eitaa logo
🌺کانال قطعه ای ازبهشت
605 دنبال‌کننده
13هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🌸✨رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند. دوچیزموجب برطرف شدن فقرمی شود✨ 1⃣👈بسیاریاد کردن خدا 2⃣👈فرستادن صلوات برمن #قطعه_ایی_از_بهشت •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈• @gateiazbehesht •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 📌 3⃣ ✅2 . موقعیت جغرافیایی قرقیسیا ✅«قرقیسیا» شهری در شمال است که در محل التقای رود با قرار گرفته است . این شهر پیش از اسلام نام داشت و در سال نوزدهم هجری به دست فتح شد و قرقیسیا نام گرفت (11) . ☘در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های درباره قرقیسیا چنین توضیح داده شده است: ☘در حدود دویست میلی پایین ، قرقیسیا که همان کرکیسیوم قدیم است، در ساحل چپ ، جایی که رودخانه خابور آبهای زیادی خود را در آن می ریزد واقع است . ابن حوقل درباره قرقیسیا گوید شهری زیبا است که در آغوش باغستانی قرار داد . یاقوت و حمدالله مستوفی هر دو آن را محلی دانسته اند که کوچکتر از رحبه که شش فرسخی قرقیسیا و در جانب غربی فرات است (12) . ☘ قرقیسیا ( (Qarqisiya را از شهرهای اقلیم چهارم و از حوزه های ناحیه جزیره معرفی می کند (13) . ✅ در و پس از آنکه موقعیت قرقیسیا بر ساحل فرات را توصیف می کند به بیان فاصله آن تا بغداد می پردازد و تمامی منازل میان این دو را نام برده و به فاصله هر یک از دیگری نیز اشاره می کند . بر اساس محاسبه وی فاصله این دو شهر از یکدیگر در حدود نود و چند فرسخ است (14) . ✴️در معجم البلدان طول و عرض جغرافیایی این شهر به نقل از ذکر شده است: ✴️بطلمیوس می گوید: طول شهر قرقیسیا 64 درجه و 45 دقیقه و عرض آن 35 درجه است . این شهر جزء اقلیم چهارم است (15) . ✨یکی از محققان معاصر در مورد موقعیت جغرافیایی قرقیسیا می نویسد: ✨امروزه خرابه های آن نزدیک شهر سوریه قرار دارد . قرقیسیا نزدیک مرزهای سوریه - عراق است و به مرزهای ترکیه - سوریه نسبتا نزدیک می باشد (16) . پی نوشتها: 1 . سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص 894، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 136 . 2 . همان، ص 896 . 3 . دخل، علی محمد علی، الامام المهدی، ص 344 . 4 . الطوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، ص 422، ح 12 . 5 . المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237 . 6 . سلیمان، کامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56 . 7 . فقیه، محمد، السفیانی و علامات الظهور، ص 127 . 8 . کورانی، علی عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص 130 . 9 . ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797 . 10 . همان، ص 208، ح 838 . 11 . قاموس اعلام ترکی، ج 5
‍ ‍ 📌 1⃣ ✅1 . نبرد قرقیسیا در روایتهای اسلامی ☘روایتهای و اهل به نبرد قرقیسیا اشاره کرده و از بزرگی و بی نظیر بودن این رویداد سخن گفته اند . امام باقر (ع) در روایتی خطاب به ضمن پرسش از فاصله محل اقامت او تا قرقیسیا به بزرگی و بی سابقه بودن نبردی که در این منطقه رخ خواهد داد اشاره کرده، می فرمایند: 💫ای میسر! از اینجا تا قرقیسا چقدر راه است؟ عرض کردم: همین نزدیکیها است، در ساحل قرار دارد . پس فرمودند: اما در این واقعه ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمانها و زمین را آفریده اتفاق نیفتاده و تا زمانی هم که آسمان ها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد . سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می شوند (3) . ✨و نیز از ایشان نقل شده است که: 💫همانا واقعه ای برای فرزندان و در قرقیسیا روی خواهد داد که پسر نوجوان در آن پیشامد پیر گردد و خداوند هر گونه یاری را از ایشان برگیرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین الهام کند که از ستمگران خود را سیر کنید . سپس خروج خواهد کرد (4) . 💫امام باقر (ع) در روایت دیگری به ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی اشاره کرده، می فرمایند: ✨سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران در آنجابه قتل خواهند رسید . آنگاه سفیانی سپاهی را به سوی روانه می سازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر می رسد (5) . 💫آن حضرت همچنین به شمار در این نبرد اشاره کرده، می فرمایند: ✅شهری در طرف شرق ساخته می شود که در آن حوادثی روی می دهد که هرگز مردم آن زمان نظیر آن را نشنیده اند . آنگاه آن حادثه و یک حادثه دیگر که در روی می دهد مجموعا چهار صد هزار برجای می گذارد و به دنبال آن حضرت ظاهر می شود و هرگز سپاهش شکست نمی خورد (6) . پی نوشتها: 1 . سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص 894، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 136 . 2 . همان، ص 896 . 3 . دخل، علی محمد علی، الامام المهدی، ص 344 . 4 . الطوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، ص 422، ح 12 . 5 . المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237 . 6 . سلیمان، کامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56 . 7 . فقیه، محمد، السفیانی و علامات الظهور، ص 127 . 8 . کورانی، علی عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص 130 . 9 . ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797 . 10 . همان، ص 208، ح 838 . 11 . قاموس اعلام ترکی، ج 5
‍ 📌 3⃣ ✅2 . موقعیت جغرافیایی قرقیسیا ✅«قرقیسیا» شهری در شمال است که در محل التقای رود با قرار گرفته است . این شهر پیش از اسلام نام داشت و در سال نوزدهم هجری به دست فتح شد و قرقیسیا نام گرفت (11) . ☘در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های درباره قرقیسیا چنین توضیح داده شده است: ☘در حدود دویست میلی پایین ، قرقیسیا که همان کرکیسیوم قدیم است، در ساحل چپ ، جایی که رودخانه خابور آبهای زیادی خود را در آن می ریزد واقع است . ابن حوقل درباره قرقیسیا گوید شهری زیبا است که در آغوش باغستانی قرار داد . یاقوت و حمدالله مستوفی هر دو آن را محلی دانسته اند که کوچکتر از رحبه که شش فرسخی قرقیسیا و در جانب غربی فرات است (12) . ☘ قرقیسیا ( (Qarqisiya را از شهرهای اقلیم چهارم و از حوزه های ناحیه جزیره معرفی می کند (13) . ✅ در و پس از آنکه موقعیت قرقیسیا بر ساحل فرات را توصیف می کند به بیان فاصله آن تا بغداد می پردازد و تمامی منازل میان این دو را نام برده و به فاصله هر یک از دیگری نیز اشاره می کند . بر اساس محاسبه وی فاصله این دو شهر از یکدیگر در حدود نود و چند فرسخ است (14) . ✴️در معجم البلدان طول و عرض جغرافیایی این شهر به نقل از ذکر شده است: ✴️بطلمیوس می گوید: طول شهر قرقیسیا 64 درجه و 45 دقیقه و عرض آن 35 درجه است . این شهر جزء اقلیم چهارم است (15) . ✨یکی از محققان معاصر در مورد موقعیت جغرافیایی قرقیسیا می نویسد: ✨امروزه خرابه های آن نزدیک شهر سوریه قرار دارد . قرقیسیا نزدیک مرزهای سوریه - عراق است و به مرزهای ترکیه - سوریه نسبتا نزدیک می باشد (16) . پی نوشتها: 1 . سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص 894، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 136 . 2 . همان، ص 896 . 3 . دخل، علی محمد علی، الامام المهدی، ص 344 . 4 . الطوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، ص 422، ح 12 . 5 . المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237 . 6 . سلیمان، کامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56 . 7 . فقیه، محمد، السفیانی و علامات الظهور، ص 127 . 8 . کورانی، علی عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص 130 . 9 . ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797 . 10 . همان، ص 208، ح 838 . 11 . قاموس اعلام ترکی، ج 5
[عبدالله]_بن_حصین_ازدی  از سرهنگان لشگر ملعون و از عناصر خبیث در که از حسین بن علی علیه السلام و یارانش اظهار می نمود! او را از قبیله «بجیله» می دانند. روز هفتم محرم سال 61 هـ.ق، در نهضت حسینی در کربلا که عمربن سعد به دستور «ابن زیاد» آب را بر سپاه حسینی بست و بسیاری از لشگرش را در اطراف آنجا فرستاد تا میان حسین و یارانش با آب، مانع شدند، «عبدالله بن حصین ازدی» در میان لشگر عمر سعد حاضر بود آنان را در اینکار همراهی و به این عمل، می کرد. از بین قبیله بجیله با صدای بلند فریاد زد و گفت: ای حسین، این آب را که همرنگ می بینی، به خدا ای از آن را نچشی تا از تشنگی بمیرید. حسین بن علی (علیه‌السلام) او را کرد و فرمود: خدایا او را از بکش و هرگز او را نیامرز! 📚(طبری) ☑️پایان زندگی ننگین او: حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا روایت می کند: من بعد از واقعه کربلا او را (عبدالله بن حصین ازدی) که بیمار بود، ملاقات کردم و به آن خدائیکه معبودی جز او نیست، دیدم آب می آشامید تا پر می شد، آنگاه آن را می کرد (برمی گرداند) و فریاد می زد: ام، تشنه ام دوباره آب می خورد تا شکمش بالا می آمد و باز فریاد می زد: العطش، العطش و سیراب نمی شد. و دائما همین کارش بود تا جانش در آمد و شد. (لعنة الله علیه).  📚منابع: 1- نفس‌المهموم     2- ارشاد (مفید ج 2)     3- فرهنگ عاشورا  ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
✔️  از عناصر خبیث و از شهداء در ؛ عده ای از مورخین، او را از هم دستان قاتل حضرت (علیه‌السلام) می دانند و به نقل بیشتر روایات، او کننده راست حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، در روز بود. آن زمان که حضرتش برای آوردن آب به طرف رود رفته بود، ورقاء با ، در اطراف رود فرات کرده بودند. همین که حضرت آب برداشتند تا به ها برسانند، آن دو نفر حمله کرده و دستان آن حضرت را قطع نمودند بیشتر مورخین گویند که زیدبن ورقاء، دست راست آنحضرت را با ضربت شمشیر، از تن جدا کرد. در حدیثی از امام علیه السلام، روایت است که فرمودند: زیدبن ورقاء و حکیم بن طفیل طائی هر دو در قتل عباس بن علی علیه السلام شرکت داشتند. 📚 (مقاتل الطالبین/ 82- ترجمه رسولی محلاتی) دیگر از جنایات زیدبن ورقاء، در صحنه کربلا مشارکت او در قتل فرزند است. اگرچه قاتل اصلی او را شخص دیگری بنام « » می دانند ولی به گفته خود زید در زمان دستگیریش و به نقل برخی مورخین، آن زمان که عبدالله به میدان جنگ آمد و با دشمن روبرو شد، او بر او زد که دست او با همان تیر بر پیشانیش دوخته شد و با تیر بعدی که در او فرود آمد، عبدالله به شهادت رسید، به گفته «ابن اثیر» آن زمانی که او را دستیگر کرده و نزد مختار بردند، خود اعتراف کرد و گفت: من بر جوانی تیری افکندم که دست خود را سپر کرده و بر پیشانی گذاشته بود. این جوان عبدالله بن مسلم بن عقیل بود. همینکه تیر به او اصابت کرد گفت: خدایا! اینان ما را اندک یافتند و ما را خوار کردند آنان را بکش، چنانکه ما را کشتند. آنگاه تیر دیگری سوی آن جوان انداختم و بعد نزدیک او رفتم دیدم که جان داده است. پس آن تیری که بر شکم او زده بودم بیرون آوردم، ولی آن تیری را که در فرو رفته بود، نتوانستم از پیشانی او بردارم و لذا او در قتل عبدالله بن مسلم دست داشت. در آخرین ساعات جنگ که امام علیه السلام نیز شهید شده بود، یکی از یاران آن حضرت بنام را به قتل رساند. سوید که مدتی در میدان با دشمن جنگیده و زیادی برداشته بود، بیهوش در میان زخمیان افتاده بود، چون کمی به هوش آمد، شنید که کوفیان کنان می گویند که « » او که هنوز رمقی در بدنش بود، تاب نیاورد و بپاخاست و با خنجری که در چکمه خود مخفی کرده بود، با زحمت و مشقت زیاد به جنگ پرداخت. تا اینکه زیدبن ورقاء با همدستی ، او را به شهادت رساندند. از آن اخبار معلوم می شود که این عنصر کثیف در همه جا، دستی به آلوده کرده است. سرانجام کار او: سال 66 هـ.ق، در زمان قیام بن عبید ثقفی، زید توسط و عده دیگری، خانه اش محاصره و او دستگیر شد. زید که مردی دلیر بود، شمشیر در دستش بود و از خانه بیرون آمد. ابن کامل به مامورانش گفت: با شمشیر و نیزه بر او حمله نکنید، بلکه تیر و سنگ بر او بزنید. ماموران چنین کردند تا زید بر زمین افتاد ولی هنوز زنده بود. به دستور «ابن کامل» آتشی بر پا کردند و او را که رمقی در بدنش بود، زنده در سوزاندند. به یک روایت که در کتاب ناسخ التواریخ نقل شده، او را خدمت مختار آوردند مختار گفت: ای ملعون، بگو تا عبدالله را چگونه کشتی؟ زید گفت: تیری بر زدم که از بیرون آمد. مختار دستور داد تا او را آویزان کردند، آنگاه خودش تیری بر کمان گذاشت و به چشم او پرتاب کرد، آنچنان که چشم او از سرش بیرون پرید، و بعد آنقدر به او تیر زدند که: گویی بدنش ناپدید و بریده شد. امام الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهداء از ، او را کرده است. آنجا که به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام چنین سلام و درود می فرستد: سلام بر ابی الفضل عباس بن امیر المومنین علیه السلام، او که با دادن جان خود با برادرش همدردی نمود از امروز دنیا، برای فردای قیامت توشه برگرفت و جان خود را فدای برادرش کرد و رفت تا آب بیاورد ولی دو دستش بریده شد. خداوند دو قاتل او « »، و حکیم بن الطفیل الطائی را لعنت کند. نام او در تاریخ: زید بن رقاءالجنبی، یزیدبن وقاد، یزید بن رقاد حیتی، زید بن ورقاء الحنفی آمده است. 📚منابع:  1- نفس‌المهموم     2- منتهی‌الامال     3- موسوعه‌الامام الحسین (علیه‌السلام) به نقل از ترجمه کامل خلیلی، تاریخ طبری پاینده، انساب الاشراف بلاذری  ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨