#رمان_فرار_از_جهنم 🔖📚
#پارت30
این قسمت: بلد نیستم
معنی؟ من معنی قرآن رو بلد نیستم😟
با تعجب پرسید یعنی نمی دونی این آیه ای که از حفظ خوندی چه معنایی داشت؟
تعجبم بیشتر شد 😳
آیه چیه؟🧐
با شنیدن این سوالم جمع بهم ریخت اصلا نمی دونستم هر مسلمانی این چیزها رو می دونه
از توی نگاه شون فهمیدم به دروغم پی بردن😣
خیلی حالم گرفته شده بود، به خودم گفتم تمام شد استنلی، دیگه نمیزارن پات رو اینجا بزاری😓
از جایگاه بلند شدم
هنوز به وسط سن نرسیده بودم که روحانی مسجد، بلندگو رو از داور گرفت📢
استنلی، می دونی یه نابغه ای که توی این مدت تونستی قرآن رو بدون اینکه بفهمی حفظ کنی؟😍
بعد رو کرد به جمع و با لبخند گفت: می خندید؟😏
شماها همه با حروف و لغت های عربی آشنایی دارید حالا بیاید تصور کنید که می خواید یه کتاب 600 صفحه ای چینی رو فقط با شنیدنش حفظ کنید
چند نفرتون می تونید؟ 😒😑
همه ساکت شده بودن و فقط نگاه می کردند
یهو سعید از اون طرف سالن داد زد: من توی حفظ کردن کتاب های دانشگاهم هم مشکل دارم حالا میشه این ترم چینی نخونیم؟
و همه بلند خندیدن😂😆
حاج آقا، نیم رخ چرخید سمت من
نمی خواید یه کف حسابی براش بزنید؟👏👏👏
و تمام سالن برام دست می زدند … به زحمت جلوی بغضم رو گرفته بودم 😭
#ادامه_دارد...
#اینداستانواقعیاست...
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff