″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🦋 #در_مسیر_عشق 🦋 🍃 #پارت هفتاد و سوم 🍃 داود : آقا پس لطفا بشینید ممکنه توضیحاتم طول بکشه محمد
🌿 #در_مسیر_عشق 🌿
🍬 #پارت هفتاد و چهارم 🍬
داود : جانم آقا در خدمتم
محمد : خب بیشتر توضیح بده دقیق بگو کدوم قسمت های پرونده مشکل داره و مربوط به کدوم بخش میشه یعنی موضوعش چیه
داود : چشم آقا .
در رابطه با یه تیم تروریستیه که قصد داشتن
عناصر مهم کشور و ترور کنن یه لیست ترور هم هست که حالا بررسی کنید و اینکه متهمین هم
از مسئولین کشور که این لیست و در اختیار دشمن دادن هست و ابو یاسر هم سر دسته ی این گروهک بوده از پرونده ی تطبیق داده شده فهمیدم که جرم اش خیلی سنگین بوده یعنی سه تا قتل از افراد خودشون و چهار شهید که همش مربوطه به خود ابو یاسر ولی آقا این پرونده هنوز تکمیل نشده است و متهم که ابو یاسر باشه دستگیر نشده و ابو عامر و جایگزین کردن حالا چرا؟؟
چون یه مهره ی سوخته بوده براشون و از همه مهم تر اینکه اصلا این پرونده برای سازمان ما نیست فکر میکنم بی توجهی بهش هم به این دلیل بوده
محمد : خب یعنی از کدوم ارگانه؟؟
داود : همین و میخواستم بدم به فرشید که...
محمد : پس که این طور🧐قضیه پیچیده شد
ببین فعلا این قضیه رو به هیچ کس نگو و سعی کن بیشتر روش کار کنی حواست به فرشید هم باشه خیلی مشکوک میزنه🔪حتی اگر تونستی باهاش صحبت کن
داود : چشم آقا ولی فکر کنم بهتره خودتون باهاش صحبت کنید
ادامه دارد...
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🌿 #در_مسیر_عشق 🌿 🍬 #پارت هفتاد و چهارم 🍬 داود : جانم آقا در خدمتم محمد : خب بیشتر توضیح بده دقیق
🎗 #در_مسیر_عشق 🎗
🏵 #پارت هفتاد و پنجم 🏵
محمد : آره درست میگی الان که رفتی پایین بگو بیاد بالا کار دارم باهاش(😈)
داود : آقا شما به فرشید شک دارید ؟😬
محمد : شاید🤨ولی لزومی برای توضیح نمی بینم🤨.
داود : با اجازه😬🤐
☆♡☆♡☆♡☆♡
فاطمه : آبجی خوبی ؟😰چیشد یهو؟
زهرا : نفس ام بالا نمی اومد نمیتونستم حرف بزنم 😖😖از اون بدتر قلبم بود که تیر میکشید😣😣😣
* زهرا میدود به سمت سرویس *
فاطمه : چی شددد😱😱 خوبی ؟؟؟؟؟
زهرا :آ..ره چی...زی نی..ست
فاطمه : چند وقته این طوری شدی آبجی؟
خطرناکه هاااا😥
زهرا : چیزی نیست خوبم
فاطمه : نفس ات بالا نمیاد خون سرفه میکنی بعد میگی چیزی نیست 😡 میگم چندمین باره ؟؟؟
زهرا : اصلا مهم نیست 😓ول کن
فاطمه : به من نمیگی به بابا که میگی🤨
ادامه دارد....
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🎗 #در_مسیر_عشق 🎗 🏵 #پارت هفتاد و پنجم 🏵 محمد : آره درست میگی الان که رفتی پایین بگو بیاد بالا کار د
💫 #در_مسیر_عشق 💫
✨ #پارت هفتاد و ششم ✨
زهرا : خیلی خب باشه میگم فقط قول بده به بابا چیزی نگی🤫
فاطمه : میشنوم
زهرا : یه هفته است این طوری شدم💔🙂
روزهای اول کم بود اما چند روز یه زیاد شده
ولی هیچی نیست طبیعیه🙂
فاطمه : خیلی بی معرفتی 💔چرا هیچی نمیگی چرا به فکر خودت نیستی 🔪
زهرا : اول و آخرش مرگه حالا یه ذره دیر تر یه ذره زودتر فرقی نداره 🙂
فاطمه : این چرت و پرت هااا چیه میگی 🤨
یه بار دیگه ببینم این طوری میگی من میدونم و تو الانم اگر میخوای به بابا چیزی نگم میری خونه استراحت میکنی 🔪
زهرا : نه کار دارم باید انجام بدم 😖
فاطمه : همرو خودم انجام میدم یه کلمه دیگه هم ادامه نده 🤨 برو خونه زووود
زهرا : باش☹️خداحافظ 🙂💔👋🏻
♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡|♡
داود : فرشید برو بالا آقا محمد کار داره باهات
فرشید : داشتم از ترس میمردم یعنی چی میخواد بگه😶نکنه فهمیده.....نکنه فکر کرده.....
خدایا خودت کمک کن : باشه فقط عصبی بود ؟
داود : من چه بدونم خودت برو ببین چیکار داره باهات
فرشید : 😒خیلی خب بابا و رفتم سمت اتاق شون . آقا اجازه هست
محمد : بله بفرمایید
ادامه دارد......
هدایت شده از 🖤ما ملت امام حسینیم 🖤
2796122.mp3
10.97M
میگه زمین و آسمون یا حیدر🏴
#میثم_مطیعی🖤
@melat_emamhosein
امشب راه آسمان از قلب قرآن میگذرد🖤
شب قدر بزنگاه آمرزش و اجابت است
#شب_قدر
بچه ها واسه همه دعا کنین🙏🙏
منم دعا کنین شفا بگیرم
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
💫 #در_مسیر_عشق 💫 ✨ #پارت هفتاد و ششم ✨ زهرا : خیلی خب باشه میگم فقط قول بده به بابا چیزی نگی🤫 فاطم
🌱 #در_مسیر_عشق 🌱
☘️ #پارت هفتاد و هفتم ☘️
فرشید : آقا با من کاری داشتید؟
محمد : بله بشین میگم
فرشید :چشم
محمد : خب آقا فرشید یادته اولین روزی که اومده بودی اینجا چی بهت گفتم؟
فرشید : بله . ولی آقا من جاسوس نیستم 😑
محمد : مگه من گفتم جاسوسی🤨چی بهت گفتم؟
فرشید : آقا گفتید که فکر خیانت به کشور به سرم نزنه که حواستون بهم هست 🤐
با این سوالات داشتم دیوونه میشدم ترسیده بودم😰
محمد : من الان بازجویی نمی کنم که انقدر میترسی داریم باهم صحبت میکنیم بعدش هم منظور اونا نبود 🤨
فرشید : آقا شما فکر میکنید من اون پرونده رو....
محمد : پریدم وسط حرفش و گفتم : فرشید جان من تورو مثل پسرم دوست دارم هیچ وقت هم فکر نمی کنم تو جاسوسی من بهت گفته بودم
که من و مثل پدرت بدون هر مشکلی داشتی بهم بگو الانم مثل بچه ی آدم بگو چی شده یه مدته تو فکری اون از شیفت که نزدیک بود سوژه بره رو هوا و.... حالا بگو چیشده؟
فرشید . با حرفای آقا محمد دلم قرص شده بود
احساس میکردم میتونم حرفم و بهش بزنم
محمد : فرشید جان نمی خوای بگی ؟
فرشید : چرا آقا ولی میشه قول بدید عصبی نشید ؟
محمد : نه برای چی باید عصبی بشم 😂بگو
ادامه دارد....
هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل
اینڪ شما و وحشتِ دنیاے بے علے
قرآن بے علے ثمرش ابن ملجم است
دارد خطر تلاوت هر آیہ بے علے.
#خادمالمهدے
#شب_قدر
هدایت شده از دختران حاج قاسم🇮🇷❣️
همین الان❗️
¹بار سورھ واقعہ
¹بار سورھ توحید
⁷بار ذکر یا الله
و بعد حاجت بخواھ
[دم کسایے گرم که ظهور میخواݩ]
[آیت الله فاطمے گفتݧ : سرے در این عمل هست که نمیتوانم بگویم .. ]
#نشر_حداکثرے
التماسدعا✋🏻
#شب_قدر #ماه_رمضان
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🖤🕯•
-
یاعـلینـٰامتـوبـردمنـهغـمیمانـدنـہهمـۍ!
گـوییـٰاهیچنـہهمّـیبـهدلـمبوده،نـہغـمۍ🌱••!
-
🖤⃟ ⃟🖇¦➺ #شب_قدر
🖤⃟ ⃟🖇¦➺ #ماه_رمضان
-