@ghalamzann
#نوجوانی
#شب_قدر
"طولانی ست، اما لطفا تأمل بفرمایید"
مسجدی ها آمده اند که شب قدر را کنار هم برگزار کنند
و البته مسجد قواعد بهداشتی و شرط تعداد افراد و فاصله ها و موارد دیگر را اعلام کرده است، ازینکه بگذریم،
دخترها از خردسال تا 12 و 13 و 14 سال جمع شده اند طبقه بالا،
سروصدایشان پایین میآید،
هنوز جوشن شروع نشده که میروم بالا،
بیشتر از 20 دختر کوچک و بزرگ در حال بدوبدو و جیغ کشیدن و بازی کردن هستند،
صحنه عجیبی ست!
قاطی بازی شان میشوم و کمی در پادشاه بازی شان شریک،
بعد بی آنکه انتظار داشته باشم در مراسم شرکت کنند برمیگردم،
جوشن شروع میشود،
دوساعتی جوشن میخوانند،
دلم پیش بچه هاست
جوشن دارد تمام میشود
قرار است مراسم قرآن به سر شروع شود،
دلم پیش بچه هاست
این بچه ها یعنی آنقدر بزرگ نشده اند که شب قدر را به قدر خودشان قدر بدانند؟
حیفم می آید
جوشن هنوز تمام نشده
برمیگردم بالا...
طوری جیغ میکشند و میدوند که صدا به صدا نمیرسد،
بلندتر میگویم دخترها بیایید کارتون دارم
جمع میشوند،
کلاس چندمید؟
بزرگترها با غرور فریاد میکشند هفتم هشتم... ششم... ما پنجمی هستیم...
و میگویند و می گویند،
فاطمه چادرم را میکشد و یواش میگوید من میخوام برم کلاس اول...
همه سِنی هستند،
میگویم بنشینید،
بزرگترها به کوچکترها برای رعایت بزرگتریشان تذکر میدهند،
کشمکشی میشود و بالاخره می نشینند،
در سکوت مطلق خیره شده اند تا ببینند قرار است چه اتفاقی بیفتد،
میپرسم امشب چه شبی ست،
تقریبا بالاتفاق میگویند شب قدر،
غنیمت است،
میپرسم پایین چه دعایی دارند مبخوانند؟
بعضی هایشان میگویند جوشن...
میپرسم در جوشن چندبار خدارا صدا میزنیم؟
ساکت نگاه میکنند
یکی با تردید میپرسد 10 بار؟
یکی دیگر 20 بار؟
یکی با یقین فریاد میکشد نه 25 بار...
و سروصدایشان بالا میرود،
میگویم هرکسی گفت جایزه دارد،
یک فاطمه دیگر دستش را بالا میبرد و آرام میگوید هزار بار...
بقیه داد میکشند که چیی میگی... هزار بار؟؟
میگویم بله هزار بار...
برایشان از جوشن میگویم و بعد غیرت بزرگترهایشان را هدف میگیرم
ششمی ها هفتمی ها هشتمی ها
امشب نمیخواهید حتی یکی از اسمهای خدارا صدا بزنید
مردم هزارتایش را گفته اند،
غیرتی میشوند که چرا میخواهیم،
مفاتیح را میدهم دستشان،
اولی که شروع میکند میفهمم توقع یک بند خواندن زیاد است
میگویم هرکسی یک اسم!
هرکدامشان یکی را میگویند،
دو بند خوانده میشود
توضیح کوچکی میدهم و بعد آزادباش و دوباره بازی و جیغ و فریاد،
میدانم که مراسمات شب قدر طولانی و خارج از تحمل است،
و از نماز مغرب تا نیمه شب برایش برنامه می چینیم،
و آنقدر وحشت این زمان طولانی برای بچه ها وجود دارد که حتی تصور نکنند میتوانند آنها هم شب قدری داشته باشند،
اما این مصیبت است که دختران 12 و 13 ساله و حتی کوچکتر،
اصلا ندانند و نفهمند که این فرصت ها برای آنها هم هست
بچه هایمان دانش مدرنشان بالا رفته است آنقدر که با غرور میگوییم از ما بیشتر میدانند
اما به قدر چند دقیقه برایشان فرصت هارا معنا نکرده ایم
و البته بلد نبوده ایم
اگر در شب قدر به قدر نیمساعت هم نمی توانیم
برای فرزند نوجوانمان طرح و برنامه ای داشته باشیم قافیه را باخته ایم،
دیده ام مادرانی را که حتی روی سر نوزاد خوابشان قرآن گرفته اند و به جای او هم همه چیز را گفته اند،
باید برای زمان های شریف و تکرار نشدنی زندگی بچه هایمان فکری کنیم...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#بدون_شرح_بیشتر
#جلسات_فرسایشی
#دهه_هشتادیها
وقتی کسی برای جلساتِ این و آن میگوید وقت ندارد اما یک شبانهروز زمانش را در
اردوی دانشآموزی و با نوجوانان میگذراند،
معنایش این است که شب تا صبح با نوجوانان بازی کردن و گفتن و شنفتن و خندیدن و گریه کردن، #شب_قدر است
و از #هزار جلسهی این و آن پربرکتتر...!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#یک_روز_دوستداشتنی
#دهه_هشتادیها
خودشان فراخوان زدهاند، خودشان
کمک جمع کردهاند برای تهیه هدایای اربعینی، آمدند و نشستند و همه چیز را آماده کردند تا آنها که میروند کربلا،
در مشایه و مواکب
به کودکان و نوجوانان هدیه بدهند.
نصف یک روزم با آنها گذشت
با خودشان نور و رحمت برایم آوردند
و چراغ خانه را روشن کردند.
قبلتر هم نوشته بودم زمانی که با این بندگان دوستداشتنی خدا میگذرد، نوعی #شب_قدر است برای خودش، از هزار جلسه و گروه و گفتگو و وقتگذرانی دیگر، قیمتیتر و نورانیتر،
خدا خودش مراقبتشان کند
و مسافران کشتی نجات باشند
به حق روزهای سرخ و سبز کربلا...🌱
✍ ف. حاجی وثوق
@ghalamzann