eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
61 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم خطر دارد بسی گفتا چرا دلواپسی گفتم که جان باید دهی گفتا که دارم آگهی گفتم چرا پس می روی گفتا به برهانی قوی 🌹گرامی می داریم یاد و نام همه شهدا را در شب لیلة الرغائب 🌹شب جمعه ای ولیلة_الرغائب عجب هوایی داره با شهدا بودن الهی الحقنی بالشهدا والصالحین وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهیدمصطفی احمدی روشن🌷 ✍️ مصطفی نبود کلی از او پیش بچه‌ها تعریف کردم. آن‌ها می‌خندیدند و می‌گفتند: «ببین چطوری مخ تو را زده که اینطوری از او دفاع می‌کنی.» فردا که مصطفی آمد بچه‌ها به او گفتند: «خوب یک شهرستانی گیر آوردی و مخش را زدی‌. نبودی ببینی چطور از تو تعریف می‌کرد» شب مصطفی آمد کنارم. یک نامه به دستم داد و رفت. نامه را خواندم. نوشته بود: چرا پیش بچه‌ها از من تعریف کردی؟ نگفتی شاید دچار غرور و خود بزرگ‌بینی بشوم؟ من هزارتا نقطه ضعف دارم دیگر از این حرف‌ها نزن. دو سه روز بابت همین موضوع با من سر سنگین بود. بعد هم خودش آمد سراغم. 📅 : ۹۰/۱۰/۲۱ 🥀 💔🥀🕊 وعجل الفرجهم 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تأثیرگذاری بالا،علم فراوان وابتکارات همواره تیری در چشم دشمنان بود به نحوی که سرانجام ساعت ۸:۳۰ روز ۲۱ دی ۱۳۹۰، در حالی که عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل نبی (میدان کتابی)، روبروی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت. دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ بود، او را به رساندند. 💔🥀🕊 وعجل الفرجهم 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 🥀دوستانش می‌گفتند یک روز قبل از و قبل از عملیات، یعنی یک روز قبل از تاسوعا بود، آنها قرار بود روز تاسوعا کنند، بچه‌ها روی تپه بلندی نشسته بودند، محمدحسین با چند نفر دیگر به سمت تپه می‌رود که پیش بچه‌ها بنشیند، بچه‌ها به شوخی می‌گویند نیا اینجا جا نداریم... 🍃محمدحسین به شوخی می‌گویند «یعنی به فردایتان هم جا نمی‌دهید؟» بچه‌ها جا باز می‌کنند و از بین همراهان محمدحسین، می‌نشیند آنجا و فردا هم درست از بین آن جمع محمدحسین می‌شود... 💚 ✍️:مادرشهید 🌱🌹 💔🥀🕊 وعجل الفرجهم 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷