eitaa logo
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
257 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
33 فایل
@gandoiiii مهربان خدای من @emamhosein113 فکر می‌کردم، نـ⛔️ـمی‌شه پرسـ🧐ـید؛ اما...🤩 ‌+ثبت نام؟ بعله بفرمایید☺️ http://Bn.javanan.org
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
໑📿♥↯ ... رسم عاشق نیست با یڪ دل، دو دلـ♡ـبر داشتن ... !^^ 💌¦↫" 💔¦↫" 🕊¦↫" ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
رفــیق!😉 وقتی‌بہ‌دلت‌میفتہ‌ڪہ‌برگـردی! وقتی‌شوق‌پیدا‌می‌ڪنی‌برای‌ترڪ‌ گناه‌همش‌ڪارخداست...!🌺🙂 مگہ‌میشہ‌خدایــی‌ڪہ‌شوق‌توبہ، روبہ‌دلت‌انداختہ؛ نبخــشہ..!؟🙂🌿 💥
رفیق . . . در‌"فضاے‌مجازۍ" نبرد‌سنگین‌شدھ امروزه‌هر‌ڪسے‌یڪ‌گوشۍ‌دارد مانندِ‌ڪسۍ‌اسٺ‌ڪہ‌سݪاحۍ‌در‌دسٺ‌دارھ پس‌باید‌بداند‌ڪہ‌چگونہ‌از‌این‌سلاح‌استفاده ڪند‌؛ و‌‌چہ‌چیزۍ‌را‌با‌آن‌"هدف"‌بگیرد(:🌼!. . 📌🗒
دل تکونی، از خونه تکونی هم‌ واجب تره ! دلتو بتکون از حرفا از بغضها از آدما از هچی که توی این یه سال دلتو به درد اورده دلتو بتکون اگه با یه ( ببخشید منم مقصر بودم ) دل یه نفر رو آروم میکنی ، آرومش کن دلتو بتکون امیدوارم لحظه های پایانی سالتون پر باشه از آرزوهای قشنگ و لحظه هاتون عاشقونه ❣️ ‌
زهرا خانم اگه از این به بعد قرار نیست رمانی به اسم سربازان بی نشون داشته باشیم بگید😂 مردیم از انتظار😐😂💔
بسم الله الرحمان الرحیم ❤️ به نام انکه مهربان ترین و بخشنده ترین است ❤️ 💐💐💐💐 رمان سربازان بی نشون پارت صد و سی و نهم محمد خیلی نگران داوود بودم الان دیگه مطمئن شده بودم که از عمد بهش زدن 😔😔 +چیشده اقا چرا تو فکرید ؟ الان که داوود خدا رو شکر بهتر شده محمد : از اون لحاض اره ولی داوود متاسفانه شناسایی شده و تا چند وقت نباید بیاد سایت +اقا داوود نمیتونه نیاد سایت یعنی نزاشت حرفم رو بزنم محمد : داوود باید اینکار رو بکنه قانون به من اجازه نمیده +اقا من که نمیتونم باهاش صحبت کنم کار خودتونه محمد : 🤨🤨 +چیه چرا اینجوری نگاه میکنید ؟ اقا خواهشا اینکار رو از من نخواید محمد :بدو ببینم چیکار میکنی هاا +هوففففف رفتم داخل الهی شکر حالش بهتر شده بود و رفته رفته داشت راه میفتاد +اقا داوود ما چطوره ؟ داوود : خوبم به لطف شما +خب خدا رو شکر داوود : چخبر شده دوباره ؟ +باید خبری بشه که از دوستم احوال بپرسم داوود : 😶😶یعنی رسول من اگر تو رو نشناسم داوود نیستم +فعلا که من رو نمیشناسی و داوودی 😂😂😂😂😂😂😂😂 داوود : مسخره خودت کن بگو چیشده ؟ +تو نباید تا یه مدت بیای سایت چون شناسایی شدی داوود : چیییییییییییییییییییی ؟؟؟ +عزیزم چیزی هست که باید باور کنی فقط تا سه هفته تحمل کن همین داوود : وای نه ای خدااااااا من طاقت نمیارم توی این سه هفته +چرا عزیزم طاقت میاری همون لحظه اقا محمد وارد شد +اقا من با اجازتون زحمت رو کم کنم محمد : باشه برو خدانگهدار باید میرفتم دنبال ریحانه +سلام خانم دکتر سوار شو بریم ریحانه : وای رسولللل ترسیدمممم +خب کجا بریم ؟ ریحانه : عمه صبح باهام گرفت و برای امشب دعوتمون کرد شوهر مرضیه هم هست +پس بریم خونه من لباس عوض کنم و بریم خونه عمه ریحانه : بریم ادامه دارد ...
یک پارت دادم انشالله اگر نظر بدید یک پارت طولانی دیگه هم میدم 🌺
https://harfeto.timefriend.net/16468460284632 لینک ناشناس برای نظر دادن در مورد رمان سربازان بی نشون
+یا سامِعَ الشَّکایا ای شنونده‌ی گِله‌ها
+یا مَن یعلَمُ مُرادَ المُریدین ای آنکه می‌داند خواسته‌ی مشتاقان را
+یا مَن یَسمَعُ اَنینَ الواهِنین ای آنکه می‌شنود ناله‌ی خسته‌دلان را
+یا مَن یَقبَلُ التَّوبه عَن عِبادِه ای آنکه می‌پذیرد توبه را از بندگانش
+یا مَن مقصَدَ اِلّا الَیه ای آنکه نیست مقصدی جز بسوی او
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا