✍ سعید احمدی
«قلم» سنگینترین بار جهان را بر دوش میکشد: بار «آگاهی»
روز قلم بر همهی نویسندگان و خوانندگان عزیز مبارک!
#روز_قلم
#نویسندگی
🌱
@ghalamdar
صفات نوشتهی خوب۱
✍جواد محدثی
میتوان ویژگیها و اوصافی را برای هر نوشتهی خوب برشمرد که وجود آنها برای هر نوشته، امتیاز محسوب میشود. این ویژگیها عبارت است از:
1️⃣ سادگی و کوتاهی جملات
جملات طولانی، خستهکننده است و گاهی مطلب و پیام نوشته را نامفهوم میسازد.
تعبیرات دشوار و جملات سنگین و اصطلاحات نامأنوس و دور از ذهن هم همان اشکال را دارد و «نقض غرض» میشود. با این حساب، روشن است که کوتاهی و سادگی جملات، بر جاذبه و لطف نوشته میافزاید.
این ویژگی در برخی از آثار جلال آل احمد مثل خسی در میقات دیده میشود.
2️⃣ درستی و صحت
دستور زبان، عهدهدار درستنویسی است. شناخت قواعد جملهسازی و ترکیب کلمات و به کار بردن آنها، آبروی هر نوشته است؛ پس نویسنده باید با قواعد دستوری هم آشنا باشد و درست بنویسد؛ مثلاً مباحثی همچون «نهاد و گزاره، حروف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمایر و اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، پسوندها و پیشوندها، ترکیبها و اضافات و زمان».
آنچه در اصلاح یک متن به اسم «ویرایش» یا تصحیح انجام میگیرد ناظر به ضعفهای عبارتی، غلطهای املایی، کاربرد علایم نگارشی، غلطهای دستوری یا رسمالخطی و کاربردی در واژههاست.
در کتابهای تفصیلی به بیان انواع این غلطها پرداختهاند و در اینجا مجالی برای بسط سخن نیست.
3️⃣ مشخص بودن پیام و موضوع
هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد تا خواننده به نوایی برسد. سردرگمی و ابهام و پیچیدگی مفاهیم مطرح شده، ضعف نوشته است و میان خواننده و نویسنده، ارتباط متفاهم را برقرار نمیسازد.
همچنان که بیان ثقیل و پیچیده، در «گفتار» هم عیب به شمار میآید.
4️⃣ محتوای زیاد و حجم کم
از صفات خوب هر نوشته، پرهیز از پرگویی و اضافهگویی است.
نوشته باید پربار و غنی باشد؛ در حداقل عبارات و صفحات ممکن.حالت اسفنجی داشتن، ضعف یک نوشته است که هر چه آن را بفشاری، از حجم زیاد آن چیزی به دست نمیآید و عصارهاش اندک است؛ البته نه به حدی خلاصهگویی و رمزنویسی که اصل مطلب، هدر رود و تباه شود.
به تعبیر ادبی باید از «اِطْنابِ مُمِلّ» و «ایجار مُخِلّ» پرهیز کرد. آثار شهید مطهری، در پرباری و پرمحتوایی و پرهیز از لفاظیهای بیهوده، الگوی خوبی است.
🔹برگرفته از کتاب با اهل قلم نوشتهی استاد جواد محدثی
🔻
#نویسندگی #جواد_محدثی #کتاب_با_اهل_قلم
#کانون_نویسندگان_قم
@kanoonnevisandeganqom
🔻
🍃کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🌱
@ghalamdar
صفات نوشته خوب ۲
✍جواد محدثی
5️⃣ فصاحت و بلاغت
درستی کلمه و کلام و ترکیب الفاظ و سهولت تلفظ تعابیر و رعایت قواعد، «فصاحت» است. شناخت مقتضای حال، تناسب زمانی و مکانی، شرایط جامعه، روحیات خواننده و نیازهای فکری و پسند ذوقی او و... به «بلاغت» مربوط میشود.
نوشته هم باید صحیح و فصیح باشد، هم رسا و بلیغ.
6️⃣ نوآوری
نوشتهای که از ابتکار و نوآوری برخوردار باشد، امتیاز دارد. این ابداع، هم در مضمون و دیدگاه و پیام، مطرح است، هم در زاویهی دید و نوع نگاه به موضوع و هم در شکل جملات و قالبهای جدید در سبک نویسندگی.
تکرار مکررات و نداشتن حرف نو و نگاه نو، نوشته را از گیرایی دور میکند. «سخن نو آر، که نو را حلاوتی دگر است».
یا باید حرفی تازه داشت یا نگاهی تازه یا سبکی جدید. یافتن «قالب نو» برای «مفاهیم کهن»، آنها را از کهنگی نجات میدهد و کارآمد میسازد.
اگر تنها به استواری محتوا و صحت مضمون و آسمانی بودن پیام اعتماد کنیم و به عرضهی آن مفاهیم با روشهای جدید نیندیشیم، شاید قشر عظیمی از علاقهمندان به مبانی دینی و ارزشی را از دست بدهیم.
7️⃣ رعایت علائم نگارشی
علامتهای نگارشی، در نوشته، مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده است. نبودنش، خطاآفرین است و کاربرد و نصب غلط آنها هم حادثهآفرین. علائم، به درست خواندن و درست فهمیدن نوشته کمک میکند و خواندن را هم آسانتر میسازد.
کاربرد صحیح علائمی همچون نقطه، ویرگول، علامت سؤال، نقل قول، دو نقطه، گیومه، پرانتز و... از محسنات نوشته است. در یادداشتهای کوتاه هم باید مقید بود آنها را درست به کار برد؛ البته افراط در علامتگذاری در نوشته، از سوی دیگر عامل خستگی و مانع سرعت در مطالعه است.
📎ادامه دارد...
📌برگرفته از کتاب با اهل قلم اثر استاد جواد محدثی
🔻
#نویسندگی #جواد_محدثی #صفات_نوشته_خوب #کتاب_با_اهل_قلم
#کانون_نویسندگان_قم
@kanoonnevisandeganqom
🔻
🍃کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🌱
@ghalamdar
چگونه ننویسیم
خطا است اگر گمان کنیم که نویسنده در ذهن میاندیشد و با قلم مینویسد؛ بلکه او در ذهن مینویسد و با قلم میاندیشد
رضا بابایی: توانایی و دانایی قلم در سبکباری آن است. قلم راه خود را میداند. کافی است که ما بارهای اضافی را از دوش او برداریم و دست و پای او را از قیدها و بندها آزاد بگذاریم. ما نباید به او بیاموزیم که چگونه بنویسد؛ بلکه ما باید نوشتن را از مهارتهای بالقوهی قلم بیاموزیم. همین قدر که بدانیم چگونه نباید بنویسیم و قلم را گرانبار از چه قیدهای بیهوده و کلیشهها و عادتها نکنیم، کافی است. قلم، کلمات را بر روی کاغذ میآورد. کلمات همدیگر را احضار میکنند و اندیشه میآفرینند و پیش میروند.
خطا است اگر گمان کنیم که نویسنده در ذهن میاندیشد و با قلم مینویسد؛ بلکه او در ذهن مینویسد و با قلم میاندیشد. یعنی آنگاه که شروع میکند به نوشتن، کلمات و جملهها و روابط پنهان و پیدای الفاظ، نویسنده را به جهان هزارتوی معانی میبرند؛ جهانی که پیشتر در ذهن او نبود و اندک اندک بر روی کاغذ شکل میگیرد. هر کلمه تا نوشته نشده است، چند حرف بههمپیوسته است؛ ولی وقتی بر روی کاغذ میآید، از طریق پیوندها و خویشاوندها و تداعیها، کلمات دیگر را فرامیخواند و همراه آنها معانی نو خلق میشود. از این رو است که متنها و داستانها و شعرها تا پا به دنیای کاغذ نگذاشتهاند، به بلوغ نمیرسند. بهواقع اندیشه محصول پیوند و دیدار قلم با کاغذ است.
نویسندگان نباید قلم را مجبور به راه و روشی کنند که پیشتر اندیشیدهاند. رهایی و آزادی قلم بر روی کاغذ، پیشاندیشیدههای پراکنده را به اندیشههای بارور و پروار و همگرا تبدیل میکند. ما باید یاد بگیریم که قلم را چگونه آزاد بگذاریم؛ نه اینکه او را چگونه در بند عادتهای فردی و کلیشههای جمعی بکشیم. ما باید بیاموزیم که چگونه ننویسیم و قلم را چگونه به بند نکشیم؛ چگونه نوشتن را او خود میداند. قلم بهمثابهی موجودی زنده و اندیشنده نه ابزاری برای تبدیل تصدیقات ذهنی به گزارههای لفظی، جهانی نامکشوف است که تنها نویسندگان حرفهای به آن راهی دارند. در این جهان، قلم ذهن بیرونی نویسنده است؛ چنانکه ذهن، قلم درونی او است.
بخشی از«نشست شبی با اهل قلم»
۱۴۰۲/۰۶/۱۹
#نویسندگی
#کانون_نویسندگان_قم
@kanoonnevisandeganqom
🌱
@ghalamdar
تنوع تعبیر در نوشتن
✍ سعید احمدی
از رموز نویسندگی این است که برای نوشتن یک معنا، همیشه از یک واژه استفاده نکنیم. سیب یکی از میوهها است. وقتی داریم دربارهِ سیب مینویسیم آیا لازم است همیشه نام سیب را تکرار کنیم؟ یک سطر گذشت و سهتا سیب در آن بود؛ پس هنگامی که میخواهیم از این میوهی هفتسینی بگوییم میتوانیم عبارتهای گوناگونی را سر جای آن نام بگذاریم؛ مثل نماد سلامت، بیکار کنندهی پزشکان یا میوهی هبوط (به قولی). گاهی نیز عبارتهایی به تناسب جمله و حالوهوای متن میشود یافت و برای آن بهکار برد. حال که سخن از نوزادان درخت شد، از گلابی هم بگوییم که به آن شاهمیوه، تحفهی نطنز و آمرود هم میگویند. کسی که دربارهی اصفهان مینویسد، چقدر هنر دارد که چند واژه و عبارت جورواجور از آستین خود بیرون بریزد روی صفحه؟ نوشتن درباره کاشان، تهران، خوزستان، بغداد، مکه و دیگر شهرها و مکانها چطور؟ آیا مکه همیشه مکه است که بگوییم رسول خدا در مکه به دنیا آمد، در مکه بزرگ شد و در مکه به پیامبری رسید؟ اشخاص، افراد، اخلاق و صفات چطور؟ حیوانات، اندامها، شغلها، اشیاء و حوادث اگرچه نام صریح و رایجی دارند، از ویژگیهای برخوردارند که بیان آنها لطف دیگری به نوشتهها و کلام ما میبخشد. آیا ما همیشه غذا میخوریم یا جای چنین معنایی میشود عبارتهایی را کاشت که بوی تری و تازگی بدهند و بر لطافت و حلاوت بیان بیفزایند؟ شیر یک حیوان است و مردم به آن سلطان جنگل نیز میگویند. آیا نمیشود به او گربهسان اعظم هم گفت؟ چند واژه و عبارت متفاوت اما هممعنا برای کلاغ هست؟ اکنون که تب جنگ اسرائیل داغ است و متون بسیاری در اینباره مینویسیم و مینویسند، چند روزنامهنگار وجود دارد که در یک یادداشت، فقط یک بار، این نام را ببرد و در دیگر جملات «رژیم غاصب، فلسطین اشغالی، خانهی عنکبوت، کشور جعلی، غدهی سرطانی، سردستهی کودککشها، قاتل بالفطره، خونآشام مدیترانه» و همانند آنها را جایگزین کند؟
#آموزشی
#نویسندگی
#قلم
https://eitaa.com/ghalamdar/496
🌱
@ghalamdar