فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷ایران-آمریکا🇺🇸
⚽️سوپرمن جامجهانی 2022 قطر⚽️
⚡️تقابل قدرتها⚡️
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرگ بر حقوق بیبشر!
🔺 این ویدئوی کمتر از یک دقیقهای، پر از نفاق و تضاد غرب در برابر حقوق بشر است!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔸 بعضی ها هیچ نیازی به متصل کردن این دوتا به هم نمی بینند!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉 گویا در مَقَرّشون عروسی بوده!
#نیشخند ☺ 😔😔
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🍁🌿
اثبات بی گناهی ما را همین گواه...
🌺🌺🌺🌺🌺
#شور_شیرین_شعر فارسی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۱۶: ... چند شبی به نکاح جهادی اون فرمانده ی کریه
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم»
⏪ بخش ۱۷:
صدای تق تق پاشنه های چکمه ی ساق بلندش روی کفپوش قهوه خانه، در هم آوایی با دیلینگ دیلینگ زنگوله ی در، به جمجمه ام مشت می کوبیدند. دستم را از میان انگشتان گرم عاصم بیرون کشیدم و شتابان دنبال سوفی دویدم. بدون شال و کلاه، بدون شنل. صدای پشیمان عاصم، حجم گوشم را پر کرد:
- مراقب باش سارا! صبر کن خودم بر می گردونمش.
اما نمی شد سوفی شبیه من بود و این مسلمان ترسو، ما را درک نمی کرد.
دویدم.
-سوفی! سوفی! وایسا...
دستش را کشیدم. باد یخ زده به گردن برهنه م خورد و نم نم باران، برف های روی زمین را شست. رایحه ی ادکلن سوفی به سردی زمستان برگشت و عصبی فریاد زد:
- چی می خواین از جون من؟ دیگه چیزی ندارم... نگام کن! منم و این یه دست لباس.
دلم به حالش سوخت. مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مُرده ای. اسلام و خدایش سوفی را هم به غارت برده بودند. بیچاره چهل دزد بغداد که جور خدای مسلمانان را هم می کشیدند در بدنامی. التماس صدایم خودخواسته نبود:
- سوفی! وقتی داشتن خوش بختی رو تقسیم می کردن، خدای این مسلمونا ما دوتا رو توی دستشویی حبس کرده بود. منم عین تو با یه تلنگر پودر می شم. عین هم هستیم. هر دو زخم خورده از یه چیز... بمون! خواهش می کنم.
چه قدر یخ داشت چشمانش.
- تو مگه مثل داداشت با این مردک عاصم، مسلمون نیستی؟
سر تکان دادم:
- نه نیستم! هیچ وقت نبوده م. من طوفان بدون خدا رو به آرامش با خدا ترجیح می دم.
خندید، بلند و مستانه.
_ چه قدر مثل دانیال حرف می زنی. خواهر و برادر خوب بلدین با کلمات آدم رو خام کنید.
راست می گفت، دانیال خیلی ماهرانه واژه ها را به بازی می گرفت، درست مثل زندگی من و این دختر عرب زاده. پس واقعاً او را دیده بود. هر دو برگشتیم به همان قهوه خانه و میز. عاصم، سر به زیر فکر می کرد و حواسش در آن حوالی پر نمی زد؛ از این که حضورم را در کنارش متوجه نشد، فهمیدم. هر دو روی چهار پایه های چوبی نشستیم. عاصم متعجب سر بلند کرد. عذرخواهی عاصم از سوفی، انتظار عجیب و دور از ذهنی بود. پس ساکت از جایش بلند شد و فنجان ها را در سینی نقره ای و کنده کاری گذاشت.
- براتون قهوه می آرم.
نگاهش کردم. صورتِ سبزه و جذابی داشت این مسلمان ترسو. چرا تا به حال متوجه نشده بودم؟ ذهن درگیرش را از چشمانش خواندم و او رفت. سوفی با صدایی مچاله به سویم خم شد.
- دوستت داره؟
ماندم حیران که درباره ی چه کسی حرف می زند. کمی سرش را کج کرد.
- عاصم رو می گم. نگو نفهمیدی که باور نمی کنم.
نگاه بی احساسم را به او دوختم.
- من فقط دوستشم.
اما من هیچ وقت دوستانم را دوست نداشتم. صاف نشست و ابرویی بالا انداخت.
- به دانیال نمی خوره که خواهری به سادگی تو داشته باشه. فکر می کنی واسه چی من رو از اون ور دنیا کشونده این جا؟ فقط چون دوستشی؟
- اشتباه می کنی. اگر هم درست باشه اصلاً مهم نیست. گفتی یه شب، عروسی دو تا از افراد داعش با هم بود. خب منتظرم بقیه ش رو بشنوم.
دست به سینه به صندلی اش تکیه داد. چند ثانیه ای در سکوتی آزار دهنده خوب تماشایم کرد.
- می دونی چه قدر التماسم کرد تا حاضر بشم از ترکیه بیام این جا؟
چه قدر تماشای باران از پشت شیشه، حسی ملس داشت. سرش را تکان داد.
- خوب کاری می کنی. هیچ وقت واسه علاقه ی یه مسلمون ارزش قائل نشو. عشقشون مثل کرم خاکی، زمین گیرت می کنه. اونا عروسشون رو با دوستاشون شریک می شن. عین دانیال که وجودم رو با همرزماش تقسیم کرد.
باز هم دانیال! دست از ضرب گرفتن کشیدم و حریصانه به چشمانش، دوخته شدم.
منتظرم تا بقیه ی ماجرا رو بشنوم.
⏪ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🤲🏼 خدای مهربانم!
چه قدر خوب است که تو را دارم!
هر زمان که بخواهم
در هر مکان که اراده کنم
تو هستی جایی در حوالی من انگار
حتی نزدیکتر.
در مرکزیترین نقطه ی وجودم
آرام میشوم با حضورت در نزدیکترین حد ممکن!
🤲🏼 خدایا شکرت که هستی!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید فخری زاده : جز شهادت هیچ راه دیگری نیست...
#عاقبتمون_بخیر
#شبتون_شهدایی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
هدایت شده از گام دوم انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر روز دوشنبه
"صد بار"
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
هدایت شده از گام دوم انقلاب
AUD-20220317-WA0002.mp3
5.82M
" زیارت آل یاسین "
#علی_فانی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
هدایت شده از گام دوم انقلاب
زیارت عاشورا - حسین حقیقی.mp3
16.55M
🏴 زیارت عاشورای زیبا
🎙 با صدای: حسین حقیقی
⏰ زمان ۱۱ دقیقه
⚫کانال گام دوم انقلاب ✌
⚫https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
Sedaye_enghelab-1.mp3
2.3M
۶آذر ۱۴۰۱
#در_۱۰۰_ثانیه
🔹تیتر اخبار تحولات داخلی و خارجی را هر شب در #گام_دوم_انقلاب بشنوید.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 🌺 یا قاضی الحاجات 🌺
🌹 سلام بر همراهان عزیز
🌈 امروز دوشنبه
🔷 ۷ آذر ۱۴۰۱ 🔷 ۳ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔷 ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
#سلام_مولاےمن.
❤️سلامے از ذره بہ خورشید...
سلامے از عطش بہ باران...
سلامے از تاریڪے بہ نور...
سلامے از انتهاے بے ڪسے بہ
فرمانرواے عالم...
سلامے از نهایت دلواپسے بہ
بیڪران آرامش...
سلامے بہ حجت خدا،
بہ غریب ترین یاور،
بہ تنهاترین پدر...
✋سلام یگانہ منجے عالم☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff