eitaa logo
قلمزن
521 دنبال‌کننده
729 عکس
137 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
الان خبرش رسید که دیشب همینجا در حرم آقا شب شهادت امیرالمؤمنین در مراسم شب احیا وقت قرآن به سر گذاشتن بین ما بوده یعنی همین دیشب با ما عزاداری کرده با ما قرآن روی سرش گذاشته با ما گریه کرده با ما دعا کرده اما چه چیزی از خدا خواسته نمی‌دانم طلبش و دعایش چه بوده نمی‌دانم دلش چطور دیشب شکسته به امیرالمؤمنین و امام رضا چه گفته، نمی‌دانم اما امروز انتخابش کردند! این آدمها چطور زندگی می‌کنند چطور انتخاب‌هایشان را می‌چینند که آخرش می‌شود این؟!... چه حس عجیبی دارد اینکه دیشب یکی در همان جمعی بوده که تو هم بودی که تو هم دعا کردی که تو هم خدا را قسم دادی و امشب خبر انتخاب شدنش آمده است... راست گفته بودند که برای شهید شدن باید شهید بود... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
"در شب قدر، باید انسان در خود توسعه‌ای به وجود آورد و محدود فکر نکند که نان و آب و... نداریم. باید به نیروهای باطنی خود فکر کند. آنها را بررسی کند و ببیند که با آنها چه کرده؟ با ذهنی که خدا به او داده، با قلبی که داده، چه کرده؟ با تخیل و توهّم و تفکر و تعقّل خود چه کرده؟ با اینها چگونه برخورد کرده است؟...  با این نیرو و دریچه ای که ما را به وحی آسمان‌ها و به شهود این طرف و آن طرف دنیا نائل می کند، چه کرده‌ایم؟ آدمی باید جایگاه و کار خود را  در مجموعه ملت‌ها و در این جهان گسترده، بشناسد. بداند که چه می خواهد بکند؟ تقدیری داشته باشد. بفهمد که وقتی پای بچه اش می‌شکند، سرش می‌شکند، لوله خانه‌اش آب می‌دهد، آیا باید همه غم‌های عالم در او صف بکشد؟! همّ و غمّ او همین‌ها باشد؟! به حقِّ حقّ قسم، وقتی در روز قیامت، خداوند اولیای خود را محشور می کند و ما می‌بینیم که غم و غصّه‌های آنان چه بوده، به حال خود گریه می‌کنیم و شرمنده می‌شویم که چقدر غصّه‌های ما حقیر بوده است!" @ghalamzann
درست یکسال قبل بود، همین روزهای ماه مبارک، که دخیل ان‌آی‌سیوی بیمارستان امام رضا علیه‌السلام بودیم و دلمان میخواست همه‌ی زندگی را بدهیم برای آن که عزیزمان در سلامت کامل بماند، روزهای دشواری بودند، روزهایی که نفسمان برای درست نفس کشیدنش می‌رفت و همه‌ی آرزو و دعایمان، شفای او بود. او تنها بیمار بخش ان‌آی‌سیو نبود، حیاط بیمارستان پر بود از کسانی که رنج‌شان مشترک بود و همه برای هم آشنا بودند. وقت اذان مغرب میرفتیم مسجد بیمارستان، سفره ساده‌ای پهن می‌شد، دور هم افطار می‌کردیم و قبل افطار برای همه بیماران و بیماران‌مان دعا می‌کرديم. آن روزهای سخت تمام شدند و خداوند او را با سلامتی به ما برگرداند، اما امروز که شنیدم مادری برای کودک بیمار و بستری‌اش التماس دعا می‌گوید، فلاش‌بک آن روزهای استیصال برایم زنده شدند. امروز همه‌ی ما چیزی داریم که عده‌ای محتاجش هستند و ما حواس‌مان نیست و عادت کرده‌ایم هی برای نداشته‌ها شکایت کنیم، امروز و میان همه‌ی داشته‌هایمان، دعا کنیم برای دلهای مضطر، برای آدمهای مستأصل، برای بیماران صعب‌العلاج، برای هرکسی که محتاج یک دعای ماست...🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختربچه‌ها حرف می‌زنند حتی وقت حرف زدن می‌کنند دختربچه‌ها را دوست دارند دوست دارند زیبا به نظر برسند دوست دارند دیگران از زیبایی آنها تعریف کنند دختربچه‌ها همیشه قشنگند حتی وقتی می‌کنند حتی وقتی می‌شوند حتی وقتی دلشان پر از می‌شود... دختربچه‌ها همیشه قشنگند حتی در دل در در در از انفجارهای لحظه‌ای... و دنیا، دنیای طرفدار دنیای صاحب دنیای موسس کنوانسیون دنیای الکی و پرسروصدا، دنیای عاشق و دارد می‌بیند تو را دختر قشنگم! حتی تو را که بلوند هم هستی، و می‌کند! اما تو بهتر از همه‌ی ما می‌دانی که خداوند را زمین قرار داده است و برای شماست... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
می‌دانم خیلی بعید می‌دانم کسی دلش برای بلرزد و مبارزه با را داشته باشد اما در طلایی‌ترین فرصت به ظلم، به نیاید. جمعه روز ١٧ فروردین روز حضور کسانی‌ست که فقط نمی‌زنند و پای میدان‌اند... @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک تلاوت زیبا بشنویم با یک صدای دوست‌داشتنی...🥺🌱 برنامه محفل دارد زیبایی‌هایی که از کتاب خدا، کمتر دیده‌ایم یا کمتر توجه کرده‌ایم، نشان‌مان می‌دهد. @ghalamzann
"من، در دشوارترین لحظه‌های زندگی و در اوج خستگی و واماندگی، کلامی از مولایم علی را به یاد می‌آورم، لرزش از زانوهایم می‌رود، تردید از قلبم، ناامیدی از روحم... من، بارها و بارها، کلام علی را کاسه‌ی آب کرده‌ام، تکیه‌گاه کرده‌ام، عصا کرده‌ام، نیرو کرده‌ام، داروی مسکن کرده‌ام و سرپناه... " @ghalamzann
(مادر: اون روسری رو چرا نمی‌پوشی؟ دختر: چون خوشگل میشم باهاش...) این داستان کوتاه اما واقعی، یک معنای دارد، معنایی که شاید برای برخی از ما قابل نباشد، یا حتی قابل ، یا ریشخندش کنیم و آن را به روزگاری که دیگر گذشته، مربوط بدانیم، اما من برای این ماجرا عجیبی قائلم، احترامی که کمتر مقوله‌ای را شایسته آن می‌دانم... برای دختر نوجوان و جوان که نسبت به گروه‌های سنی دیگر، بیشترین تمایل را به و و دارد، کیمیای محض است، باید آن را بویید و بوسید و قاب گرفت و برایش برگزار کرد. در روزگاری که آدم‌ها در همه‌ی زیبایی‌هایشان، دچار یک اذیت‌کننده شده‌اند و شبانه‌روز و ندارند، توانمندیِ پرهیز از خودنمایی، که من اسمش را می‌گذارم "قدرت"، یک است، خوشا به احوال آنان که دارندش... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
... "بخواهید! خواستنِ شما در عالَم موثر است..." ...
✅به بهانه تولید و پخش یک مجموعه تلویزیونی با محوریت زنان موفق روستایی! سراغ که می‌روید حتی نوع کارآفرین و یا به تعبیر ما و رسانه، نوع موفقش، باز هم هوای روستا را داشته باشید حریم فرهنگی و اجتماعی روستا، حریم و روستا، دوربین، این موجودِ و وقتی وارد روستا می‌شود باید تعهد بدهد که نکند که وارد نکند که پایش را از گلیمش نکند که نباشد که نباشد گمان نکنید اگر کمک کنید که زن روستایی مقابل دوربین، صحبت کند، به او و روستا کرده‌اید، گمان نکنید اگر به توانمند شدن زن روستایی کمک کنید و مردش را کنید، برای زندگی‌اش قدمی برداشته‌اید، گمان نکنید اگر زن روستایی را با و ناخن کاشته و لاک‌‌زده نشان بدهید، چهره از روستا نشان داده‌اید، مراقب باشید مراقب باشیم در مداخلاتِ و و حتی ، و همه‌ی شهرنشینی را چراغ چشمک‌زنی برای روستایی نکنیم که دودش علاوه بر چشم روستا و روستایی در چشمان خطابین ما هم خواهد رفت! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
کوچولوی 390 روزه من! حالا دیگر دستت را از دیوار رها میکنی و تندتند برمی‌داری، آنقدر وقت قدم برداشتن می‌شوی و بلندبلند می‌خندی که از شدت هیجان کنترلت را از دست می‌دهی و می‌افتی و باز می‌خندی، برای تو همین رفتن‌هاست، همین از نگاه ما کوچک، همین موفقیت‌های کودکانه، اما حقیقت این است که توفیقات سن‌و‌سال تو عجیب است، شگرف، از حالتی به حالتی، از شکلی به شکلی، شیوه راه رفتن را تغییر می‌دهی، شیوه نشستن، شیوه غذا خوردن، شیوه آوا و اصوات متنوع را تولید کردن، دم به دم، از مختصات سن توست! حالا یا همان محیط بیرون برای تو جذاب‌ترین مکان است، دلت می‌خواهد، دلت محیط‌های تازه را می‌طلبد، دیگر خانه برایت است و برای فراتر رفتن، میکنی، حالا حیاط برایت یک بزرگ است و راضی‌ات می‌کند، اما خیلی زود، مکان‌های بزرگتر هم برایت خواهند شد و روزی دیگر به چشمت نخواهد آمد! ف. حاجی وثوق @ghalamzann