eitaa logo
قلب فرهنگی شهر
2.9هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
102 فایل
قلب فرهنگی شهر " رسانه رسمی سپاهانشهر اصفهان" اخبار و اطلاعیه های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی پیگیری معضلات اجتماعی و فرهنگی ارتباط و دریافت گزارشات: @Admin_GhalbeFarhangiShahr
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 زیارت روز چهارشنبه 🌹 امروز متعلق است به امام موسی کاظم و امام علی ابن موسی الرضا و امام محمدتقی و امام علی النقی (علیهم‌السلام) ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حتما حتما حواستون به دل پدرومادرتون باشه 🎙حجت‌الاسلام و المسلمین دارستانی ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
🍃🌺🍃 ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹مراحل پیروزی 🔸 ۳. نکته سوم : نکتهٔ بعدی این است که از نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر و پافشاری و استقامت بر هدف و مسیر، راه قطعی پیروزی است؛ 🔻 در حکمت۱۵۳ می فرمایند: « وَ لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ » " کسی که صبور باشد، پیروزی را از دست نخواهد داد، ولو اینکه رسیدن به پیروزی، زمانی طولانی وقت ببرد." 🔸 ۴. نکته چهارم این است که از نگاه مولا علی (علیه السلام)، عفوِ کسی که به ما بدی کرده، در هنگامی که ما قدرت انتقام داریم، نوعی زکاتِ ظفر و پیروزی و شیرین تر از خود پیروزی است. 🔻 لذا در حکمت ۲۱۱ می فرمایند: « الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ » 🔻 و در نامه ۳۱ به امام مجتبی (علیه السلام) توصیه می فرمایند: « خُذ علیٰ عَدوِّکَ بِالفَضل فإنه اهلَ الظَّفَرَین » ؛ " تا می‌توانی نسبت به دشمنت فضل و بخشش داشته باش؛ به خاطر اینکه بخشش دشمن در موقع پیروزی، یکی از دو ظفر است، بلکه شیرین ترین این دو ظفر است. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
برکت آدم خوب.mp3
442.7K
برکت آدم خوب 🎤حجت الاسلام 📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
📸 🔰 به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس و به پاس قدردانی از زحمات ایثارگران و خانواده های آنان صورت گرفت ✅ دیدار امام جمعه محترم سپاهان شهر حضرت حجت الاسلام و المسلمین ملکیان (زید عزه) به همراه ریاست محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران جناب آقای حبیب الهی و مهندس خسروی مسئول محترم شهرداری سپاهان‌شهر و جناب سروان عابدی فرماندهی محترم حوزه بسیج امام علی (ع) با دو تن از خانواده محترم شهدا و جانبازان 🔸 در این دیدار امام جمعه محترم سپاهان‌شهر ضمن آرزوی سلامتی برای خانواده شهدا، توفیقات روزافزون را برای ایشان خواستار شدند. ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌✨﷽✨ دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت: خب چه‌کار کردی بدون مداد؟ گفتم: از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت: خوبه، دوستت از تو چیزی نخواست؟خوراکی یا چیزی؟ گفتم: نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ گفتم: چگونه نیکی کنم؟ مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم، آن‌قدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم، به‌گونه‌ای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. حالا که بزرگ‌ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم. پ‌ن: در تربیت و تنبیه فرزندان دقت کنیم. آینده آن‌ها در دست رفتار ماست. ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎ ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ ماجرای سر مطهر امام حسین (علیه‎السلام) و راهب نصرانی ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr
✅ دل نشکن که اگر شکست، قابل التیام نیست ☘ علامه حسن‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه): 🔸 آمل در مسجدی مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم. روز دوم که پس از نماز به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آماده استراحت شدم ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند و من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم در حالی که نباید دعوا می کردم، در محیط خانه پدر باید با عطوفت رفتار کند، لذا پس از لحظاتی ناراحت شدم به حدی که اشکم جاری شد. 🔸از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتی ام کاسته شود ولی رسول الله (ص) فرموده اند: «دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگی شکست با لحیم اصلاح نمی شود.» زمین و آسمان بر من تنگ شد واحساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده و به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقای الهی به تهران آمدم. پاسی از شب گذشته بود، به خیابان باب همایون رفتم وپس از تهیه بلیط عازم تبریز شدم. هنگام اذان صبح به تبریز رسیدم و به مدرسه طالبیه رفتم. 🔸وقتی در زدم خانمی پشت درآمد. خودم را معرفی کردم و پرسیدم: آقا تشریف دارند؟ پس از چند لحظه آقا خودشان آمدند و پس از خوشامد گویی مرا به منزل بردند. پس از احوالپرسی اظهار داشتند من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل، لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبایی) بنویسم تا آن را به شما برسانند. 🔸با تعجب پرسیدم: آقا چه اتفاق افتاده که می خواستید مرا درجریان بگذارید؟ فرمودند: من(در عالم کشف) خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی آقای آملی، ایشان از شما راضی نبودند! با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم. عرض کردم: آقا، چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمود: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این راه را دارد، درحالی که با عائله اش این طور رفتار می کند؟! 🔸بعد فرمود: حاج آقای آملی، داستان رفتار با عائله چیست؟ زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره ماجرا را به ایشان عرض کردم، فرمود: «آقا! چرا؟ این ها امانت خدا در دست ما هستند؟» به قم بازگشتم و ماجرا را خدمت علامه طباطبایی عرض کردم، ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: « آقای قاضی بزرگ مردی بود!» 📚 جمع پراکنده، ص 87 ┈┈•✾🌸✾•┈┈ @ghalbefarhangishahr