eitaa logo
قافله ی منتظران
22 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
669 ویدیو
0 فایل
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها...
مشاهده در ایتا
دانلود
. امشب دوباره قصدِزیارت نموده ام حال و‌هوای روضهٔ‌تان،دردلم نشست باذکرِ(اَلسّلامُ‌علیکَ)امامِ من بغضِ نشسته‌درقفسِ سینه‌ام شکست این روزها که اول سال‌است ،هرکسی دنبال مزدِ زحمتِ یکساله میرود... امّاکسی که نوکرِ این خانه بوده،کِی دنبال مزدِ اشک ودم وناله میرود؟ «وقتی که زیرِ پرچمتان سال‌ِمن گذشت یعنی که مُزد چشم تَرم راگرفته ام» مارا کنارِ سفرهٔ زهرا نشانده اند با این حساب،إذنِ حرم راگرفته ام یکسال صرفِ نوکریت کرده‌ام حسین یکسال گریه،سینه زدن،ناله، زمزمه یکسال هرشبم به دَمِ یابنَ مرتضیٰ یکسال هرسَحر،به لَبَم یابنَ فاطمه ای ذکر(یامُحَوِل الاَحوال)من بگو حالا برای اول سالم چه میکنی؟ باکوله بارِ پُرْ گُنَهُ‌ ودست ِ خالی ام... یابن الکریم، بادلِ زارم،چه میکنی؟ حالا که من برای شماگریه کرده ام یک کربلا برای من إمضا نمیکنی؟؟؟ حالا که من به خاک شما سَر نَهاده ام قفلی که بسته پای مرا،وانمیکنی؟؟؟ @ghafeleyeh_montazeran
. دلم گرفته برای غمی که میدانی برای وسعتِ آن ماتمی که میدانی دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده دچار حال بد و مبهمی که میدانی چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی قبول کن! منم آن محرمی که میدانی مرا به حال خودت واگذار کن آقا دعا بکن نشوم آدمی که میدانی دوباره بغض دلم را گره زدم محکم به روی حاشیهٔ پرچمی که میدانی فراق کرب و بلا جان سپردن محض است تو را خدا برسان مرهمی که میدانی سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد مرا ببر به همان عالمی که میدانی به پای بوسی شش گوشه ات مرا بطلب نخواه جان بدهم از غمی که میدانی! @ghafeleyeh_montazeran
. شب جمعه شد و این دل به فغان گفت، حسین عرش و فرش و ملک و حور و جنان، گفت حسین خيل عشاق ،همه سوي تو عازم شده و همچو رودى كه به درياست روان،گفت حسين.. چشم سر بستم و با چشم دلم دیدم که : زائر کرببلا و چمدان، گفت حسین .. پرچم سرخ تو انگار سخن ها دارد.. هى تكان خوررد و به هر بار تكان گفت حسين... شب جمعه ست و مرا ياد غمت خواهد كشت.. از غمت باز به لب آمد و جان:گفت حسين.. ياد گودال و خیامي كه همه سوخته اند.. مادری بر سر و بر سینه زنان، گفت حسین.. عاقبت دختر تو روی پدر را هم دید .. چقدر ناله کنان مویه کنان، گفت حسین .. اربعین قسمت من میشود آیا حرمت؟!!! مادرم کرد دعا و ضربان، گفت حسین.. بي اجازه نتواند كسي از او گويد.. مادرش اذن اگر داد..توان گفت حسين.. روز اول درِ گوشم پدرم گريه كنان.. بين هر جمله وهر ذكر اذان گفت حسين... @ghafeleyeh_montazeran
. برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز حرم ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی به هم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه @ghafeleyeh_montazeran
. روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رونمایی این شعرها بیا در محفل صمیمی ما با حضور اشک بعد از هزار سال نشد مرهمی شود از کوچه باغ زخم تن تو عبور اشک لَن تَبرُدَ مُصیبتُکَ فی قلوبنا گرم است از حرارت داغت تنور اشک در خواب نامت آمد و گفتم نگریمت اما شدم دو مرتبه مغلوب زور اشک راز شفای نذری ات این است مادرت در طبخ آن به جای نمک ریخت شور اشک آورده اند... روی شما را زمین زدند اینجا شکست چون دل راوی غرور اشک @ghafeleyeh_montazeran
. یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری سینه زنی و شور و ماتم را نگیری خیلی میان روضه هایت سود کردیم یک موقع از ما روضه و غم را نگیری سینه زدم تا که گناهم را بریزی این کمترین چیزی که دارم را نگیری حال بد ما با وجود روضه خوب است از دست نوکرهات مرهم را نگیری آقا برای ما محرم خیرها داشت از ما گنهکاران محرم را نگیری با هم خریدی خوب و بد را بین روضه این گریه کردن های با هم را نگیری در بین روضه التماست می کنم من جانم بگیری،گریه هایم را نگیری در بین هیأت کار من پرچم زدن شد دستان من خالیست...پرچم را نگیری! یک شب میان روضه ات گفتم خدایا از نوکران شاه دو عالم را نگیری @ghafeleyeh_montazeran
🏴 گلیم خاکی دل را خودش تکان داده خودش مسیر حسینیه را نشان داده همیشه دعوتمان می کند و این یعنی برای توبه دوباره به ما زمان داده یکی به روضه و جمعی به اشک مشغولند و او حواله ی جنت در این میان داده بهشت در عوض قطره ای نمک آلود؟ نشد معامله اینکه، به رایگان داده هوای شرب طهورا نمی کنیم آخر حسین چائی روضه به خوردمان داده به یک سلام، ثواب زیارت حرمش به نوکران خود از لطف بیکران داده گدا طلب نکند هم کریم می بخشد تکان نخورده لب حر به او امان داده خوشا بحال حبیب آنقدر که عاشق بود به راه عشق حبیبش دوبار جان داده پدر به حال رکوع و پسر به خاک خضوع پدر هر آنچه که داده پسر همان داده غروب سرخ و گلو سرخ و در همان حالت عقیق سرخ یمانی به ساربان داده... @ghafeleyeh_montazeran
🏴 کربلای عمر هرکس بی ‌گمان خواهد رسید روز عاشورای ما هم یک ‌زمان خواهد رسید عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید دست و پنجه نرم ‌کردن با شهادت ساده نیست هرکسی کرب و بلایی شد، به آن خواهد رسید نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید غم مخور، پای پیاده، کربلا، روزی نشد عاقبت یک روز، جا مانده، دَوان خواهد رسید دستِ بی ‌مهری نباید داد با ارباب، چون دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید آزمایش ‌های تو در تو، به دل صیقل دهد وانگهی، روزی، جواب امتحان خواهد رسید اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل می‌کند آشنا باشیم، زنگ کاروان خواهد رسید ناله ‌ی زینب کند کاری که بر "هل من معین" پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان طالب خون خدا، صاحب ‌زمان خواهد رسید @ghafeleyeh_montazeran
. خوب است روضه روضه ی ارباب بهتر است از این جهت که گریه کُنِ روضه مادر است باید که طفل اشک بیاید به گونه ام وقتی که پلک ، دست به سینه دم در است سر روی شانه چونکه به ذکرت بلند شد سر نیست، واعظی ست که بر روی منبر است ای سر بریده بعد تو سر در مرام ما از نوکران خاصِّ درگاه حیدر است حق می دهم اگر ببرد ارث از پدر گریه کن حسین برایم برادر است بالا ترین سِمَتِ درِ این خانه نوکری ست این اعتبار حسرت سلمان و قنبر است نوکر بهشت هم برود...نه بدون شک نوکر بهشت هم نرود باز نوکر است @ghafeleyeh_montazeran
. خواندی حدیث خود را، هیهات منّا الذله پیچید بین صحرا ، هیهات منّا الذله تو فاطمی سرشتی، با خون خود نوشتی در موجی از بلایا ، هیهات منّا الذله تو حیدری مرامی، تو حجتی ، امامی گفتی به پیش اعدا ، هیهات منّا الذله خون و شرف به پیکار، در روز عشق و ایثار یکجا شده است معنا ، هیهات منّا الذله تو جوشش جهادی، بر نیزه تکیه دادی پر گشت از تو صحرا ، هیهات منّا الذله هم روی خاک صحرا ، هم پیش چشم زهرا بنوشت خون سقا ، هیهات منّا الذله با داغ اکبر تو ، با خون اصغر تو حک شد به آسمان ها ، هیهات منّا الذله با نغمۀ رضائک ، صبرا علی بلائک گفتی تو در مصلا ، هیهات منّا الذله ای در گلوی نیزه، حتی به روی نیزه پیچید از تو آوا، هیهات منّا الذله در راه دین و مکتب، می خواند خطبه زینب با ما رأیت و الا... ، هیهات منّا الذله با همت و نگاهت، با پیروی ز راهت شد ذکر ما به هرجا ، هیهات منّا الذله روز ظهور مهدی ، با عشق و با هم عهدی باشد شعار دنیا ، هیهات منّا الذله خورشید آشنایی، شدنغمۀ "وفایی" در سایۀ تولا ، هیهات منّا الذله @ghafeleyeh_montazeran
. در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد هر کسی در بارگاهت بود حاضر فیض برد با بیان روضه‌هایت پلک من هم خیس شد چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد قطره‌های خون تو سهم زمین شد بیشتر بیشتر از آسمانها خاک حائر فیض برد منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد بر تن عریان تو این بیتها مرثیه خواند اشکهای مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد بیشتر یعنی، حبیب بن مظاهر فیض برد گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح بوریای کهنۀ بیت عشائر فیض برد حجت الاسلام @ghafeleyeh_montazeran
. خانه ای که سردر آن جای چوب پرچم است چارچوبش تکیه گاه بانویی قامت خم است هم چو سلمان اندرونی رفتن این خانه ها رزق هرکس نیست حرف محرم و نامحرم است خرجی روضه گرفتن از جگر ها می رسد نوکری با خون دل خوردن همیشه توأم است اینکه ما نوکر شدیم از ربنای فاطمه است مثل عیسی که عروجش از دعای مریم است دست من که نیست نامت گریه در می آورد کارخورشید است اینکه روی هر گل شبنم است خوب و بد را می خرند این است رسم کربلا تلخی چای عراق و شهد شکر با هم است یا حسینِ سینه زن جانم حسین فاطمه است در قرار سینه زنها پاسخ دم یا دم است دست از این دامن کشیدن تیرگی می آورد خوش به حال آنکه چنگ التماسش محکم است بابت هر روضه ای از روضه های کربلا باید از جان هم گذشت امّا بضاعت هم کم است @ghafeleyeh_montazeran