"
🥀 شب بیست سوم
الهـــــــی العفو...🙏
عبد تو غرق گناه است
الهـــــــی العفو...
تو برانی و نبخشی
من گدایت هستم...
آخرین راه من آه است
الهـــــــی العفو..
الهــــــی العفو...
#شب_قدر
#شب_بیست_و_سوم
🥀🥀🥀
...........
میگما!¡!¡
اگه امشب بخشیده نشدیم چی...
اگه سال دیگه نبودیم چی...
شب بیست و سوم هم تموم شد
سال دیگه کی مرده کی زنده؟؟؟
میگن لحظهی اخر هر انسانی،شیطان میاد و دینشو حتی شده به یه لیوان اب میخره،حواسمون هست؟حق الناس،گناه،بی ادبی،بی حجابی،بی نمازی...تک تک اینارو باید جواب بدیما،بیایم کاری کنیم که شیطان شرمنده باشه نه ما،اون دنیا هیچ کس نمیتونه برامون کاری کنه ها،نه والدین برا بچه موثرن،نه بچه برا والدین،خودمونیم و اعمالمون
امشب حلال کنیم همو،گناهامونو بذاریم کنار،تازه متولد شیم
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🌱 #در_مسیر_عشق 🌱 ☘️ #پارت هفتاد و هفتم ☘️ فرشید : آقا با من کاری داشتید؟ محمد : بله بشین میگم
♥️ #در_مسیر_عشق ♥️
🎀 #پارت هفتاد و هشت 🎀
فرشید : آقا من..من..عاشق شدم😓
محمد : آخه پسر خوب این انقدر حواس
پرتی و نگرانی داره ☺️ حالا عروس خانم کیه؟
فرشید : اممم چیزه .....
محمد : کیه؟😉
فرشید : آقا من ...من زهرا خانم و دوست دارم😓 ببخشید انقدر بی مقدمه گفتم ولی خیلی وقته میخواستم باهاتون صحبت کنم که وقتی فهمیدم شما پدرشون هستید و دیگه نتونستم چیزی بگم🤐
محمد : اول اینکه من انقدر هم که فکر میکنی
خشن نیستم دوم اینکه همیشه سعی کن راحت با همه حرفت و بزنی سوم اینکه یه سری چیز ها هست که ازش خبر نداری و فکر میکنم تصمیم درستی نگرفتی
فرشید : آقا اگر منظورتون قلب زهرا خانمه
من اصلا به اون قضیه فکر نمی کنم و حتی میدونم حل شدنیه
محمد : مسئله خودشه که قصد ازدواج نداره
حالا الان وقتش نیست بعدا با هم صحبت میکنیم من بهش میگم قضیه رو بعد با هم حرف میزنیم
فرشید : چشم آقا با اجازه .
تو افکار خودم بودم انگار سبک شده بودم و یه باری از رو دوشم بر داشته بودم ولی حرفای آقا محمد نگرانم میکرد اگر قبول نکنه چی 😔
همه چیز و سپردم دست خدا و همه ی حواسم و دادم به کارم که گند کاری های قبلم و جبران کنم
ادامه دارد....
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
♥️ #در_مسیر_عشق ♥️ 🎀 #پارت هفتاد و هشت 🎀 فرشید : آقا من..من..عاشق شدم😓 محمد : آخه پسر خوب این ا
🎍 #در_مسیر_عشق 🎍
🌿 #پارت هفتاد و نهم 🌿
*نمازخانه*
فاطمه : دنیا رو سرم خراب شده بود اگر اتفاقی برای آبجی زهرام بیوفته چی😭😭😭من چه کار کنم بدون اون💔 تو افکار خودم بودم که بابا سر رسید
محمد : فاطمه خانم چرا داره گریه میکنی 🤨
فاطمه : هیچی نیست یعنی هست 😓💔
محمد : چی شده؟ زهرا کجا رفت؟
فاطمه : حال آبجی اصلا خوب نیست
یه چیز هایی میبینم که...💔
محمد : کامل بهم بگو چی شده نه یدونه کم نه یدونه زیاد🔪
فاطمه : درد قلبش خیلی زیاد شده اما چیزی نمیگه امروز هم خون بالا آورد اصلا حالش خوب نیست بابا اگر اتفاقی برا آبجیم بیوفته چی😭😭😭😭😭
محمد : با حرفای فاطمه داشتم سکته میکردم
حال بد زهرا درد قلبش و بدتر از همه که نمیاد بریم دکتر .سعی کردم فاطمه رو آروم کنم اما حال خودم دست کمی از اون نداشت 😔 : دخترم این که گریه نداره خوب میشه نگران نباش الانم برو به کارت برس
فاطمه : میدونستم بابا حالش از منم بدتره ولی چیزی بروز نمیده بدون حرف رفتم سر کارم
محمد : با حرفای فاطمه نگران زهرا شدم نتونستم تحمل کنم و رفتم دنبالش تا به زورم که شده ببرمش دکتر
: زهرا خانم اجازه هست
زهرا : فکر نمیکردم این موقع روز بابا بیاد خونه با صداش اشک هام و پاک کردم و آروم گفتم : بله
محمد : دخترم چرا گریه کردی ؟
زهرا : هیچی مهم نیست 🙂
محمد : آماده شو باهم بریم یه جایی
زهرا : اگر منظورتون دکتره من نمیام🙂
محمد : بخدا اگر رو حرفم حرفی بزنی یه کلمه دیگه بگی نمیام و خوبم و این حرفا حلالت نمیکنم 🤨 سریع آماده شوووو🔪🔪
ادامه دارد....
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🎍 #در_مسیر_عشق 🎍 🌿 #پارت هفتاد و نهم 🌿 *نمازخانه* فاطمه : دنیا رو سرم خراب شده بود اگر اتفاقی برا
🍁 #در_مسیر_عشق 🍁
🍂 #پارت هشتاد 🍂
زهرا : نیازی نیست من خوبم
محمد: چی گفتم بهت😡🤨
زهرا : بابا من می خواستم یه چیزی بهت بگم 😓
محمد : خب بگو
زهرا : من نمیخوام عمل بکنم چون اگر بمیرم آرزویی که داشتم به دلم مونده و از دنیا میرم . حاضرم درد بکشم هرچقدر باشه اما فعلا چند وقتی خدمت بکنم
محمد : شما نمیمیری بلکه شهید میشی🤨 بعدش هم اصلا هیچ اتفاقی نمیفته
زود باش آماده شو زود ها🤬
زهرا : چاره ای نداشتم مجبور شدم آماده بشم و برم
فاطمه : منم میام باهاتون
محمد : شما کجا ؟
زهرا : بابا بزار بیاد تسکین درد من میتونه باشه😓
محمد : خیلی خب 😶🙄چه کارا تسکین درد من 🙄🙄
بیمارستان
دکتر : چند وقت هست سرفه خونی میکنی ؟
زهرا : هشت روز
دکتر: شده خون بالا بیاری ؟؟
زهرا : سه بار فقط
دکتر : بنظرت الان موقع خوبیه برای مراجعه ؟؟؟
محمد : آقای دکتر اصلا راضی نمیشد به اجبار من اومد
زهرا : خوب هیچی نیست دیگه
دکتر: دختر جان خون بالا آوردن هیچی نیس 😳 چرا آخه با خودت اینطوری میکنی
قلبت و عمل نکردی تمام سیستم ایمنی بدنت بهم ریخته بخاطر اینکه قلب خوب کارش و انجام نمیده تمام بدنت دچار اختلال شده بخاطر همین خون سرفه میکنی یا بالا میاری
محمد : حالا باید چه کنیم ؟
دکتر: همین چند روز دیگه باید عمل بشه اما قبلش باید بفهمیم دقیق که چیشده
خب زهرا خانم شما برو آزمایش رو انجام بده بیا منتظر جواب هستم
زهرا : چشم😓
فاطمه : چیشد؟ دکتر چی گفت ؟
زهرا : آزمایش 🙂🔖
فاطمه : خب منتظر چی هستی بیا بریم دیگه
دکتر : ببین محمد جان وضع دخترت اصلا خوب نیست همون طور که گفتم قلب بخاطر اینکه کارش و خوب انجام نمیده بدن دچار اختلال های دیگه ای شده من میدونم چرا هرازگاهی خون بالا میاره یا سرفه میکنه با آزمایش دقیق تر میگم اما اینو بگم فقط بهش نگید
قلب که کارش و درست نکرده بدن دچار بیماری سرطان شده
آزمایش رو که داد با این میشه فهمید عملی که در پیش داره چطوره اوضاش
محمد: محمدرضا من نگرانم😶با این چیزایی که گفتی نگرانیم بدتر شد😶
دکتر : ببین من و تو از قدیم دوست هستیم من دخترت و خوب میشناسم جلوی من بزرگ شده زهرا خیلی قوی هست اصلا نگران نباش زهرا دختر قوی هست که بخاطر خانواده و کشورش هم که شده رو پای خودش وایمیسه
محمد: آره درسته امیدوارم
دستت درد نکنه من بیرون منتظر بچه ها میمونم
دکتر : خواهش میکنم باشه
ادامه دارد....
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
بسه سه پارت یا بذارم؟؟؟
سه پارت دیگه هم بذار
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze25.mp3
4.01M
❤️🍃
تندخوانی جزء بیستوسوم قرآنکریم🌱
#رفیقِجان
#ماه_رمضان💛
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🍁 #در_مسیر_عشق 🍁 🍂 #پارت هشتاد 🍂 زهرا : نیازی نیست من خوبم محمد: چی گفتم بهت😡🤨 زهرا : بابا من می
🌱 #در_مسیر_عشق 🌱
🍃 #پارت هشتاد و یکم 🍃
زهرا : این آزمایش با آزمایشاتی که قبلا داده بودم خیلی فرق داشت
درد بدی داشت اما لبخند تلخی زده بودم.بعدش که اومدیم بیرون چون خون زیادی گرفته بودن سرم گیج رفت و نشستم
: فاطمه آب بده
فاطمه : شکلات هم بخور
دکتر: خب زهرا خانم همون چیزی که حدس میزدم و می گفتم
شما چند روز دیگه عمل میکنی مشکل قلبت برطرف میشه سر این سرفه های خونی هم بعدا باهم صحبت میکنیم الان موقع خوبی نیست
زهرا: 🙂رُک و راست بگید دارم میمیرم
دکتر : نه اتفاقی نمیفته
دیگه نبینم حرف از مرگ بزنی ها🤨
زهرا: 🙂💔باشه
محمد : آقا محمدرضا دست شما درد نکنه با اجازه
دکتر : وظیفه بود فقط محمد جان
فاطمه : دوست بابا که اسمشو صدا زد من و زهرا برگشتیم
محمد : بچه ها شما برید من میام
فاطمه : باشه
دکتر : محمد جان نخواستم جلوی بچه هات بگم اما اینو بدون که بعد از عمل حالا هرچند ماه که شد باید حالش بهتر بشه و بعد شیمی درمانی بکنه تا اینم بگذره فقط روحیه شو از دست نده
زیاد هم بهش چیزی نگید سعی کنید حواسش و پرت کنید و تو جمع شادی باشه
محمد : باشه فقط این عمل احتمال مرگ داره ؟
دکتر : آره شصت درصد
محمد: باشه ممنون اخوی
دکتر : خواهش میکنم به سلامت
محمد : خب بچه ها نظرتون چیه آب هویج بگیریم؟😃
زهرا : نظر خوبیه
محمد : من همیشه نظر های خوبی میدم عروس خانم😌✌️🏻
زهرا : 🧐
فاطمه : آها ایشون خبر ندارن😂
هیچی نیست نگید بابا😂
محمد : چشم فرمانده😂
زهرا:😶😶دیگه نگید لطفا
محمد : چشم فرمانده 😂
زهرا: با تشکر بنده بخوابم 😶
فاطمه : 😐😐چقدر عالی بعد مدتها میخوای بخوابی؟
زهرا : با پا زدم تو پای فاطمه
: عشقم ساکت میشی😊
محمد : یعنی چی بعد مدتها؟🤨
فاطمه : بابا زهرا دو روزه ..
زهرا: با دست جلوی دهنش و گرفتم
ادامه دارد....
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🌱 #در_مسیر_عشق 🌱 🍃 #پارت هشتاد و یکم 🍃 زهرا : این آزمایش با آزمایشاتی که قبلا داده بودم خیلی فرق دا
💐 #در_مسیر_عشق 💐
✨ #پارت هشتاد و دوم✨
زهرا : دو روزه حالم بهتر شده☺️
فاطمه : 😐😐😐چرا قضیه رو برعکس میکنی
زهرا : عشقم لطفا میبندی ؟😊
محمد : نه بزار بگه ببینم چی شده
فاطمه : خفه شدم زهرااا
زهرا : ان شاءالله شهید شی
بگو ببینم دردت آروم میگیره یا نه😠
فاطمه : 😶😶😶هیچی پشیمون شدم
محمد: اینکه دو روزه نخوابیده چرا دعوا میکنید 😐💔
زهرا :😶😶😶علم غیب؟؟؟؟
محمد : خیر
زهرا : پس چی ؟؟
محمد: من باید حواسم به رانندگی باشه😌😂😂😂
فاطمه : 🤣🤣🤣واااییی چقدر خوب موضوع رو عوض کردید🤣🤣
زهرا : نخندید نخندید دردم میگیره😂
محمد : عع یه کاری کن دردت نگیره
زهرا : باشه صبر کنید دستم و گذاشتم رو قلبم
: حالا نگهش داشتم بخندیم😂😂
فاطمه : 🤣🤣🤣
محمد : 😶😶چیشده چیز خنده داری گفتم؟😶اینکه حواسم باید به رانندگی باشه خنده داره ؟
فاطمه : اوهوم😂
زهرا : 😐😐😐😐😐😐😐😐😐
فاطمه : چیشد زهرا یهو ساکت شدی ؟
زهرا : 😐😐😐😐😐بابا میشه در و بزنی؟
محمد : گناه داره دردش میگیره بچه مظلومیه چرا بزنمش ؟
زهرا : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣واااااااااایییییییییی
فاطمه : 😂😂😂کوفت و واییی
محمد : 😐😐😐😐 خب مگه دروغ میگم چرا بی دلیل بزنمش؟😐😂
زهرا : پشیمون شدم اصلا😂
محمد " خوب شد که شادن و دارن میخندن
ادامه دارد...