#رفیقِآسمونـےمَن
#پدر'پسرے ڪه همدیگر را ندیدند🥀
🌷شهید سجاد طاهرنیا🌷
تاریخ تولد: ۲۳ / ۵ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: رشت،گیلان
محل شهادت: سوریه
🌷سکانس اول← -حسين؟اوهوم! 🌙امير علی ؟ آرہ! 🪄سبحان ؟ اممم...آرہ!🍁هادی چی؟هادی؟ اينم قشنگہ!🍃 چيزہ... ببين اينم علامت زدما ، محمد امين؟ اينم خوبہ!🌙همسر آقا سجاد كتاب را انداخت و گفت: ای بابا!...سجاد من كه نميگم در مورد قشنگيشون نظر بدی!🍃بگو كدوم بهترہ! يكيشو انتخاب كن ديگه!!🌾سجاد خندید و با شيطنت نگاہ کرد: ‼️اسم حالا مهم نيست...(مكث )..مهم اينه كه قيافش به من ميرہ!🍃 چی ؟! چی گفتی؟! صبر كن بيينم چی گفتی؟ كپی من ميشه! ... حالا ببين!! همسرش كه سعی کرد قيافهی جدی خودش را حفظ کند و زير خندہ نزند،🍃 كتاب را سمت ديگر مبل سُر داد و رويش را بہ حالت قهر برگرداند!🥀سجاد با مهربانی خندید و همسرش گفت حالا میبينيم ديگه كی ميبَرہ!🍃 سكانس دوم ← همسر آقا سجاد آهسته كنار تابوت زانو زد.🥀نوزاد را روی سينهی بابا گذاشت🥀-سجاد تو بُردی......🥀راستی ...حسين ؟ امير علی ؟ سبحان ؟هادی؟ محمد امين؟ ...🥀نگفتی اسمشو چی بزارم.....؟!🥀.» شهید سجاد طاهرنیا شهید مدافع حرمیست🕊️ که فرزند دومش ۶ ساعت بعد از اعزامش به سوریه به دنیا آمد🥀و یکدیگر را ندیدند🥀ایشان در روز تاسوعای حسینی🏴 با لب تشنه🥀با اصابت موشک در کنارش💥 از ناحیه پهلو🥀و پا آسیب دید🥀و در نهایت با ذکر یا زهرا(س) آسمانی شد.🕊️🕋
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهمَّ_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷