eitaa logo
قلمزن
526 دنبال‌کننده
729 عکس
138 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
همراهان گرامی در آغاز ماه صفر هستیم از آنجا که صدقه برای دفع بلایا و آفات در این ماه بسیار توصیه شده است، قرار است صدقات جمع آوری شده درقالب قربانی به ثمر بنشیند. مطابق معمول گوشت قربانی های انجام شده بین نیازمندان توزیع خواهد شد. شما می‌توانید به هر میزان که بخواهید در انجام قربانی سهیم باشید. لطفا در صورت تمایل اطلاع دهید. @ghalamzann
گل سرهای دست ساز رنگارنگ روز دختر یادتان هست؟ جامدادی های نمدی عیدغدیر را چطور؟ و کارهای قشنگ و دلبرانه مناسبت‌های دیگر؟!... امشب هم آمدند کنار لوازم التحریری که خریده اند گل سرهای زیبا هم بافته اند تا وقت تحویل به کودکان نیازمند، دل دختربچه ها غنج برود و صورتشان گل بیندازد، دوتاخواهرند اسمشان را هم نمی‌دانم هدیه فضای مجازی اند مهربان هنرمند باسلیقه داخل بسته ها پول هم گذاشته اند می‌گویند برای قربانی ماه صفر... فکر همه چیز را کرده اند چه بندگان خوب و حواس جمعی دارد خدا❤️ @ghalamzann
پیام داده که دخترهایم اسباب بازی می‌خواهند، می‌روند در کوچه بازی می‌کنند و اسباب بازی می بینند می‌آیند خانه گریه می‌کنند شوهرم هرچقدر کار کند به کرایه و خرج خانه هم نمی‌رسد، راست می‌گوید خانه کوچکشان آخرهای "پنجتن" است خانه که نگویم سقفی دارد و دیواری... و فقط اینها نیستند خانواده محمدی هم در انتهای طبرسی شمالی،بچه هایشان چیزی برای بازی ندارند و خانواده های دیگر... 🔹چقدر اسباب بازی انباشته و بدون استفاده در اتاق های کودکانمان هست؟ همت کنیم بچه ها را بگذاریم انتخاب کنند و از اسباب بازیهایشان ببخشند باور کنیم بهره تربیتی این حرکت اول برای فرزندان خودمان خواهد بود🌸 منتظر اسباب بازیهای اضافه شما هستیم. لطفا مادرانه عمل کنیم: ☘️هدیه باید تمیز باشد و کهنه و خراب نباشد. @ghalamzann
چشم مي بندم، نبايد جاده سرگرمم كند چند كوه و آبشار ساده سرگرمم كند راه را در شهرهاي پرخيابان گم كنم يا دهي آرام و دورافتاده سرگرمم كند هم نبايد كنج مسجدهاي دنج بين راه سجده سرگرمم كند، سجاده سرگرمم كند دل به راهي داده ام چون رود و شرمم باد اگر بركه اي كه دل به ماهي داده سرگرمم كند مي رمم -چون آهوان از مردمان- ترسيده ام چشم آهويي كنار جاده سرگرمم كند @ghalamzann
قرار است یک پویش برای همسن و سالانشان راه بیندازند نشسته و دارد پوستر طراحی می‌کند این وسط هی می‌پرسد و نظر می‌گیرد به اسم و متن فراخوان که می‌رسد نظرسنجی میکند چند پیشنهاد میدهم برای چندتایش غر می‌زند آخری را می‌گویم و برای پیشنهادم کلاس! می‌گذارم که مثلا اسم فلان مستند و فلان برنامه را انتخاب کرده ام و حقوق مادی و معنوی اش را پرداخته اند! حساب کار دستش می‌آید و آخری را قبول میکند می‌گویم حقوق مادی و معنوی فراموش نشود، وانمود می‌کند نشنیده است! برای متن وسواسش بیشتر می‌شود باز چند پیشنهاد میدهم و تلاش می‌کنم طوری که دوست دارم بشود، خیلی جدی نگاهم می‌کند و قاطعانه می‌گوید شما دارید فضای کار را تغییر می‌دهید این فضا تصویب شده است و تغییرش نمی‌دهیم سعی کنید طبق همین فضا متن را بگویید!! تسلیم میشوم و طبق فضای انتخابی شان متن را می‌گویم! کی این‌همه بزرگ شده اند این نسل که دلت برای سواد و بصیرتشان غنج می‌رود... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
🌿 چند دفعه به محسن گفتم: «بیا تو بسیج ناحیه ما!» سرسری برخورد می‌کرد. وقتی دید زیاد پافشاری می‌کنم، جلویم ایستاد و گفت: «ممد ناصحی، بسیج ما و بسیج اونا نداریم! باید کار و عملت بسیجی باشه. اگر تونستی کتابی رو ترویج کنی که با اون زندگی حتی یه نفر رو متحول کنه، یعنی راه بسیج رو خوب فهمیدی!» @ghalamzann
نیستی و... @ghalamzann
مدیر مدرسه تغییر کرده است در بدو ورود برای خیرمقدم و آشنایی خدمتشان رفته بودم و از اهمیت همراهی مسجد و مدرسه در محله سخن ها گفته بودم چندباری هم تلفنی گفتگوهایی کرده بودیم و قول هایی داده بودند هفته دفاع که شروع شد چندباری تماس گرفتند و خواستند که از پایگاه مسجد بروند و مدرسه را برایشان به مناسبت هفته دفاع تزئین کنند عرض کردم این مساله به بنده مرتبط نیست اما این شماره و این مسئول پایگاه خودتان هماهنگ کنید و البته پیگیری هایی هم کردم باز تماس میگرفتند که از اداره قرار است بازدید کنند بگویید بیایند! و حتی یکبار نگفتند که بیایید به خاطر حال و هوای بچه ها این کار را بکنید، دل نگرانی برای بازرسین اداره ، منجر به تماس های پی در پی شده بود و من همچنان کاره ای نبودم که اگر بودم هم قطعا به این دست نگرانی ها توجهی نمیکردم، القصه امروز رفتم خدمتشان تا درخواست کتبی برای قرارهای گذاشته شده را تقدیم کنم تا همراهی کنند که یک روز عصر بتوانیم دخترهای محله را ببریم در حیاط مدرسه بازی کنند و در فضایی امن مسابقه بدهند و شاد باشند مدت زیادی بنده را در سالن مدرسه نگه داشتند-شاید باید ادب میشدم- عرض کردم مرخصی ساعتی گرفته ام و فرصتم کم است سرانجام بارخاص دادند و رسیدم خدمتشان و عرض ادب فراوان و تقدیم درخواست کتبی، نگاهی به کاغذ کردند و کنارش گذاشتند بعد گفتند دلخورند که بچه های پایگاه کاری برایشان نکرده اند گفتند توقع داشته اند اما توجهی نشده است گفتند بعید است با آمدن بچه ها برای عصر موافقت شود عرض کردم قبل از شما این کار را کرده بودیم همچنان رنجیده و ناراحت فرمودند به هر حال بعید است برایشان از اهمیت موضوع گفتم ازینکه این دخترها بچه های همین مدرسه هستند به جای فضای ناامن بوستان بیایند اینجا تحت نظر مربی یک روز بازی داشته باشند ازینکه مسئولیت همه چیز را خودمان به عهده می گیریم ازینکه چقدر این بچه ها همراه شده اند و چقدر زمینه برای تداوم مسیر مهیاست در تمام طول صحبتم با نگاهی سرد و بیروح همراهی کردند و گاهی لبخندی تلخ و دیگر هیچ... از نوشتن های بچه هایشان گفتم ازینکه چقدر کتابخوان شده اند ازینکه به مسجد میایند ازینکه چقدر مشتاق هستند گوش کردند و گفتند صحبت میکنند اما بعید میدانند... مدرسه را ترک کردم در حالیکه کلمات مربی و تربیت و مدرسه همچنان سراسیمه در ذهنم بالا و پایین میروند و دچار بن بست شده ام بازرسی ، چیدمانِ دفاع مقدس ، ارزشیابی اداره ، ترفیع و دیگر هیچ! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
اربعین رفته ها این روزها را خوب می‌فهمند روزهایی که بغضی مستدام می‌آید و می‌ماند، حس عجیبی دارند این روزها، نفس کشیدن چای خوردن راه رفتن و هرچیز ساده دیگری تو را به یاد چیزی می اندازد که امسال نداری اش... حکما حکمتی دارد هرچیز و حتی این محرومیت عظیم، حال که نرفتن سهم ماست به یاد بیاوریم که این روزها باید بلیط میخریدیم دینار تهیه میکردیم خرج سفر می‌دادیم و حال اینهارا نداریم و امتحانی بزرگ در پیش، فصل سرما با سرعت دارد از راه میرسد خیلی ها ندارند و همین خیلی ها بعضی هایشان هم ندارند نمی‌گویم به قدر خرج سفر اربعین اما می‌شود به قدر کرایه ماشینی که از شلمچه یا مهران تا نجف می‌رساندمان به نیازمندی برسانیم تا خانه سردش گرم شود و یخچال سوخته اش تعمیر، و امکان حسینی شدن را هر لحظه می‌سازیم🌷 اگر می‌توانید در این حرکت بزرگ همراهمان شوید لطفا اطلاع دهید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
جلوی گریه را نگیرید بگذارید هروقت اشک به چشمتان می‌آید جاری شود بگذارید هروقت بغض در گلویتان گره می‌خورد، بترکد و راحت شود جلوی گریه را نباید گرفت گریه اگر مهار شود دلتان را کدورت برمی‌دارد نترسید ازینکه فکر کنند افسردگی دارید یا مشکلی در زندگیتان هست نترسید ازینکه فکر کنند زودرنج هستید یا بلد نیستید اشکتان را مهار کنید گریه در هر شبانه روز سهم شماست و اگر فنجان اشک سهمیه شما با اشکهای مقدس پر نشود با اشک های کودکانه پرخواهد شد چشم هایتان را رها کنید گریه کردن شرم ندارد زن و مرد هم ندارد خاصه این روزها که حسرت ها و محرومیت ها نرفتن ها و ماندن ها هر روز بغض می‌آورند و دلتان هر لحظه گریه می‌خواهد راحتش بگذارید اگر گریه نکنید عادت میکنید به گریه نکردن آن وقت دلتان دیگر دل نمی‌شود... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
تصمیم گیری های ذیل قدرتمندی های وابستگی به "پول" این "کلید مشگل گشا"، "فرهنگ" ، این مفهوم "مظلوم و بی دفاع" را کرده است گوشت قربانی و توپ فوتبالی که هربار زیر پای یک ابرقدرت قرار بگیرد و با حرکت پای او و فشار و جهتی که او میخواهد به سوی هدفی پرتاب شود. کشف تازه ای نیست که تا بشر بوده و حیات اجتماعی اش برقرار، این فرایندِ ناگزیر همواره به حوزه های انتقالِ فرهنگ تحمیل شده است. اینکه این مساله دردِ بیدرمان است یا خیر، نیازمندِ هم اندیشیِ دلسوزانِ فرهنگی ست اما به هر حال دردش دردناک است و رنجش بی حساب، یا معلولِ نابلدیِ متولیانِ فرهنگی‌ست و یا علتش کاربلدیِ قدرت های اقتصادی که دود هردوتایش چشمانِ فرهنگ بینوا را میسوزاند! و مصادیقش مثلا در میشود تحمیلِ بسته های بازرگانی که فرهنگ و سبک زندگی را در خود حل میکنند و می‌جوند و نشخوار می‌کنند و آنچه خود می‌خواهند تحویل می‌دهند اعتراض هم داشته باشی می‌گویند پولش را داده اند و ما به این پول نیازمندیم. و در و مجموعه های فرهنگی می‌شود روح و که تصمیم می‌گیرد و یکه‌تازی می‌کند و همه "بله قربان‌گو"یش می‌شوند. قدرت های اقتصادی لزوما مشهدمال و ایران مال و جهان مال و فلان موسسه اعتباری نیستند که گاهی میشوند خود ارگان ها و نهادهای حکومتی مثلا سپاه یا بسیج یا ... که چون بضاعت مالی دارند می‌توانند متولی فرهنگی هم باشند! اگرچه مجموعه های مالی و نهادهای حکومتی به یکدیگر شباهت و ربط و خط ندارند اما نتیجه یکی‌ست کار به دست کسانی پیش خواهد رفت که مکنت مالی دارند پس را هم می‌سازند هم می‌گیرند و هم در مرحله اجرا تحمیل می‌کنند و حتی اگر کاری جایی درست هم به دستشان انجام شود باز هم در اصلِ موضوع تفاوتی نکرده است. در هر حال: زورِ پرزورِ پول به زورِ کم زورِ بضاعتِ فرهنگی و تربیتی همواره چربیده است. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
تک تک ما مقصریم... @ghalamzann