eitaa logo
قافله ی منتظران
23 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
540 ویدیو
0 فایل
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها...
مشاهده در ایتا
دانلود
. بر تو از نزدیک آقاجان سلامم آرزوست با شما عمريست این چندین کلامم آرزوست دوست دارم دوستت باشم به هر قیمت شده دشمنی با دشمنانت صبح و شامم آرزوست چون شهیدانی که گمنامند اما با توأند ترک جان و ترک نان و ترک نامم آرزوست هر چه عنوان است در دنیای ما بی ارزش است گفتن یک مرتبه ؛ آقا غلامم آرزوست معنی رزق فراوان چیست با تو بودنست در صراط مستقيم تو دوامم آرزوست خسته از دیدار دولتهای وابسته به غیر در زمان دولت عدلت مقامم آرزوست در رکاب رهبرم تمرین یاری کرده ام حال درک محضر و امر امامم آرزوست ای خوش آنروزی که دستانت جوانم میکند رؤیت طاووس جنت را مدامم آرزوست چشم امتهای مظلومست بر روز ظهور با شما همراهی روز قیامم آرزوست گوش دل خواهم ؛ انابن المصطفایت بشنوم هم انابن المرتضی ای با مرامم آرزوست یوسفا روزی که بازآیی به تسخیر حرم نعرۀ تکبیر از بالای بامم آرزوست ابتدا دم میزنی از جد مظلومت حسین روضه خوانی از لبان یک تشنه کامم آرزوست خیمه های کربلا را در دلم افراشتی نذر جان خویش بر اهل خیامم آرزوست چون ندای یا لثارات الحسینت شد بلند پرچم حق را ادای احترامم آرزوست روز فتح کعبه و لبیک یا مهدی خوش است از تمام دشمنانت انتقامم آرزوست جنگ با آل سعود و جنگ با قوم یهود با دو شمشیر کشیده از نیامم آرزوست ذوالفقاری رو کنی کار ستم گردد تمام همرهت با خصم ، پیکار تمامم آرزوست عاقبت سربند یا زهرا گره وا میکند در رکاب حضرتت حُسن ختامم آرزوست @ghafeleyeh_montazeran
. دستم نمی‌رود به تمنای این و آن چشمم نمی‌کشد به تماشای این و آن یوسف‌ ندیده‌ها هوس چهره می‌کنند این دل نمی‌خورد به زلیخای این و آن عاشق نگشته‌اند دو چشمی که هرزه‌اند بینا نشد نگاه، ز دنیای این و آن رخسار تو کجا، اثر دست ما کجا رویت شبیه نیست به سیمای این و آن باید که گریه کرد بر احوال زار خویش مؤمن مگر گناه کند پای این و آن غیبت خطای هر شب و هر روزمان شده تا کی کنیم، سیرخطاهای این و آن خود غرق مشكلیم در اطراف خویشتن اما کنیم حل معمای این و آن! دستی بکش تو بر سر ما یابن فاطمه! خسته شدیم ما ز تسلای این و آن ما با توییم و جان به کف نایب توییم ما را رها مکن به تولای این و آن ما دست از سلاله‌ی زهرا نمی‌کشیم بالای سر قداستِ فتوای این و آن حالا که فوج ‌فوج همه کربلایی ‌اند یک عده می‌روند کلیسای این و آن بانک و حساب خارجی و مرجعیت و تعظیم تا کمر، به تقاضای این و آن دنیا در آستانه‌ ی فتح ‌المبین ما ما در پی مذاکره و رأی این و آن برگرد ای عزیز سفر کرده، کعبه شد با غربتی عجیب مصلای این و آن @ghafeleyeh_montazeran
🌼 دوباره وحی، دوباره نگاه پیغمبر زبور آل محمد، به ماه پیغمبر دوباره رویشِ نهج البلاغه ای دیگر و تا قیام قیامت گواه پیغمبر صحیفه ای که ملَقّب به اُخت قرآن است چراغ روشن عشاقِ راه پیغمبر چه خوب؛ ختم رسالت، رسالتش باقیست امام، حلِّ معمای راه پیغمبر و هر که یافت مقام اطاعت سجاد به روز حشر شفیعش، پناه پیغمبر همان مقام، همان منزلت، همان مَسند برای حضرتشان، شأن و جاه پیغمبر امامِ بعد حسین و حسن همین آقاست طلایه دارِ بزرگ سپاه پیغمبر برای کرب و بلا، باز نور عین آمد علیِ اوسط و شهزاده حسین آمد برای کرب و بلا التماس باید کرد چو عطر سیب، تأسّی به یاس باید کرد اگر هزار پسر هم به شیعیان بدهند فقط ز اسم علی اقتباس باید کرد چقدر نام علی بر امام، می آید به این دلیل ز سلطان، سپاس باید کرد شبیهِ شِبه پیمبر، برادرِ او را فقط به شاهِ ولایت قیاس باید کرد در امتدادِ مناجاتِ‌ کشتۀ گودال به قامت پسرش، این لباس باید کرد خدا بدون دعا، اعتنا به کس نکند(۱) و بی سلاحِ دعایش، هَراس باید کرد دلم به نالۀ اهل سحر گرفتار است میان همهمه، ترک تماس باید کرد امام را نشناسیم، بی سحرهایش که ارزشِ دلِ دریاست از گوهرهایش در آسمانِ ولایت، مَهی نمایان شد ستارۀ سحرِ کربلا درخشان شد مجاهدی که نهان شد مجاهدت هایش مبارزی که به تیغ دعا به میدان شد میانِ شعلۀ سوزان، شبیه ابراهیم تمام بستر و سجاده اش گلستان شد اجازه خواست که تا در رکاب مولایش کند جهاد، ولی سَرورِ اسیران شد خدا نخواست قیامش بخون بیانجامد امامِ قافله، آموزگار قرآن شد برای آنکه حقایق شود بسی روشن به ابتکارِ بیان، پیشتازِ تِبیان شد(۲) در اولین اثرش،خطبه خطبه گریه گرفت قیام اشک بپا در تمام دوران شد سپاه روضه و مرثیه را که راه انداخت چراغ راه، فرا روی اهل ایمان شد هزار لشگرِ هیئت، برایش آماده یکی از آنهمه لشگر سپاهِ ایران شد و ریخت خانۀ ظلم بنی اُمیه فرو اگر چه گاه به ویران و گاه زندان شد امامِ مُفترَضُ الطاعه را کجا بردند میان بزم شراب و قمار مهمان شد صدای ناله اش آید هنوز: وای از شام فقط براه خدا این مصائب آسان شد من از دریچۀ خیمه، غریب را دیدم و دست و پا زدنش را، چه سخت بی جان شد و عمه های خودم را ز خیمه تا مقتل و تا حجاب بماند، عجیب طوفان شد فرشته های حرم بی قرار در گودال سرِ حسین سرِ نیزه ای نمایان شد خدا نخواست مرا کُشته در حرم بیند فقط به درد دلم عمه بود، درمان شد صدا به ناله که زد: یابقیةَ الماضین! خدا به صوت عقیله کفیلِ این جان شد به مجلسی که ستم بود و خیزران و شراب سر بریدۀ بابا شکسته دندان شد ز رازِ سینه چگویم که روضه ناموسی است به دخت فاطمه توهین ز سوی عدوان شد فقط اشارۀ سربسته میکنم، آری یتیم فاطمه تنها کنیز‍ِ سبحان شد(۳) میان ما و شما، وعده، روز هم عهدیست دوای درد اهانت به فاطمه مهدیست ۱-قل ما یَعبَعؤا بِکُم ربّی لَولا دُعاؤکُم اگر دعایتان نباشد خدا به شما اعتنایی نخواهد کرد (فرقان-۷۷) ۲- روشنگریِ صریح ۳-اَمَةُ الله @ghafeleyeh_montazeran
🏴 ز روی زرد علی انتظار می ریزد زچشم مانده به راهش قرار می ریزد دلش به فاطمه و دیده بر اجل بسته ز چشم دیده و دل احتضار می ریزد دوباره ضربه سنگین ،دوباره بستر و زخم دوباره درد ، به خاک مزار می ریزد وصیتش به حسن آخر جوانمردیست هنوز از لب حیدر وقار می ریزد به جان فاطمه با قاتلم مدارا کن زصبر توست اگر اقتدار می ریزد ز خوب خلقی تو دشمنم شکست خورد اگر چه از سخنش انزجار می ریزد به اشک های پرستار خویش می گریم که چشم ابری زینب بهار می ریزد اگر چه غربت من می شود نصیب حسن به غربت تو حسینم شرار می ریزد من از مصیبت سخت تو در عجب ماندم که روی نعش تو چندین سوار می ریزد @ghafeleyeh_montazeran
. وقتی که آسمان نجف پر ستاره شد بر قبر نوح بُهت زده در نظاره شد آدم برای دیدن حیدر شتاب داشت تابوت روی دوش ملائک سواره شد این مصطفی است منتظر روی مرتضی کز اشتیاق دیده ی او پر ستاره شد قبری که بود بستر آماده ی علی ظاهر به یار فاطمه با یک اشاره شد این فاطمه است دیدن دلدار آمده آغاز زندگانی زهرا دوباره شد اینک رسید لحظه ی حساس انتظار نبض زمین و قلب زمان پر شماره شد با هم شکاف پهلو و سر حرف می زنند دیگر زمان گفتگوی استعاره شد پهلو شکسته یاور قلب شکسته است دیدار یار پرده ای از سوگواره شد دستی ز قبر آمد و دست خدا گرفت پنهان به خاک پیکر سلطان چاره شد می گفت با علی دل شب ناله ی حسن برگرد کز زمین و زمان راه چاره شد این بار دوم است «جگر پاره» می شود قلبی که قبل رحلت خود پاره پاره شد @ghafeleyeh_montazeran
▪️ عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم @ghafeleyeh_montazeran
▪️ نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست @ghafeleyeh_montazeran
امین حضرت یکتا چرا نمی آیی چراغ دیدۀ زهرا چرا نمی آیی پیمبر است که با گریۀ هر سحر گوید اَلا سُلالۀ طاها چرا نمی آیی علی به ناله صدا می زند بیا مهدی صفای خانۀ مولا چرا نمی آیی حسن هنوز هم از کوچه ای تُرا خواند غریب کوچۀ غمها چرا نمی آیی حسین منتظرِ منتقم به گودال است امید زینب کبری چرا نمی آیی تو ریسمانِ اسارت ز دست عمه بگیر امیر قافله، جانا چرا نمی آیی هنوز پاسخ این درد را نمی دانیم که اهل بیت و تماشا ! چرا نمی آیی بیا که آه یتیمان کربلا گویند: جواب خون دل ما چرا نمی آیی به آن یتیم که اشکش ز ترس بند آمد پناه هر دل تنها چرا نمی آیی بخونِ دیدۀ عطشان کربلا برگرد دوای غصۀ سقّا چرا نمی آیی به استخوان شکسته، به سینۀ خسته که با لگد شده امضا چرا نمی آیی قسم بخون بنا حق چکیده از نیزه امید سیّد بطحا چرا نمی آیی چه قرنها که به غربت گذشته در غربت مقیم خیمۀ صحرا چرا نمی آیی تویی که صاحب عزای عزیز زهرایی سفیر ماتم عظما چرا نمی آیی هنوز منتظرت مانده سیزده معصوم هنوز منتظرت خونِ دیدۀ مظلوم @ghafeleyeh_montazeran
🏴 کربلای عمر هرکس بی ‌گمان خواهد رسید روز عاشورای ما هم یک ‌زمان خواهد رسید عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید دست و پنجه نرم ‌کردن با شهادت ساده نیست هرکسی کرب و بلایی شد، به آن خواهد رسید نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید غم مخور، پای پیاده، کربلا، روزی نشد عاقبت یک روز، جا مانده، دَوان خواهد رسید دستِ بی ‌مهری نباید داد با ارباب، چون دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید آزمایش ‌های تو در تو، به دل صیقل دهد وانگهی، روزی، جواب امتحان خواهد رسید اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل می‌کند آشنا باشیم، زنگ کاروان خواهد رسید ناله ‌ی زینب کند کاری که بر "هل من معین" پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان طالب خون خدا، صاحب ‌زمان خواهد رسید @ghafeleyeh_montazeran
🌺 عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم @ghafeleyeh_montazeran
. بر تو از نزدیک آقاجان سلامم آرزوست با شما عمريست این چندین کلامم آرزوست دوست دارم دوستت باشم به هر قیمت شده دشمنی با دشمنانت صبح و شامم آرزوست چون شهیدانی که گمنامند اما با توأند ترک جان و ترک نان و ترک نامم آرزوست هر چه عنوان است در دنیای ما بی ارزش است گفتن یک مرتبه ؛ آقا غلامم آرزوست معنی رزق فراوان چیست با تو بودنست در صراط مستقيم تو دوامم آرزوست خسته از دیدار دولتهای وابسته به غیر در زمان دولت عدلت مقامم آرزوست در رکاب رهبرم تمرین یاری کرده ام حال درک محضر و امر امامم آرزوست ای خوش آنروزی که دستانت جوانم میکند رؤیت طاووس جنت را مدامم آرزوست چشم امتهای مظلومست بر روز ظهور با شما همراهی روز قیامم آرزوست گوش دل خواهم ؛ انابن المصطفایت بشنوم هم انابن المرتضی ای با مرامم آرزوست یوسفا روزی که بازآیی به تسخیر حرم نعرۀ تکبیر از بالای بامم آرزوست ابتدا دم میزنی از جد مظلومت حسین روضه خوانی از لبان یک تشنه کامم آرزوست خیمه های کربلا را در دلم افراشتی نذر جان خویش بر اهل خیامم آرزوست چون ندای یا لثارات الحسینت شد بلند پرچم حق را ادای احترامم آرزوست روز فتح کعبه و لبیک یا مهدی خوش است از تمام دشمنانت انتقامم آرزوست جنگ با آل سعود و جنگ با قوم یهود با دو شمشیر کشیده از نیامم آرزوست ذوالفقاری رو کنی کار ستم گردد تمام همرهت با خصم ، پیکار تمامم آرزوست عاقبت سربند یا زهرا گره وا میکند در رکاب حضرتت حُسن ختامم آرزوست @ghafeleyeh_montazeran
. داده خدا مقام مرا خادم الحسین ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام بنویس پس تمام مرا خادم الحسین مثل ازل در اول روز تولدم برداشته است کام مرا خادم الحسین هر صبح و شام همدم فطرس شود دلم یعنی برَد سلام مرا خادم الحسین نامردمان زنند اگر طعنه ام چه غم دارند احترام مرا خادم الحسین ارباب من به دستِ کریمش نوشته است نسلِ علیَ الدوامِ مرا خادم الحسین داده قلم به دستِ دلم صاحبِ علَم تا بشنود پیام مرا خادم الحسین میگفت آیه های سرِ روی نیزه ها احیا کند قیام مرا خادم الحسین از حنجرِ بریده صدا زد اناالغریب تکرار کن کلام مرا خادم الحسین @ghafeleyeh_montazeran