eitaa logo
قافله ی منتظران
22 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
667 ویدیو
0 فایل
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها...
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 دارم غریب و آشنا را می شمارم این خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدا را شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خود را می‌کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم با عقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه دارم نفس های خدا را می شمارم هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق دارم فقط سود دعا را می شمارم @ghafeleyeh_montazeran
🏴 در حسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالاخره هرشبی را که در زمین روضه است به کجا می روی؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است سند ادعای من محشر که بفهمی تمام دین روضه است هدیه ی ما به ساکنان بهشت باز در روز واپسین روضه است در میان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است اینکه بعد از غدیر، پیغمبر از علی گفت و گفت، این روضه است زهر کم کم بر او اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر تا قلم خواست بدترین روضه است باگریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ در جمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است @ghafeleyeh_montazeran
➖ امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا اگر هادی‌ست از اسمش هدایت می‌شود معنا صبوری جلوه می‌گیرد اگر یک گوشه بنشیند اگر برخیزد از جایش شجاعت می‌شود معنا عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد از آن یک قطره دریای طهارت می‌شود معنا کسی که حلقه‌ی وصل محمد با محمد شد علی هم گر شود با او رسالت می‌شود معنا علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد برای شیعه‌اش قطعا ولایت می‌شود معنا علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار امامت در امامت در امامت می‌شود معنا نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد فقط با بردن نامش شفاعت می‌شود معنا برای جامعه از یک فراز «جامعه» بی‌شک؛ دیانت می‌شود پیدا، سیاست می‌شود معنا علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی» این بار؛ به سامرّا به جای شام غربت می‌شود معنا گریز روضه دارد می‌رود در بزم «مِی» وقتی؛ میان تشت، خورشید قیامت می‌شود معنا حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی دراین حالت برای ضربه سرعت می‌شود معنا دوچندان می‌شود در حالت مستی توان فرد بدین ترتیب دربرخورد شدت می‌شود معنا وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد شکستن بعد از آن برخورد راحت می‌شود معنا یکی از دست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار فقط سیلی براین صورت سه صورت می‌شود معنا @ghafeleyeh_montazeran
. ارث از نبي برده پيمبر بودنش را مانند زهرا مثل حيدر بودنش را از يوسف مصري زنداني بپرسيد از ماه رويان علت سر بودنش را دارد فقط از نام فرزندان اين مرد ايران تمام فخر كشور بودنش را با اِبْنِ موسي ها فقط تثبيت كرده شيراز با مشهد برادر بودنش را آقا نبودي تا ببيني به برادر معصومه ثابت كرده خواهر بودنش را با اين همه زنجير خواهد برد در گور مرگ، آرزوی بين بستر بودنش را آن لنگه ی در كه تن او را به تن كرد تاييد كرده مثل مادر بودنش را هم درد مادر بودنش توجيه كرده يك عمر در زندان پسِ در بودنش را از باز تاب نور در اين شيشه ی سبز فهميده ام عمق مُشَجَّر بودنش را مي شد بفهمي در سكوت سرد زندان از خش خش شلاق لاغر بودنش را موسي بن عمران هم نمي آورد طاقت يك لحظه از موسي بن جعفر بودنش را @ghafeleyeh_montazeran
🌼 اگر در خاک آذربایجان جانان اباالفضل است دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است ستون خیمه‌ی کرب و بلا در باد و در طوفان نمی‌افتد یقین تا تکیه‌گاه آن اباالفضل است اذاالشمس است چشمانش،لبش در اصل والصبح است مراد از سورۀ تکویر در قرآن اباالفضل است رسیده چارم شعبان پس از ارباب در واقع نخستین منتظر بر نیمه شعبان اباالفضل است بگو روز برادر روز میلاد همامش را اباالفضلی در این عالم برادرجان اباالفضل است اگر طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی گفتی بگو بعدش که پرچمدار این سامان اباالفضل است برای آن کسی که جان خود را می‌دهد با عشق نگو عباس، وقتی بهترین عنوان اباالفضل است برای مادر پیرم به وقت روضه‌خوانی ها بالام جان شد علی اکبر، سنه قربان اباالفضل است دلیل نم نم باران علی‌اصغر اگر باشد یقین دارم دلیل شدت باران اباالفضل است @ghafeleyeh_montazeran
در کوچه های روضه به اقبال می رسیم داریم می رسیم اگر کال می رسیم یک ماه،نه دوماه،نه در گریه برحسین داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم هرجا که مجلسی ست مُزیّن به اهل بیت با پا نمی رسیم نه با بال می رسیم فی الحال با حسین اگر حال ما خوش است آینده نیز ما به همین حال می رسیم با هدیه کردن صلواتی، به کردگار؛ اینگونه با محمد و با آل می رسیم ما "گنگ خواب دیده و عالم تمام کر" در انتقال روضه چنین لال می رسیم هرشب برای ما شب عید است باحسین یعنی به یا محول الاحوال می رسیم مثل مُخَدَّرات حرم زجر می کشیم وقتی به گوشواره و خلخال می رسیم حالا که بین ما سخن دوست خوشتر است از هرچه بگذریم به گودال می رسیم @ghafeleyeh_montazeran
قافله ی منتظران
بِسمِ الله ... أَ أَدْخُلُ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ.. تحویل سال سوختگان از محر
🏴 رنگ عالم شد سیاه در جهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه تکیه تکیه یاحسین در غمت پیراهن این شهر کم کم شد سیاه چونکه بالاتر نداشت در میان ماه ها ماه محرم شد سیاه جلد مانند لباس بر اَمالی و لهوف و بر مُقرّم شد سیاه پوست در سینه ‌زنی سرخ شد، شد نیلگون و آخرش هم شد سیاه بین این رنگین کمان دل سپید و چشم سرخ و رنگ پرچم شد سیاه بر تن مسلم هم آه رد تیر و تیغ ‌ها قدر مُسلّم شد سیاه @ghafeleyeh_montazeran
🏴 خوب می‌دانند اینجا از کسی سر نیستند چشم در راه محبت های مادر نیستند سخت شرمنده ست زینب از حسین خویش که با علی ها هدیه های او برابر نیستند وقت تزیین کردنِ عون و محمد با زره از صمیم قلب خوشحال است دختر نیستند مادری در خیمه اش می داد دلداری به خویش بچه های من که رعناتر از اکبر نیستند بچه های من اگر لب تشنه هم جان می دهند هر دوتا هم تشنه تر از حلق اصغر نیستند چون رباب و نجمه نه خاموش ماند و گفت که با حسین بن علی آن ها که خواهر نیستند تا که آرامش بگیرد بارها با خویش گفت پیش عباس و حسین این ها برادر نیستند تا فقط خواهر شود در کربلا این بار گفت بچه های من خدا را شکر دیگر نیستند @ghafeleyeh_montazeran
🏴 یک کم از اشک تو در میزان دریا کم نبود پیش غم های تو غم های دو عالم غم نبود سر به مُهر کربلا می بُرد در سجاده اش آن که پیش هیچ کس غیر از خدایش خَم نبود بعد قرآن در نزول آیه های مُحکَمات هیچ نطقی در جهان چون خطبه ات مُحکم نبود پِلک بر هم می زدی کرب و بلا می شد مرور مقتلی کامل تر از چشمت در این عالم نبود روضه ی در پرده ات این بود که٬ در طول راه غیر تو با عمه جانت هیچ کس مَحرَم نبود گرچه کشتت ذره ذره شمر ،با سَمِّ هُشام؛ در حقیقت قاتلت هم شمر بود و هم نبود با حساب روضه ی گودال و ظهر و خیمه ها علّتِ اصلی مرگت حتم دارم سَم نبود @ghafeleyeh_montazeran
. خوب است روضه روضه ی ارباب بهتر است از این جهت که گریه کُنِ روضه مادر است باید که طفل اشک بیاید به گونه ام وقتی که پلک ، دست به سینه دم در است سر روی شانه چونکه به ذکرت بلند شد سر نیست، واعظی ست که بر روی منبر است ای سر بریده بعد تو سر در مرام ما از نوکران خاصِّ درگاه حیدر است حق می دهم اگر ببرد ارث از پدر گریه کن حسین برایم برادر است بالا ترین سِمَتِ درِ این خانه نوکری ست این اعتبار حسرت سلمان و قنبر است نوکر بهشت هم برود...نه بدون شک نوکر بهشت هم نرود باز نوکر است @ghafeleyeh_montazeran
🏴 دارم غریب و آشنا را می شمارم این خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدا را شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خود را می‌کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم با عقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه دارم نفس های خدا را می شمارم هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق دارم فقط سود دعا را می شمارم @ghafeleyeh_montazeran
🌸 ملاک چیست؟ نبی؟یا ولی ست؟ یاهردو؟ اگرچه ما به خدا می رسیم با هردو رئیس مذهب ماورئیس مکتب ما رسیده‌اند به هم پس از ابتدا هردو پر از صفات جمالی یکی یکی هریک پر ازصفات جلالی دوتا دوتا هردو چه قدر سعی نمودند سمتتان باشند به وقت سعی همین مروه و صفا هردو دوتا نبیِّ ولی و دوتا ولیِّ نبی به حق که ناظر وحی اند در حرا هردو به غیر خویش و به جز آل خویش،محترمند فقط به خاطر زهرا برای ما هردو ز نامهای خدا بیشتر علی گفتند همینکه ذکر گرفتند بارها هردو رسیده‌اند به سرمایه ی رضایت حق فقط به خاطر ذکر رضا رضا هردو اگرچه هردویشان بوده‌اند زهرایی هزار شکر ندیدند کوچه را هردو وَ در ارادت ما و شما همین بس که؛ گریستید به صحرای کربلا هردو @ghafeleyeh_montazeran