قلمزن🇵🇸
#احمد_آقا آخرین بار که دیده بودمش خیلی سرحال بود امروز که دیدمش باورم نشد پیرمردی لرزان با دو عصای
#اتفاق_خوب
#احمد_آقا
چه کسی جز خداوند میدانست که وقتی اینجا از احمدآقا نوشته شود و از علاقهاش به زیارت،
کسی پیدا میشود و داوطلب که احمدآقا را به زیارت بیاورد
حتی وقتی بگویی احمدآقا این اطراف نیست
و در کوهستان زندگی میکند
و بیش از 1000 کیلومتر فاصله دارد!
عزمشان را جزم کردهاند که بروند و احمدآقا و همسرش عروس خانم را برای زیارت آقا بیاورند،
به نام #ابراهیم_هادی قدم برمیدارند
نامی که اسم و رسم خودشان را پوشانده است،
نامی که به مردانگی و غیرت میشناسیم
و کسی هم پیدا شده که دلش خواسته
خانهاش را یکهفته در اختیار آنها بگذارد و میزبانشان باشد!
احمدآقا و عروس خانم همین روزها زائر آقا میشوند تا امثال من یاد بگیریم که حساب و کتاب این عالم جای دیگری رقم میخورد...
#ف_حاجیوثوق
@ghalamzann
#جلسه_نوشت
جلسه به نام #ابراهیم_هادی شکل گرفته است،
آمدهاند بگویند که ذیل این نام چه میکنند
ابراهیم هادی را به جوانمردی میشناسیم به گرهگشایی، به جمع کردن آدمها،
به جاذبههای کمنظیرش،
به مردمداری و پهلوانیاش،
و حالا جلسه همینها را زنده کرده است
اینکه چه کسانی دارند با نام او
بارها را برمیدارند مهم نیست
برداشتن این حجم از بار است
که حالت را خوب میکند
ساختن خانههای خراب فلان روستا،
درمان بیماران نیازمند،
تعمیر وسایل زندگی
تهیه جهیزیه و هر چیز دیگری که
باری را از دوش پدری یا مادری برمیدارد
و همهی اینها به نام ابراهیم هادی انجام میشود
#بسیجی هستند
و اینبار دلت بسیجی شدن را آرزو میکند!
جلسه حسابی معطر شده است
بعضیها هم از برکات شهید میگویند
و نوری که به زندگیهایشان بخشیده است
جلسه خوب یعنی همین
یعنی حالت را خوب کند
و موجب نور باشد و انگیزه و حرکت
و خالی از شعار باشد و ادعا
جلسه خوب باید جمع و جماعت ایجاد کند
و من و منها را از میان بردارد
و امید که همین باشد.
@ghalamzann
#رنجهای_دچار_شدن
("دچار" باید بود
دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک "دچار" آبی دریای بیکران باشد... 🌱)
شما دخترها خواستید از دنیای #محبت و #دلبستگی و #وابستگی برایتان بگویم و اینکه وابستگیها خوب هستند یا بد،
و اینکه با اذیتهای ناشی از دچار شدن و وابستگیها چه باید کرد؟!
یکبار در اعتکاف دربارهاش با هم حرف زدیم و بیشترش میشود این که دنیای محبت و مهرورزی یکی از نعمات بیبدیل خداوند است، آنقدر این دنیا قدرت دارد و آنقدر میتواند کارهای بزرگ انجام دهد که شاید هیچ رقیب و بدیلی نداشته باشد. محب خودش را به محبوب شبیه میکند، پس هر قدر محبوب، حقیقیتر باشد و خداییتر، دچار این محبوب شدن، سازندهتر میشود و راهگشاتر، برای همین است که باید تلاش کنیم دل را به جایی گره بزنیم که جای محکمی باشد و آن طرفش را خود خدا نگه داشته باشد تا هیچوقت جدا نشود و خدای ناکرده زمین نخوریم.
دیدهاید مثلا وقتی به آقا #ابراهیم_هادی دل میبندید، چطور دلتان میخواهد حتی حرفزدنهایتان شبیه او باشد و کارهایتان؟!...
این اعجاز محبت است که وقتی کسی لطف خدا شاملش میشود و دلش اینطور جاها گیر میکند، بیش از منبر و نصیحت و توصیه، راه را پیدا میکند و راهی میشود!
پس محبوب داشتن خوب است و این محبوبهای کوچکتر، راه را برای رسیدن به محبوبهای بزرگتر و بزرگتر باز میکنند تا به محبت ناب و خالص و اصلی مارا برسانند 🌱
اما وابستگی که خودش را بعد از دلبستگی میرساند، همان بخش اذیتکننده دنیای محبت است و البته معمولا از آن گریزی نیست اما باید برایش فکر و طرح و برنامه داشت.
وابستگی را اگر رها کنیم و برایش فکری نکنیم میشود علت غمگین بودن و افسرده شدن و حتی متوقف شدن، در حالی که محبت باید راه بیندازد و حرکت ایجاد کند. پس اگر دیدید محبتی حال حرکت را از شما گرفته، به دادش برسید و تلاش کنید در آن نمانید که محبت قرار است پله باشد، نردبان باشد، بالابر باشد، نه اینکه چاله باشد و مرداب و محل گیرافتادن و فشل شدن!
محبوب باید راهاندازی کند، قرار نیست در محبوبها آن هم محبوبهای دنیایی بمانیم و حرکت از یادمان برود، قرار است دست بقیه را هم بگیریم و جماعت شویم و راه بیفتیم تا #زمان از دستمان نرود.
شگفتیهای دنیای محبت را نمیشود در صفحات محدود خلاصه کرد اما میشود یک #یاعلی گفت و راه افتاد و رنج دوری از محبوب را با انجام کارهای خوب، با شبیهتر شدن به او، با جلو رفتن و نماندن، التیام بخشید و دل را آرام کرد که دل آدمیزاد وقتی متصل میشود باید موتورش را روشن کرد تا در رنجهای مداوم نماند و وابستگیها برایش غم نیاورند.
در آدمها ماندن، اسمش محبت نیست، با آدمها حرکت کردن و راه افتادن و اهل عمل شدن،
عین محبت است... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann