⭕️ لباسات و مستقیم از خود تولیدی بخر😍
من توی فامیل به #شیک_پوشی معروفم😁 خیلی پولدارم نیستما #سیاست دارم #ارزون میخرم فکر میکنن #گرون خریدم😎همه بهم میگن چه #خوشگل تیپ میزنی از جایی که خرید میکنی آدرسش و بده منم کلاس میزاشتم نمیدادم😁
ولی شما فرق دارید از اینجا میخرم😉👇
https://eitaa.com/lastshop
چون بدون واسطه خرید میکنی قیمتاشون خیلی توپه😍 تنوع لباساشون بی نظیره 🥰👆لباسای#پاییزشون و ندیدی 😱👆
مجله قلمــداران
⭕️ لباسات و مستقیم از خود تولیدی بخر😍 من توی فامیل به #شیک_پوشی معروفم😁 خیلی پولدارم نیستما #سیاست
قیمتهاشون مناسبه بچهها
یه نگاهی بهش بندازید.
مرد توی دفترچهی کوچکی که دستش بود جنس فرشها و اندازهها را مینوشت. تلفنش پشت سر هم زنگ میخورد. علی ریشههای فرش آشپزخانه را نشانشان داد:«اینم باید ریشهکشی بشه. انجام میدید؟»
مرد همانطور که تلفنش را جواب میداد اشاره کرد که آره!
کارگر فرش را لول کرد و رفت سراغ فرشهای هال.
مرد هنوز با تلفن حرف میزد:«آخه خواهر من! قیمت ما همینطوری هم پایینتر از جاهای دیگهست. نه باور کن راه نداره»
برای علی سر تکان داد که بفرما تحویل بگیر..
علی دست گذاشته بود زیر چانه و لبخند میزد. برای من که سالها باهاش زندگی کردم معنی کردن آن لبخند کار سختی نبود. طفلی ناامید شده بود از اینکه قرار نیست به خودش هم تخفیف داده شود.
مرد تماسش را قطع کرد و دفترچه را گذاشت روی کابینت. شروع کرد به نوشتن:
«پس شد سه تخته نه متری، دوتا شش متری.. سه تا چهارمتری و دوتا کناره. درست؟»
علی جواب داد:«ریشهکشی هم میخواد»
مرد کاغذ را کند و خودکار را نگه داشت بالای صفحه:«بنامِ»
علی خوشمزگیاش گل کرد:«به نام خدا»
من و بچه ها ریز خندیدیم. اما مرد نخندید. فقط با تعجب نگاهی کرد و دوباره گوشیاش زنگ خورد. علی فامیلیاش را گفت.. مرد هم بدون اینکه بخندد کاغذ را داد و رفت.
.
.
امروز فرشها آمد. روی برچسب نوشته شده بود:«نام مشتری: خدا»
✍ف.مقیمی
من به عنوان یک زن، نمیگويم كه ميز آرايش نداشته باش، اما میگويم حداقل از ميز تحريرت بزرگتر نباشد!
نمیگويم لوازم آرايش نخر، اما میگويم حداقل كتاب هم بخر...
نمیگويم هر ماه رنگ موهايت را به روز نكن، اما يادت نرود دانش و سوادت را هم به روز كنی.
من نمیگويم كمدت پر از لباسهای رنگارنگ نباشد، اما میگويم كتابخانهات بزرگتر باشد.
نگذار هيچ ابزاری را مثل اسباببازیهای كودكی اطرافت بريزند تا سرت گرم شود و نفهمی در جهان چه میگذرد.
اصلاً هر كاری خواستی بكن اما انديشهات را نفروش....
برای خودت انديشه داشته باش.
https://eitaa.com/joinchat/4218946290Ce877a37095
مجله قلمــداران
من به عنوان یک زن، نمیگويم كه ميز آرايش نداشته باش، اما میگويم حداقل از ميز تحريرت بزرگتر نباشد!
من تاییدشون میکنم
اصلا کپشن خودش گویاست☺️
19.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⠀
⠀ ⠀⠀⠀
سوره مزمل 🌺🌺🌺
رفتم براتون یه صوت قشنگ با متن سوره دانلود کردم حالش رو ببرید.
صوت امیرحسینجان خوب بودا
فقط یهو داد میزد خودش باعث تنش و دعوا میشد تو خونه😁.
https://eitaa.com/ghalamdaraan
مجله قلمــداران
سوره مزمل با صدای عامر الکاظمی عراقی
این صوت هم واسه وقتیه که هوس برنامهی محفل رو کردی
حوادث شدت و سرعت گرفته...
برای جبهه مقاومت،
هرکدوم از گزینههای زیر رو که دوست داشتید و تونستید انجام بدید:
- ختم صلوات
- تلاوت سوره حشر
- دعای جوشن صغیر
- دعای سیفی صغیر
- ذکر «یدالله فوق ایدیهم» مکرر
- ذکر «کُلَّما اَوقَدوا ناراً لِلحَربِ أَطفاَها الله» مکرر
- ذکر «اللهم اجْعَلنی فی دِرْعِکَ الحَصینَة الّتی تَجعَلُ فیها من تُرید» ما بین دو صلوات به نیت مجاهدین هر صبح و شب
- سوره فیل
- توسل به امام زمان علیه السلام با توجه
- صدقه هرروز
- قربانی
- کمک مالی به جبهه از طریق سایت
https://www.leader.ir/fa/monies
(قسمت انتخاب وجوهات >> تو قسمت بابت بزنید کمک ها >> هرکدوم رو دوست دارید از کمک به جبهه مقاومت تا رزمندگان لبنان تا...)
ذکرها رو میتونیم وقت کارهای خونه، تو راه کار و دانشگاه، وقت خوابوندن بچه، تو صف نانوایی، پشت فرمون و... بگیم.
کمک مالی رو میتونیم حتی با بیست هزار پنجاه هزار تومن انجام بدیم.
هرچه میتونیم فقط انجام بدیم که نام ما رو جزو بی تفاوت ها ننویسند...
کارهای بزرگ، سلاحهای بزرگ میخواد و دعا و معنویت و امداد غیبی از بزرگترین سلاحهای جبهه ماست.
#برسد_به_دست_شما
اضطراب که میفته به جونم .. هی دستمال میگیرم دستم، میوفتم به جون خونه.. هی بالا و پایین میکنم.. میشینم ، پا میشم.. خودم رو تو آینه نگاه میاندازم و به آدم اونطرف قاب میگم:«چه خاکی تو سرمون بریزیم؟» وقتی اونم همین رو میگه دست میگذارم جلو دهنم، چند ثانیه زل میزنم بهش...
اونم همین کارو میکنه..
اضطراب افتاده به جونم..
اینقدر همه چیز رو سابیدم مچم بیشتر درد گرفته. گزگز انگشتهام داره بدتر میشه..
سر و چشمم تیر میکشه..
بابا چقدر اضطراب؟
چقدر اضطرار ؟
بس نیست؟
فقط هم ماهایی که محبت شما تو دلمونه داغونیم ...
هی بیجهت هفتهای چندبار دلمون میگیره
یا یهویی قلبمون خالی میشه.
بعد میوفتیم به جون تلفن، هی زنگ به این ، به اون، تا بلکه بفهمیم مرکز نگرانیمون کجاست ؟
وقتی میبینیم بقیه دارند با خیال راحت زندگی میکنند به خودمون دلداری میدیم و با قرص و دمنوش میخوابیم.
کی میفهمه حالمون رو جز شما؟ کی باور میکنه این اضطرابها ربطی به افسردگی نداره. چرا کسی باورش نمیشه ما روحمون وصله به شما؟ چرا مسخرهمون میکنند؟ همین مذهبیها رو میگمها!
میگن نکشی ما رو عارف بالحق! یه استخاره هم برا ما بگیر...
ولی من چند سالیه فهمیدم برا وصل بودن به شما اصلا نیازی به عرفان نیست.. فقط کافیه حبّتون توی دل باشه تا دمار از روزگارمون دربیاره..
دورتون بگردم، قربون اون اسم و رسم و مقام و قد و بالای رعناتون برم من...
بس نیست؟
بخدا ما تحملمون اندازهی شیعیانت نیستها..
ما عارف و زاهد و عابد این دیر نیستیم سید من..
ما فقط به یک نگاه عاشق شدیم..
به عشق در یک نگاه اعتقاد ندارید؟ من دارم... میدونم همهمون قبلا توی عالم ذر شما رو یک نظر دیدیم و با سر پریدیم تو این بیابونی...
حالا انصافه عاشق خودتون رو این وسط رها کنید وسط یه مشت کرکس و شغال و خونآشام؟
بابا یه نگاه بندازید بهمون.. نگا.. جون من نگا کنید دستهامو؟ داره میلرزه.. دیگه عین قبل جون ندارم.. پیر شدم نیومدی..
میترسم خاک بشم نیاین..
قاسم رفت..
ابراهیم رفت..
اسماعیل فدا شد..
حواستون به حسن و علی باشه..
اینا برن دیگه تو این خرابشده خبری از نور و گرما و آرامش نیستا...
میدونم خودتون اینا رو بهتر از من میدونید.. فقط خواستم حرفی زده باشم..
دیگه بیشتر از این عرضی نیست جز...
جز یک چیز..
آقا... تا آزادی چقدر؟!
✍ف.مقیمی
#عجل_علی_ظهورک
#سید_مقاومت
#ظهور_نزدیک_است
#بیا_پیدایمان_کن
#مراقب_پسرانت_باش
https://eitaa.com/ghalamdaraan