#روز_نویس
برای تمرین امروز پنج دقیقه وقت بگذارید و این جمله را ادامه دهید:
همیشه میدانستم...
تداوم یکی از عوامل مهم پیشرفت در نویسندگیست. تمرین هر روزه را جدی بگیرید حتی اگر شده پنج دقیقه.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#روز_نویس
هر بار که از کلیشهای استفاده میکنید فرصت افزودن بر تجربه خواننده خود را از دست میدهید.
به مثال زیر دقت کنید. ببینید نویسنده چگونه با کنار گذاشتن کلیشهها تجربه تازهای پدید آورده.
بیماری آخرش خوشبختانه زودگذر، اما بسیار هولناک بود. سرطان چنان به سرعت سراسر بدنش را گرفت که گویی برای قرار ملاقات مهمی که با باقی انواع درد و مرضهای پیروز میدان در بدنش داشت دیرش شده بود.
ویل سلف، نظریه کمیت دیوانگی
چگونه از کلیشهها عبور کنیم؟ کافیست عبارتهای نخنما شده زیر را در نظر بگیرید و به جای آنها از تشبیههایی استفاده کنید که خودتان ساختهاید.
🔹به سختی پیدا کردن سوزنی در کاهدان
🔸سریع مثل برق
🔹سفت مثل سنگ
🔸کند مثل لاک پشت
🔹لرزیدن مثل بید
🔸شل و وارفته مثل ماست
🔹سفید مثل برف
🔸باارزش مثل طلا
🔹مکار مثل روباه
🔸شیرین مثل عسل
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#روز_نویس
تا به حال به این فکر کردهاید از مکانها ایده داستانی بگیرید؟
گاهی مکان میتواند خودش ایدهپردازی کند و دربردارندهی پیرنگی کامل باشد. وقتی در مورد یک خانه متروکه حرف میزنیم یا یک درمانگاه روستایی یا ایستگاه قطار در یک مکان
دورافتاده داستانهای زیادی به ذهنمان خطور میکند.
ما از این مکانهای عمومی خاطرات خصوصی داریم. بهتر بگویم با این مکانها ارتباط ذهنی برقرار میکنیم. حتی اگر نتوانیم از خود این مکانها در داستانمان استفاده کنیم میتوانیم از حس و حالی که به ما منتقل میکنند برای ساخت یک داستان یا تکمیل رمانی که در دست داریم استفاده کنیم.
در ادامه تمرینهایی برای دستیابی به این هدف آوردهام. این تمرینها را از «مارگرت گراتی» وام گرفتهام.
فهرستی از مکانهایی مانند نمونه زیر تهیه کنید.
بعدها میتوانید از این فهرست استفاده کنید.
🔹جایی که در آن خوشحال بودید.
🔸جایی که در آن احساس بدبختی کردید.
🔹جایی که در آن احساس ترس کردید.
🔸جایی که در آن احساس تنهایی کردید.
🔹جایی که از آن تنفر دارید یا زمانی داشتید.
🔸جایی که در آن بیمار شدید.
🔹جایی که چیز مهمی را در آن گم کردید.
🔸جایی که که در آن بیمار شدید.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#روز_نویس
تا به حال به این فکر کردهاید از مکانها ایده داستانی بگیرید؟
گاهی مکان میتواند خودش ایدهپردازی کند و دربردارندهی پیرنگی کامل باشد. وقتی در مورد یک خانه متروکه حرف میزنیم یا یک درمانگاه روستایی یا ایستگاه قطار در یک مکان
دورافتاده داستانهای زیادی به ذهنمان خطور میکند.
ما از این مکانهای عمومی خاطرات خصوصی داریم. بهتر بگویم با این مکانها ارتباط ذهنی برقرار میکنیم. حتی اگر نتوانیم از خود این مکانها در داستانمان استفاده کنیم میتوانیم از حس و حالی که به ما منتقل میکنند برای ساخت یک داستان یا تکمیل رمانی که در دست داریم استفاده کنیم.
در ادامه تمرینهایی برای دستیابی به این هدف آوردهام. این تمرینها را از «مارگرت گراتی» وام گرفتهام.
فهرستی از مکانهایی مانند نمونه زیر تهیه کنید.
بعدها میتوانید از این فهرست استفاده کنید.
🔹جایی که در آن خوشحال بودید.
🔸جایی که در آن احساس بدبختی کردید.
🔹جایی که در آن احساس ترس کردید.
🔸جایی که در آن احساس تنهایی کردید.
🔹جایی که از آن تنفر دارید یا زمانی داشتید.
🔸جایی که در آن بیمار شدید.
🔹جایی که چیز مهمی را در آن گم کردید.
🔸جایی که که در آن بیمار شدید.
#غلط_ننویسیم
#نویسندگی
🖊@ghalatnanevisim