eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
326 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
394 ویدیو
97 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"ادبیات دفاع مقدس/ ادبیات ایثار/ ادبیات پایداری/ ادبیات جهاد/ ادبیات جنگ" یکی از مهم‌ترین مقدمات نقد و آشنایی با آن، شناخت واژه‌ها، اصطلاحات و القای معنای درست آن‌هاست. متاسفانه، گاه برخی منتقدان عوام‌گرا و در نقدهای روزنامه‌نگارانه، بی‌توجه به اصول و مبانی این تفاوت‌ها، دچار خطاهایی در کاربست واژه‌ها و اصطلاحات و جابه‌جایی معنایی آن می‌شوند؛ خطایی که خواسته و ناخواسته، به تحریف و تخطئه‌ی نقد و ساحت علمی آن می‌انجامد. برای مثال، ممکن است در زبان نویسنده یا منتقدی، واژه‌هایی چون "جنگ، جهاد، پایداری و ایثار و دفاع مقدس" و ادبیات متصل به آن‌ها به جای یکدیگر به‌کار رود، حال آنکه هریک از این واژه‌ها محدوده و تعریف و معنایی خاص خود دارد؛ هرچند ممکن است مشترکاتی نیز در آن‌ها بتوان دید. برای مثال در هر سه گونه‌ی ادبیات "جهادی، دفاعی و جنگ" نشانه‌هایی از پایداری می‌توان دید. ادبیات پایداری مقوله‌ای گسترده است که حتی محدود به انقلاب اسلامی، دین اسلام یا حتی گرایش‌های مذهبی نمی‌شود و شیوه‌هایی از آن را در ادبیات زنانه و ملی‌گرایانه و ضد استعماری یا حتی مادی می‌توان دید. البته اگر ادبیات پایداری با صفاتی نظیر "ملی، اسلامی، انقلابی، شیعی و..." مقیّد شود، تعریفی محدود به آن خواهد داشت و از این منظر ادبیات پایداری اسلامی نیز با دیگر ادبیات‌های پایداری تفاوت دارد. در کنار اصطلاح پایداری، واژه‌ی ایثار مفهومی عمدتا اخلاقی_ انسانی و چیزی فراتر از مباحث حتی دینی است و با حسن و قبح اعمال سر و کار دارد. ادبیات مربوط به ایثار اسلامی، علاوه بر خاستگاه توحیدی‌اش که بر دیگر جنبه‌ها غلبه دارد، ساحت‌هایی بسیار گسترده از حیات بشری را در بر می‌گیرد؛ چنانکه در سنت اسلامی و بر اساس احترام به خلقت و فطرت و انسانیت، علاوه بر ایثار عام در برابر برادر مومن، روایاتی بسیار از ایثار معصومان(ع) در برابر اهل کتاب و حتی کافران نقل شده است. بسیاری از اشعار و آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و عارفان اسلامی را بر اساس این نوع نگاه از ایثار می‌توان تحلیل کرد که اگر با نگاهی محدود به آن‌ها بنگریم، باید آن‌ها را از قلمرو ادب اسلامی کنار گذاشت. ادبیات جنگ اما ساحتی محدود به نبرد و توصیفات آن دارد و حتی از این زاویه با حماسه متفاوت است. در حماسه، ابعاد اسطوره‌ای و تمدنی/ملی و کهن‌الگویانه، بیش از دیگر ساحت‌ها اهمیت دارد؛ حال آنکه ادبیات جنگ در ساحت‌های مختلف فردی/ جمعی، ملی/قومی/ مذهبی و سیاسی/اجتماعی/فرهنگی‌اش، بیشتر بیانگر شیوه‌ی مواجهه‌ی خالقان با این پدیده‌ است. متناسب با تفاوت تلقی و جهان‌بینی خالقان از جنگ نیز، تعریف و کارکرد این آثار ادبی متفاوت است و نمی‌توان، از نویسنده‌ی جنگ خواست، این مفهوم را در دایره‌ای محدود بگنجاند، مگرکه آن را به صفت‌هایی دیگر مقید کند، مثل جنگ دفاعی، جنگِ مقدس، جنگ مذهبی و ... . ادبیات دفاعی ساحتی از جنگ را مطرح می‌کند که در آن تهاجم و دعوت به خونریزی آغازین جایگاهی ندارد. در ادبیات دفاعی چنانکه در نهضت عاشورا نیز دیده می‌شود، دفاع و مقاومت دربرابر هجوم و ظلم، فضیلتی برای مدافعان است. به همین دلیل است که در اصطلاح ادبیات دفاع مقدس، برای این دفاع جنبه‌ی قدسی قائلیم. پس، ادبیات دفاع مقدس هیچگاه صفت "سیاه" نمی‌پذیرد، هرچند ادبیات جنگ می‌تواند سیاه باشد. از این زاویه، لفظ دفاع مقدس مربوط به آثاری است که بیش از هجوم، جنبه‌ی دفاعی جنگ را نشان دهد و قهرمانان آن، در مسیر حفاظت از امور مقدس دینی_ ملی گام بر می‌دارند و بر این اساس، اغلب آثار آفریده شده در چهاردهه‌ی اخیر، جزو آثار دفاع مقدس محسوب نمی‌شود. باید توجه داشت که ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جهادی گاه مشترک و گاه متفاوت است، از آنجا که جهاد "در جایگاه یکی از فروع دین" نه هر جنگی را در بر می‌گیرد و نه صرفا دفاعی است، ادبیات جهادی نیز ساحت‌ها و مرزهایی خاص خود دارد. https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. با می به کنار جوی می‌باید بود وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود این مدت عمر ما چو گل ده‌روز است خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود
با نسیم تو سنگ، شاعر است کوه، رودی استوار رود یک سرود سرو، مصرعی بلند آسمان یک سروده ی سپید هر پرنده، واژه ای ست در میان این ترانه های رنگ رنگ این چکامه های نوبر و قشنگ من مثل یک علامت ِ تعجبم !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح در كوچه‌ی ما منتظر خنده‌ی توست وقت آن است كه خورشيد مجدد باشی ...
حُسن انتخاب زنم که آینگی حُسن انتخاب من است زبان مادری‌ام شعر بی‌نقاب من است به لمس شاپرکی تازه می‌شود جانم خمیدن قد گل‌بوته‌ای عذاب من است همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل کار پر ثواب من است همین حضور، همین از نفس نیفتادن به‌روز واقعه معنای انقلاب من است سؤال می‌کنی از حاصل صبوری‌هام و خنده‌های خوش کودکم جواب من است منم که دیده به فردای روشنی دارم و چشم کودک من سوی آفتاب من است منم که می‌شکفم در زلال پاکی‌ها که خار چشم همه دشمنان حجاب من است ✍🏻 🏷 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‌‍ ‍ ۲۸ آذر سالروز درگذشت عباس یمینی‌شریف ‍(زاده ۱ خرداد ۱۲۹۸ تهران -- درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۸ تهران) شاعر و نویسنده ادبیات کودکان او تحصیلاتش در رشته ادبیات و آموزش کودکان بود و اولین سردبیر مجله‌های «بازی کودکان» «کیهان بچه ها» و موسس دبستانهای روش‌نو و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و برنده جوایز متعدد در ادبیات کودک بود. بیش از ۳۰ اثر به‌صورت شعر و داستان به‌چاپ رساند و آثار متعدد چاپ نشده‌ای نیز برجای گذاشت. وی از شاعرانی است که در سراسر عمر پربارش برای کودکان با زبان پاک و آهنگین شعر و ترانه سرود. او در خانواده‌ای که به‌شعر و ادب علاقه‌مند بودند رشد یافت و با تاثیر محیط ادبی از شعر بزرگان ادب فارسی از جمله حافظ و سعدی و مولوی آشنا شد و به‌سبب آشنایی خانوادگی با فرخی یزدی، با شعر او انس و الفتی پیدا کرد. وی سرودن شعر برای کودکان را با تشویق استادان دانشگاهی به‌طور جدی ادامه داد و در سال ۱۳۲۱ اولین شعرش در روزنامه‌ای به نام نونهالان برای کودکان و نوجوانان و دیگر اشعارش در مجله سخن به‌چاپ رسید و در سال ۱۳۲۴ اشعارش وارد کتابهای درسی شد و تاکنون نیز زینت بخش این کتب است. با توجه به اهمیت ادبیات کودکان و از آنجایی که زیربنای تحولات ذهنی و فکری و اجتماعی و علمی آینده کشور است، او کوشش کرد که ادبیات کودک را به‌خصوص در زمینه شعر به‌شکلی علمی و مطابق با روحیات کودکان با زبانی ساده و گیرا و خوش‌آهنگ تعالی بخشد. باید توجه کرد ساختن اشعار برای کودکان که به‌ظاهر آسان مینماید، کاری دشوار و حساس است و او در این زمینه موفق بود. وی شعر کودک را نه تنها از لفظ، بلکه از حیث معنی و مضمون ساده و گویا متناسب با فهم و تصور کودکان سرود و با جدیت و پشتکار، شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکان خارجی در آورد و به‌شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایران سازگار ساخت. او با پیگیری و مداومت پنجاه ساله‌اش توانست شعر و ادبیات کودکان را با زبانی شیرین و ساده و با مضمونهایی آموزنده و پاک و قالبهایی مناسب و آهنگین رسمیت بخشد و راه را برای رهروان ادبیات کودک هموار سازد. آثار: آواز فرشتگان نيم قرن در باغ شعر كودكان گربه‌های شيپور زن دو كدخدا بازي با الفبا فری به آسمان می‌رود آوای نوگلان در ميان ابرها گلهای گوناگون آه ايران عزيز داستان خر و خركچی خانه باباعلی جدال در پرتگاه توچال فارسی زبان ايرانيان و .... @ar
روزی گذشت،پایِ شبی باز شد به دشت پروین نبود خوشه ٔ گندم سیاه شد! دستی به سوی دامن ابلیس رفت و بعد آلودگی گرفت وجهان در گناه شد باد آمد از غروب و وزان شد به بسترِ.. رودی که در تعفن شب پا به ماه شد مهتاب ِ بغض کردهٔ در داستان شب سو سو زنان برای همیشه نگاه شد تنها نه ماه بلکه زمین نیز در هوا چرخی گرفت و کن فیکن شد تباه شد دود از دل شکستهٔ آتشفشان بلند.. شعله کشید و راهی یک پرتگاه شد در انعکاس واقعه غوغا گرفته بود کوهی که در شمایل یک ذره کاه شد وحشت گرفته بود جهان را که ناگهان در آنِ فجر وضع همه روبه راه شد پیچید توی گوش زمان این ندا،آهای!.. مشمول رحمتید،محمّد پناه شد! پدرام اکبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"نقشِ تکیه در بیت" بخشی از فهمِ درست شعر، درگروِ دقت در تکیه‌ها و تاکیدها در واژه‌های آن است. برای مثال به این بیتِ حافظ دقت‌کنید: دلا دائم گدای کوی او باش به حکمِ آن‌که دولت جاودان به می‌توان در هنگامِ خوانشِ مصراع نخست، بر "دلا"، "دائم"، "گدا"، "او" تکیه یا تاکید‌کرد. و هر کدام از این تاکیدها نیز مفهومِ بیت را تاحدی تغییرمی‌دهد. اما خوانش و درنتیجه درکِ درستِ پیامِ بیت، زمانی است که بر "دائم" تکیه‌کنیم. چرا؟ برای‌این‌که "جاودان"ی که در مصراعِ دوم آمده، این تاکید را ایجاب‌می‌کند. ازهمین‌رو در مصراع دوم نیز باید بر "جاودان" تاکیدکرد. ناگفته نماند باتوجه به "گدا"، "او باش"، "اوباش" را به ذهن تداعی‌می‌کند. برگرفته از کانال ازگذشته و اکنون 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌