم بوے خدا مے دادند✨
عطر باران،🌧 بوے خاڪ و عطر تن باروت با لباس هاے سبز پاسدارے💚 ڪہ من را به عرش می رساند...
عڪس هاے آلبوممان پر بود از عکس شهدا باچهره هاے خیره کننده یشان.❣
از زندگے پر هیجانم آموختہ بودم ڪہ آرامش را سر مشق هرروز خود کنم، باخواندن ڪتاب و ڪاشتن گل ها بزرگ مے شدم و با آنها خودم را آرام مے ڪردم، آموختم ڪہ زندگے فقط و فقط بہ سبڪ شهدا زیباست،🌸🧡
زیبایے زندگے او را دوست داشتم و تنها رضایت خدابرایم معیار بود.🌱
باحمید ازدواج ڪردم💍 اورا انسانے عجیب در یافتم،
هرنگاه و
هر نفسش و
هر سخنش
درسے بود براے من ڪہ مثل شاگردے درمحضرش بودم و هر لحظہ از استادم چیزے مےاموختم.💎
نگاهش بہ دنیا و ادم ها با تمام افرادے ڪہ با انها دم خور بودم فرق داشت
متعالے بود⚡️،
نمے دانم چطور توصیف کنم حال انسانے را ڪہ
هم بازے ڪودڪیش؛
همسر و همسفرش؛
و استادش را از دست مے دهد.😞
ڪودکے ام با تمام زیبایے ها و تلخے هایش با او به ابدیت رفت،زندگے مشترڪ بے حضور مادے او پایان یافت و من با ڪولہ بارے از خاطرات بر دوش در طے طریق این مسیرم.🥀
بیست و چهار سال سن دارم اما نمیدانم شاید در اصل ۲۴ سال را از دست داده ام.
اینڪہ درست زندگے کرده ام و در مسیر بمانم اراده میخواهد.اما معتقدم سہ سالے ڪہ باهمسرم گذراندم جزء بهترین لحظات عمرم بوده است🌻
اڪنون ڪہ نمیدانم قتلگاهش ڪجاست و فقط نامے از تمام آن گسودال می دانم و آن هم حلب سوریہ است و سنگے سرد ڪہ او را آنجا احساس نمیکنم...🍃
#خاطراٺفرزاݩہسیاهڪالےمرادے❤️
#همسرشهیدمدافعحرم❤️
#شهیدحمیدسیاهڪالےمرادے❤️
#ݪشڪر_حسݩیۅݩ💚✌️🏻
#مݩتقمـاݩ_شہـدا🕊
═════•.○♡○.•═════
•💌• ↷ #ʝøɪɴ ↯
https://eitaa.com/ftalangor
{..♥️..}⛓📚
⛓
📚
#عشقیݩہ🍃🌸
#یادٺ_ݕاشد💔🖇
#قسمٺ_سوم3⃣
روزها را بے او سپرے مےکنم...
بہ امید اذان دیگر و بلہ اے ڪہ بہ #او خواهم داد و به #او خواهم پیوست...💍
اما با قلبے ڪہ هر روز پاره پاره مےشود💔 با ڪمرے خمیده ڪہ ڪولہ بارے از زندگے را تنها بر دوش دارم...😔
درود مےفرستم بہ تمام نیڪ مردانے ڪہ بہ خاطر
شرف ناموس خدا🌹
عقیلہ عقیلہ🌹
حضرت زینب کبرے[سلام اللہ علیہ]
فدا شدند و بصیر بودند تا نصیرمان گشتند.🥀
در رابطہ با نوشتن خاطرات این ڪتاب📚 دلهره عجیبے داشتم😥
بیشتر نمےخواستم جزئیات زندگے را
موبہمو مرور کنم...
شاید یڪ نوع دفاع بدنم در مقابل اتفاق سنگینے بود ڪہ رخ داده بود⚡️
اما بیاد قولے ڪہ بہ همسرم در رابطہ با نوشتن خاطرات داده بودم✋ مےافتادم و نهایت تصمیم را گرفتم، وقتے در رابطہ بانگارش ڪتاب📖 با من صحبت شد و با توکل🤲🏻 بہ خداوند قبول کردم🙂
درست است ڪہ قلم و زبان نمی تواند زیبایے زندگے شهدا و سیره✨ آنها را بہ خوبے نشان بدهد ولی الحق و والانصاف این ڪتاب صمیمے، زیبا و ساده نوشتہ شده است، درست مثل حمید و من، همنشین را بیشتر از هرچیزے دوست دارم...💞❤️
گاهے ساده بودن قشنگ است!!!
در نهایت از قلم زیبا🖊 و فوق العاده نویسنده بزرگوار و خواهر گرامیشان ڪہ جهت گردآورے خاطرات و بازنویسے و تڪمیل خاطرات زحمات فراوانے ڪشیدند تشڪر مےڪنم و از آن دو بزرگوار مےخواهم ڪہ حلالم بفرمایند.
وجود افرادے این چنین ڪہ براي ارتزاق معنوے جامعه تلاش می کنند...🌱
ارزشمند است اگر قدر بدانیم، ان شاءلله که قدردانشان باشم.
ومن الله توفیق✋
[فرزانہسیاهڪالےمرادے/اسفند ۹۶/مشهد مقدّس]
#خاطراٺفرزاݩہسیاهڪالےمرادے❤️
#همسرشهیدمدافعحرم❤️
#شهیدحمیدسیاهڪالےمرادے❤️
#ݪشڪر_حسݩیۅݩ💚✌️🏻
#مݩتقمـاݩ_شہـدا🕊
═════•.○♡○.•═════
•💌• ↷ #ʝøɪɴ ↯
https://eitaa.com/ftalangor