eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
185هزار عکس
128هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖📚 این قسمت : تو رحمت خدایی اولین صبح زندگی مشترکمون... 👫 بعد از نماز صبح،رفته بود توی اشپزخانه و داشت با وجد و ذوق خاصی صبحانه اماده می کرد...🥣 گل های تازه ای که از دیشب مونده بود رو با سلیقه مرتب می کرد و توی گلدان می گذاشت...🌷 من ایستاده بودم و نگاهش می کردم... حس داشتن خانواده... همسری که دوستم داشت... مهم نبود اون صبحانه چی بود مهم نبود اون گل ها زیبا می شدن یا نه... چه چیزی از محبت و اشتیاق اون با ارزش تر بود... بهش نگاه می کردم... رنجی که تمام این سال ها کشیده بودم هنوز جلوی چشم هام بود... حسنا و عشقش هدیه ی خدا به من بود... بیشتر انسان هایی که زندگی سختی داشتند، قدرت دیدن و درک این نعمت ها رو نداشتند اما من،خیلی خوب می فهمیدم و حس می کردم...☺️ من رو که دید با خوشحالی سمتم دوید و دستم رو گرفت... _به به به موقع پاشدی،یه صبحانه عالی درست کردم... صندلی رو برام عقب کشید... با اشتیاق خاصی غذا ها رو جلوی من میزاشت... با خنده گفت:فقط مواظب انگشت هات باش...😁 من هنوز بخیه زدن را یاد نگرفتم... با اولین لقمه غذا،ناخوداگاه... اشک از چشمم پایین اومد... بیش از ۳٠ سال از زندگی من می گذاشت... و من برای اولین بار،طعم خالص عشق رو احساس می کردم... حسنا با تعجب و نگرانی به من نگاه می کرد... _استنلی چی شد؟... چه اتفاقی افتاد؟... من کاری کردم؟...😨 سعی می کردم خودم رو کنترل کنم اما فایده نداشت... احساس و اشک ها به اختیار من نبودن... با چشم های خیس از اشک بهش نگاه می کردم... به زحمت برای چند لحظه خودم رو کنترل کردم... _حسنا تا امروز... هرگز...تا این حد... لطف و رحمت خدا رو حس نکرده بودم... تمام زندگیم...این زندگی _تو رحمت خدایی حسنا... دیگه نتونستم ادامه بدم... حسنا هم گریه اش گرفته بود... بلند شد و سر من رو توی بغلش گرفت... دیگه اختیاری برای کنترل اشک هام نداشتم...😭 ... ... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff