4_6024112715528669311.mp3
2.31M
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
◼️ #مراسم ختم #مجازی #سومین روز درگذشت مرحوم مغفور شادروان #حاج_حبیب_شعبانی
و مرحومه مغفوره شادروان #فاطمه_صفری
🔷 تلاوت قرآن کریم سوره #الرحمن :
🎤توسط کربلایی #محمدمتین_امینی
◾️🌾◾️🌾◾️🌾◾️🌾
⚘ شادی روحش #قرائت " فاتحه" باذکر "صلوات "
التماس دعا..
◼️🌾◼️🌾◼️🌾◼️🌾
♦️ #جهش_تولید
♦️ #رزمایش_همدلی
♦️ #کمک_مومنانه
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش ؛ ایتا و تلگرام
@garman_shahrood
4_6030801882279053704.mp3
4.04M
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
◼️ #مراسم ختم #مجازی #سومین روز درگذشت مرحوم مغفور شادروان #حاج_حبیب_شعبانی
و مرحومه مغفوره شادروان #فاطمه_صفری
روز جمعه متعلق به امام #زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرائت
🔷 #زیارت_ال_یاسین
◾️🌾◾️🌾◾️🌾◾️🌾
⚘ شادی روحش #قرائت " فاتحه" باذکر "صلوات "
التماس دعا..
◼️🌾◼️🌾◼️🌾◼️🌾
♦️ #جهش_تولید
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش ؛ ایتا و تلگرام
@garman_shahrood
4_5976428034398357550.mp3
1.29M
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
◼️ #مراسم ختم #مجازی #سومین روز درگذشت مرحوم مغفور شادروان #حاج_حبیب_شعبانی
و مرحومه مغفوره شادروان #فاطمه_صفری
🔷 دعا #ختم_قرآن :
🎤توسط کربلایی #محمدامین_امینی
◾️🌾◾️🌾◾️🌾◾️🌾
⚘ شادی روحش #قرائت " فاتحه" باذکر "صلوات "
التماس دعا..
◼️🌾◼️🌾◼️🌾◼️🌾
♦️ #جهش_تولید
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش ؛ ایتا و تلگرام
@garman_shahrood
🏴 ناگهان باز دلم یاد تو افتاد، گرفت...
فرازی از #وصیت_نامه_شهیدسلیمانی:
🌷«همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم»
🍃 شادی ارواح طیبه #شهدا، خاصه سیدالشهدای #مدافعان حرم، #امام_شهدا و همه #درگذشتگان اخیر #فاتحهای قرائت فرمایید.
🌾
🌸🌾
🌾🌸🌾
🌸🌾🌸🌾
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
#چهش_تولید
@garman_shahrood
دختران حاج قاسم.mp3
17.06M
🌺 #دختران حاج قاسم...
#مکتب_حاج_قاسم
🎧 #روایتی نو از حاج حسين يكتا با #موضوع دختران ایران اسلامی!
✳️ #رسانه باشید لطفا به دیگران معرفی کنید
🌷
💕🌷
🌷💕🌷
💕🌷💕🌷
💕🌷💕🌷💕🌷
@garman_shahrood
سالروز #شهادت
#شهیدحجت_الله_مهدوی
#فرزند محمدرضا
🔷 مسئولیت : #فرمانده گردان المهدی مریوان
🔷 شاهرود _ روستای #قلعه_محمدآقا
🌹 #تاریخ_شهادت ۱۳۶۴/۰۴/۰۶
🌹 #محل_شهادت : هورالعظیم
براتر اسابت ترکش
🌹 #محل_تدفین :گلزار #شهدای علی اباد کتول امامزاده الازمن
🔷متولد : ۱۳۲۵
♦️کارمند بانک تجارت علی آباد
🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیدچمران_گرمن
✳️ #رسانه باشید لطفا برای دیگران ارسال نمائید.
🌷
💕🌷
🌷💕🌷
💕🌷💕🌷
💕🌷💕🌷💕🌷
@garman_shahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چونکهصبح آمدوچشمم بازشد
خلقـتم بـا خـالقـم همـراز شـد
غرق رحمت می شود آنروز که
صبحش با نام زیبایت آغاز شد
مثل همیشه آغاز میکنیم روزمان
را با توکل به اسم اعظمت ﷽
الهی به امید تو.
🍃
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃
#چهش_تولید
@garman_shahrood
🔴شهید مظلوم آیت الله بهشتی ره :
تا زندهایم،تحت هیچ شرایطی تسلیم آمریکا و اقماراروپایاش نمیشویم.
🌺
🎆🌷
🎆🌺🌷
🌺🎆🌺🌷
🎆🌺🎆🌺🎆🌺
#چهش_تولید
@garman_shahrood
🌹#شهیددکتربهشتی :
در این انقلاب آنقدر کار هست که میتوان انجام داد ، بی آنکه هیچ پست ، سمت ، حکم و ابلاغی در کار باشد.
🌾
🌸🌾
🌾🌸🌾
🌸🌾🌸🌾
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
#چهش_تولید
@garman_shahrood
🌸کتاب #سه_دقیقه درقیامت
(#قسمت_سوم)
✅ یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است!
♻️فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.
🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با شهادت باشد.
💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.
♻️اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است.
سالها گذشت.
🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم.
🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم.
💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید.
♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا...
🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده...
🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد.
حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت.
💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است!
درست بود!
چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم.
🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست.
✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده.
🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است...
پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد میدانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد.
🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم.
🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم.
تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم.
⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد..
پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد....
🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند.
چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد.
💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود.
❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم.
🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم.
از لحظه های کودکی تا لحظهای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت...
✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را میدیدم.
💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود.
☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم.
با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟!
🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند..
🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود.
🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم.
🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را...
حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل!
🌺با لبخندی به من گفت:برویم.
با تعجب گفتم کجا؟
دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت:
مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد.
🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم!
🔰می فهمیدم که در فکرش چه میگذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم.
⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.
💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت:
خدا کند که برادرم برگردد..
دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است.
اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم...
یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند!!
⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.
جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد
قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم.
🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه..
🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم..
ادامه دارد ...
🌾
🌸🌾
🌾🌸🌾
🌸🌾🌸🌾
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
#چهش_تولید
@garman_shahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💕🌸
💗پروردگارا
🌸بی نگاه لطف تو
💗هیچ کاری به سامان نمیرسد
🌸نگاهت را از ما دریغ نکن
💗و با دستان قدرتمند و توانايت
🌸چرخ روزگارمان را بچرخان
💗الهی به امید تو
🌸صبحتون معطر به ذکر الله
🍃
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃
♦️ #جهش_تولید
@garman_shahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼🍃
ششـم ذیقعده
روز بزرگداشت
حضرت احمد بن موسی (سلام الله علیها )
" شاهچـراغ "
و
#دهه_کرامت گرامی باد 💐
🍃
🍃🌼
🌸🍃🌼🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
♦️ #جهش_تولید
@garman_shahrood