#شب_بیستویکم
دیشب آن حلقهی بیمقدمه و ناگهانی کنار ستون را دوست داشتم وقتی بعد از تمام شدن برنامهها، کنجی نشستم تا شاید دعایی بخوانم، یکی یکی آمدید و نشستید و اگرچه دعاخواندن روی هوا ماند اما برای چندمین بار، شدیم یک حلقه یا بقول ستایش یک گِرده! و از نگاه من همان #جمع_شدن که ارزشمند است و نورانی،
حتی نرگس که سرش همیشه در گوشی هست و بقول خودش دنیایش همان است، در همان وضعیت سر توی گوشی، آمد نشست و فاطمه که شیطنتهایش را کرده بود و حالا جدی شده بود و وجیهه که شوخی و جدی سرش را روی پایم گذاشت و گفت محبت میخواهد و زهره که در حال تقلیدصدا و نشان دادن تواناییاش بود و آیناز که پر از سوال و سکوت و لبخند و سماجت برای بیان یک خاطره، از اول تا آخر، بیخیال نشد و زهرای شیرین که بزرگتر از سنش بوده و هست و زینب که ساکتتر از بقیه بود و و و...
من دیشب آن حلقه بیقاعده کنار ستون را دوست داشتم، اگرچه سلفی میگرفتید و دوست داشتید درباره کراش و رل زدن و انواع دیگرش حرف بزنید و باز شیطنت کنید و باز سماجت من را برای متمرکز شدن روی طرح و برنامه شب قدر چندتایتان به شوخی بگیرید و باز هم برای خودتان آرزوهای خوب نکنید و خیر و خوبی نخواهید، اما دوستتان داشتم و برایتان خواستم. حتی برای نرگس که دلش میخواست تقدیر سال آینده اش جداشدن از خانواده و گرفتن پارتی! باشد و فاطمه که دلش شبیه آن و عجیبترش را میخواست. من برایتان بهترینها را خواستم حتی وقتی ستایش خیلی مودبانه خواست رضایت بدهم که رل بزند! من برایتان بهترینها را خواستم و حواسم هست به احوالات متفاوتی که دارید،
به #تو که نیمه شب پیام دادی و خواستی برایت آرزوی شهادت کنم و #تو که در جستجوی راههای شکسته شدن بودی و #تو که نوشتی حرم بودی و خواستی زنگ بزنی اما ملاحظه کردی و #تو و #توهای دیگر...
برای تک تک شما خیر کثیر خواستم تا تقدیرتان در سال آینده، بهترین باشد و حال و احوالتان بهتر از آنچه هست و دغدغههایتان بزرگتر و جدیتر و نگاهتان به زندگی معقولتر و عمیقتر...🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#دکتر_پزشکیان #دکتر_جلیلی
#رییسجمهور_تراز
#ادب_مرد_به_از_دولت_اوست
خدا رحمت کند #پدر را
اصرار عجیبی به رعایت آداب همه چیز داشت و باید #ادب را در هر حال و شرایطی رعایت میکردیم
آن سالهای نوجوانی تصویر ذهنی من این بود که میزان ادب حتما با میزان تحصیلات آدمها مرتبط است و با طبقه اجتماعی آنها و با جایگاه فرهنگی آنها... اما کمکم دانستم که اینها میتوانند به هم هیچ ربطی نداشته باشند.
آقای پزشکیان!
نوجوانانی که پای مناظره شما نشستند حتما ادب و نزاکت و شکل سلوک شما را دیدهاند و حتما برایشان سوال شده که چطور یک پزشک متخصص و یک جراح قلب و یک مسئول اجتماعی و سیاسی، حتی در #زبان_بدن هم نمیتواند #مودبانه رفتار کند و این خوشایند نیست آقای دکتر!
وقتی در قبال #شما گفتنِ رقیب،
ایشان را #تو خطاب میکردید،
وقتی در قبال #ایشان گفتنِ رقیب،
از اشاره #این استفاده میکردید،
وقتی شما به رقیب گفتید #دروغگو اما ایشان به شما گفتند #خلاف_واقع_میگویید_صادق_باشید
وقتی شما به ایشان گفتید #نمیفهمی اما ایشان به شما گفتند #اطلاع_کافی_ندارید، مطمئن شدم که در بین کلمات مترادف،
کسی بهترینش را انتخاب میکند که حتی در گفتار تواناتر است.
میبینید آقای دکتر؟!
میبینید که کلمات میتوانند چقدر متفاوت باشند و مهارت استفاده از آنها برای نه حتی یک رئیسجمهور که یک فرد عادی هم چقدر میتواند ضروری باشد؟!
شاید اگر در استفاده مطلوب از کلمات، کاربلد بودید، زبان بدن شما هم اصلاح میشد و جسارتا شبیه کودکانی که بازی را به هم میریزند، هی روی میز نمیزدید و ناشیانه تلاش نمیکردید با یک لبخند مداوم، با لحن کودکان لجباز، مداوم و مداوم جلوی کلام رقیب را بگیرید و به سوالات جدی او، پاسخهای مضحک بدهید.
آقای دکتر پزشکیان
ریاست جمهوری، #تراز میخواهد، #کلاس میخواهد، #آداب میخواهد، #بیان مناسب میخواهد، #صداقت میخواهد.
علیایحال اگر حتی شما رئیسجمهور شوید، ما از رقیب شما #ممنون هستیم که تراز مطلوبی از گفتگو و مناظره و مسئول بودن را نشانمان داد.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann