eitaa logo
غدیر شناسنامه شیعه
158 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
43 فایل
✅ اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیــــــر است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عید غدیر بخش عمده ای از شناسنامه ی شیعه ائمه محسوب می شود. مقام معظم رهبری @ggg1400 آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 هنوز شما عزیز، اجازه می‌دید که به نام یا تسنن، شما را از پیکره بزرگ جامعه مسلمین جدا کنند؟!! این به نفع کیست؟ به نفع تشیّع؟! کجا امیرالمومنین خودش را از جامعه مسلمین جدا کرد؟! ❗️ ما شیعه علی هستیم یا شیعه خودمان؟!! 💬 آیت الله شهید بهشتی
در زمان حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، اتفاق عجیبی افتاد و آن این بود که یکی از شیعیان سرشناس ایشان، به نام سید ابوالحسن بن حسن بن جعفر، شرابی نوشید. دوباره هم این کار را تکرار کرد. کار به جایی رسید که گاه او را، کف به لب آورده، گوشه‌ی کوی و برزن‌ها می‌دیدند. خبر کم‌کم داشت بین مردم، سر باز می‌کرد. سید ابوالحسن، آدم کمی نبود. از مشایخ «قم» بود. همه او را می‌شناختند و همین باعث می‌شد که لغزش سنگین او، دهان به دهان بپیچد. او، در عین وابستگی به شراب، روز به روز فقیرتر هم می‌شد تا این که روزی از سر عسرت، به سمت خانه وکیل امام عسکری علیه السلام رفت و دقّ الباب کرد. وکیل امام عسکری علیه السلام، جناب احمد بن اسحاق، که خبرها به او رسیده بود؛ وقتی فهمید سید پشت در است، راهش نداد؛ و سید، غمین و افسرده، راه برگشت در پیش گرفت. مدتی گذشت. وکیل حضرت، طبق عادت هر ساله، بعد از ایام حج، راه سامرا را در پیش گرفت تا خدمت امام علیه السلام، برسد و نامه‌ها و وجوهات را به خدمت حضرتش تسلیم کند. بله، احمد بن اسحاق خدمت حضرت رسید و در کمال ناباوری، حضرت هم او را راه نداد. احمد بن اسحاق، با تمامِ جلالت شأنش پشت در خانه ی حضرت نشست و آن قدر حضرت را التماس کرد تا این که از طرف حضرت پیغام آمد: «داخل بیا!» احمدبن اسحاق، اشک چشمانش را پاک کرد و داخل دوید. ـ یابن‌ رسول ‌الله! من از عاشقان کویَت هستم. آیا از شیفته‌ات، خطائی سر زده است که این خسته‌ی راه را، این‌گونه عقوبت می کنی؟! ـ بله یا احمد. یادت هست آن روز، آن شیعه‌ی مسکین را در خانه ات راه ندادی؟! ـ یابن رسول الله! من جانم را فدای اولاد رسول می‌کنم. ولی به خدا قسم، سید ابوالحسن را به ‌خاطر شرب خمر، از در خانه‌ی خود راندم. ـ او فرزند رسول خدا بود. چرا حرمت نگاه نداشتی؟! ـ یابن رسول الله! به ‌خدا، خبرِ کف‌های دهانش همه‌ جا رسید! مگر جدّتان رسول الله صلی الله علیه و آله نفرمودند: «شفاعت من، به شارب خمر نمی‌رسد.» مگر جدتان امام صادق علیه‌السلام، نفرمود: «شراب ام الخبائث است. با شراب‌خوار دوستی نکنید، به او زن ندهید، او را عیادت نکنید، تشییع نکنید...» ـ پسر اسحاق! و الله همه این روایات، از اجداد من رسیده است! اما چه کنم که سید ابوالحسن، به ما منتسب است. چاره‌ای نیست. او شیعه‌ی ماست. تو حق نداشتی او را از خود برانی.» من مدت‌ها به این روایت فکر می‌کردم... . درست است که آن سید خاطی، فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله بود ولی «شیعه» هم بود. و به نظر من «شیعه بودنِ» او از «سید بودن»ش مهم‌تر بود. زیرا بنی عباسِ زمان امام عسکری علیه‌السلام هم سید بودند ولی امام، هرگز چنین ارزشی برای آن‌ها قائل نبود. در واقع، شیعه بودن او در کنار انتسابش به رسول خدا صلی الله علیه و آله، باعث شد حضرت از گناه سنگینِ «شرب خمر» او صرف نظر کند! برای این‌که او بماند. برای این‌که او عوض شود و برای این‌که او برگردد. اگر امیدی به بازگشت باشد، باید با گناه‌کار ملاطفت کرد. باید! و الّا پشت در خانه‌ی امام می مانی! آه که چقدر وظیفه سنگین است! خلاصه، وکیل امام به قم بازگشت. همه به دیدن او آمدند. در میان مردم، سید ابوالحسن هم با سری شرمسار و اندوهگین و شاید از شدّت نیاز، به خوان کرم احمد بن اسحاق وارد شد. جناب احمد هم تا او را دید، برخواست و به استقبالش دوید و او را در صدر مجلس نشاند! سید در عین ناباوری، علت را پرسید و آن قدر اصرار کرد تا وکیل امام، ماجرا را گفت. شنیدن ماجرا همانا و توبه و اشک و بازگشت سید ابوالحسن همان. به منزل برگشت و تمام جام‌ها و قدح‌ها را شکست و بعد از آن، همیشه او را گوشه‌ی مسجدی، معتکف می‌دیدند. بعد از وفات هم، افتخار همسایگی بانوی دو عالم، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام نصیبش شد.
امام‌محمد باقر(ع) می‌فرماید: اگر تحت تأثیر مردم شهرت که بگویند «تو آدم خوبی هستی» خوشحال بشوی، تو دیگر از دوستان ما نیستی(چون در این‌صورت مردم می‌توانند تو را با تشویق، منحرف کنند) و اگر مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و ناراحت بشوی تو از دوستان ما نیستی. (وَ اعْلَمْ بِأَنَّکَ لَا تَکُونُ لَنَا وَلِیّاً حَتَّى لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیْکَ أَهْلُ‏ مِصْرِکَ‏ وَ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلُ‏ سَوْءٍ لَمْ یَحْزُنْکَ‏ ذَلِکَ وَ لَوْ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلٌ صَالِحٌ لَمْ یَسُرَّکَ ذَلِکَ»(تحف‌العقول/ص284) اگر مردم بتوانند با چهارتا کلمه، رفتارت را تغییر بدهند، پس آدم ضعیفی هستی و از حق انتخابت نمی‌توانی درست بهره‌برداری کنی. خودت باید راه درست را تشخیص بدهی. قدرت تشخیص و قدرت روحی از لوازم حق انتخاب است، تا آدم تحت تأثیر کسی قرار نگیرد.
سکوت امیرالمؤمنین پس از غصب خلافتش یکی از نویسندگان تاریخ، ماجرایی را نقل می کند، می گوید دوتا زن آمدند پیش امیرالمؤمنین سر یک دعوایی، یک بچه ای را آورده بودند. این زن میگفت: آقا این بچه برای من است، من او را زاییدم. آن یکی میگفت: نه خیر، برای من است ، دروغ می گوید، این برداشته. دعوا سر یک بچه، بین دو مادر، دو مدعی مادری. بالاخره هرکسی یک دلیل، استدلال، بينه ، روشن نشد؛ روی مبادي قضای شرعی معلوم نشد که بالاخره بچه برای این است یا برای آن است. خب، قاضی باید برطبق بينه و دلیل شرعی حکم کند. برطبق نقل این شخص و این مورخ، امیرالمؤمنین فرمود: من حالا دعوا را فیصله میدهم. شما دعوا دارید سر این بچه، صلح هم نمی کنید، کنار هم که نمی‌آیید، بنده بچه را نصف میکنم برایتان، نصف بچه برای تو، نصف بچه برای تو؛ وقتی کنار نمی آیید راه همین است دیگر. شمشیرش را کشید، تا امیرالمؤمنین شمشیر را کشید بیرون، یکی از این دوتا زن گفت که آقا من از حق خودم صرف نظر کردم، بچه را نکشید، برای او باشد، بچه زنده باشد، دست من نباشد. امیرالمؤمنین فرمود بچه برای توست بردار و برو. این مادر بود که حاضر نشد بچه اش نصف بشود، این مادر بود که گفت بچه بماند، ولو دستم من نماند، دست دیگری بماند. بعد این نویسنده میگوید که ای علی! ای علی عزیز! ای علي مظلوم ! مادر اسلام تو بودی. تو بودی که وقتی مدعیان مادری، مادرها و عزیزهای بی جهت، آمدند خلافت را و اسلام را و جامعه را به طرف خود بردند، تو از حق خودت صرف نظر کردی، گفتی برای شما؛ اسلام بماند، ولو رياستش دست من نماند؛ جامعه اسلامی بماند، ولو دیگران در آن حکومت کنند. تو بودی آن مادر دلسوز، و حاضر نشدی تجزیه بشود. اینجا امیرالمؤمنین صبر کرد. صَبرتُ و في العين قذيََ و في الحلق شجََا، پس صبر کردم درحالی‌که در چشمم خار و درگلویم استخوانی بود. (نهج البلاغه خطبه ٣،معروف به خطبه شقشقیه) بیست و پنج سال، امیرالمؤمنین به خاطر وحدت امت اسلامی و انسجام جامعه اسلامی و برقراری حکومت اسلامی، از حق خود - که آن را برای خود مسلم میدانست - هیچ نگفت. اینها شوخی است؟ اینها آسان است؟ اینهاست که یک انسان را این طور بر قله آفرینش بنی بشر مینشاند. اینهاست که انسان را تبدیل میکند به یک خورشید فروزان در طول تاریخ بشری، که غروب ندارد بخشی از کتاب انسان ٢۵٠ساله نوشته مقام معظم رهبری صفحه ١٣١
پیامبر اکرم درباره‌ی لقمان حکیم چنین گفته‌ است: “به حق می‌گویم که لقمان پیامبر نبود. ولی بنده‌ای بود که بسیار فکر می‌کرد و ایمان و یقینش عالی بود. خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می‌داشت؛ به همین علت نعمت حکمت را به او ارزانی فرمود.” از امام صادق علیه السلام سؤال کردند خدا چه حکمتی به لقمان حکیم داد که از او در قرآن یاد شده است؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند حکمتی که به لقمان حکیم داده شده بود نه مال بود و نه مقام و طایفه و نه هیکل و زیبایی، بلکه لقمان مردی بود در کار خدا نیرومند، در راه او پرهیزکار، ساکت، باوقار، دقیق، آینده نگر، تیزبین و پند آموز. لقمان حکیم روزها نمی خوابید و همیشه بر اعمال خود کنترل و نظارت دقیق داشت. از ترس گناه هیچگاه نمی خندید، غضب و شوخی نمی نمود، خداوند به او اولاد زیادی بخشید و در حالی که همه آنها قبل از وی جان سپردند با صبر و شکیبایی مصائب را تحمل کرد و به رضای خدا راضی بود و برای هیچ یک اشک بر دیدگان جاری نکرد. لقمان حکیم هر گاه به دو نفر که اختلاف و یا نزاع داشتند برخورد می کرد میان آنان صلح و صفا برقرار می ساخت و آتش کینه و عداوت را در آنها خاموش می ساخت. کسی از لقمان حکیم پرسید مگر تو همدوش ما گوسفند چرانی نمی کردی چه شد که به این مقام و منزلت رسیدی؟ لقمان پاسخ داد: خدا را شناختم، امانت را حفظ کردم، راست گفتم و از حرف بی فایده و بی مورد پرهیز کردم.
قرآن قسمت هایی از سخنان حکمت آمیز لقمان؛ این مرد الهی را بازگو کرده که ما فشرده ای از آن را در اینجا می آوریم. ۱- پسرم! چیزی را شریک خدا قرار مده ، که شرک ، ظلم بزرگی است. (اشاره به توحید ) ۲- پسرم! اگر به اندازه ی سنگینی خردلی، عمل نیک یا بد باشد و در دلِ سنگی یا در گوشه ای از آسمان ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را در قیامت برای حساب می آورد، خداوند دقیق و آگاه است. ( اشاره به معاد ) ۳- پسرم! نماز را به پادار و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر مصائبی که به تو می رسد، با استقامت و شکیبا باش، که این از کار های مهم و اساسی است. ۴- پسرم ! با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو، که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد. ۵- پسرم! در راه رفتن اعتدال را رعایت کن، از صدای خود بکاه، و هرگز فریاد مزن که زشت ترین صداها، صدای خران است.
هدایت شده از تاریخ تفکر تمدن
📲 توییت جالب ایلان ماسک ✍ جامعه ای که جوانان آن مجرد بماند و آنها هم که ازدواج کردند قید بچه دار شدن را بزنند قطعا محکوم به فنا است، باید هم مسئولین فکری کنند که تسهیلات ازدواج و فرزندآوری بیشتر شود هم مردم از این تفکر غلط رها شوند و به سمت جامعه خانواده محور حرکت کنیم.
26.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا غدیر فراموش شد؟ خلاصه قسمت اول ⬅️ چگونه مسلمانانِ جان‌فداییِ پیامبر تبدیل به سرپیچان از وصیت شدند؟ ⬅️ از ارتداد مردم مکه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) چه می‌دانید؟ ⬅️ مثال‌های تاریخی از مخالفت عده‌ای از مسلمانان با پیامبر رحلت پیامبر
25.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰چرا غدیر فراموش شد؟ جلسه دوم گزیده اول ⬅️ مقتولین بدست اجنه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)!؟ ⬅️ جریان دعوت اهل کوفه از امام حسین علیه السلام ⬅️ کمک قبیله‌ی أسلم به کودتاچیان رحلت پیامبر
امیر المومنین : اگر مى خواستم مى توانستم از عسل مصفا و مغز اين گندم، و بافته هاى اين ابريشم براى خود خوراك و لباس تهيه كنم. اما هيهات كه هوا و هوس بر من غلبه كند، و حرص و طمع مرا وادارد تا طعامهاى لذيذ را برگزينم. در حالى كه ممكن است در سرزمين حجاز يا يمامه، كسى باشد كه حتى اميد بدست آوردن يك قرص نان نداشته باشد و نه هرگز شكمى سير خورده باشد آيا من با شكمى سير بخوابم در حالى كه در اطرافم شكمهاى گرسنه و كبدهاى سوزانى باشند؟ و آيا آنچنان باشم كه آن شاعر گفته است: اين درد تو را بس كه با شكم سير بخوابى در حالى كه در اطراف تو شكمهايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد صدام در جنگ با ایران و کویت چرا در نبرد با ایران با لباس رزم و در نبرد کویت بدون لباس رزم ؟ در کویت حتی یک مرد روبروی ندیدم در ایران جز مردترین مردها ندیدم
14-Fateminia-26.mp3
3.51M
سخنرانی شنیدنی استاد فاطمی نیا جوان از کجا به این مقام رسیدی؟! چون آبرویی که می توانستم ببرم و حق داشتم آبرویش را ببرم را نبردم
🍃امام علي عليه السلام: 🔸در انتظار فرج باشيد و از رحمت خدا نوميد مشويد؛ زيرا محبوبترين كارها نزد خداوند عزّ و جلّ انتظار فرج است. 🔹انتظِروا الفرَجَ و لا تَيأسُوا مِن رَوحِ اللّه ِ، فإنّ أحبَّ الأعمالِ إلى اللّه ِ عزّ و جلّ انتظارُ الفَرَجِ. 📚بحار الأنوار: 7/123/52.
20.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کار بسیار عجیب رسانه‌های اسرائیلی ❌مستند عربی «شیعه در اسرائیل» 🔻سازنده: شبکه خبری I24News (پخش این شبکه مربوط به خارج اسرائیل است و در داخل اسرائیل پخش نمی شود) 🔻«شیعه در اسرائیل» به کارگردانی «فاطمه عمر خمایسی»، نخستین روایت مستند از جامعه شیعیان در اسرائیل است که چند روز پیش برای نخستین بار از شبکه I24News اسرائیل منتشر شد. 🔻این مستند به روایت تاریخ شیعیان از عصر حکومت فاطمی تا پس از تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، اماکن مقدس شیعی همچون مقام «راس الحسین» در شهر اشکلون، سیر تکامل جامعه شیعیان در اسرائیل و اتهامات وارده به جامعه تشیع در باب تعامل با ایران و حزب الله می پردازد. 🔻مستند حاضر همچنین به دلایل گرایش جوانان عرب سنی مذهب اسرائیل به مذهب تشیع می پردازد. 🔻شیعه در اسرائیل، در حقیقت نخستین روایت مستند از شیعیان اسرائیل از دریچه دوربین یک مستندساز اسرائیلی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『 🔹چه کسی در قیامت حسرت نمی خورد؟ از امام صادق علیه السلام پرسیدند: روز حسرت، کدام روز است که خدا می فرماید: ((بترسان ایشان را از روز حسرت.)) سوره مریم آیه39 حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد. 📚وسائل الشیعه/ج7/ص 198 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌
🔆 قرآن به ما می‌آموزد که تا محکمات خودتان را حل نکرده‌اید، درباره متشابهات اظهارنظر نکنید. ➕محکمات به عنوان «متغیر» و متشابهات به عنوان «تابع» به کار بروند. متشابهات y هستند و محکمات x هستند. تابع y = f ( x ) یعنی تغییر را x انجام می‌دهد و y در مقابل هر تغییری در x ، یک جایگاهی پیدا می‌کند. یعنی نگران متشابهات نباش. اگر محکمات را جا انداخته باشی، متشابهات خودش در فرمول حل می‌شود. 🧩هیچ وقت عقایدتان را از ارتکازات عرفی نگیرید؛ عقایدتان را از اشعار نگیرید؛ این‌ها متشابهات است. عقایدتان را از محکمات بگیرید. در سیر و سلوک، محکماتتان را درست کنید، متشابهاتتان خودش درست می‌شود. گاهی خوابی که انسان می‌بیند، بر مبنای خواسته‌ای است که دارد. این انبیا هستند که خوابی که می‌بینند محکمات است. دیگران خواب هایی که می‌بینند متشابهات است. 👫در رابطه با خانواده و دوستانتان، در متشابهات به هم گیر ندهید. هیچ‌وقت علاقه نداشته باشید که متشابهات شما، با متشابهات او با همدیگر تطابق کند، چه لزومی دارد؟ اکتفا کنید به محکمات، خودتان را آزاد کنید. در تربیت اولاد، باید ببینید چه چیز از محکمات است؛ تلاش کنید آن را برای فرزندتان پیدا کند. خیلی به متشابهاتش وَر نروید، گیر به آن ندهید. بعضی‌ها هستند در این متشابهاتِ فرزندانشان، دخترشان، پسرشان گیر می‌دهند، نتیجه این می‌شود که رفاقت با فرزندشان از دست می‌دهند، بعد این فرزند یک رفیق دیگری پیدا می‌کند. آیت الله حائری شیرازی
💠 راه شناخت فرقه رستگار 🔸 حضرت محمد (ص) برای نجات مردم از ابتدای دعوت به اسلام، فرقه رستگار را مشخص کرد، و با فرموده‌اش: «انّما مَثَلُ اهل‌بیتی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ...» .[1] «عن علی قال: انّما مثلنا فی هذه الاُمّة کسفینة نوح...».[2] «مثل اهل‌بیت من همچون کشتی نوح است، که هرکس بر آن سوار شد نجات یافت و هرکس از آن تخلف ورزید غرق گردید.» 🔹 پس از پیامبر (ص) از ۷۳ فرقه تنها فرقه‌ای که بر این کشتی سوار شدند، رهایی یافتند. 🔸 شیعه و علمای شیعه، که بر این کشتی سوار شده بودند، از آغاز به پیروی از ائمه اهل‌بیت (ع) جامعه را به اتّحاد و همبستگی فرا می‌خواندند و با نقشه شوم و سنّت زشت طواغیت و فراعنه تاریخ (که سبب ایجاد اختلاف و تفرقه بود) مقابله و مبارزه می‌کردند. 🔹 مطالعه و بررسی منابع حدیثی و تاریخیِ شیعه، بر این سخن گواه گویائی است. 📚 پی نوشت: 1️⃣ المعجم الصغیر، ج۲، ص۲۲؛ المستدرک، ج۳، ص۱۶۳؛ المصنف، ج۶، ص۳۷۲. 2️⃣ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸، ح ۱۴۹۸۱.
امام علی (ع): شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، این واقعیت قلب انسان را می‌میراند و دچار غم و اندوه می‌کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید! نهج‌البلاغه- خطبه 27
🔆تفاوت نگاه عالمانه با نگاه سطحی تک‌بُعدی 💢 شکّی نیست که "محبّت اهل‌بیت علیهم السلام" می‌تواند محور وحدت میان شیعیان و اهل‌سنّت باشد و ما طرفداران وحدت اسلامی باید به خوبی از این ظرفیت عظیم استفاده کنیم. امّا در این رابطه باید چند نکته‌ی مهم را از نظر دور نساخت: 🔻اوّلا: کسانی که با فضای ردّیه نویسی فِرَق و جریانات مختلف اهل‌سنّت بر شیعه از قرون اوّلیه تاکنون اندکی مأنوس باشند، می‌دانند که سیاست مشترکِ اکثر قریب به اتفاق این ردود از "صوفیه" گرفته تا "سلفیت" علاوه بر سعی در "ابطال استدلال شیعیان بر خلافت بلافصل امیرمؤمنان علیه السلام و اثبات خلافت خلفا" اثبات این موارد نیز می‌باشد: ۱. اهل‌سنّت محبّان واقعی اهل‌بیت‌ هستند. ۲. شیعیان دروغگو و مُفرِط در محبّت اهل‌بیت هستند. ۳. میان اهل‌بیت و خلفا محبّت و مودّت وجود داشته! ۴. اهل‌بیت از هر کسی که خلفا را قبول نداشت، بیزار بودند (حتی امیر مؤمنان از کسانی که او را از شیخین افضل می‌دانستند بیزار بود!) بطلان همه‌ی این موارد در عقاید شیعه واضح است. 🔺ثانیا: در یک نگاه عمیق‌تر نه تنها کتب "ردّ بر شیعه" بلکه کتب "مناقب اهل‌بیت" که توسط غیر شیعیان نوشته می‌شود، نیز معمولا یک نوع اثبات همان مواضع فوق است و بیانگر این‌که اهل‌بیت متعلّق به ماست نه شیعیان! و عقیده‌ی ما نسبت به اهل‌بیت همان عقیده‌ی صحیح است نه شیعیان! لازم به ذکر است برخی احادیث و اخباری که در کتب غیر شیعه به عنوان "فضیلت" برای اهل‌بیت یاد شده، در منطق شیعه نه تنها "فضیلت" نیست بلکه "تخریب" همان معصوم یا معصوم دیگر است. 🔻ثالثا: نویسندگان این دو دسته کتاب، "اهل‌بیت" و "محبّت به آنها" را در چارچوبی تعریف می‌کنند که با عقاید شیعیان و نوع محبّتشان به اهل‌بیت کاملا متفاوت است‌. 🔆 در منطق شیعه معاویه و همه‌ی کسانی که مقابل امیرمؤمنان لشکرکشی کردند، أعداء الله والرسول هستند و از نظر شیعه تعاطف به دشمن امیرالمؤمنین با ادّعای محبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام سازگار نیست. 📎 البته همانطور که بارها متذکر شدیم، ما همه‌ی برادران اهل‌سنّت را به یک چشم نگاه نمی‌کنیم، اما بی‌جهت حقایق را مخفی یا انکار نمی‌نماییم. 👌 نکته‌ی مهم دیگر اینکه در طول تاریخ هرگاه شیعیان در هرجا قدرت و غلبه پیدا کردند، تأليف کتب "ردّ بر شیعه" و کتب "مناقب اهل‌بیت" هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی نسبت به دوران‌های دیگر رشد چشم گیری داشته است. 🔷از آنجایی که انقلاب شکوهمند اسلامی و قدرت روز افزون این شجره‌ی طیبه، تحت زعامت "فقیه شیعه" بوده و هست و قانون اساسی نیز بر اساس "فقه شیعه" می‌باشد_حتی با وجود پایبندی محکم نظام اسلامی به مسأله‌ی وحدت_، باز شاهد افزایش انواع مختلف هجمه‌های شدید به انقلاب از طرف مخالفان تشیّع هستیم. 🔘 در واقع امروزه علاوه بر تأليف هزاران کتاب، مقاله و پایان نامه در ردّ بر شیعه، صدها شبکه‌ی ماهواره‌ای و مجازی نیز شبانه روز مشغول طعن به شیعه و نظام اسلامی هستند و دقیقا همان دو رویکرد کلّی (ردّیه نویسی و هم زمان گسترش منقبت نویسی) که در زمان قدرت گرفتن شیعه در طول تاریخ شدّت می‌گرفته، امروز نیز رویکرد اصلی این جریانات مخالف شیعه می‌باشد. 🤔 نکته اینجاست که متأسّفانه برخی از ساده‌اندیشان در جامعه‌ی ما صرف "منقبت‌نویسی" یا "مقتل‌خوانی" فلان شخص را دلیل "محبّت او" بلکه "محبّت شدید او" به اهل‌بیت علیهم‌السلام قلمداد می‌کنند، امّا انسان زیرک به مسأله طور دیگری نگاه می‌کند. 🧐 همین تفاوت نگاه است که مرحوم صاحب عبقات و والد بزرگوارشان مرحوم مفتی قلی همچون بسیاری دیگر از علمای بصیر شیعه در کتاب‌های "تشييد المطاعن"، "تقليب المكائد" ، "عبقات الأنوار"، "استقصاء الإفحام" و ..، فردی مثل "عبد العزیز دهلوی" را بارها "ناصبی" معرفی می‌کنند، ولی برخی از شیعیان سهل‌اندیش! او را دارای "محبّت شدید به اهل بیت" جا می‌زنند و عجیب‌تر اینکه تقریرشان را به بزرگان شیعه نیز نسبت می‌دهند. همین است فرق علامه محمد قلی کنتوری که کتاب تحفه عبد العزیز دهلوی را "تحفه اثنا عشریه امویه" می‌خواند.(تقليب المكائد، ص ۶) اما دیگری درصدد تقلیل یا شبه تطهیر "دیوبندیه"،"صوفیه"، "دهلوی" و.. برمی‌آید! اینان همان کسانی را عملا تطهیر می‌کنند که تا فرصت بیابند از بنی امیه و جریانات وابسته به آن دفاع می‌کنند. 📖 امروز هنگام مطالعه‌ی کتاب شریف "تقلیب المکائد" تأليف عالم برجسته‌ی جهان تشیّع، والد ماجد مرحوم صاحب عبقات، "علّامه سید محمد قلی کنتوری" بودم که عبارت ذیل و تحلیل دقیق او را دیدم و به شگفت آمدم: «هرگاه [مخالفان] تسلّط و غلبۀ شيعيان [را] مى‌بينند به تصنيف و تأليفِ كتب فضائلِ حضرت اميرالمؤمنين و ديگر ائمّه علیهم السلام اشتغال می‌نمايند!!!»( تقلیب المکائد، ص ۱۳) حامد کاشانی
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست. ائمۀ ما علیهم‌السلام در نماز جماعت آنان شرکت می‌کردند، به جهت اتّحاد مسلمانان. 📚 زمزم عرفان، ص381
آیت الله بروجردی همواره به وحدت بین مسلمانان توجه داشتند. ايشان معتقد بودند اسلامى كه به اروپا راه يافته، اسلام سنى بود، نه اسلام شيعى(ع). ايشان نظرشان اين بود كه انگليس براى از بين بردن اسلام، بين مسلمانان تفرقه مى‌اندازد و جنگ شيعه و سنى را راه مى‌اندازد؛ در نتيجه آيت‌الله بروجردى سعى مى‌كردند مسلمانان را متحد سازند. ایشان آيت‌الله شيخ محمدتقى قمى، را به مدیریت مؤسسه‌ «تقريب بين المذاهب الاسلاميه» منصوب نمودند. ضمن آن که دستور داده بودند احاديث اهل سنت را در پاورقى كتاب فقهی ایشان بياورند. تا جائی که شيخ شلتوت رئیس الازهر و مفتی اعظم مصر در قم به ديدار آیت الله بروجردى آمد. او در اين ديدار، خيلى به آیت الله بروجردى علاقه‌مند شد و پس از آن، همواره از ایشان تجلیل مى‌كرد و نامه نگاری می نمود و در پاسخ نامه آیت الله بروجردى نوشته بود: «استاد اعظم، نامه‌ات رسيد. آن را بوسيدم و مطالب بسيار ارزنده‌اى در آن ديدم. به جاى دعاهايى كه عقب نمازها مى‌خواندم، اكنون نامه‌ شما را مى‌خوانم. هربار كه نامه‌ شما را مى‌خوانم، مطالبى جديد را مى‌فهمم.» شیخ شلتوت حتی دستور داد فقه شيعه در الأزهر تدريس شود، در حالی که قبل از آن شیعه را یک فرقه گمراه می‏دانستند و به هیچ وجه اجازه عمل به فقه شیعه را نمی‏دادند. (تا زمانى كه شيخ شلتوت در الأزهر بود، «مختصر نافع» محقق در الأزهر تدريس مى‌شد) متن فتوای شیخ شلتوت رئیس الازهر و مفتی اعظم مصر در رسمیت مذهب شیعه 17/7/1337شمسی(1958میلادی) : آیین اسلام هیچ یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی ننموده، بلکه هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون گشته پیروی نماید و هر کسی که مقلد یکی از مکتب‌های چهارگانه باشد، می‌تواند به مکتب دیگری، هر مکتبی که باشد منتقل شود. مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنی عشری، مکتبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز می‌باشد. بنابراین سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند، دوری گزینند، زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود. بلکه همه (صاحب مذاهبی که) مجتهد بوده، اجتهادشان مورد قبول درگاه باریتعالی است و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید نموده و از احکام فقه آنان پیروی کنند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست. عبدالکریم بی آزار شیرازی، علم الخلاف و درخشش در صحنه بین‌الملل، پگاه حوزه نویسنده: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم جلد: 130 صفحه: 5 پ.ن: آقای کوپایی، علامه امینی را در اصفهان برای یک دهه منبر، دعوت کرده بود. ایشان موضوع بحث را اثباتِ کفرِ شیخین (ابوبکر و عمر) قرار می‌دهند. دو شب منبر می‌روند و بعد از شب دوم، آقای کوپایی به ایشان می‌گوید از طرف آقای بروجردی چند نفر آمده‌اند و با شما کار دارند. آقای بروجردی تقاضا کرده است که موضوع بحث را عوض کنید. آقای امینی نپذیرفتند و شب سوم هم ادامه دادند. فرداش آقای کوپایی آمد و گفت: جلسه تعطیل شده است! چون آقای بروجردی دستور داده‌اند که جلسه تعطیل باشد. آقای امینی می‌گفتند: من خیلی عصبانی و ناراحت به قم آمدم و خانه آقای بروجردی رفتم و به ایشان گفتم: آقا، علی علیه السلام پدر شما است، من از او دفاع می‌کنم و شما مجلسش را تعطیل می‌کنید! آقای بروجردی فرمودند: من امروز کاری را مشغول هستم که سید مرتضی علم‌الهدی می‌خواست انجام دهد و آن رسمیتِ مذهبِ شیعه بین مذاهب است! هزار سال گذشته و شیعه هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد. من با شیوخ الازهر مراوده دارم، اگر این منبر شما را امروز بیایند ضبط بکنند و بروند آن‌جا بگذارند، تمام فعالیت‌های ما بر باد می‌رود. آقای امینی، من کاری را مشغول هستم که به خاطر آن حاضرم صد تا آقای امینی را فدا کنم! آقای امینی می‌گفتند: من آن وقت قانع نشدم و ناراحت از پیش ایشان خارج شدم و پولی را هم که برای من فرستادند، قبول نکردم. آقای بروجردی فوت شدند و من چند سفر به مصر رفتم. آن‌جا فهمیدم که این فتوایِ شیخ محمود شلتوت چه اثری داشته و متوجه شدم که آقای بروجردی چه افقی را می‌دیدند!
🔴 امیرالمومنین علیه‌السلام را چگونه به عنوان نماد معرفی کنیم؟ 🔹سخن گفتن از اختلافات شیعه و سنی و پرداختن به اهانت‌های برخی ناصبی‌ها به حضرات اهل بیت علیهم السلام و اهانت‌های برخی شیعیان به مقدسات اهل سنت، بسیار سخت است. 🔸ما هم با جوانان غیور و متعصب شیعی مواجهیم که غرق در محبت و عشقِ علی علیه‌السلام و اولاد علی علیه‌السلام هستند و هم با اهل سنتی که اکثریت قاطع، حضرت امیرالمومنین را خلیفه چهارم می‌دانند و به ایشان و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سایر اهل بیت محبت دارند. اما چه باید کرد که همواره کسانی هستند در دو طرف، آگاهانه یا ناآگاهانه به مقدسات همدیگر اهانت می‌کنند! 🔻اما تکلیف ما چیست؟ کدام مشی را قبول داریم؟ چگونه باید عمل کنیم؟ 🔹به نظر، فهم این مسئله بسیار پیچیده نیست که ما می‌توانیم حضرت امیر را عامل وحدت و حاکم طراز معرفی کنیم. چگونه؟ 🔸ما شیعیان، حضرت امیرالمومنین را جانشین برحق حضرت رسول‌الله(ص) و اولین امام می‌دانیم و اهل سنت حضرت امیر را بعنوان خلیفه چهارم قبول دارند و او را صحابی حضرت رسول و عاری از خطا و اشتباه می‌پندارند. 🔹حالا که حضرت امیر بعنوان فصل مشترک ما شیعیان با اکثریت جهان اهل سنت مطرح است بهترین راهبرد چیست؟ بهترین طرح و برنامه چیست؟ 🔸بهترین راه این است که بیائیم بگوئیم ای شیعیان و ای سنی‌ها؛ بیائید طریقه حکومت و حاکمیت علی بن ابی‌طالب(ع) را از حاکمین و حکومت‌های خود مطالبه کنید. بیائید فرامین حکومتی حضرت امیر را از مدیران و مسئولین خود در کشورهای ایران، عربستان، امارات، مصر، پاکستان، افغانستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، ترکیه و غیره بخواهیم که سیره حکومتی علی بن ابی طالب(امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت) چه بود و چرا به آن سیره عمل نمی‌کنید؟ 🔹بیائیم نهج البلاغه حضرت امیر و آن همه خطبه های سنگین در وصف و عدالتخواهی را در جوامع شیعه و اهل سنت گفتمان کنیم و از حاکمین شیعه و سنی بپرسیم با این خطبه‌ها چه کردید و چرا به این خطبه‌ها عمل نمی‌کنید؟ 🔸بیائیم حاکمین شیعه و سنی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم چرا در مبارزه با فساد و تخلف و رانت و باندگرایی و قومیت‌گرایی و فامیل‌سالاری از روش علی بن ابی‌طالب (ع) استفاده نمی‌کنید؟ بیاییم نامه علی خلیفه چهارم اهل سنت به جناب مالک اشتر را در جوامع و مجامع اهل سنت و عالم تشیع بازخوانی کنیم. 🔹آیا این مدل معرفی امیرالمومنین، عامل وحدت نیست؟ آیا اینگونه سیره حضرت امیر را اگر نشر بدهیم بهتر است یا مدام به این فحش بدهیم و به آن لعن بفرستیم؟ آیا مجامع اخوت و تقریبی در بین شیعه و سنی اینگونه امام علی علیه‌السلام را معرفی می‌کنند؟ اگر معرفی می‌کردند که امروز وضع این نبود! 🔸 اگر دوره حاکمیت ۴،۵ ساله حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام را که فصل مشترک بین اهل سنت و شیعه است بازخوانی کنیم، شیرینی و حلاوت وحدت و اخوت حقیقی را همگان خواهند چشید. وگرنه مدام بر طبل اختلافات کوبیدن را ادامه دادن، جنگ مذهبی موردنظر انگلیس و آمریکا را در ایران و جهان اسلام شعله‌ور خواهد کرد! ✅
📖 محبوب ترين نزد خداوند 🍃امام علي عليه السلام: 🔸از محبوب ترين راهها نزد خداوند دو جرعه است: جرعه خشمى كه با بردبارى آن را پس مى زنى و جرعه غمى كه با صبر دورش مى كنى. و از محبوب ترين راهها نزد خداوند دو قطره است: قطره اشكى كه در دل شب فرو مى چكد و قطره خونى كه در راه خدا به زمين مى ريزد. و از محبوب ترين گامها در راه خدا دو گام است: گامى كه مرد مسلمان با آن صفى را در راه خدا استوار مى كند و گامى كه براى صله رحم برداشته مى شود. 🔹من أحَبِّ السُّبُلِ إلى اللّه ِ جُرعَتانِ: جُرعَةُ غَيظٍ تَرُدُّها بِحِلمٍ، و جُرعَةُ حُزنٍ تَرُدُّها بِصَبرٍ. و مِن أحَبِّ السُّبُلِ إلى اللّه قَطرَتانِ: قَطرَةُ دُمُوعٍ في جَوفِ اللَّيلِ ، و قَطرَةُ دَمٍ في سَبيلِ اللّه. و مِن أحَبِّ السُّبُلِ إلى اللّه خُطوَتانِ : خُطوَةُ امرِئٍ مسلمٍ يَشُدُّ بها صَفّا في سَبيلِ اللّه، و خُطوَةٌ في صِلَةِ الرَّحِمِ. 📚بحار الأنوار: 78/58/128.
درجات ایمان امام صادق فرمود: ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و مؤمنین هر پله ای از آن را بعد از پله دیگر طی می‌کنند. پس کسی که در پله دوم است نباید به آن که در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمانی نداری تا اینکه برسد به پله دهم. پس آن کسی را که از تو پایین تر است پایین نینداز که بالاتر از خود تو، تو را پایین می‌اندازد و اگر کسی را پایین تر از خود دیدی با ملایمت او را بالا ببر و چیزی هم که طاقتش را ندارد بر او تحمیل نکن که با این کار او را می‌شکنی. زیرا هر کس مؤمنی را بشکند بر او واجب است که آن را جبران - بازسازی - کند. مقداد در پله هشتم، ابوذر در پله نهم و سلمان در پله دهم ایمان بود. الخصال ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْقَرَاطِیسِیِّ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ الْإِیمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ یُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا یَقُولَنَّ صَاحِبُ الْوَاحِدِ لِصَاحِبِ الِاثْنَیْنِ لَسْتُ عَلَی شَیْ ءٍ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی الْعَاشِرَةِ وَ لَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَکَ فَیُسْقِطَکَ الَّذِی هُوَ فَوْقَکَ فَإِذَا رَأَیْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْکَ فَارْفَعْهُ إِلَیْکَ بِرِفْقٍ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَیْهِ مَا لَا یُطِیقُ فَتَکْسِرَهُ فَإِنَّهُ مَنْ کَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَیْهِ جَبْرُهُ وَ کَانَ الْمِقْدَادُ فِی الثَّامِنَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِی التَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِی الْعَاشِرَةِ [۱] . ---------- [۱]: الخصال ۲: ۵۹ و ۶۰. پ.ن: 👫در رابطه با خانواده و دوستانتان، در متشابهات به هم گیر ندهید. هیچ‌وقت علاقه نداشته باشید که متشابهات شما، با متشابهات او با همدیگر تطابق کند، چه لزومی دارد؟ اکتفا کنید به محکمات، خودتان را آزاد کنید. در تربیت اولاد، باید ببینید چه چیز از محکمات است؛ تلاش کنید آن را برای فرزندتان پیدا کند. خیلی به متشابهاتش وَر نروید، گیر به آن ندهید. بعضی‌ها هستند در این متشابهاتِ فرزندانشان، دخترشان، پسرشان گیر می‌دهند، نتیجه این می‌شود که رفاقت با فرزندشان از دست می‌دهند، بعد این فرزند یک رفیق دیگری پیدا می‌کند. آیت الله حائری شیرازی
23.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا درگیری مرزی ایران و عراق در دوره پهلوی دوم به جنگ طولانی مدت ختم نشد!؟ دلیل آن قدرت ارتش ایران و عراق نبود. توافقی بین برژنف(شوروی) و فورد(آمریکا) در اول و دوم آذر ۱۳۵۳ با این عنوان امضا شد: خاموش ساختن کانون های بحران! یکی از کانون های بحران که میتوانست بین بلوک شرق و غرب به جنگ بیانجامد درگیری ایران و عراق بود. ایران در بلوک غرب و عراق در بلوک شرق تعریف می شد. این بخش از تاریخ را میدانند اما نمی گویند
📖 پنج سنّت‌ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله 🍃رسول اللّه صلى الله عليه و آله: 🔸پنج كار است كه تا زنده هستم رهايشان نمى كنم: غذا خوردن روى زمين با بندگان، سوار شدن بر الاغ برهنه، دوشيدن بز با دست خودم، پوشيدن لباس پشمينه و سلام كردن به كودكان، تا اين كارها بعد از من سنّت شود. 🔹خمسٌ لا أدَعَهُنَّ حتَّى المَماتِ: الأكلُ علَى الحَضيضِ مَع العَبيدِ، و رُكوبيَ الحِمارَ مُؤْكَفا، و حَلبيَ العَنزَ بِيَدي، و لُبسُ الصُّوفِ، و التَّسليمُ علَى الصِّبيانِ؛ لِتَكونَ سُنّةً مِن بَعدي. 📚الأمالي للصدوق: 117/130.
: ای به سبب رحمت الهى، در برابر مؤمنان، نرم خو و شدى! اگر و سنگدل بودى، مردم از اطراف تو، پراکنده مى شدند. پس آنان را ببخش و براى آنان بطلب و در کارها، با آنان کن! امّا هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش و) بر خدا کن. زیرا خداوند توکّل کنندگان را دوست دارد. 📚آل عمران/159.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرمسلمان ها اگر جرأت دارید درباره حضرت محمد تحقیق کنید
📖 مردم چهار دسته اند! 🍃امام صادق عليه السلام: 🔸مردم چهار دسته اند: 1️⃣نادانِ افتاده در ورطه هلاكت و هماغوش با هوس. 2️⃣عابد متظاهر به تقوا و پرهيزگارى كه هر چه بيشتر عبادت كند بر كبر و غرورش افزوده شود. 3️⃣عالمى كه دوست دارد مردم پشت سرش راه روند و از او مدح و ستايش كنند. 4️⃣داناى آشنا به حقّ كه دوست دارد حقّ را برپا دارد، اما يا توانايى و قدرت ندارد يا مغلوب است. او بهترين فرد روزگار خود و خردمندترين مردم زمانه خويش است. 🔹النّاسُ على أربَعَةِ أصنافٍ : جاهِلٌ مُتَردّي مُعانِقٌ لهَواهُ ، و عابِدٌ مُتَقَوّي كُلَّما ازدادَ عِبادَةً ازدادَ كِبرا ، و عالِمٌ يُريدُ أن يُوطَأَ عَقِباهُ و يُحِبُّ مَحمَدَةَ النّاسِ ، و عارِفٌ على طَريقِ الحَقِّ يُحِبُّ القِيامَ بهِ فهُو عاجِزٌ أو مَغلوبٌ ، فهذا أمثَلُ أهلِ زَمانِكَ و أرجَحُهُم عَقلاً. 📚الخصال: 262 / 139.