پیامبر اکرم صلی الله علیه واله:
#نادان دارای ده صفت می باشد که از عقل بی نصیب است،آنها عبارتند از:
1⃣ با هر کس معاشرت نماید، به او #ستم می کند؛
2⃣ بر کسی که زیر دست اوست، #تعدّی می نماید؛
3⃣ به آن کسی که بالاتر از اوست، #گستاخی می کند؛
4⃣ گفتارش از روی فکر و اندیشه نیست؛
5⃣ چون سخن می گوید، گناه می کند، و چون خاموش و ساکت باشد، #غافل می گردد؛
6⃣ اگر با فتنه ای مواجه شود به سویش می شتابد و در دست آن #هلاک می گردد؛
7⃣ چون فضیلتی ببیند از آن #روی_گردان شود؛
8⃣ از گناهان گذشته خود باکی ندارد و در باقی عمرش دست از #گناه ندارد؛
9⃣ از کار نیک #سستی نماید و در انجام آن کُند باشد؛
🔟 نسبت به آنچه از دست داده یا ضایع ساخته #بی_اعتناست.
📚:تحف العقول،ص۲۸
☀️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🍃 «كهيعص» (مریم/1) 🍃 «کاف ها یا عین صاد»
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
✍🏻 سعد بن عبدالله قمی در گفتگویی كه با امام حسن عسكری علیه السلام داشته، روایت می كند كه ایشان به من فرمودند: چه چیز تو را به این جا آورده است ای سعد؟ گفتم: احمد بن اسحاق مرا به دیدار مولایم تشویق نموده است. ایشان فرمودند: پس مسائلی كه می خواستی در موردشان بپرسی چیست؟ گفتم: به موقعش ای مولای من. ایشان فرمودند: حال از نور چشمم در مورد آنان بپرس، و با دست به فرزندش (یعنی حضرت #قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره كرد و او به من فرمود: هر آن چه كه برایت مطرح است از من بپرس.
▪️به آن حضرت گفتم: ای فرزند رسول خدا! مرا از تاویل آیه « #کهیعص » باخبر سازید؟
⚫️ ایشان فرمودند: این حروف از اخبار غیبی است و خداوند بنده اش زكریا را از آن مطلع نمود و سپس آن را برای محمد صلی الله علیه و آله و سلم حكایت كرد و قضیه از این قرار است كه زكریا علیه السلام از پروردگارش پرسید كه اسماء #پنج_تن را به او بیاموزد و خداوند نیز جبرئیل را بر او فرو فرستاد و آن را بدو یاد داد و هرگاه زكریا، محمد و علی و فاطمه و حسن صلوات الله علیهم اجمعین را یاد می كرد، اندوهش از بین می رفت و غصه اش برطرف می گشت، اما هرگاه حسین علیه السلام را به یاد می آورد، بغض گلویش را می گرفت و چشمانش تار می شد.
▪️ به همین خاطر روزی عرض كرد: پروردگارا! مرا چه شده كه هرگاه چهار نفر از آنان را یاد می كنم، با نام هایشان اندوهم برطرف گردد و هرگاه حسین علیه السلام را به یاد می آورم، چشمانم اشكبار می گردد و آه و ناله ام به هوا بلند می شود؟
⚫️ سپس خداوند تبارك و تعالی او را از داستان حسین علیه السلام مطلع نمود و گفت: «كهیعص»، و این چنین كاف، اسم #کربلا است، و هاء به معنای #هلاک عترت، و یاء، #یزید ملعون است كه به حسین علیه السلام ظلم می كند و عین، #عطش حسین علیه السلام می باشد و صاد نیز بیانگر #صبر او است.
▪️ هنگامی كه زكریا علیه السلام این را شنید، سه روز از #مسجد بیرون نیامد و مردم را از داخل شدن به آن منع می كرد و شروع به ناله و گریه می نمود و دعایش این بود: خدایا! آیا بهترین مخلوقت را به مصیبت فرزندش داغدار می كنی؟ خدایا، آیا اندوه این مصیبت را بر ساحت او فرود می آوری؟ پروردگارا! آیا جامه #مصیبت را بر تن علی و فاطمه علیهما السلام می پوشانی و داغ این مصیبت را بر خانه آنان نازل می گردانی؟ 🖤
🙏🏻 در ادامه میگفت: خدایا! مرا فرزندی عطا كن كه در پیری موجب روشنی چشمم گردد، و او را وارث و وصی من بگردان و جایگاه او را نسبت به من به مانند جایگاه #حسین علیه السلام قرار ده و هرگاه او را به من عطا نمودی، مرا با دوستی او مورد آزمایش قرار بده و سپس همان طور كه حبیبت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را داغدار مصیبت فرزندش كردی، مرا نیز داغدار مصیبت فرزندم كن. سپس خداوند، یحیی علیه السلام را بدو بخشید و او را داغدار فرزندش كرد، و مدت بارداری مادر یحیی علیه السلام شش ماه بود، چنان كه مدت بارداری مادر حسین علیه السلام نیز چنین بود.
#حدیث #امام_شناسی #تفسیر_قرآن_کریم #لبیک_یا_حسین علیه السلام #محرم
📚 كمال الدین و تمام النعمة / ص415 / ح21
#قتله_کربلا
#عبیدالله_[عبدالله]_بن_حصین_ازدی
از سرهنگان لشگر #عمر_بن_سعد ملعون
و از عناصر خبیث در #کربلا که از #عطش حسین بن علی علیه السلام و یارانش اظهار #خوشحالی می نمود!
او را از قبیله «بجیله» می دانند.
روز هفتم محرم سال 61 هـ.ق، در نهضت حسینی در کربلا که عمربن سعد به دستور «ابن زیاد» آب #فرات را بر سپاه حسینی بست و بسیاری از لشگرش را در اطراف آنجا فرستاد تا میان حسین و یارانش با آب، مانع شدند،
«عبدالله بن حصین ازدی» در میان لشگر عمر سعد حاضر بود آنان را در اینکار همراهی و به این عمل، #افتخار می کرد.
از بین قبیله بجیله با صدای بلند فریاد زد و گفت:
ای حسین، این آب را که همرنگ #آسمان می بینی، به خدا #قطره ای از آن را نچشی تا از تشنگی بمیرید.
حسین بن علی (علیهالسلام) او را #نفرین کرد و فرمود:
خدایا او را از #تشنگی بکش و هرگز او را نیامرز!
📚(طبری)
☑️پایان زندگی ننگین او:
حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا روایت می کند:
من بعد از واقعه کربلا او را (عبدالله بن حصین ازدی) که بیمار بود، ملاقات کردم و به آن خدائیکه معبودی جز او نیست،
دیدم آب می آشامید تا #شکمش پر می شد، آنگاه آن را #قی می کرد (برمی گرداند) و فریاد می زد:
#تشنه ام، تشنه ام دوباره آب می خورد تا شکمش بالا می آمد و باز فریاد می زد: العطش، العطش و سیراب نمی شد.
و دائما همین کارش بود تا جانش در آمد و #هلاک شد. (لعنة الله علیه).
📚منابع:
1- نفسالمهموم
2- ارشاد (مفید ج 2)
3- فرهنگ عاشورا
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
#قتله_کربلا
#صالح_بن_وهب_یزنی_جعفی
از #قاتلین حضرت #سیدالشهداء #حسین بن علی (علیه السلام)
و جانیان لشگر #عمر_بن_سعد «لعنته الله علیه».
القابش در مقاتل به گونه های مختلفی چون:
صالح بن وهب مری، مزنی،
صالح بن وهب جعفی آمده است.
نام او در حماسه حسینی به عنوان یک عنصر خبیث در چند جا مطرح است.
روز #عاشورا، آنگاه که حسین بن علی (علیه السلام ) به میدان آمد،
عمر سعد دستور داد تا لشگرش از هر سو بر آن حضرت حمله کنند.
4000 #کماندار #تیر می زدند و شمر با چند نفر #پیادگان نظام از جمله صالح بن وهب، خولی، سنان بن انس و ... به طرف خیمه های امام که اهلبیت آن جا بودند، رفتند
که امام (علیه السلام) فریاد زد:
ای پیروان #آل_ابوسفیان!
اگر #دین_ندارید لااقل #آزادمرد باشید.
من و شما با همدیگر کارزار می کنیم،
بر #زنان گناهی نیست،
تا من زنده ام آن سرکشان را از اهل و عیال من بازدارید.
از این رو، #شمر_بن_ذی_الجوشن ملعون دستور داد که از حرم این مرد دور شوید
و به خودش حمله کنید زمانیکه دشمنان رو به امام آورده و از هر طرف بر پیکرش هجوم بردند،
آنقدر #نیزه و #شمشیر زدند تا بدنش مانند #خارپشت شد
و چون از شدت ضعف و #جراحات و #تشنگی،
چند لحظه ای ایستاد، #صالح_بن_وهب #نیزه ای بر پشت آن حضرت زد و حضرت در حالی که می فرمود:
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله،
بر روی گونه راست، از #اسب بر زمین افتاد.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام، عمر سعد فریاد زد:
چه کسانی حاضرند بر #پیکر حسین #اسب_بتازند؟
صالح بن وهب با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند که:
بدن آنحضرت را زیر #سم_اسبانشان کوبیدند،
آنگونه که #سینه و #پشتش در هم شکست.
و بعد این ده نفر نزد عبیدالله رفتند.
پرسید اینها کیستند؟
گفتند:
آنها که اسب تاختیم! و عبیدالله جایزه بسیار اندکی برایشان مقرر کرد.
ابوعمرو زاهد گفت:
وقتی نسب اینها را دیدیم معلوم شد که همه این ده نفر #حرامزاده بودند.
☑️و سرانجام ننگین زندگی او:
سال 66 هـ.ق، زمانیکه #مختار ثقفی به خونخواهی حسین علیه السلام و بقیه شهداء کربلا قیام کرد،
دستور داد این گروه را دستگیر کرده و همه را به #پشت_بخوابانند
و با #میخ های_آهنی دست و پایشان را به زمین کوبید.
آنگاه با اسب هایی که #نعل_آهنین داشت بر بدنشان تاختند تا #هلاک شدند. سپس جسد آنها را سوزاندند.
📚منابع:
1- مقاتل الطالبین ترجمه رسول محلاتی/ 121
2- ابصار العین
3- نفسالمهموم
4- فرهنگ عاشورا
5- موسوعةالامام الحسین ج 4
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
#قتله_کربلا
#اسحاق_بن_حیوة(حیاة)_حضرمی
نام پدرش را حریه، یحیی و حویه، نیز گفته اند
جنایات :
روز #عاشورا، پس از #شهادت حسین بن علی علیه السلام،
لشگر عمربن سعد به جهت #غارت #لباس های او بر پیکر مقدسش حمله کردند.
#اسحاق_بن_حیوة ، اقدام به #برهنه کردن امام حسین علیه السلام نمود او تنها #پیراهن امام را #سرقت کرد و پوشید،
در حالی که در آن #پیراهن بیشتر از 110 #سوراخ و پارگی از #تیر و #نیزه و شمشیر بود.
اگرچه این عدد را به اختلاف ذکر کرده اند.
وقتی امام #حسین علیه السلام شهید شدند، #عمر_بن_سعد (لعنة الله علیه) در بین یارانش فریاد زد که:
چه کسی داوطلب می شود که بر #بدن حسین علیه السلام با #اسب_بتازد ؟ او، (اسحاق حضرمی) با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند.
آمد و با اسب خویش بر بدن امام علیه السلام تاخت،
چندان که #پشت و #سینه آنحضرت درهم شکست؛
و بعد هم به اتفاق دیگر جانیان، نزد #عبیدالله_بن_زیاد لعنت الله علیه رفتند و #جایزه اندکی از او گرفتند.
ابوعمر زاهد می گوید:
در نسب آنها دیدیم که همگی #حرامزاده بودند.
ملاحظات :
اسحاق بعد از این #پوشیدن لباس امام به مرض #پیسی مبتلا شد و موی سر و رویش ریخت
سرنوشت او :
#مختار_ثقفی در زمان #خونخواهی #شهداء #کربلا، او و دوستانش را گرفت و دست و پایشان را به #بندهای #آهنین بست و دستور داد آنقدر اسب بر بدن آنها تاختند تا #هلاک شدند
📚منابع :
نفسالمهموم
ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی
تاریخ طبری
منتهیالامال
ابصار العین
موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
#من_محمد_را_دوست_