Homayoun Shajarian - Az Man Chera Ranjidei.mp3
4.93M
همایون شجریان
از من چرا رنجیده ای❤️🩹
#جدید
"حافظ و سلسلهی تداعیها"
از مهمترین ویژگیهای جاودانگی و مقبولیت حافظ، چنانکه اغلب حافظپژوهان گفتهاند و نوشتهاند؛ چندمعنایی و تاویلپذیری اشعار و بسامد ایهام و ابهام هنری و امکان تداعی معانی گوناگون در ابیات اوست.
کمتر شعری از او را میتوان سراغ گرفت که عاری از این ویژگیها باشد. یکی از کهنترین روایتهای موجود از شعر حافظ، دو غزل از اوست که در جُنگ مطبّب* (مورخ ۷۶۳) یعنی در حدود ۳۵ سالگی او نوشته شده است.
در این مجموعه، غزل حافظ با مطلع زیر ثبت شده است؛ نکتهای که نشان میدهد گزینشگران شعر حافظ از زمان حیات او، به این ویژگی اشعارش توجه خواسته یا ناخواسته داشتهاند؛ البته این ویژگی، مولفهی غزل سدهی هشتم است که در شعر خواجه تشخص ویژهای یافته:
دوش در حلقهی ما قصهی گیسوی تو بود
تا دل شب سخنِ سلسلهی موی تو بود
آنچه در همین تکبیت دیده میشود؛ مجموعهای از امکانات تفسیر و تداعی معنی است که بیش از همه حول کلمهی "سلسله" شکل گرفته است. در ادبیات کهن فارسی از قرن ۴، تلقی از سلسله در معنای زنجیر بیش از دیگر معانی نمود دارد و تشبیه زلف به زنجیر، در شعر بسیاری از شاعران دیده میشود.
سلسله (زنجیر) از حلقههایی متعدد ساخته شده و از این جهت، تناسب سلسله و حلقهی ما نیز آشکار میشود و همزمان شاعر، از حلقه در جایگاه "حلقهی زنجیر" و "حلقهی گفتگو یا گروه یا محفل" استفاده کرده است. از این زاویه، "حلقه" با "سلسله" به معنی گروه و مجموعه نیز تناسب مییابد.
اما مفهومی دیگر از سلسله که از قرن ششم در متون فارسی نمود یافته، تلقی از آن در جایگاه "آل و خاندان و سلسلهی حکومتها"ست. طبیعی است که حافظ نیز چنانکه در محافل زمانش از سلسلهخاندانها و حکومتها سخن گفته میشده؛ از عبارت "سخن سلسلهی مو"، به حکومت عاشقانهی زلف معشوق توجه داشته است.
نکتهی دیگر پیوند "قصه" و سلسله در معنی "زنجیرهی روایت" است که به صورت پنهانتر از بیت کشف میشود.
گویا در محفلهای قصهگویی شبانه سخن از سلسلهی زلف معشوق است. در زیر این تناسبها، ترکیب "دلِ شب" نیز از منظر ارتباط با رنگ زلف و حتی شاید مفهوم "زمان در روایت" قابلیت تفسیر داشته باشد.
#حافظ_خوانی
#تاویل_شعر
https://eitaa.com/mmparvizan
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست
سوگند میخورم به مرام پرندگان
در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست
با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما
وقتی بیا که حوصلة غنچه تنگ نیست
در کارگاه رنگرزانِ دیار ما
رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست
از بردگی مقام بلالی گرفتهاند
در مکتبی که عزّت انسان به رنگ نیست
دارد بهار میگذرد با شتاب عمر
فکری کنید فرصت پلکی درنگ نیست
وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را
فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست
تنها یکی به قلّه تاریخ میرسد
هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست
#محمد_سلمانی
بی تو اینجا همه چلچله ها نومیدند
نه نوایی نه بهاری، همه در تردیدند
بی تو دلها شده افسرده و نالان آقا
جای فنجان عسل جام بلا نوشیدند
زاغ بد یمن زند طعنه به سرسبزی باغ
غنچه باور و ایمان و حیا را چیدند
هر طرف باد خزان میوزد از گوشه کنار
گل بستان شده خار و پونه ها خشکیدند
کی نمایان شود آن ماه رخ شیرینت؟
چشم ها تیره و دنبال مه و خورشیدند
وقت آن است قدم رنجه کنی بر دیده
عاشقانت همگی واله وپر امیدند
نام زیبای تو چون برده شد اینجا مولا
رهروانت به ولای تو به خود بالیدند
مطمئنم برسد لحظه دیدار شما
گر چه خفاش صفت ها همگی خندیدند
#ک_قالینی_نژاد_افروز
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
نقیضه ای بر غزل خواجه شیراز
«ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش»
باید عوض کنیم کمی تاج و تخت خویش
آواره گشته ایم از این نام وننگ ها
در بحر عشق باز بشوییم رخت خویش
هرگز ثمر نداد درخت خیال ما
باید زریشه کند از اینجا درخت خویش
همواره چوب سادگی خویش خورده ایم
در حیرتم ز دست خیالات تخت خویش
انداختند یوسف ما را به چاه غم
باید در آوریم از این چاله نفت خویش
در این خرابه زار پُراز پارتی وریا
من خام دیگران شدم و پایتخت خویش
بدبخت ما که در پی بخت تو آمدیم
در مانده ام از این همه افکار سخت خویش
اما خوشم که با همه ی عشق و سادگی
بدبخت راه دل شدم و نیکبخت خویش
#حسین کیوانی
به بهانه نزدیک شدن به یادروز حافظ
بیستم مهرماه
هر صبح با سلام تو بیدار میشویم
از آفتاب چشم تو سرشار میشویم
در چشمهای آبیات ای تا افق وسیع
یک آسمان ستاره سیار میشویم
#سلمان_هراتی
#شعر
صبح پاییزی تون بخیر ☕️
خانواده قشنگ شاعرانه🍁
«به بهانه ی زادروز سهراب»
بدون تردید، در شعر معاصر فارسی، سمبولیسم عرفانی، ویژهی سهراب سپهری است. سهراب بهویژه در دفترهای «صدای پای آب»، «مسافر» و «حجم سبز»، توانسته هم از منظر تشخصبخشی سبکی و هم فراوانی اشعار، جریانی خاص خود در شعر فارسی ایجاد کند.
از دیگر شاعران این عصر، فروغ فرخزاد نیز بهویژه در دفتر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» نگاهی گاه نزدیک به سهراب دارد؛ هرچند به نظر می رسد بهویژه از نظر زبانی، سهراب از فروغ تاثیر پذیرفته باشد.
سمبولیسم سهراب، از دو منظر زیرشاخهی جریان شعر آرمانگرای معاصر محسوب میشود. او بهویژه در دو منظومهی بلند صدای پای آب» و «مسافر» و اشعاری چون: «روشنی، من، گل، آب» و «آب» کوشیده است تا جهان آرمانی خود را با نگاهی عرفانی و متفاوت به محیط پیرامون بسازد. در این دست از اشعار سهراب، جهان آرمانی گویی در همین عالم قابل دسترسی است و مخاطب سهراب، با نگاهی متمایز و عادتگریز به طبیعت، میتواند آن را در درون خود شکل دهد؛ اما در اشعار کوتاه سهراب، بهویژه شعرهایی چون «ندای آغاز»، « پشت دریاها»، «واحهای در لحظه» و «نشانی»، گویا جهان آرمانی او مکانی جدا از عالم بیرون است و از این منظر، سهراب آمیزهای از گونههای مختلف عرفان و سمبولیسم فرارونده را در شعرش تجربه کرده است.
شاید سمبولیسم آرمانی سهراب را نتوان به تنهایی در چارچوب جریانی ادبی از عصر پهلوی تعریف کرد؛ اما با در نظر گرفتن ویژگیهای اشعار او و تاثیری که بسیاری از شاعران پس از انقلاب به ویژه در دهه های 60 و 70 از اشعار او پذیرفتهاند، بیهیچ تردیدی می توان سمبولیسم عرفانی او را جریانی مهم در شعر معاصر فارسی دانست.
ویژگیهای سمبولیسم عرفانی سپهری را در چند سطر مرور میکنیم:
-تبلیغ نگاهی متفاوت و عرفانی به هستی و تلاش برای حرکت به سوی جهانی آرمانی.
- توصیف جهانی ذهنی و آرمانی که عمدتا در پشت دریاها و یا در مکانهای اسطورهای قابل مشاهده است.
-فراوانی واژههای نمادین با استفاده از عناصر طبیعت و ابهام قابل توجه در شعر به دلیل نبودن نشانههای قاطع برای دریافت متن و معناکردن استعارهها.
- فراوانی ترکیبهای جدولی و مشابه هم(از نظر ساخت)، با تلفیق طرف عینی و ذهنی، با غلبهی عنصر ذهنی و توجه به حسآمیزی و متناقضنما به شیوهی شاعران هندی(بیدل).
- حضور قابل توجه عناصر طبیعی غیر شهری در اشعار بهویژه توجه خاص به رنگ.
-طول قابل توجه اشعار، ساختار طولی ضعیف شعرها، بلند و کوتاهی قابل توجه سطرها و کمتوجهی به قافیه و موسیقی شعر.
-توجه به تکرار آغازین سطرها در اشعار بلند بهشیوهی فروغ فرخزاد.
- صمیمیت کلام، سادگی واژگان و پرهیز از باستانگرایی.
- تلفیق نشانههای عرفان اسلامی، هندی و بودایی.
#سهراب_سپهری
#شعر_معاصر
https://eitaa.com/mmparvizan
با طعم طنز...
ای کاش به پای عشق ،دل دل نکنیم
دل را به دل غریبه بُکسل نکنیم
آنگونه که سهراب سپهری می گفت
آدم بشویم وآب را گِل نکنیم
#حسین کیوانی
به بهانه زادروز سهراب سپهری
چندی اگرچه گاوِ مُطَلاّ به چَرچَر است
ساطور هم به کشتن صهیون برآوریم
سگ های لاس، لاغ به مهتاب می کشند
شیریم و در شبان دُژم خون برآوریم
قبلهگاه نخستین
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
تو رازدار پیام آوران مهد تمدن
تو آرمان مسلمان تو قبلهگاه نخستین
به ذره ذرۀ خاکت هزار راز نهفتهست
کشیدهاند به دورت ز ترس این همه پرچین..
قسم به کعبه که آزاد میشوی تو به زودی
قسم به آیۀ زیتون، قسم به آیۀ والتین
مقاومت کن و بار دگر حماسه به پا کن
و گفتهاند ملائک هزار مرتبه آمین
قسم به قدس که یک روز، روز فتح میآید
قسم به خاک رسولان... سلام ارض فلسطین!
✍🏻 #علی_اصغر_الحیدری
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین
🇮🇷